پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : طی یک مصاحبه مطبوعاتی با شبکه پی.بی.اس، آقای دکتر ظریف اخیراً گفتهاند
«اگر پرزیدنت اوباما به ما قول بدهد کاری را انجام خواهد داد، ما قول او را
میپذیریم و به آن احترام میگذاریم». این جمله دکتر ظریف - که در بستر یک
گفتوگوی مفصل در مورد مبحث تحریمها بیان شده - موجب واکنشهای تند و
احساسی زیادی از جانب برخی مخالفان مذاکرات هستهای در داخل کشور شده است.
اغلب آنها، با ارائه طوماری از رفتارهای خصمانه و عهدشکنیهای آمریکا در
طول تاریخ، و یا با این استدلال که «آمریکا به ما اعتماد ندارد و ما نیز
متقابلاً نباید به آمریکا اعتماد کنیم»، نسبت به این اظهارات وزیر محترم
امور خارجه اعتراض کردهاند.
اما این معترضین، متاسفانه هم بستر گفتوگو را نادیده گرفتهاند و هم به درستی متوجه ظرافت سیاسی و زبان حقوقی دکتر ظریف نشدهاند.
از این رو، ذکر این توضیح لازم به نظر میآید:
تحریمهایی که توسط آمریکا علیه ایران وضع شده، عمدتاً به چهار دسته تقسیم میشود:
اول - تحریمهایی که کنگره وضع کرده است و فقط کنگره میتواند بردارد.
دو - تحریمهایی که ابتدا قوه مجریه وضع کرده، اما سپس کنگره آنها را به
صورت «قانون» درآورده و برچیدن آنها را نیز در حوزه اختیارات خود قرار داده
است.
سه - تحریمهایی که قوه مجریه وضع کرده است و رئیسجمهور میتواند بردارد.
چهار - قانون تحریمِ بسیار مهمی تحت عنوان Iran Sanctions Act (یا ISA) که
کنگره وضع کرده اما در ماه دسامبر ۲۰۱۶ منقضی میشود و رئيسجمهور میتواند
با توسل به اختیارات خود از تمدید آن جلوگیری کند.
در این میان، رئیسجمهور معمولاً اختیار «تعلیق» (و نه برچیدن) برخی از
تحریمهای کنگره را دارد، ضمن اینکه میتواند با ارائه گزارش به کمیته
مربوطه کنگره و ادعای اینکه پیششرطهای این نهاد برای برچیدن تحریمها
علیه ایران برآورده شده است، نسبت به رفع کامل آنها اقدام نماید. طبعاً،
همانطور که ذکر شد، رئیسجمهور آمریکا میتواند از تمدید قانون ISA نیز
جلوگیری کند و حتی از «حق وتو»ی خود در برابر کنگره در زمان تمدید آن
استفاده نماید.
اما نکته مهم اینجاست که در فرهنگ سیاسی آمریکا - و نزد افکار عمومی این
کشور - توسل رئیسجمهور به «مفّرهای قانونی» و اقدام علیه خواست باطنی و
اراده کنگره - هرچند قانونی باشد - چندان اقدام پسندیده و مناسبی محسوب
نمیشود. به ویژه در حوزه سیاست خارجه، مردم آمریکا قویاً انتظار دارند که
تمام نهادهای سیاسیشان به صورت هماهنگ و در اجماع کامل با یکدیگر اقدام به
تصمیمگیری نمایند و طبعاً، تکرویهای «قانونی» رئيسجمهور را در
پروندههای حساسی مانند پرونده هستهای ایران با اصل حفظ حرمت کنگره - که
قاعدتاً بازتابدهنده اراده ملی است - مغایر میدانند.
در واقع، به چنین اقداماتی از جانب رئيسجمهور در لغتنامه سیاسی آمریکا
End-run around congress میگویند که شاید بشود آن را به اصلاح عامیانه
«دور زدن کنگره» ترجمه کرد که معمولاً از آن با یک بار بسیار منفی و به
عنوان یک ترفند ناپسند سیاسی یاد میکنند.
حال در چنین فضایی، در مصاحبه مطبوعاتی مذکور، خانم مارگارت وارنر -
خبرنگار شبکه پی.بی.سی - به آقای دکتر ظریف یادآوری میکند که برخی از
تحریمهایی که ایران خواهان برچیدن آنهاست صرفاً در حوزه اختیارات کنگره
قرار دارد و از جانب این نهاد نیز مخالفتهای زیادی برای لغو آنها شنیده
میشود. (در این سوال این نکته مستتر است که وعدهای که اوباما - به عنوان
رئیس قوه مجریه - بر سر میز مذاکرات به ایران میدهد الزاماً به معنای
رضایت کنگره و برچیدن تحریمهای این قوه نخواهد بود.)
سپس از آقای ظریف میپرسد آیا ایران صرفاً راضی به «تعلیق» این تحریمها
توسط رئيسجمهور خواهد بود یا خیر و اگر اوباما درصدد «دور زدن» کنگره
برآید و علیرغم میل باطنی و گرایش کنگره گام بردارد - آیا اقدام او برای
ایران به اندازه کافی اطمینانساز خواهد بود یا نه؟
در طرح این پرسش، خانم مارگارت وارنر، در اشاره به گزینههای پیشروی آقای
اوباما، با زیرکی تمام دقیقاً از اصطلاح فنی و مذموم End run around
Congress استفاده میکند تا واکنش دکتر ظریف را برانگیزد.
در مقام پاسخ، آقای ظریف، با هشیاری تمام، ابتدا ضمن اینکه تصریح میکنند
که ما پیچیدگیها و واقعیتهای سیاست داخلی آمریکا را درک میکنیم، توضیح
میدهند که ایران به عنوان یک کشور دارای حاکمیت، در امور داخلی یک کشور
دیگر دخالت نمیکند و - در چارچوب روابط بینالمللی - اگر رئيسجمهور
آمریکا تعهدی به ما بدهد، ما آن تعهد را به مثابه تعهد کلیت آن کشور (که
تلویحاً شامل کنگره نیز میشود) محترم میشماریم. در اینجاست که دکتر ظریف
میگوید «اگر پرزیدنت اوباما به ما قول بدهد اقدامی را انجام خواهد داد، ما
قول او را میپذیریم و به آن احترام میگذاریم»!
در واقع، پاسخ دکتر ظریف یک پاسخ بسیار سنجیده، حقوقی و حساب شدهایست که
تنها نشان از تسلط کامل وزیر امور خارجه کشورمان بر دینامیسم سیاسی آمریکا و
آگاهی ایشان از تاثیر کلام خود بر افکار عمومی این کشور و طبعاً آینده
مذاکرات هستهای دارد. در واقع، پاسخ وزیر امور خارجه، عملاً دست اوباما را
برای اقدام علیه عزم و اراده کنگره باز میگذارد (چرا که مستقیم از چنین
اقدامی حمایت نمیکند تا افکار عمومی را برنجاند و بهانه تبلیغاتی بدست
مخالفان ایران در کنگره بدهد)، ضمن اینکه با یک رویکرد کاملاً حقوقی و با
یک زبان دیپلماتیک، به یک اصل بنیادین حقوق بینالملل نیز به نام «اصل
وفاداری به عهد» اشاره میکند. اصلی که مطابق آن، کشورها باید تعهداتی را
که در عرصه بینالمللی پذیرفتهاند با حسن نیت انجام داده و از ذکر قوانین
و سازوکارهای داخلی خود برای عدم اجرای تعهدشان پرهیز نمایند.
کسانی که با دینامیسم داخلی آمریکا، جدال جریانهای مخالف و موافق در
پرونده هستهای ایران، فرهنگ سیاسی و حساسیتهای افکار عمومی این کشور
آشنایی دارند، به خوبی میدانند که چنانچه دکتر ظریف در پاسخ به خبرنگار
آمریکایی میگفتند که ما (ایران) انتظار داریم رئیسجمهو آمریکا با توسل به
مفّرهای قانونی و اختیارات خود، عملاً موضع کنگره شما را نادیده بگیرد و
در صدد «دور زدن» این نهاد مهم برآید، قطعاً لطمات سنگینی بر روند مذاکرات،
مشروعیت توافقنامه احتمالی و جریان مدافع حل مسالمتآمیز پرونده هستهای
در دستگاه سیاسی آمریکا وارد میساخت.
در واقع، موضع اصولی، غیرشعاری و بسیار سنجیده دکتر ظریف بیش از هر چیز جای تقدیر دارد، نه اعتراض.
*محقق حقوق بینالملل - موسسه عالی مطالعات بینالمللی ژنو
و پاینده بادا ابرمردان این سرزمین
و هزار بار آفرین بر دکتر روحانی که مهره های اصلی کابینه خود را چنان سنجیده و حساب شده و قوی چیده است که تنها افراد متخصص میتوانند به این تدبیرها پی ببرند . و البته دلواپسان همیشه دلواپسند .
شما در این تحلیل خود اوباما را قابل اعتماد فرض کردی و مشکل را از کنگره دانستی که اوباما هم برای دور زدن آن با مشکل مواجه است و دکتر ظریف با این پاسخ به او کمک کرد درحالی حتی اگر اوباما با هماهنگی کنگره هم قول بدهد یا حتی قانونی وضع کنند بازهم قابل اعتماد نیستند و هر آن امکان برگشت در آنها وجود دارد.
به هرحال فرق بین سیاستمدارواقعی و سیاستندار(منظور رجال دلواپس می باشد) در همینه !
بعبارت دیگر: کسی که خودش را به خاب زده نمیشود بیدار کرد.
بعبارت دیگر: دلواپس ها همیش دلواپس رفتارهای همه افراد غیر از خودشان هستند.