پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : این روزها اصلا حال روحیام خوب نیست. دلیل آن هم
خبرهای بدی است که خوانده و میخوانم. کاش میشد مدتی نه خبری دید و نه
خبری خواند. تازه این خبرهای علنی است خبرهای بد غیرعلنی که بهدلیل موقعیت
شغلی و ارتباطیام شنیده و میشوم، بماند. در خبرها خواندم: آقای سیدحمید
روحانی (زیارتی) که بهدلیل سالها مقارنتش با امام در نجف از او توقع
انصاف میرفت و چون دستی در تاریخنگاری انقلاب داشته و دارد، لابد باید
بداند حداقل پایه این کار انصاف و پرهیز از دخالت نظر شخصی در قضاوت و
داوری است، پس از نطق اخیر دکترعلی مطهری در مجلس، در بیانی تکاندهنده و
سست ادعا کرده: «علت اینگونه سخن گفتن و موضع گرفتن آقای علی مطهری این است
که وی از اینکه پدرش بعد از امام زنده نمانده تا رهبر بشود و او بهجایی
برسد، چون بهجایی نرسید، عقده دارد!»
سالها قبل، شبی دوستی مرا
به استخری در خیابان مقدس اردبیلی دعوت کرد. در بدو ورود به استخر، سیدحمید
روحانی را دیدم. با هم خوشوبشی کردیم. تا مرا دید، گفت: «در باره
نقلقولت درباره دکترشریعتی جوابت را در مجله ١٥خرداد دادهام.» گفتم:
ندیدهام میبینم. منظورش نقلی بود که من از قول آقای سیدمحمود دعایی نوشته
بودم که امام پس از درگذشت مرحوم دکترشریعتی سه تاسف خورده است!
سیدحمید
روحانی میگفت این نقلقول را قبول ندارم. در اثبات نقلقول آقای دعایی از
امام خیلی حرف و دلیل داشتم ولی در راه پله ورودی استخر جای این بحثها
نبود. درعینحال فرصت را غنیمت شمرده و به او گفتم: «در جلد دوم کتاب نهضت
امامخمینی نوشتهای، اگر دکتر شریعتی زنده میماند، حتما رودرروی امام
میایستاد!!» بعد به او گفتم: «اگر روز قیامت دکترشریعتی جلویت بایستد و
یقهات را بگیرد و بگوید: سید اولاد پیغمبر! من که در سال ٥٦ از دنیا رفتم،
تو از کجا و چگونه این را کشف کردی که اگر زنده میماندم رودرروی آقای
خمینی میایستادم؟ چه جوابی داری؟
بهتزده
گفت: من چنین نوشتهام؟ گفتم: بله و اضافه کردم بهتر است کتابت را یکبار
دیگر بخوانی!» بهت آقای روحانی وقتی بیشتر شد که به او گفتم: «شما در همین
کتاب گفتهای: دکترشریعتی حسینیه ارشاد را بنا کرد تا به تقلید از
روشنفکران غربی که در قضیه اسکولاستیک- تاسیس مدارس جدید- تلاش کردند
کلیساها را از رونق بیندازند، مساجد را از رونق بیندازد!!»
به او
گفتم: «برادرجان، آخر این چه قضاوت نادرست و غلطی است؟ حسینیه ارشاد را، نه
شریعتی که مرحوم پدر شریعتی هم بنا نکرد! تاسیس حسینیه ارشاد، کار مرحوم
همایون و میناچی و مطهری بود و بعد این شهید ابتدا از مرحوم پدر دکتر و سپس
از خود دکتر برای سخنرانی دعوت کرد!!»
عجب زمانهای شده است!
بهترین جملهای که برای ختامه این درددل بهذهنم رسید، عبارت زیبای خود
دکترشریعتی است که دردمندانه زبان به شکوه میگشود و میگفت: «خدایا
آنانکه باید بنوازند میزنند!»
از آقای روحانی بهدلیل همنفسیاش
با امام و سیادت و عمامهای که بر سرنهاده است توقع نواختن امثال
دکترمطهری اگر نباشد -که هست- چرا میزند! دهه هفتاد عمر است و موسم
سرازیری به خانهای که با سر در آن سرازیر میشود. بعضیها با اینگونه
حرفزدنهای غیرمنصفانه درباره دیگران چه بد توشهای با خود میبرند!
دکترعلی مطهری در تاریخ این کشور بهعنوان یک آزاده باقی خواهد ماند و
اینگونه درباره او حرفزدن، وی را نزد مردم محترمتر و محبوبتر خواهد
نمود.
درد دلم را گفتی خدا ازت راضی باشد.
عجیب نیست که برخی افراد سعی دارند آن بزرگوار را تخریب کنند و از او پله ای سازند برای خودشان...
درود بر دکتر مطهری محبوب ملت و درود بر جناب رجایی
جناب رجایی مطمئن باشید لسان صادق و صاحب انصاف نیز علاوه بر عزت دنیوی در تاریخ به نیکی خواهند ماند
ما پیروان و خاک پای مولا علی (ع) خوب به یاد داریم که یعضی به ظاهر مسلمان در دمشق ضربت خوردن مولای متقیان در مسجد کوفه را باور نکرده و میگفتند مگر علی هم نماز میخوانده است .
اری برادر همیشه حق و حق جویان کمترین طرفدار را دارد اما درقلب مردم پیروز میدان است .
بهشت را به بها دهند نه بهانه . پیغمبر و ائمه ما که معصوم بودند از عذاب الهی شب تا صبح میگریستند .
رسالت خود را دنبال کنید
جوانان به امثال شما سخت نیازمندند
درود بر غلامعلی رجایی
درود بر شهید رجایی