صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۲۰۰۶۹۶
تعداد نظرات: ۲۵ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱ : ۰۹ - ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۴
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خبرها که هر روز هستند. در ابعاد و اندازه های مختلف با ارزش های مختلفی که در بردارند.

به گزارش ابتکار، این روزها هم که فضاهای مجازی خلق شده برای اینکه راحت تر بتوانیم به خبرها دسترسی پیدا کنیم. کمی اگر دقت کنیم می‌بینیم که خبرهایی بیشترین خواننده را به خود اختصاص می‌دهد که... شاید بهتر باشد که با تیتر یکی از خبرهای همین چند روز اخیر آغاز کنیم. «پورشه له‌شده پسر امیر قلعه‌نویی بعد از تصادف با درخت و فوت یک نفر.» باز هم می‌توان در این خبر دقیق تر شد؛ بامداد امروز یک دستگاه پورشه که متعلق به پسر امیر قلعه نویی بود با درخت برخورد کرد و یکی از سرنشینان آن در دم فوت شد.

تنها به خاطر پسر قلعه نویی؟

خبـــر، خبر دردناکی بود. اما حواشی آن شاید کمی به دردناکی اش دامن می‌زد. کلیدواژه های آن را می‌توانیم به راحتی بررسی کنیم. # پورشه # زرد # پسر قلعه نویی # درخت # پسر جوان # دختر. جالب تر از همه این نمود پیدا می‌کرد که کسی به دنبال این نبود که خانواده ای در غم از دست دادن دخترشان به سوگ نشسته اند. بلکه اکثر مردمی که خبر به دست شان رسیده بود، به دنبال این بودند که ببینند، پورشه متعلق به چه کسی بوده است و نقش پسر امیر قلعه نویی در این میان چیست؟ شاهدان عینی می‌گویند این خودرو پس از طی کردن مسافت 500 متری در محل متوقف می‌شودو ظاهرا به دنبال سرعت زیاد خودرو و عدم کنترل آن، خودرو به شدت با درخت برخورد می‌کند. زن جوان در دم کشته شده و مرد راننده به شدت مصدوم می‌شود. جالب است که در همان روز یا بهتر است بگوییم بامداد فردایش، خودروی بی ام دبلیو نیز در اتوبان همت دچار حــــادثه می‌شود. # بی ام دبلیو # تصادف و خبرها دست به دست می‌چرخد. همه به دنبال این بودند که ماجرایی را در این خودرو رقم بزنند. ماجرایی که یک سر آن را به یکی از مجریان مشهور صدا و سیما نسبت می‌دادند. به راستی چرا؟

سرکی در میان خبرها

باز هم در میان خبرها سرکی می‌کشیم. فضای مجازی در سیطره این تصادف آن هم از نوع پورشه ای درمی آید. می‌گویند که صاحب این اتومبیل، پسر مربی تیم استقلال است. هوتن قلعه نویی اما سالم است و در سلامت کامل می‌گوید که خودروی خود را به شخص دیگری فروخته و چون هنوز کارهای نقل و انتقال سند را انجام نداده است باعث شده تا این شایعه به وجود بیاید که فرد فوت شده من هستم. در این سانحه دوست صمیمی وی فوت می‌شود. فوت می‌شود. می‌رود. سرعت بالا بوده است. راننده، دختر جوان و... همه و همه در سایه ای قرار می‌گیرند. سایه ای که نمی‌گذارد که چشم به روی واقعیت بگشاییم. باز هم اگر رجوع کنیم به تیتر و متن خبر، آنچه که برای اکثر مردم مهم است، پورشه زرد رنگ، دختر جوان و پسر امیر قلعه نویی بوده است. آیا باید به چشم یک آسیب اجتماعی به این موضوع نگاه کرد؟

از پورشه تا پراید

نظرات مختلفی رد و بدل و شنیده می‌شود. واکنش ها کاملا مختلف و متفاوت است. علی می‌گوید: انگار علاوه بر پراید، پورشه هم یکی از راه های رسیدن به خداست! البته راهی که متعلق به از ما بهترون است. سیامک اما در واکنش به این صحبت می‌گوید: با پورشه با سرعت 200 کیلومتر در ساعت به خدا میرسی با پراید با 60 کیلومتر بر ساعت. کاوه در این خصوص می‌افزاید: در آن قسمت از خیابان شریعتی آنقدر چراغ قرمز و دور برگردان دارد که اصلا نمی‌توانستند بیشتر از 100 تا رفته باشند. درخت ها که هیچ خراشی برنداشتند شاید جدول خیابان آن را به این شکل در آورده است. مجتبی واکنش متفاوت تری دارد؛ وی می‌گوید: پولداری بد دردی است! و دوست دیگری در پاسخ به وی می‌گوید: دوست من پولداری درد نیست. کم عقلی درد است. با توجه به عکس مشخص است که طرف بی عقلی کرده و قطعا بالای 150 تا سرعت داشته است. هوشنگ در این میان نظر دیگری دارد. وی می‌گوید: پول زیاد، دوست بد، و شکم پر... و شخص دیگری در ادامه می‌افزاید: پول مفت اینجوری به باد فنا می‌رود... در شرایط امروز برای یک جوان،این پول بادآورده است.

عادت های پشت تریبون

هر یک از ما عادت داریم که در این میان تریبون را یک تنه به دست بگیریم و نظرات مختلفی را رد و بدل کنیم. نظراتی که اصلا به بطن قضیه هیچ ربطی ندارد. نظراتی که داغی را از دل یک خانواده پاک نمی‌کند بلکه دردی را هم به دردهای شان اضافه می‌کند. دم از فرهنگ و تربیت سالم می‌زنیم. نمونه اش به این نظرات توجه کنید: به قول آقای قلعه نویی، مربیان اجنبی چشم آبی پول های میلیاردی می‌گیرند، ولی نمی‌دانم پس چرا ماشین پسرش پورشه بوده است. خیلی جالب است. خیلی خیلی جالب است. پسر امیر قلعه نویی پورشه سوار است؟! فرزندان بعضی ها با پول های پدران شان اینطوری در خیابان ها جولان می‌دهند و فخر می‌فروشند و من دانشیار دانشگاه با 28 سال سابقه تدریس از خریدن یک پراید برای فرزندم معذورم! حالا از شما می‌پرسم علم بهتر است یا ثروت؟

از ژست روشنفکرانه تا...

فکر می‌کنم که تا اینجا مطلب گویای همه چیز است. وقتی که ما دم از این می‌زنیم که باید پرورش فرزند درست باشد و حسابی ژست روشنفکرانه می‌گیریم که باید اینچنان و نباید آنچنان، چرا با شنیدن یک خبر، نقاب از چهره برمی داریم و شروع می‌کنیم به – شاید- عقده گشایی های خودمانی؟ نمونه اش را می‌توان در صحبت های حبیب خواند. وی می‌گوید: من در سال 66 موقعی که چهار ابتدایی بودم در انشا که موضوعش علم بهتر است یا ثروت؟ نوشتم ثروت بهتر است با ثروت می‌شود هم دنبال علم رفت و هم زندگی مرفهی داشت. معلم با کابل برق بیست تا به دست هایم زد. الان هم که یادم می‌افتد، دست هایم می‌سوزد. ثروت، بهتر است؛ مخصوصا در کشورهای جهان سومی. یا اینکه حتی پا را فراتر از اینها می‌گذاریم. از ژست روشنفکرانه کمی به معنویت نزدیک می‌شویم و حواشی برای خودمان می‌سازیم. از جمله اینکه اگر شما هم ثروت داشتید شاید الان جای این پدر بیچاره بودید! نعمت هایی که داریم را قدر نمی‌دانیم و به زرق و برق دنیا حسرت می‌خوریم!

تنها به خاطر پورشه

و در نهایت به صحبت های دوست دختر جوان می‌رسیم. وی می‌گوید: واقعا برای مردم کشورم متاسفم! این دختر دوست من بود. خانواده اش فقط همین یک فرزند را داشتند. راجع به مردن آدم ها صحبت کردن، راحت است. مردن ربطی به پولدار بودن یا نبودن ندارد. خدا فقط به مادرش صبر دهد. از این دسته خبرها کم نیست. این خبرها شاید هر روز جای شان را در میان خبرها باز می‌کند. به خوبی می‌خزد و ذهن مان را به خود درگیر می‌کند. اینکه در هنگام ورود به این خبر باید به واسطه خواندن نام پورشه به زندگینامه طرف بپردازیم و از میان آن بخوانیم و بدانیم که این دختر، پدرش که بوده است؟ نقدینگی خانواده اش چقدر است؟ پول ها بادآورده بوده یا نه... و در نهایت صاحب اصلی اتومبیل را پیدا کنیم.

چرا و دیگر هیچ...

یکی از همین روزهای بهاری، دختر جوانی به همراه پسر جوان سوار بر پیکان پدرشان می‌شوند. بر اثر بی احتیاطی یا سرعت بالا یا هر چیز دیگر این اتومبیل تصادف می‌کند. دختر در دم جان می‌سپارد. پسر نیز مجروح می‌شود. آیا این خبر می‌تواند آنقدر برد داشته باشد که جای خود را در میان اخباری که دست به دست مان می‌چرخد باز کند؟ یا آن را هم کنکاش می‌کنیم؟ کالبدشکافی کرده و به خورد دیگران می‌دهیم؟ روزانه چند نفر جان خود را از دست می‌دهند؟ روزانه چند نفر دچار سانحه می‌شوند؟ چطور شد که این خبر جزو داغ ترین خبرهای روز شد و آنطور که گوش به گوش می‌چرخد قرار است که مجلس ختم وی از شلوغ ترین ها باشد. حتما دوربین ها، عکس یادگاری ثبت می‌کنند و حتما داغی تازه به داغ های خانواده ای اضافه می‌شود. «چرا» در اینجا به خوبی نمود پیدا می‌کند.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲۵
در انتظار بررسی: ۳
غیر قابل انتشار: ۲۴
عباس
|
۱۹:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
پورشه ایمن نیست
ناشناس
|
۱۷:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
فکر نی کنم اگر واقعا می خوایم نگاه دقیقی داشته باشیم به چرایی فرهنگی- اجتماعی باید از متخصصان این حوزه استفاده کنیم و این تحلیل هایی که شده بد نیست اما تخصصی نیست و صرفا نتیجه جمع آوری و انتخاب گزینشی اطلاعات نویسنده به نظر میاد.
خوبه که به گفت و گوی استاد ملکیان در در شماره 21 اندیشه پویا با عنوان "از شکاف طبقاتی ، شکاف عاطفی ساختند." اشاره کنید و یکم از فضای ژورنالیستی صرف فاصله بگیرید!
با سپاس
توکلی
|
۱۷:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
در مورد صحبت های دوست این خانم باید گفت فکر نمی کنم هیچ انسانی از مرگ یک جوان در اثر یک تصادف دلخراش ناراحت نشود انشالله خداوند ایشان را رحمت کند و به خوانواده محترمشان صبر عنایت فرماید.
ولی در مورد همدردی طبقه متوسط جامعه ، آیا این به اصطلاح مرفهین بی درد با فرودستان خود در درد ها و مشکلاتشان همدردی می کنند که انتظار همدردی دارند؟
firooz
|
۱۶:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
عجل که فرا رسید باید بری چه پورشه سوار شده باسی چه پراید.
ناشناس
|
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
این چه تحلیل ضعیفی بود ؟
تمام حرف های مردم ناشی از فاصله طبقاتی نابه جا هست نه این بیان سخره بگیرن ...
رسول
|
۱۴:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
همه در چنین رفتار هایی از سوی مردم عادی زبان به گلایه باز می کنن ولی واقعا شما رسانه ها بغیر از محکوم کردن رفتار های مردم کار دیگری نیز انجام داده اید آیا شما رسانه محترم که دم از فرهنگ و تربیت سالم می زنید کاری کرده اید و اصلا مردم حرف ها و عقده های بسیاری که روزانه می بینند رو کجا باید خالی کنن در مراسم ها که بیایند بی فرهنگند چون بخاطر خودنمایی می آیند و بسیار روشن و شفاف بفرمایید پدری که همراه فرزند در خیابان قدم می زند و به ناگاه شخصی را هم سن و سال فرزندش بالاتر از حد معمول خانواده های ایرانی می بیند چه جوابی برای سوال فرزند خود در خصوص تامین آن دارد. در یکی از سریال های تلوزیونی از شبکه سوم صدا و سیمای جمهوری اسلامی مادر خانواده گلایه از متراژ 100 متری خانه خود دارد آیا واقعا همه مردم ایران در خانه های بزرگ زندگی می کنن آیا این عقده های درونی مردم عادی مسببی غیر از رسانه ها دارد . ما در جامعه ای زندگی می کنیم که اکثریت دارای کمبود هستند و نه اقلیت پس مسئولیت شما در قبال فرهنگ سازی خیلی بیشتر است که متاسفانه شما فقط برای محکوم کردن مقاله دارید و نه راه حل
رضا
|
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
با توجه به توهین هایی که دیدم یه لحظه یاد کفتار ها افتادم که بالا سر مرده باهم میجنگن
محمود
|
۱۳:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
چه گیری دادین به این قضیه ایقد در این جاده ها جونشون رو از دست میدن حالا چون داخل پایتخت این اتفاق افتاده شما رسانه ها مانور میدین
سام
|
۱۲:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
بدبختی جامعه ما اینجاست که اکثرا فکر میکنن آدمهای پولدار همه پولشونو از طریق غیر از راه درست درآوردن و این پول حق اونها بوده که اونا دزدیدن خوب جونی که نه کار داره ، خانواده زیر خط فقرن به همین خاطر بیسواده خوب بایستی چیکارکنه ، میشه این وضع جامعه
دانشجو
|
۱۲:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
با تمام احترامی که برای سایت انتخاب قائلم اما اصلا و ابداً این نقد رو قبول ندارم!
شما فقط به ظاهر قضیه نگاه کردین و باطن قضیه رو ندیدین. اینکه این ناله ها و شاید زخم زبون ها و کنایه های مردم ناشی از چیه؟!
مطمئن باشین همه ی افرادی که اون خبر رو خوندن و نظر هم گذاشتن، اولین چیزی که توی وجود خودشون گفتن یه چیزی شبیه این جمله بود:"خدا رحمتش کنه". مرگ یه دختر جوون دل هر کسی رو به درد میاره...
بله مردم ناراحتن و کنایه میزنن. چون تحمل اینو ندارن که ببینن توی کشوری زندگی می کنن که به قول خیلی از مسئولین جز پولدارترین و بافرهنگ ترین کشورهای دنیاس و شخصی مثل امیرقلعه نوعی که حتی در زمینه ای که به قول خودش توش تخصص داره(فوتبال) هیچ مشکلی رو حل نکرده و خودش مازراتی سوار باشه و پسرش پورش سوار!
مشکلات کشور و این مردم بیشتر و بزرگتر از چیزیه که بخوایم به مسائل کوچیکی مثل فوتبال بها بدیم اما درد مردم کاخ نشین شدن بی ارزش هاست
ناشناس
|
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
لطفا شما به تیتر خودتون نگاه کنید بعد ژست آدم های مترقی رو بگیرین، اگه راست میگی تیتر میزدی مرگ یک دختر جوان نه له شدن پورشه، پس پورشه برای تو مهمتر بوده بعدشم کسی با سرمایه داری از راه حلال مشکل نداره، درد مردم پول های کثیف یک عده ای هست که شرایط کشور رو به این فلاکت اندخته،
اخه تا کی امثال بابک زنجانی ها .... پدر مردم رو در بیارن و فقط ژست مبارزه با فساد و ژست روشنفکری رو از امثال شما ها ببینیم. درد مردم فساده آقا، نه ثروت دیگران.
احمدی
|
۱۱:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
خدا رحمت کند این خواهر گرامی را. ولی در جامعه ای که خیلی ها به نان شب محتاجند ایا باید پول های میلیاردی به جای تولید و ایجاد اشتغال باید صرف تجملات بشود. چرا باید یک جوانی که فرهنگ و شعور استفاده از ماشین میلیاردی را ندارد پورشه سوار بشود. گناه پدر و مادر این دختر چی بود که قربانی جوانی این پسر شده که در خیابان شریعتی با اون سرعت براند و عاقبت خانواده ای را عزادار کند. داغ مرگ فرزند یک طرف و نیش کنایه ارافیان یک طرف
ناشناس
|
۱۱:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
سخن شما متین.اما چند نکته مغفول مانده:1-صاحب ماشین فرد شناخته شده ای است.در پاراگراف آخر،مردم نسبت به این خبر واکنش منفی از خود بروز نخواهند داد و شاید با خانواده متوفی همدردی نشان دهند.انتظار نداشته باشید که مردم و بخصوص نسل جوان نسبت به اخبار و وقایع پیرامون افراد شناخته شده بخصوص هنرمندان و ورزشکاران خیلی بی تفاوت باشند و عکس العمل و رفتارهای تعجب آور و شگفت انگیز داشته باشند.و که با توجه به شناختی که امثال شما از جامعه امروزی کشورمان دارید،این رفتارها طبیعی است.2-متاسفانه پسر قلعه نوعی گفته".....این فرد از دوستان صمیمی ام بود که فوت شد."به نظر شما لزومی داشت که ایشان این جمله را بگویند؟همان که گفتند:"ماشینم را به شخصی فروختم و مراحل نقل و انتقال آن هنوز انجام نشده است...."آیا همین گفته برای رد شایعات کافی نبود؟افراد معروف و شناختنه شده که میدانند در جامعه ما شایعات با قدرت بسیار پخش و انتشار میابند،باید و باید در صحبت هایشان مراقب باشند.
ناشناس
|
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
پس بايد نتيجه گرفت كه دختران پورشه سوار نشوند وبه همين پرايد قناعت ورزند
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۲:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
عاااالی بود
ناشناس
|
۱۰:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
من احساس می کنم چون فاصله طبقاتی بین مردم ما بسیار زیاد شده ، و بسیاری در تنگنای اقتصادی به سر می برند به همین خاطر یه جور حس ناخوشایند (حتی شبیه کینه ) نسبت به افراد پولدار به وجود اومده که هر روز هم داره بیشتر و بیشتر میشه و تو این جور مواقع خودش رو نشون میده
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۳:۱۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
هیچ ربطی به فاصله طبقاتی نداره مردم عقده ای نیستن که اگه زحمت کشیده برای این پول نوش جونش حالشو ببره ولی اگه حرام باشه چی اونی که پول دارو نداره طبیعی که ناراحت میشه
ناشناس
| |
۱۵:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
برادر من این حس نفرت علتش تضاد طبقاتیه
حسن
|
۱۰:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
به همون علتی که شما هم به همین خبر پرداختین!
ناشناس
|
۰۹:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
واقعا پسر قلعه نويي بود؟ !!
فرخ
|
۰۹:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
بنظر من اصلا قضاوت بجایی نبود. خصوصا در ایران!!!
اون چیزی که مردم ایران رو عاصی کرده درد بی عدالتی و تبعیضات شدید اجتماعی فرهنگییست. و این درد آنقدر در بطن مردم میماند و رشد میکند تا جایی فرصت کند و بترکد و بیرون دهد.
خوب یادمه سال 91 تو اتوبان مدرس ماشین مدل بالای تو ترافیک از پشت با یه پیک موتورسوار پخش غذا تصادف کرد و موتور سوار آروم خورد زمین و چیزیش نشد اما همون موتور سوار از خشم بطرف راننده ماشین مدل بالا رفت و با چاقو کوبید تو سینه اون. اینکه اون راننده زنده موند یا نه متوجه نشدم. اما اون درد بی عدالتی چنان جایی رسیده بود که موتور سوار فقط انتقام میخواست و راننده ماشین مدل بالا را نماینده تمام اونهایی میدونست که حقوق اجتماعیشو خوردند.
اگر مردم به اینطور حوادث کنایه و زخم زبان دارن فقط برای اینه که میدونن تلاش و کوشش و وجدان کاری راه رسیدن به خوشبختی نیست. باید رانت و رابطه داشت تا پولدار کهکشانی شوی که حتی بچه خردسالت بتواند ماشین میلیاردی بخرد.
مردم هنوز هم اونقدر شعور دارن که چه کسی با کار و تلاش و حقانیت ثروتمند شده و چه کسی از راه غیرقانونی پولدار شده.
هیچ وقت یک ثروتمند واقعی و اصیل برای فرزندش ماشین یک میلیاردی نمیخره چون میداند این یک میلیارد در تجارت و تولید کارش بسیار کارسازتر است تا ماشینی که اهن پاره هست و سرمایه بحساب نمیاید.
پاسخ ها
همراه
| |
۱۱:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
واقعا درست گفتی ، حتی مردم فروش ماشین را هم دروغ میدانند و میگن پسر قلعه نوعی هم با اونا بوده که بدلیلی زودتر پیاده شده ، همه اینا به خاطر احساس ظلمیست که مردم دارن.
ناشناس
| |
۱۳:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
افرین خوب گفتی
ناشناس
| |
۱۳:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
درد بي عدالتي نيست كه كسي فقير هست و كسي ثروتمند ! (بجز عده اي كم ) . اين درستي عدالت هست كه هركسي كه بيشتر تلاش ميكند بيشتر به منابع پولي دست پيدا ميكنه مثل يك متخصص جراح كه حداقل ماهي 100 ميليون در مياره اين بي عدالتي نيست چون اگر من هم تلاش ميكردم ميتونستم جاي اون فرد باشم كسي جلوي من را نگرفته بود يا مثلا زندگي اكثر كارخونه دارهاي ايران رو بخونيد ببينيد از كجا و با چه وضعيت مالي شروع كردند و چه زجر هايي كشيده اند چه مطالعه ها كردند كه ببيند كدوم راه درسته چقدر سعي و خطا كردند اين تنها در مورد ثروت صدق نميكنه مثلا قدرت زندگي نامه شهيد رجايي رو بخونيد ببينيد از كجا شروع كرد اين مرد بزرگ . من خودم وضعيت ماليم متوسط هستش اما ناشكر نيستم چون ميدونم انداز تلاشم درامد دارم بياييد جاي اينكه دليل عقب ماندن از ديگران را به در و ديوار نسبت بديم بيشتر تلاش كنيم
رسول
| |
۱۳:۲۴ - ۱۳۹۴/۰۲/۰۵
عالی بود عالی و من متوجه نمی شم چرا رسانه ها فقط در مقابل مردم هستن و هیچ اقدامی نمی کنن یعنی رسانه هیچ مسئولیتی در خصوص فرهنگ سازی نداره و اصلا نباید راه حل بده ؟؟؟