صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۴ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۱۶۵۰۵
تاریخ انتشار: ۱۹ : ۱۶ - ۳۱ تير ۱۳۹۴
واقعا چند نفر با ویژگی های احمد‌رضا درویش و کمال تبریزی در سینمای ایران می‌شناسیم که در عین تقیدات انقلابی و دینی نگاه نو و تماشاگر پسندی هم داشته باشند؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
توقف اکران فیلم سینمایی «رستاخیز» با واکنش های مختلف و غالبا منفی از جانب سینما‌گران رو به رو شده است زیرا این انتظار وجود دارد که صدور پروانه نمایش به منزله طی شدن مراحل مختلف و از جمله رفع دغدغه ها باشد.
   با این که هر یک از منظری به این موضوع پرداخته اند و از جمله به این موضوع که چگونه می توان از این پس به پروانه های نمایش فیلم اتکا و استناد کرد یا نکته ای که داریوش مهرجویی درباره پیشینه تعزیه گفته و موارد دیگری که مطرح شده شاید قابل تامل ترین موضوع ، دست کم برای این نویسنده نگرانی جدی مطرح شده از جانب برخی کارگردانان است.   به صورت مشخص می توان به یادداشت کمال تبریزی اشاره کرد که در آن آمده است:  
  «رفتار حذفی و عدم وجود تعامل لازم با فیلمسازان، روز به روز دایره موضوعات سینمایی را از مضامین دینی و مذهبی تهی  و سینماگران را دلزده و ناامید می‌کند و ناخواسته به سوی نوع دیگری از فیلم سازی می‌کشاند که نمایش آن‌ها بر پرده سینماها در حال تکثیر است؛ سرگرمی خلسه‌آوری که اندیشه در آن کمترین حضور را دارد.»
  او هشدار داده است: «ادامه ممانعت از نمایش آثار توقیفی، تا آنجا که حتی دامان اثری همچون رستاخیز را نیز می‌گیرد؛ سرانجام به نقطه‌ای منتهی خواهد شد که نتیجه‌اش تسلط روحیه احتیاط و بی‌تفاوتی بر فضای سینمای ایران و در مقابل و در آینده‌ای نه چندان دور، حاکمیت تدریجی فیلم‌های بی‌خاصیت و مبتذل بر سالن‌های نمایش کشور است.»   شبیه همین مضمون و هشدار از واکنش مجتبی راعی نیز مستفاد می شود: « با این روند کسی برای تولید و ساخت آثار دینی و مذهبی پیش قدم نمی‌شود و جرأت نمی‌کند وارد این عرصه شود چراکه با کوچک ترین اشتباهی به راحتی می‌تواند مورد هجوم قرار بگیرد».
  چندی است که رسانه های مکتوب نیز با همین وضعیت رو به رو شده اند. به گونه ای که روزنامه ها و حتی سایت های خبری – تحلیلی هم ترجیح می دهند کمتر سراغ مضامین مذهبی و ایدیولوژیک بروند و به برگزاری رسمی یک مناسبت در حد تبریک و تسلیت یا متن های  خنثی اکتفا کنند.
  هیچ کس به روزنامه ای که یک مناسبت مذهبی را با یادآوری های مرسوم گرامی می دارد حساسیت نشان نمی دهد اما خدا نکند پای قرائت دیگری مطرح باشد که موجب درد سر می شود.  هشدار کمال تبریزی و مجتبی راعی را که به شکل های دیگر نیز مطرح شده باید جدی گرفت زیرا بیم آن می رود که دیگر نه سرمایه گذاری به ساخت چنین مضامینی علاقه نشان دهد و نه کارگردانی.
  چرا که اگر طابق‌النعل‌بالنعل مطابق روایت های رسمی باشد شبیه برنامه های تلویزیونی خواهد شد که به وفور و تکرار از شبکه  های مختلف پخش می شود و اگر قدری سلیقه و نگاه فیلمنامه نویس در آن دخالت داشته باشد همین داستان «رستاخیز» پیش می آید.
  این نوشته نمی‌خواهد وارد بحث محتوایی شود و به اختلاف نظر بر سر نمایش چهره حضرت ابوالفضلع بپردازد که هر چند در زمره 14 معصوم نیست اما نزد شیعیان نزدیک ترین مرتبت به معصومین را دارد کما این که حضرت زینب س نیز در بین 14 معصوم قرار ندارد ولی جایگاهی پس از فاطمه زهرا س دارند.   بلکه همان گونه که توضیح داده شد این روند عملا به نقض غرض می انجامد زیرا بخش خصوصی را از پروژه های مذهبی دور می‌کند و ساخت چنین فیلم هایی در انحصار یک قرائت خاص قرار می‌گیرد و در نهایت بیننده عام را دور می‌کند و این روند سینمای مذهبی را در حاشیه قرار می دهد.
   واقعا چند نفر با ویژگی  های احمد رضا درویش و کمال تبریزی در سینمای ایران می شناسیم که درعین تقیدات انقلابی و دینی نگاه نو و تماشاگر پسندی هم داشته باشند؟ پرسش دیگر این است که آیا به هیچ طریق دیگری این موضوع قابل حل و فصل نبود؟
  با احترام به همه نظرات یک لحظه هم خود را جای کارگردان و بازیگران و سرمایه گذارانی بگذاریم که پروژه ای را با عشق و علاقه پیش بردند و به فرجام رساندند و حالا متهم  می‌شوند.
  به یاد آوریم که کارگردان «رستاخیز» در کارنامه خود فیلم هایی چون «کیمیا» و «سرزمین خورشید» و « دوئل» را دارد که جوایز جشنواره های فیلم فجر را درو کردند.
  به هشدار کارگردانان بازگردیم: این رویکرد، سینمای شیعی را به حاشیه می‌راند چرا که اگر قرار باشد مدام مته به خشخاش بگذاریم جسارت ها سلب می‌شود و انگیزه ای باقی نمی‌ماند و فیلم سازان ترجیح می‌دهند سراغ مضامینی دیگر بروند و اصطلاحا سری را که درد نمی کند دستمال نبندند. در این میان اما تکلیف هنرمندانی که برای خود وظیفه یا «خویش‌کاری» قایل هستند و سرشان برای اسطوره ها و آرمان ها درد می کند چه می شود؟ هم آنهایی که برای هر فیلم چرتکه نمی اندازند و به جنبه های دیگر پروژه هنری نیز می اندیشند.