صادقانه بگویم اگر ما فقط وضعیت نابسامان غذا و تغذیه کشور را هم از نظر
ایمنی غذا که مسوولیت مستقیم اداره کل نظارت بر مواد غذایی است و امنیت
غذایی را که یک کار مهم بینبخشی است با همین منابع مالی موجود که در
اختیار داریم بهبود دهیم به تدریج شاهد کاهش بار بیماریهایی خواهیم شد که
در حال حاضر بیشترین بودجه را برای درمان آنها در بیمارستانها خرج
میکنیم. آیا مسوولان قانونگذار کشور میدانند چرا ماده 37 قانون برنامه
پنجم توسعه اجرا نشده است. چه کسی مسوول است موضوع را پیگیری کند؟ بعد از
دهها سال مکاتبه و بحث و جدل در زمینه توقف تبلیغات غذاهای مضر سلامت و
ناموفق بودن معاونتهای بهداشتی و دفتر بهبود تغذیه طی این مدت ما دست
بهدامان قانونگذار شدیم و بالاخره این ماده قانونی در برنامه پنجم گنجانده
شد، ولی اکنون این قانون اجرا نمیشود و تبلیغات از صداوسیما که امام راحل
آن را دانشگاه مردم نامیدهاند ادامه دارد؟ متاسفانه یک سر خط، به
سیاستهای متناقض ما در وزارت بهداشت مربوط میشود. ابتدا باید پرسید آیا
کارخانههای لبنیات بدون مجوز استفاده از روغن پالم را شروع کردهاند؟ آیا
موسسه استاندارد و اداره نظارت بر مواد غذایی نمیدانستهاند؟ و چرا وقتی
مجوز اضافه کردن روغن پالم را دادند به تولیدکننده ابلاغ نکردند که روی
برچسب بنویسد که این ماده غذایی حاوی روغن پالم است. صنایع لبنی بیش از 10
سال است که برای نجات از ورشکستگی و اخراج کارگران خود دست بهدامان
مسوولان شدهاند. زمانی که شعار انتخابشده کشور، توسط مقاممعظمرهبری
حمایت از تولید داخلی بود هیچ بودجه کمکی از طرف دولت وقت به تولید تزریق
نشد بلکه پولی که باید صرف تولید و افزایش تولید داخلی میشد به صورت نقدی
در اختیار مردمی قرار گرفت که نیمی از آنها به آن پول احتیاج نداشتند و
نیمی دیگر هم با افزایش قیمت کالاها قدرت خریدشان تغییر نکرد و شاید هم
کمتر شد.بدون توجه به نظر کارشناسی نیروهای
تخصصی (اقتصاددانان و متخصصان تغذیه جامعه) یارانه را نقدی کردند و اسمش
را گذاشتند هدفمندشدن. ما امروز به وجود روغن پالم در بعضی از فرآوردههای
لبنی اشاره میکنیم آیا میدانیم بخش عمده روغنی که به قنادیها و سایر
صنوف میرود بیش از 50درصد چربی اشباع و حداقل 20درصد ایزومر ترانس دارد.
آیا میدانیم روکش بستنیهایی که کودکانمان آن را میخورند؛ بدترین نوع
روغنی است که شرایط گرفتگی عروق را از همان دوران کودکی فراهم میکند.
میدانیم بیشترین نمک که باید مصرف آن را کم کنیم در خیارشور، مخلوط شور،
زیتون شور، انواع سسهای تولیدی و وارداتی، رب گوجه، انواع کنسروها و...
است و مردم فرودست جامعه را بیشتر در معرض خطر قرار میدهد. چون گاهی آنها
هفتهها همان کنسرو، همان مخلوط شور خانگی و همان غذاهای خیابانی را
میخورند. ما میدانیم که نظارت درستی بر اماکن تولید غذا نداریم و غذاهایی
ارزان در شرایط بسیار بد بهداشتی و ناسالم تهیه میشوند و در ادارات خصوصا
بخش خصوصی که میخواهند با پول کمی غذای کارکنان را تامین کنند مصرف
میشود. سیاستگذاریهای اشتباه و نادیدهگرفتن واقعیات، شرایطی را به وجود
آورد که در نبود نظارتهای قوی، برخی تولیدکنندگان به اقداماتی مانند
استفاده از روغن پالم روی آورند ولی آیا برای مردم مشخص است که کدامیک!
مردم چگونه تشخیص دهند کدام کارخانه و چه محصولی حاوی این روغنی است که
امروزه بیشترین واردات را در کشور ما دارد. آیا روی بستهبندیها چیزی
نوشته شده است؟ مشخص است که این موضوع تنها یکی از چندین موردی است که در
مورد آن اطلاع یافتهایم و چهبسا مواردی که از چشمان ناظران دور مانده
باشد و باید منتظر باشیم. امیدواریم وزیر بهداشت بهعنوان متولی سلامت
جامعه بهزودی در مورد تمامی محصولات ناسالم غذایی که با مجوز یا بیمجوز
در بازار توزیع میشود موضعگیری کنند. متاسفانه اجازه داده میشود مشکلی
ساده که میتوان با درایت آن را حل کرد به زخم عمیقی تبدیل شود. مانند
سیاستگذاری که منتظر است ابتدا اتفاقی رخ دهد و سپس برای آن تصمیمگیری
کند. ما هنوز برخی از مواد قانونی برنامه سوم، چهارم و پنجم را در زمینه
غذا و تغذیه اجرا نکردهایم. بهطور مثال بر اساس ماده 37 قانون برنامه
پنجم توسعه، کالاها و مواد غذایی که مخل سلامت مردم هستند نباید اجازه
تبلیغ داشته باشند و صداوسیما و دیگر رسانهها در صورت تبلیغ آن کالاها
باید جرایم سنگینی را به دولت بپردازند. در دوسال گذشته وزارت بهداشت فهرست
این غذاها را به رسانهها ارایه کرد اما در کمال بیتوجهی و به بهانههایی
مانند نیاز به بودجه (بهقیمت افزایش مرگ و بیماری) بارها اقدام به تبلیغ
این خوراکیها کرد بنابراین وقتی صداوسیما بهعنوان دانشگاه عمومی، برای
تامین بودجه خود، سلامت مردم را به خطر اندازد و کاری هم از دست وزارت
بهداشت برنیاید دیگران نیز برای تامین منافع مالی به خود جرات میدهند که
برای نجات بنگاه اقتصادی خود انواع کالاهای ناسالم را عرضه کنند. بگذارید
برای چندمینبار راهحل مناسبی را ارایه کنم. هماکنون سرانه مصرف لبنیات
در کشور بسیار پایین است. مصرف مواد ضروری غذایی مانند گوشت، میوه و
سبزیجات هم همین مشکل را دارند. راهحل اساسی برای حل مشکل، میتواند این
گزینه باشد که دولت با مالیاتبستن بر انواع متنوع اسنکها که با
بستهبندیهای جذاب دیوار بزرگی را در جلو میلیونها خواروبارفروشی در سطح
کشور شکل داده و نوشابههای گازدار و بیگاز از جمله شربتهای مالت که در ظروف زیبا
بهعنوان ماءالشعیر فروخته میشود و تمامی مواد غذایی شور، قیمت این مواد -
که همه بهگونهای به روند پرشتاب بیماریهای ناواگیر شدت میبخشد - را
بالا ببرد تا خانوادهها خرید اینگونه مواد را کاهش دهند و دولت سرمایه
مالی عظیمی را که به این صورت به دست میآورد صرف یارانه لبنیات، گوشت و
سبزی و میوه و سایر محصولاتی کند که برای سلامت مردم ضروری است اما به دلیل
قیمت بالا در دسترس آنها قرار ندارد.
منبع: شرق