پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
«پايتخت» همچنان بيرقيب است، اما انتظارها را بالا برده است و تماشاي يک پايان باسمهاي و هزاران بار کليشهشده در پايان آن، قابلقبول نيست.
نسخه چهارم از پربينندهترين سريال اين سالهاي تلويزيون ايران ديشب به پايان رسيد. پاياني تقريبا نااميدکننده براي سريالي در حد و اندازههاي «پايتخت» تا بار ديگر معلوم شود که تفاوتهاي «پايتخت 4» با نسخههاي قبلي، بيش از تحمل ناديده گرفتن است.
درست يک ماه پيش شروع جذاب و قابلتوجه نسخه جديد «پايتخت» با انبوهي از ايدههاي جديد و تکرارنشده در تلويزيون ايران، نويد تکرار تکتجربه دلنشين اين سالهاي تلويزيون ايران را ميداد، اما آنچه از نيمه سريال به بعد اتفاق افتاد براي همه مشتاقان تماشاي سريال حرفهاي و پيشرو «پايتخت» يک نااميدي بود. پايان ايدههاي فرعي، افزودن روابط و آدمها و اتفاقات حاشيهاي کوچک و تمرکز بيش از حد بر ايده «ساخت و ساز غيرقانوني در حريم جنگلها»، سريال مقدم و تنابنده را در قسمتهاي پاياني تبديل به يک فيلم تلويزيوني کشدار کرده بود.
علاوه بر آن شتابزدگي واضح در ساختار فيلم و مهمتر از آن تزريق مداوم دلسردي و نمايش مدام منفعتطلبيهاي بي منطق شخصيتهاي محبوب سريال در مقابل تک «سعادت» قهرمان و لجبازسريال و سست شدن روابطي که بينندگان سريال، آرزومند آن در نسخههاي قبلي شده بودند، تماشاي «پايتخت» را از دلنشيني قسمتهاي قبلي خارج کرد.
دو روز پيش، خلاصهاي از قسمتهاي «15 تا 21» سريال پايتخت در زماني کمي بيشتر از يک قسمت سريال پخش شد. اين گزيده هفت قسمت، يکي از دلنشينترين قسمتهاي سريال بود و ثابت کرد که آنچه که «پايتخت» بيش از هر چيز از آن لطمه خورده است، يک مشکل ساختاري، همان تمرکز و توسعه تک ايده پاياني بوده است.هفت قسمتي که به راحتي در 70 دقيقه خلاصه شده بود و تازه سريال ريتم قابلتوجه و جذابي پيدا کرده بود و اين اتفاقي بود که در نيمه ابتدايي سريال در هر قسمت رقم ميخورد.
«يايتخت» يک نيمه درخشان داشت، تکرار موفقيتهاي قبلي سريال و يک نيمه خيلي خيلي معمولي، معموليتر از آنچيزي که بشود به عنوان يک سريال شبانه تحملش کرد.
البته که «پايتخت» همچنان از ايدههاي تصويري ناب و بديع بهره ميبرد و حتي در نيمه دوم هم تک سکانسها و تک قسمتهاي فوقالعادهاي داشت، اما مقايسه آن با قسمتهاي قبلي به خصوص نسخه يک و دو سريال، نشان ميدهد که سازندگان اين سريال محبوب براي ساخت نسخههاي بعدي که احتمالا در راه خواهد بود بايد فکرهاي اساسيتري داشته باشند
هر چند که همچنان فاصله «پايتخت» با سريالهاي همزمان در حال پخش و اساسا سريالهاي اين چند ساله تلويزيون به اندازهاي زياد است که همچنان ساخته مقدم و تنبانده، رقيب قابلتوجهي پيدا نکرده است، اما مقايسه يکي از محبوبترين سريالهاي تاريخ تلويزيون ايران با خودش، کمي نااميدي به بار ميآورد.
«پايتخت» انتظارها را بالا برده است و يک پايان باسمهاي و فوقالعاده کليشهاي و تکرار شده، آسيب جسمي يکي از طرفين ماجرا و متنبه شدن طرف ديگر و حل همه کشمکشهاي 10 قسمته در نيم ساعت، براي «پايتخت» به هيچ وجه قابلقبول نيست.