پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : خبرآنلاین: یکی از حادثه های
مهم بازی والیبال ایران و آمریکا در ورزشگاه ازادی حضور چند خانم دو ملیتی
بود. مرجان گل پیرا یکی از آن چند بانو است که بازی ایران برابر آمریکا را
دیدند.
بازی ایران و آمریکا در لیگ
جهانی والیبال یکی از مهمترین رخدادهای ورزشی چندساله گذشته بود. مسابقه
ای که تعداد محدودی خانم به تماشایش نشستند. خانم هایی که تابعیت دوگانه
داشتند. یکی از این خانم ها مرجان گل پیرا ، خبرنگار ایرانی-آمریکایی
روزنامه تهران تایمز بود. او که والدینی ایرانی دارد، در آمریکا بزرگ شده و
سالهای زیادی از عمرش را در آن کشور گذرانده . گل پیرا در گفت و گو با
خبرآنلاین از تجربیات حضور در این مسابقه گفته است.
چطور شد که تصمیم گرفتی بازی والیبال را در استادیوم ببینی؟
به این دلیل که دیدم تیم امریکا به ایران آمده. من یک ایرانی- امریکایی
هستم و دیدم موقعیت خوبی پیش آمده که بتوانم در ورزشگاه باشم و یک روایت
مهم را تجربه کنم. دوست داشتم ببینم تیم کشوری که در آن بزرگ شدم چگونه با
تیم کشوری که در آن به دنیا آمدم، بازی می کند. این برایم خیلی مهم بود،
چون روابط سیاسی دو کشور سال هاست که به هم ریخته . احساس کردم چنین فرصتی
کم پیش می آید و دوست داشتم جزئی از این حادثه تاریخ ساز باشم و بروم آن را
ببینم و هم به عنوان گزارشگر گزارشی تهیه کنم.
چیزی که دیدید چقدر با فضایی که در ذهن تان بود تفاوت داشت؟
من عملا هیچ فضایی در ذهنم نداشتم. چون در ایران هیچ وقت استادیوم نرفته
بودم. ولی خب شنیده بودم که تماشاگران همه مرد هستند و یک سری هم اعتراض
کرده بودند که خانم ها نباید به استادیوم بیایند، مثلا همین چند روز پیش
در راهپیمایی بزرگی به سیاست های آمریکا اعتراض شده بود. کلی پلاکارد هم در
فضای مجازی بود که گروهی معترض به حضور بانوان در ورزشگاه بودند. ولی از
طرفی هم می دانستم که برای ایران خیلی مهم است که مسابقات را به صورت
بین المللی برگزار کند، و بالاخره لازم است که چند خانم آنجا باشند.
فضای بازی چطور بود؟
با آن فضایی که در امریکا دیده بودم، خیلی فرق داشت. در آنجا وقتی هر
بازیکنی وارد استادیوم می شود اسمش را بلند اعلام می کنند. اینجا آن طور
نبود و احساس کردم هر کدام جدا جدا وارد زمین شدند. البته گروه ایران با
هم وارد شدند، ولی در مورد تیم امریکا این طور نبود. برای من خیلی شگفت
انگیز بود که وقتی کاپیتان امریکا به عنوان اولین بازیکن وارد زمین شد،
تماشاگران خیلی او را تشویقش کردند. فکر می کنم این خیلی برایش جالب بود و
از تماشاگران تشکر کرد. من در کنار زمین بازی نشسته بودم و از جلو همه
چیز را تماشا می کردم. فکر می کنم فضا برای تیم امریکا خیلی سخت بود که
بخواهد خودش را پیدا کند و قوی بازی کند و این شانس خیلی خوبی برای ایران
بود. فضای استادیوم خیلی هیجان انگیز بود. آن قدر صدا آنجا زیاد بود که
وقتی می خواستم با خانمی که رییس روابط عمومی تیم امریکا بود و یا با مربی
بدن سازی تیم ایران که اهل ایتالیا است صحبت کنم مجبور می شدم روی کاغذ
برایشان حرفم را بنویسم . آنقدر صدای تماشاچی ها زیاد بود که من و اکثر
کسانی که کنارم نشسته بودند گوش گیر در گوشمان گذاشته بودیم که کمتر صدا
بشنویم، ولی خب باز هم صدا خیلی زیاد بود طوری که بعد از گذشت دو روز من
هنوز سر درد دارم.
بازیکنان آمریکایی در ایران سعی کردند خیلی اخلاقی عمل کنند تا
شاید ذهنیت مردم ایران نسبت به مردم آمریکا عوض شود ، درست است؟ آنها خیلی
متفاوت از سیاست های خصمانه سیاستمداران شان بودند.
لازم است من چیزی در مورد مردم آمریکا به شما بگویم. اکثر انها
انسان هایی هستند که به دیگر مردمان و ادیان و تفکرات احترام می گذارند.
حالا ممکن است بعد از ماجرای 11سپتامبر در دنیا در مورد مسلمان ها
بحث هایی پیش آمده باشد که بخواهند آنها را خراب کنند و البته در این مساله
کشورهای دیگر هم دست داشته اند، ولی در سال هایی که آنجا زندگی کردم همیشه
به عنوان یک مسلمان به من احترام گذاشته می شد. البته این خیلی متفاوت از
چیزی است که رسانه های شان درباره مسلمانان و یا هموطنان ایرانی من تبلیغ
می کنند. من از تیم آمریکا غیر از این تصور نمی کردم که از روی احترام به
ما مردم مسلمان ایران در ماه رمضان تا افطار در زمین بازی آب ننوشند.
مساله دیگری که باید تاکید کنم درباره جان اسپرا، سر مربی آرام تیم امریکا
هست که من با او مصاحبه اختصاصی هم داشتم. او را انسان خیلی فرهیخته و با
اخلاق ورزشی دیدم که همه اصول را رعایت می کرد. بعد از باخت جان با یکایک
بازیکنان تیم ایران خیلی راحت دست داد و به آنها تبریک گفت. در کنفرانس
خبری بعد از مسابقات هم مجددا به تیم ایران تبریک گفت و خیلی تیم ایران را
ستود. وقتی تیمی چنین مربی داشته باشد و زیر نظر او تربیت بشود، خودشان هم
تاثیر می گیرند و غیر از آنچه دیدیم رفتار نمی کنند. بر خلاف اکثر مربی
های تیم های ورزشی، جان خیلی آرام بود و حتی در شرایط حساس در مسابقات
احساساتی نمی شد. یکی از صحبت های من با او هم در همین زمینه بود. مسلما
چنین آرامشی روی بازیکنان تیم والیبال امریکا بی تاثیر نیست.
در کل بازی فارغ از فضای سیاسی بین دو کشور بود.
دقیقا! خود جان هم به من همین را گفت: شاید دولت هایمان با هم درگیری
داشته باشند. می دانم که این فضا در سیاست وجود دارد ولی ما به عنوان
ملت ها با هم مشکلی نداریم و این پیام را ما از ایران به امریکا می بریم که
آن چیزی که در رسانه های غرب از ایران گفته می شود خیلی متفاوت است با آن
چیزی که در ایران وجود دارد.
نگاهشان به مردم چطور بود؟ وقتی از ایران بروند تصویری که در مورد آن صحبت خواهند کرد، تصویر جنگ است یا تصویر مردمی خونگرم و شاد؟
چیزی که خود جان در مورد مردم ایران گفت این بود که مردم ایران خیلی
مهمان نواز هستند و هر کاری که از دستشان بر می آمد برایشان انجام می
دادند تا مطمئن شوند که آنها راحت هستند. در مورد جامعه و جو بیرون گفت
که آنها را به برج میلاد بردند و درکه را دیدند. او گفت که آنها دنبال چنین
موقعیتی می گشتند تا بتوانند بیشتر با کشور ایران و مردم ایران اشنا
شوند.
به عنوان یک خانم وقتی در ورزشگاه بودی، چه حسی داشتی؟
یکی از دوستان دوران کودکیم برایم پیام گذاشت که من نتوانستم با دخترم
به مسابقات برویم ولی شوهرم و پسرم رفتند. این خانواده می توانست با هم و
در کنار هم از مسابقات لذت ببرد. ولی این فرصت برای دوست من و خیلی از خانم
ها ی دیگر ایرانی که دوست داشتند آن زمان در کنار همسر، پسران یا
پدرانشان باشند، وجود نداشت. این مسابقات می توانست دلیلی برای گرد هم آوری
خانواده ها باشد. البته می دانم که باید ورزشگاه شرایطی داشته باشد که
خانواده ها امکان حضور داشته باشند. امیدوارم این مشکلات حل شود و خانم های
بیشتری بتوانند در چارچوب قوانین این بازی ها را ببینند. بی نهایت
خوشحالم از اینکه چنین فرصت طلایی برایم ایجاد شد و توانستم در استادیوم
آزادی از نزدیک شاهد بازی دو تیم کشورهایم، امریکا و ایران، باشم. در ضمن
از تمام کسانی که برای به تحقق پیوستن این آرزوی من تلاش کردند صمیمانه
تشکر می کنم.