پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سهیلا گلستانی بازیگر بیادعای سینمای
ایران در فیلمهایی همچون شب بیرون، بیداری برای سه روز و امروز بازی کرده
است.
به گزارش انتخاب بازی گلستانی در فیلم امروز به کارگردانی رضا میرکریمی مورد توجه
مخاطبان قرار گرفته است. با او که در آستانهی کارگردانی اولین فیلم
سینمایی خود است؛ به بهانه اکران فیلم امروز گفتگو کردهایم.
فیلمنامه امروز چه جذابیتی داشت؟
زمانیکه اولینبار با طرح مواجه شدم؛ آقای
میرکریمی بهطور شفاهی طرح را برایم تعریف کردند و در آن زمان چیزی به
عنوان فیلمنامه و گروه بازیگری وجود نداشت البته بعداز اینکه فیلمنامه به
دستم رسید جذابیتهای زیادی برای پذیرفتن آن وجود داشت. ابتدا خود میرکریمی
با کارنامهای که داشت و بعد نقش که از جذابیت خاصی برخوردار بود؛ موجب شد
تا این نقش را بپذیرم.
چرا در مقام بازیگر کمتر در سینما حضور پیدا میکنید؟
در سالهای اخیر در سینمای ایران چهره؛
نقش مهمی را دارد اما من به بازیگری از نظر کیفی و ارزشی نگاه میکنم. من
دنبال نقشهایی هستم که برایم کشف و شهود داشته باشد.
در فیلم امروز نقش یک زن آسیب پذیر را بازی میکنید. آیا این نقش میتواند نماد واقعی از چهرهی اصلی زنان در جامعه ما باشد؟
هرچند زیاد قائل به تمایز جنسیتی در سینما
نیستم و اینکه فیلم امروز فیلمی است که گروه خاصی را نشان دهد؛ اما چیزی
که در فیلم میبینیم حقیقت موجود در جامعه است. نمیتوانم بگویم نمادی از
زنهای جامعه است اما میتوانم بگویم زنهای این چنین در اطراف ما زیاد
هستند و ارزش اینکه به آنها پرداخته شود را دارند.
بعداز سه فیلم «سه روز بیداری» و «شب بیرون» و «امروز» به نظر میرسد به معضلات اجتماعی توجه ویژه دارید؟
دنبال کردن معضلات اجتماعی از علایق من
است و به آنها میپردازم و در سرفصل کاریام قرار دارد. سعی میکنم از
فیلمهایی که به معضلات اجتماعی میپردازد به اندازهی خودم حمایت میکنم
زیرا به این معضلات در سینما کمتر بها داده میشود. اگر این فیلمها،
تجربههای مستقلی مانند فیلم سینمای «شب بیرون» و «بیداری در سه روز» باشد؛
حتما دوست دارم در بیان مشکلات جامعه نقش داشته باشم.
خود شما چقدر مشکلات اجتماعی را دنبال میکنید؟
خیلی اهل اخبار نیستم. اما روابط انسانی
در هر سطحی مورد علاقهی من است مخصوصا در ادبیات؛ روابط انسانی و اجتماعی
را دنبال میکنم. سینمای مستقلی هم که به این مسائل بپردازد برای من رتبه
اول را دارد مانند سینمای برادران داردن و وودی الن.
اغلب فیلمهایی بازی کردهاید که
به زندگی روزمره نزدیک است اما سینما درحال دور شدن از جامعه است. آیا
میتوانید بین این دو آشتی قایل شوید؟
در سینمای ایران مهمترین مسالهای که
وجود دارد و شکل تعیین کننده قالب سینماست نوع ممیزی است که در سینما اعمال
میشود و در شکلگیری سینما نقش عمدهای دارد. زمانی میتوانیم از
سینماگران خرده بگیریم که چرا واقعی فیلم نمیسازند که یک هدایت سمت و
سودار وجود نداشته باشد. باید ایدئولوژی کلی درمورد سینمای ایران بازنگری
شود مانند قانون اساسی که احتیاج به متمم دارد. مدتهاست که ایدئولوژی
سینمای ایران خاک گرفته است.
در تجربهی کارگردانیتان؛ ممیزی مانعی ایجاد کرده است؟
تاثیرات در پوست و گوشت و خون ما آمیخته
شده است به جایی رسیدهایم و آنقدر خودمان را سانسور میکنیم که مرجع تشخیص
صلاحیت کارش راحتتر شده است درحالیکه من معتقدم باید دیدمان را رها
کنیم. سینمای ایران خصوصیاتی دارد که از جاذبههای این سینما محسوب میشود
با آزادی بیشتر میتوان به نتیجه بهتری رسید که به نفع خود سینمای ایران
است.
نگاهی که در فیلمسازی دارید آیا همان نگاهی است که در بازیگری دنبال میکنید؟
سعی میکنم به همین شکل باشد البته در
کارگردانی قدرت انتخاب بیشتری دارم زیرا خودم یکی از عوامل تعییین کننده
برای مسیر اصلی هستم و یکی از دلایل اصلی من برای کارگردانی این بوده که
میتوانم خط فکریام را واضحتر بیان کنم. امیدوارم در بازیگریام هم
بتوانم همین رویه فکری را داشته باشم. اینکه مخاطب تا چه اندازه آنرا قبول
میکند و یا سینما به آن میپردازند مقوله فکری دیگری است اما سعی میکنم
تفکر واحدی در بازیگری و فیلمسازیام داشته باشم. سینما و بازیگری و
نویسندگی بهانههایی برای پویا و زنده بودن است. اگر زمانی بدانم حرفم را
در کارگردانی بهتر میزنم به سراغ آن میروم یک هنرمند باید مدام خودش را
زنده و به روز نگه دارد.
در فیلمسازی به مخاطب خاص توجه میکنید یا فیلمی که فروش داشته باشد؟
اتفاقا باید به فروش توجه شود زیرا قرار
نیست فیلمی ساخته شود و کسی آنرا نبیند. این موضوع برای من اهمیت زیادی
دارد. در بازیگری قدرت انتخاب کمتر است اما در کارگردانی در عین اینکه
میتوانم آنچه را در ذهن دارم را پیاده کنم؛ میتوانم فیلمی بسازم که مخاطب
بیشتری هم داشت باشد.
فیلمهای کوتاهی برای کن و ونیز فرستادهاید. نگاه شما به این دو جشنواره چیست؟
من برای فیلمهای کوتاهم در چند جشنوار ه
خارجی حضور داشتم اما بعد از بازگشتم نگاهم به این جشنوارهها کاملا عوض شد
زیرا جشنوارهها به طور آشکار تحت تاثیر یک سیاست کاملا مشخص بودند که از
ذهنیت هنری من به دور بود.
مگر تصور شما از این جشنوارهها چگونه بود؟
درباره جشنوارههای معتبر فکر میکردم
کیفیت فیلم و فیلمسازی مهم است اما متوجه شدم که این موضوع برای آنها در
درجه چندم قرار دارد یعنی در زیرلایهای قرار میگیرد که روی آن بستر سیاست
از پیش تعیین شده جشنواره وجود دارد البته این موضوع در کشور خودمان هم در
جشنوارههای متعددی که برگزار میشود به صورت واضح وجود دارد.