صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۳ دی ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۶۹۸۵۵
تاریخ انتشار: ۱۴ : ۰۸ - ۱۰ تير ۱۳۹۳
ما امروز به اندازه تمام بازیکنان تیم‌ملی تدارکات لازم را انجام می‌دهیم، ملی‌پوشانمان همه در ناز و نعمت هستند و بهترین دستمزدها را می‌گیرند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

واقعیت این است که کمتر کسی تصورش را می‌کرد ایران بتواند به دور پایانی رقابت‌های لیگ‌جهانی صعود کند، اما انتظار این را داشتیم که بازی‌های خوبی برابر تیم‌های مطرح دنیا داشته باشیم.  حضور در این دوره از رقابت‌های لیگ‌جهانی برای ما اهمیت بسزایی داشت چون والیبال ایران با بازی‌های خیره‌کننده‌ای که سال گذشته در اولین تجربه حضورش در این مسابقات از خود به نمایش گذاشته بود، نشان داد که جرقه‌ای موقتی نبوده. 

به گزارش انتخاب، وقتی به گذشته نگاه می‌کنیم، می‌بینیم ما طی سه، چهار سال اخیر، به اندازه چند برابر طول پیدایش تاریخ والیبال در ایران، بازی‌های تدارکاتی داشتیم، با تیم‌های بزرگ روبه‌رو شدیم و چم و خم بازی با بازیکنان فوق‌ستاره دنیا را به دست آورده‌ایم. زمانی که «خولیو ولاسکو»، سرمربی پیشین تیم‌ملی آمد و این خودباوری را در بین ملی‌پوشان بیشتر کرد. مربی‌ای که استاد تقویت قوای ذهنی ورزشکاران است. موقعی که ولاسکو رفت خیلی‌ها برای رفتن او جشن گرفتند و می‌گفتند والیبال ایران به آخر رسیده است اما امروز می‌بینیم که جزو 10 تیم برتر والیبال جهان هستیم. این نشان‌دهنده این است که ما به جوانان‌مان ایمان آوردیم و به آنها اعتماد کردیم.  وقتی لیگ‌جهانی شروع شد، باور تیم‌های قدر قوی‌تر شد زیرا بیشتر کشورها لیگ‌جهانی را به‌عنوان پل و معبری برای رسیدن به مسابقات مهم‌تر قلمداد کردند. البته لیگ‌جهانی از زمانی که به دوره‌های پنجم و ششم خود رسید، به همین شکل بوده و تیم‌ها سعی کردند این رویداد معتبر را با جوانگرایی شروع کنند و سرآغازی برای میدان‌دادن به جوان‌ترها باشد. ما در این دوره از مسابقات دیدیم که روسیه با تیم دوم حتی با تیم سومش هم رقابت‌های خود را شروع کرد.  ایتالیا نیز با وجود اینکه میزبان بود بعد از بازی سوم و چهارمش تیم دوم خود را به زمین فرستاد تا از بازیکنان جوانش استفاده کند. لهستان هم دست به تغییرات زد و از ذخیره‌ها استفاده کرد.

 لیگ‌جهانی یکی از رویدادهای مهم والیبال در دنیاست نه مهم‌ترین مسابقه این رشته در دنیا.  بزرگ‌ترین رویداد والیبال، مسابقات قهرمانی جهان در شهریورماه و بعد از آن بازی‌های المپیک 2016 برزیل است که قله آرزوهای ماست.  همان‌طور که استفان آنتیگا، سرمربی تیم‌ملی لهستان بعد از باخت دوم تیمش برابر ایران گفت لیگ‌جهانی همه چیز ما نیست و تلاش می‌کنیم تا در مسابقات قهرمانی جهان خوب باشیم. من اعتقاد دارم درخشش ایران در لیگ‌جهانی آغاز جدیدی برای رسیدن به قله‌های بلندتر است؛ قللی که سال‌ها دنبال آن هستیم و آن چیزی نیست جز قله آرزوهای تمام والیبال دنیا یعنی «المپیک».  من فکر می‌کنم در مرحله نهایی به مراتب کار بسیار دشوارتری از مرحله مقدماتی داشته باشیم چراکه شش تیمی که اغلب خود را تفریحی به دور دوم رسانده‌اند حالا آماده یک مبارزه واقعی هستند. ما در این اینجا باید نشان بدهیم که در نبرد با غول‌های روسی چند مرده حلاجیم و اگر با آمریکا برخورد کنیم بازی تلافی‌جویانه خواهد بود چون این تیم را در جام قهرمانان قاره‌ها شکست دادیم!


تیم‌ملی والیبال کشور ما الان به جایی رسیده که ضعف‌های خودش را به حداقل رسانده. بازیکنانش در سطوح بین‌المللی دیگر شناخته‌شده هستند. موسوی و معروف سوپراستارهایی هستند که جزو برترین‌های دنیا هستند. جوانانی مثل میرزا جانپور داریم که دارند خودنمایی می‌کنند. اما نباید فراموش کنیم که در بازی با دو تیم ایتالیا و برزیل نشان دادیم همچنان نقاط ضعف هم داریم. جایی که حریف سرویس می‌زند، دریافت‌های ما لنگ می‌زند. یا جایی که کواچ به‌عنوان سرمربی باید آرامش خود را در کنار زمین حفظ کند از خود بیخود می‌شود و نکات تکنیکی که باید در تمرینات به ملی‌پوشان بگوید در کنار زمین به آنها می‌گوید.

با این حال خوشحالیم که تلاش نیم‌قرن جامعه والیبال ایران از مربیان، بازیکنان و روسای فدراسیون‌ها و... نتیجه داد و امروز حاصل زحمات، در فدراسیون محمدرضا داورزنی به منصه ظهور رسیده است.

والیبال ایران 50 سال پیش نایب‌قهرمان آسیا شد، سال 1966 برنز «قاره کهن» را گرفتیم و سال 1970 برای اولین‌بار به مسابقات جهانی رفتیم و با تیم‌های بزرگ آن زمان بازی کردیم.

والیبال ما در تمام این سال‌ها نشان داده که با ظرفیت بوده و ساختار فیزیکی لازم را داشته که به جایگاه کنونی برسد اما ضعف برنامه‌ریزی داشته که افتخارآفرینی‌هایش به تاخیر افتاده است.

ما امروز به اندازه تمام بازیکنان تیم‌ملی تدارکات لازم را انجام می‌دهیم، ملی‌پوشانمان همه در ناز و نعمت هستند و بهترین دستمزدها را می‌گیرند.

سکانداری «اسلوبودان کواچ» سرمربی جوان صربستانی در راس تیم‌ملی را هم به فال نیک می‌گیریم. برخلاف اغلب پیش‌بینی‌ها که رفتن «ولاسکو» را مترادف با افت شدید والیبال ملی ایران می‌دانستند، «کواچ» پرانگیزه ثابت کرد که نه یک مربی «کتابی» بلکه مربی «میدانی» است و در کسوت مربیگری، پابه‌پای بازیکنان در زمین عرق می‌ریزد و تمرین می‌کند. تنها یک مقدار در بازی‌گیری از ملی‌پوشان دچار ضعف است که آن هم به نظر من به عدم شناختش از آنها بر می‌گردد. «کواچ» می‌تواند همراه والیبال ایران به یک مربی بزرگ تبدیل شود.

منبع: شرق