صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۳ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۱۱۵۱۳
تاریخ انتشار: ۲۴ : ۱۱ - ۰۳ تير ۱۳۹۴
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :


هر برند، تکنولوژی، محصول و فرد داستانی برای گفتن دارد و صرف نظر از وسعت مجموعه باید بداند چگونه داستان خود را به درستی و در زمان درست، برای افراد درست تعریف کند.

در گذشته اهمیت روابط عمومی مشخص بوده، استراتژی‌های استانداردی مانند تورهای مطبوعات، نمایشگاه‌ها، مطالب منتشر شده در مطبوعات و از این قبیل اتفاقات باعث ایجاد داستان «برند» می‌شد. سپس مانند بسیاری از صنایع دیگر، پیشرفت سریع، نوآوری و فن آوری، باعث ایجاد تغییر در این داستان شد. اما در تمام طول این وقایع یک چیز ثابت و بدون تغییر باقی مانده و آن هم هنر و جوهر اصلی داستان سرایی در مورد روابط عمومی بود.

اما سوال مهم اینجاست که مجموعه‌ها چگونه قادر به نوشتن و تعریف درست داستانشان خواهند بود

1. اصل اول، نوشتن داستان برند

داستان‌سرایی همچون هنری است که برای انجام صحیح آن باید برنامه‌ریزی دقیق انجام داد و حساب شده اقدام کرد. یک مهارت لازم برای کارگزاران امروز روابط عمومی توانایی شناسایی و ارزیابی نکات دقیق و ظریفی در هر کسب و کار است. داستان سرایان ماهر برای این که بتوانند مخاطبان را جذب کرده و آن‌ها را به پیگیری ماجرا تشویق کنند، از راهکارها و شیوه‌های خاصی بهره می‌برند. همانطور که گفته شد برای موفقیت در داستان‌نویسی برند، باید اطلاعات کافی در اختیار داشت.

برای به دست آوردن این اطلاعات، باید سوالاتی از قبیل سوالات زیر و پاسخ و آنها را مد نظر قرار داد: داستان درباره چه کسی است؟ رویدادهای داستان چیست؟ چشم انداز شرکت چیست؟ چگونه محصولاتی که به وجود آمده‌اند این چشم انداز را به وجود آورده‌اند؟ جایگاه این تجارت چه چیزی باید باشد که هیچ کس دیگری نتواند آن را انجام دهد؟ چگونه می‌توان زندگی مشتریان و دوستان را بهبود ببخشید؟ هر کدام از این‌ها سوالاتی است که جواب آنها برند و فرهنگ یک شرکت را می‌سازد.

حال چگونه این کار را باید انجام داد؟ نیاز به صرف زمان برای نوشتن صحیح داستان است. صرف وقت و نوشتن داستان به شناسایی شکاف‌ها و نقاط ضعف مجموعه کمک می کند. اما تا حد امکان باید صادق بود. و اگر امکان کنار هم قرار دادن تمام تکه‌های مختلف را در کنار هم وجود ندارد پس زمان نوشتن این داستان هنوز فرا نرسیده است.

2. سه عامل مهم برای حرکت به سمت جلو و پیشرفت

روابط عمومی چیزی بیش از ارتباطات رسانه‌ای صرف است. اگر چه ارتباطات رسانه‌ای همچنان عامل بسیار مهمی است اما در حال حاضر سه عامل بسیار اصلی وجود دارد که هر شرکتی باید برای نوشتن داستان خود به آن توجه کند. سنت ها، تشکیل اتحادیه، حس تعلق.

عرف و سنت:

آنچه که اهمیت دارد توسعه روابط مجموعه با چهره‌های کلیدی و مهم حوزه صنعت‌اش است. مهم نیست که این شخصیت کلیدی خبرگزاری، اخبار رسمی و یا یک نشریه تجاری باشد. نکته مهم این است که آن‌ها نیازمند پرورش و حفظ این روابط مطبوعاتی هستند تا بتوانند در گزارش‌های خبری خود داستانی را برای خوانندگانشان بیان و از اخبار فعالین صنعتشان مطلع سازند.

تشکیل اتحادیه:

ایجاد رابطه زمانی رخ می‌دهد که شرکت دارای روابطی به صورت آنلاین با مخاطبان است تا بتواند محتوای مناسب و خاصی برای خوانندگان خود تهیه کند. هر روزه هزاران برند به طور همزمان روابطی مستمر و آنلاین برقرار می‌کنند که نیازمند محتوای جالب و تازه است.

بهترین راه برای انجامش هم این است که بدانند چه چیزی را ارائه کنند که یک نهاد رسانه‌ای آن را ارزشمند تلقی کند. داده‌ها، نظرسنجی‌ها، بینش‌های مشتریان و دارایی‌های دیگر می تواند گزینه‌های مناسب برای دیگران باشد.

تعلق:

آینده روابط عمومی محتوای تعلق خواهد داشت. به طوری که یک ارتباط عاطفی و انسانی نیز با مشتریان ایجاد می‌کند. این کار می تواند یک پست در وبلاگ یا انتشار یک ویدئو باشد. این روند ادامه خواهد داشت تا جایی که شرکت‌های بیشتری بتوانند ارتباطی مستقیم با مشتریانشان برقرار کنند. برندهای انسانی معمولا با پذیرش بیشتری نزد مردم مواجه می‌شوند ، چرا که چهره صنعت را به لطف احساسات سرشار خود نرم و منعطف می‌کنند. مخاطبان به برندهایی بیشتر توجه میکنند که از جنس خودشان بوده و بتوانند به خوبی پاسخگوی نیازشان باشند

3. روابط عمومی یک منبع سودآور و منفعت آمیز است

بازگشت سرمایه در هرکاری که مرتبط با روابط عمومی است بسیار گسترده و بدون مرز است. هنگامی که مجموعه‌ها به تمام مکان‌هایی فکر می‌کنند که داستان‌شان به آنجا رفته است، نمی توانند خود را متقاعد سازند که در این نظم و روابط عمومی سرمایه گذاری نکنند.از آن جایی که این مقدمه چیزی نیست که کسی بتواند مانع کار یک مجموعه شود، نیاز به صبر و تحمل بسیاری است تا نتیجه آن را ملموس شود. بعضی از شرکت‌ها معمولا روابط عمومی را مانند یک هزینه اضافی در نظر می‌گیرند. حال آنکه در حقیقت روابط عمومی باید به عنوان یک مرکز سود دیده شود. از زمان پیشرفت علم، SEO و توسعه کسب و کار، روابط عمومی می‌تواند همچون یک کاتالیزگر عمل کند و به سرعت برند مجموعه را در دید افراد درست قرار دهد.