پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مردي كه متهم است با همدستي زن جوان، شوهر او را به قتل رسانده در جلسه محاكمه حادثه را شرح داد.
دو متهم پرونده كه الياس و شيوا نام دارند، صبح ديروز در شعبه 2 دادگاه كيفري يك استان تهران حاضر شدند. بعد از رسميت پيدا كردن جلسه دادگاه، نماينده دادستان به درخواست قاضي عزيزمحمدي در جايگاه قرار گرفت و در شرح كيفرخواست گفت: صبح روز 25 خرداد ماه سال 92 مأموران كلانتري نسيمشهر از كشف جسد مردي 35 ساله در بزرگراه ساوه باخبر و در محل حاضر شدند. بررسيهاي پليس نشان داد كه جسد متعلق به مردي به نام بهزاد است كه يك روز قبل، همسرش ناپديد شدن او را به پليس گزارش داده بود.
نماينده دادستان ادامه داد، تحقيقات پليس از همسر بهزاد نشان داد كه اين زن در قتل شوهرش نقش داشته و با همدستي مردي 33 ساله به نام الياس مرتكب قتل شده است. بعد از بازداشت الياس بود كه او هم به قتل اقرار كرد. نماينده دادستان گفت اتهام الياس مباشرت و اتهام شيوا معاونت در قتل است و برايشان درخواست صدور مجازات قانوني دارم. پس از آن اولياي دم به دادگاه گفتند كه خواستهشان قصاص است. شيوا وقتي به درخواست قاضي در جايگاه حاضر شد، اتهام خودش را پذيرفت. وي در شرح ماجرا گفت: آبان ماه سال 87 با بهزاد ازدواج كردم و حالا يك پسر سه ساله دارم. شوهرم مردي عصبي بود و مرتب مرا كتك ميزد به خاطر همين هميشه با هم اختلاف داشتيم. از آنجا كه خانه پدرم در اسلامشهر بود، گاهي با پسرم براي ديدن پدر و مادرم به اسلامشهر ميرفتم تا اينكه با مردي به نام الياس كه از رانندگان خطي ميدان قيام به اسلامشهر بود، آشنا شدم.
متهم ادامه داد: مدتي كه از آشنايي ما گذشت با او درددل كردم تا اينكه پيشنهاد ازدواج داد و خواست از شوهرم جدا شوم و با هم ازدواج كنيم. پيشنهاد طلاق را اما نميتوانستم قبول كنم؛ چراكه شوهرم از بستگانم بودم و امكان آن وجود نداشت. بعد از آن بود كه بهزاد پيشنهاد قتل را مطرح كرد و آن را اجرا كرديم.
پس از آن وقتي الياس مقابل هيئت قضايي ايستاد، اتهام خودش را پذيرفت و در شرح حادثه گفت: مدتي كه از آشنايي من و شيوا گذشت، قرار شد كه با هم ازدواج كنيم اما چون شوهرش مانع بود، شيوا پيشنهاد قتل داد كه قبول كردم. مطابق نقشه من يك آمپول بيهوشي تهيه كردم و شيوا با تزريق آن به شوهرش وي را بيهوش كرد. شب حادثه با تماس شيوا وارد خانهشان شدم و بهزاد را به قتل رساندم. بعد هم جسد را با خودروي او به بيابانهاي اطراف ساوه منتقل كردم و بعد از رها كردن آن به خانه برگشتم. قاضي عزيزمحمدي بعد از شنيدن آخرين دفاع متهمان، ختم جلسه را اعلام كرد و با هيئت قضايي وارد شور شد.