صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۱۳۶۰۲
تاریخ انتشار: ۴۶ : ۱۰ - ۱۵ تير ۱۳۹۴
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
ضرب‌الاجل مذاکرات، سه‌شنبه 16 تیر به پایان می‌رسد. در آستانه توافق احتمالی ایران و 1+5، جریان موسوم به دلواپس، در جلسات خود برای صف‌آرایی تبلیغاتی، طراحی جدیدی کرده است.

در جلسات این جریان، برای هر سه فرض پیش رو در مذاکرات، سناریوهایی طراحی شده است که مبنای هر سه سناریو، تخریب تیم مذاکرات و دولت است، نه بررسی ماهوی وقایع پیش روی مذاکرات.

فرض نخست آن است که مذاکرات ناموفق باشد و به نتیجه نرسد که در این صورت دولت را متهم خواهند کرد که به مدت دو سال وقت کشور را برای مذاکراتی بی‌نتیجه و بیهوده، هدر داد.

محور اصلی تبلیغات در چنان فرضی این جمله کلیدی خواهد بود: «ما که از همان اول گفتیم مذاکرات بی‌نتیجه است».

البته قرار نیست درباره مذاکرات تیم سعید جلیلی و «نتایج آن برای کشور» سخنی گفته شود!

بازگشت به دولت، اساسی‌ترین دغدغه آن به شمار می‌رود؛ همچنین با توجه به برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند امسال، نگرانی اصلی آنها، از دست دادن اکثریت مجلس است.

جریان دلواپس می‌داند که توافق هسته‌ای می‌تواند برگ برنده جریان اعتدال باشد و اکثریت مجلس و نیز دولت آینده را از آن حامیان دولت روحانی نماید؛ بنابراین، آرزوی بزرگشان عدم توافق است تا بر اساس آن بتوانند با امید بیشتر و هزینه کمتری برای تصاحب مجلس و دولت برنامه‌ریزی کنند.

اما فرض دوم، حصول توافق است. جریان دلواپس از هم‌اکنون می‌کوشد هرگونه توافقی را «توافقی بد و بزک شده» قلمداد کند. طبیعی است که هر توافقی، محصول یک سری بده و بستان است. در صورت توافق، تمرکز جریان دلواپس، بر روی آنچه ایران داده است، خواهد بود و نیز کم اهمیت جلوه دادن امتیازات اخذ شده.

هم از این روست که چهره‌های این جریان از هم اکنون رسماً و علناً از شکستن دستی که توافق بد را امضا کند خبر می‌دهند! چراکه قرار است هر توافقی را حتی بدون خواندنش، بد معرفی کنند.

آنها به طور جدی بنا دارند نسبت به مواضع و سخنان رهبری در خصوص مذاکرات و این که هر گونه توافقی با اجازه نهایی ایشان صورت خواهد پذیرفت، تجاهل کنند و از همین روست که بر خلاف ادعاهای خود مبنی بر ولایتمداری، توپخانه خود به سمت دولت و مذاکره‌کنندگان نشانه رفته‌اند.

مانور اصلی و گسترده پیش رو، مبتنی بر این است که ظریف و همکارانش، منافع ملی را بر باد دادند و ترکمنچای دیگری را بر کشور تحمیل کردند!

آزادسازی دارایی‌های ایران، توقف و لغو تحریم‌ها، بازگشت سرمایه‌گذاران خارجی به ایران، تسهیل صادرات و واردات، جایگزینی تدریجی کالاهای مرغوب به جای اجناس چینی، مهیا شدن زمینه‌های نوسازی صنایع به ویژه در عرصه نفت و گاز و پتروشیمی و ... نکاتی هستند که قرار است مغفول باقی بمانند یا کم اهمیت جلوه داده شوند.

همچنین با توجه به این‌که اقتصاد ایران مشکلات ساختاری دارد و قطعاً با توافق، معجزه‌ای نیز به وقوع نخواهد پیوست و صرفاً به دوران قبل از تحریم بازخواهیم گشت، خواهند کوشید درباره هر مشکلی چنین ادبیاتی به کار ببرند که چرا با وجود رفع تحریم هنوز فلان مشکل را داریم؟! و بدین ترتیب، توافق هسته‌ای را بی‌فایده قلمداد کنند.

توافق هسته‌ای می‌تواند وزن جریان دولت را در مناسبات سیاسی داخلی بالا ببرد و لذا کوبیدن توافق، راهبردی است که هدفگذاری‌اش، جلوگیری از افزایش این وزن سیاسی در داخل است.

سناریوی سوم، تمدید مذاکرات است. بارها مذاکره‌کنندگان ایرانی گفته‌اند که توافق خوب را فدای زمان نمی‌کنند. بنابراین، اگر خطوط قرمز ایران در این گفت‌وگوها مورد توافق قرار نگیرد، ترجیح این است که مذاکرات تا رسیدن به نقطه مطلوب ادامه یابد نه این که صرفاً به دلیل ضرب‌الاجل، هر توافقی محقق شود. البته ادامه مذاکرات منوط به توافق طرف‌های دیگر نیز خواهد بود.

در چنین فرضی، سناریوی «تمدیدهای بی‌پایان» روی میز خواهد بود و این که چرا نمی‌توانند توافق کنند و چرا مدام مذاکره می‌کنند و ...؟ البته در این خصوص، مراقب خواهند بود کسی شش سال مذاکرات تیم قبلی را با مذاکرات دو ساله تیم حاضر مقایسه نکند!

با این اوصاف، دست دلواپسان از هم‌اکنون برای مردم رو شده است و دیگر همه می‌دانند که آنچه دغدغه محوری اینان است، نه نفع و ضرر کشور، که حفظ اکثریت مجلس و تصاحب مجدد دولت، به هر قیمتی است.