صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۶۹۸۱۰
تاریخ انتشار: ۰۲ : ۱۸ - ۰۹ تير ۱۳۹۳
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

اکنون مدتی است که دیگر شغل دولتی ندارد و به قول خودش یک شهروند عادی در جامعه محسوب می‌شود. خاطرات تلخ و شیرینی از حضورش در دولت دارد؛ می‌گوید آنچه در سال 88 گذشت از تلخ‌ترین اتفاقات دوران مدیریتی‌اش بوده است.

مرتضی تمدن استاندار سابق عقیده دارد که هاشمی و خاتمی می‌توانستند در آرام کردن فضای سال 88 تاثیر مثبتی داشته باشند و معتقد است تلاطم بازار ارز بهشت واقعی برای صادرات بود.

بخشهایی از سخنان استاندار سابق تهران:

-(درسال 88) خاطرم هست حوالی ساعت 22:45 دقیقه روز انتخابات با همکارانم در حال ارزیابی برای تمدید ادامه زمان رأی‌گیری در شعب بودیم. اخباری که از سطح شهر تهران گزارش می‌شد حکایت از حضور مردم در دقایق پایانی شب در شعب داشت، به همین دلیل قرار شد با توجه به درخواست شعب اخذ رای، زمان رای‌گیری را تمدید کنیم که آن هم نیازمند دریافت مجوز از وزیر کشور وقت بود. هنوز ساعت 23 نشده بود که اخباری از سطح شعب حاکی از تجمع و ازدحام مردم در شعب اخذ رای به ما گزارش می‌شد. ما هم اعلام کرده بودیم اگر موفق شویم زمان را تمدید می‌کنیم، اگر هم موفق نشویم تا آخرین لحظه درب شعب را ببندید و تا آخرین نفری که در شعب هستند رأیشان اخذ شود. هنوز به ساعت 11 شب نرسیده بودیم که در همین حین به ما خبر دادند موسوی در یکی از ستادهای انتخاباتی غیر رسمی‌اش در خیابان اسفندیار و در بین هوادارانش اعلام پیروزی در انتخابات کرده است. این در حالی است که ما هنوز در تهران پیگیر تمدید زمان انتخابات بودیم، هنوز مردم در حال رای دادن بودند و احتمال این می‌رفت که قریب به یک ساعت دیگر زمان اخذ رای در شعب را تمدید کنیم، ولی آقای موسوی در ستاد انتخاباتی‌اش اعلام پیروزی کرد.

-نه تنها در تهران بلکه در شهرستان‌های استان تهران نیز گزارش رسیده بود که هنوز برخی شعب در حال رأی‌گیری از مردم هستند، چرا که زمان رأی‌گیری تمدید شده بود. واقعاً برای ما تعجب‌آور بود که در زمان رأی‌گیری هستیم، در شعب باز است و احتمال تمدید مهلت رأی دهی وجود دارد، اما به یکباره یک نامزد در میان هوادارانش اعلام پیروزی می‌کند.

-آن چیزی که در فرآیند این تصمیم‌گیری و اقدام اثرگذار است، قاعدتا باید یک طراحی و برنامه‌ریزی از قبل باشد، چه تصوری جز این می‌توانید داشته باشید؟ مبنای پیروزی یا عدم پیروزی، تعداد آرای هر فرد در صندوق‌های رأی است. شما که این را نداشتید، می‌خواهید بگویید از نظرسنجی‌ها فهمیدید؟ نظرسنجی‌ها به هیچ وجه نمی‌توانند مبنای پیروزی یا عدم پیروزی باشند. شما می‌خواهید بگویید از آرای داخل صندوق‌های پلمپ شده اطلاع داشتید؟ چنین چیزی از نظر بنده که چندین انتخابات برگزار کردم، هرگز ممکن نیست. بالاخره این‌ها بر سر صندوق‌های رأی نماینده داشتند.

-نظرسنجی‌ها هم فقط یک تخمین قبل از انتخابات است و به هیچ وجه تعیین‌کننده نتایج آرا نیست. پس می‌توان گفت این اعلام پیروزی فقط یک سناریوی از قبل تعیین شده بود.

-تمام ویژگی‌های انتخابات ریاست جمهوری سال 88 با تمام دوره‌های پیش از آن متفاوت بود. حتما خاطر شما هست که از حدود ساعت 10 و 11 شب،‌ تبلیغات در خیابان‌ها شروع می‌شد و تقریباً تا ساعت 5 و 6 بامداد با شدت و حدت ادامه می‌یافت.

-نمی‌خواهم بگویم این نشانه است برای آن سناریو، نه بلکه می‌گویم فرایند نشان می‌دهد که شرایط با دوره‌های قبل متفاوت است. نکته دیگر این که اظهار نظر خود افراد و اشخاصی که شاخص بودند در امر انتخابات به خصوص در جبهه اصلاح‌طلب،‌ نشان می‌داد که این بار نگاه و رویکرد به انتخابات و بعد انتخابات متفاوت است. سخنان بسیار محرک و تهییج‌کننده بود، ‌البته آن‌ها بهانه‌ای به دست آورده بودند. زیرا فرایند مناظره‌ها به گونه‌ای بود که تخریب شخصیت‌ها صورت گرفته است و آنها با دامن‌زدن به حساسیت‌ها و نیز تغییر فضای انتخابات بیشتر اهتمام کردند.

-مناظره‌ها به نظر من غیر طبیعی نبود. مناظره همین است، اگر بخواهی حد و مرز بگذاری باید میزگرد بگذاری و دیگر مناظره نیست. خاصیت مناظره همین است. مرزبندی دقیقی نمی‌توان ترسیم کرد، مگر این که به مناظره تن ندهید. اما شما مدلی را به نام مناظره انتخاب می‌کنید که همه جای دنیا مرسوم است.
-وقتی می‌آییم الگویی را انتخاب می‌کنیم که قاعده‌اش « الکلام یجر الکلام» است، یعنی فرد نگاه می‌کند طرف مقابل چه می‌گوید، بعد باید متناسب با آن از خودش و از مواضعش دفاع کند. خب آن چه در مناظره‌ها رخ داد برآیند یک مسائل و موضوعاتی بود که مصداق «الکلام یجر الکلام» است .‌ یک طرف اتهام دروغ‌گویی و خیانت می‌زد و طرف مقابل باید از خودش دفاع می‌کرد. من نمی‌گویم رعایت اخلاق نشود، حتماً باید اخلاق را رعایت کنیم، اما چارچوب و مدل مناظره‌ها همین است.

-مناظره ها حتماً باید با اخلاق‌تر برگزار شوند، اما اصولا قالب مناظره قابل کنترل و در اختیار مدیر و مجری نیست. انتخابات دوره گذشته، روشی میان یک میزگرد و یک مناظره بود ولی اگر رها می‌کردند شما مناظره را در همین دوره هم می‌توانستید همراه با چالش‌های این چنینی شاهد باشید.

-اما شما وقتی قالب مناظره را بپذیرید باید الزامات و لوازم آن را هم بپذیرید. در همه جای دنیا هم همین جور است. قید اخلاق را هم حتما باید برای مناظره قائل بود. اما نمی‌توان گفت مطالب غیر اخلاقی بود. وقتی به شما می‌گویند دروغگو، شما باید از خودت دفاع کنی. پس چه طور می‌خواهی از خودت دفاع کنی؟ باید ثابت کنی دروغگو نیستی. باید ثابت کنی ادعاهایی که مطرح کردی و حرف‌هایی که زده‌ای درست بوده است. پس این پیش نشانگرها نشان می‌داد که ما یک عبور عادی از فرایند انتخابات سال 88 نخواهیم داشت.

-ما چون نگاهمان به انتخابات نگاه امنیتی نبود، عمده برنامه‌های ما تدابیر انتظامی بود که مردم بتوانند راحت و بدون هیچ عامل محدود کننده‌ای رأیشان را به صندوق بریزند، تدابیر شورای تأمین در این راستا بود.

-بنابراین آن چیزی که خلاف قانون انتخابات بود مثل شکل تبلیغات و میتینگ‌ها در شورای تأمین مطرح می‌شد. اگر کاندیداها تخلفی از چارچوب ضوابط و قوانین داشتند به آنها کتبا و یا با دعوت از مسئولان ستادهایشان شفاهی تذکر داده می‌شد.

-مجموعه اطلاعاتی را که دستگاه‌های مسئول برگزار کننده انتخابات از سطح جامعه دریافت می‌کردند در اختیار جامعه قرار می‌دادند. زیرا مردم باید با چشم باز تصمیم‌گیری می‌کردند. بسیاری از همین پیش‌نشانه‌هایی که اشاره کردم، اطلاعاتی که از طریق مجاری در اختیار شورای تأمین قرار می‌گرفت، نشان می‌داد که فرایند دارد به سمتی می‌رود که برای نظام یک چالش جدی درست می‌کنند، نشانه‌های بسیار دیگری هم وجود داشت مبنی بر اینکه دارند فضای جامعه را به سمت تنش و چالش جدی می‌کشانند، بعد از انتخابات مگر شرایط غیر از این بود؟

-بدون هیچ گونه اقدام قانونی و شکایت به مجاری قانونی، به استانداری، فرمانداری،‌ به هیئت نظارت یک سطر شکایت از طرف کسانی که مدعی تقلب در انتخابات بودند ارائه نشد.

-یک سند کوچک دلیل بر اینکه در انتخابات تقلب رخ داده ارائه نمی‌شود به جای حرکت در مسیری که قانون تعیین کرده راهپیمایی و آمدن به کف خیابان‌ها را انتخاب می‌کنند به آن شکلی که شما شاهد بودید.

-فردای بعد از انتخابات از هشت صبح به صورت تدریجی نتایج شمارش صندوق‌ها از طریق صدا و سیما به اطلاع مردم می‌رسید. شنبه بعد از ظهر تجمعی جلوی وزارت کشور شکل گرفت. شعارها را نگاه کنید، بسیار تند و خشن بودند. این در حالی است که نتایج شمارش بیش از نیمی از صندوق‌های تهران اعلام نشده بود. یعنی حتی اجازه ندادند نتیجه اولیه شمارش آرا اعلام شود. در واقع ساعت 14:30 بعد از ظهر روز شنبه بود که به بنده خبر دادند در میدان فاطمی تجمع است.

-بنده شخصا به میان تجمع کنندگان رفتم. اصلا بحث اعتراض قانونی به نتیجه انتخابات مطرح نبود. شعارهای تند و تیز نشان می‌داد که این رشته سر دراز دارد. این جریان از بعدازظهر فردای انتخابات شروع شد. بعد هم راهپیمایی 25 خرداد را شاهد بودید.

-بالاخره از مجموعه اینها چه چیزی را متوجه می‌شوید؟ از فضای قبل از برگزاری انتخابات و بعد از آن بگیرید تا اعلام زودرس پیروزی و اعلام نتیجه پیش از پایان شمارش آرا. باید متوجه شوید که اتفاقاتی دارد می‌افتد. به علاوه با توجه به اطلاعاتی که نهادهای مسئول در اختیار شورای تأمین استان تهران و ستاد امنیت انتخابات قرار داده بودند و همچنین از فرایندی که در این مدت به وجود آمده بود، کاملا وقوف داشتیم که اینها برای بعد از انتخابات برنامه دارند.

-بنابراین خودمان را متناسب با آن تنظیم کرده بودیم. چون چنین فتنه گسترده‌ای با این ابعاد عمیق در ستادها و اتاق‌های فکر تنظیم شده بود، با کمترین تبعات و هزینه. از لحاظ نگاه انتظامی عرض می‌کنم و از این لحاظ که چه لطمه‌ای به نظام و کشور و انقلاب و نتیجه شیرین و حماسی انتخابات وارد کرد. اما از بعد نظامی و امنیتی این اتفاق تلخ و ناگواری که به کشور تحمیل شد با کمترین ضایعه و تبعات جمع شد و در تهران قریب به هشت ماه طول کشید.

-ظرفیت‌هایی را که جریان فتنه به کار گرفت نمی‌توانست متوقف و محدود به ظرفیت‌هایی داخل کشور باشد. ما داریم صحنه را می‌بینیم. به چه دلیلی و به چه مناسبتی همه کشورهای اروپایی ظرفیت‌های سیاسی و رسانه‌ای شان را در اختیار جریان فتنه قرار می‌دهند؟ انگیزه‌شان از این کار چیست؟ آیا کشور ما را دوست دارند؟ یا مردم ما را دوست دارند ؟ به چه مناسبتی تمام عوامل آمریکایی و اسرائیلی تبلیغات خود را پشت این قضیه قرار می‌دهند ؟ برای چه ؟ این سوال را باید جواب بدهند. آیا هنوز شما در این باره پاسخی از سوی کسانی که سردمدار این اتفاق تلخ و ناگوار در کشور ما بودند، شنیده‌اید؟

-چرا همه ظرفیت‌ها آمد پشت سر آنها ؟ مگر اینکه شما بگویید آنها دوست و حامی حقوق ملت ایران هستند و به پیشرفت ایران اعتقاد دارند. شما اگر برگردید به سخنرانی‌های همین افرادی که ما به عنوان سردمدار این جریان می‌شناسیم.

-آقای کروبی، آقای موسوی و همه آن‌هایی که در این ماجرا بودند شما بروید سخنرانی‌هایشان را ببینید، مواضعشان را تا قبل از این قضیه به اسرائیل و آمریکا ببینید. چه اتفاقی می‌افتد که ظرف یک مدت کوتاه،‌ این‌ها نگاهشان 180 درجه تغییر می‌کند؟ باید سوال‌های تاریخی ملت ایران از سوی کسانی که مرتکب این مسئله شدند،‌ پاسخ داده شود.تا این لحظه یک سند، یک مدرک دال بر این که در انتخابات تقلب شده به هیچ سازمان و دستگاه و دادگاهی ارائه داده نشده است. خب اگر کسی مدعی تقلب می‌شود باید مدرک و سند ارائه بدهد.

-ملت ایران هنوز منتظر پاسخ این سوال است که به چه دلیل شما مدعی تقلب در انتخابات شده‌اید؟ و چرا به بهانه تقلب در انتخابات هشت ماه نسبت به تخریب اموال عمومی، ضایعات جانی و مالی برای مردم، بهانه دادن به دست دشمن، لطمه به حماسه‌ای که مردم آفریدند، اقدام کردید؟ چرا تعمدا خلاف منویات رهبری حرکت کردید؟ چند بار ایشان چه در نماز جمعه چه در فرمایشاتشان و چه زمانی که نمایندگان این کاندیداها را خواستند و با آنان صحبت کردند و فرمودند که ما راهکار و مسیر قانونی برای رسیدگی به تخلفات انتخاباتی داریم، از این ظرفیت قانونی استفاده کنید؟ چرا به فرمایشات ایشان گوش نکردید؟ چرا به توصیه‌های پدرانه ایشان در نماز جمعه گوش نکردید؟ چرا به تمام تمهیداتی که شورای نگهبان و هیئت نظارت قائل شد برای اینکه به شکایات رسیدگی کند توجه نکردید؟

-در همین تهران گفتیم هر صندوقی را که شما معتقدید در آن تقلب صورت گرفته است ما در مقابل نمایندگان شما بازشماری می‌کنیم. ما 10 درصد صندوق‌ها را در تهران در حضور نمایندگان آن‌ها بازشماری کردیم

-ما صندوق‌ها را به صورت تصادفی با حضور نمایندگانشان انتخاب کردیم. به جز نمایندگان آقای موسوی بقیه حضور یافتند و شمارش آرا صورت گرفت. نماینده آقای کروبی هم حضور داشت.

-بنده همان ایام به منزل آقای کروبی رفتم. چون ایشان خیلی بی‌تابی می‌کرد خیلی صحبت‌های خشنی انجام می‌داد، به منزل شخصی ایشان رفتم و گفتم شما اگر مدارکی دارید ارائه دهید، هر راهی که می‌دانید طبق قانون به حصول اطمینان شما کمک می‌کند و باعث می‌شود که مطمئن شوید تقلبی صورت نگرفته است بگویید تا ما به مسئولان منتقل کنیم.

-آقای کروبی به من گفتند نفس این میزان فاصله رای، برای من سوال است. مگر می‌شود آقای احمدی‌نژاد یک ضرب 25 میلیون رای بیاورد؟ بنده عرض کردم رای مردم است، من و شما که نمی‌توانیم بگوییم می‌شود یا نمی‌شود، هر برگه‌ای که از صندوق‌ها بیرون بیاید ما باید به آن احترام بگذاریم. شما از مردم سوال کنید که چرا به آقای احمدی‌نژاد رای دادند، من و شما که نمی‌توانیم بگوییم چرا مردم به چه کسی رای دادند و یا به چه کسی رای ندادند.

-عرض کردم شما دارید متعرض مردم می‌شوید نه متعرض برگزار کنندگان انتخابات. وقتی که شما بحث تقلب را بیان می‌کنید عملا به مردم تهمت می‌زنید. شما بگویید کجای انتخابات از لحاظ شکلی دچار نقص یا ایراد بوده است تا ما آن را در حضور خودتان رسیدگی کنیم.

-آقای کروبی در حاشیه پرسید که موضوع صندوق‌های روسی چه بوده است؟ بنده به ایشان گفتم شما یا دارید شوخی می‌کنید یا اینکه اطلاعات غلطی را که به شما داده‌اند با چشم و گوش بسته قبول کرده‌اید.

-به کروبی‌گفتم که مگر می‌شود صندوق را دو طبقه طراحی کرد؟ صندوق در حضور نمایندگان شما باز و کنترل می‌شود و سپس مجددا در حضور نماینده شما پلمب می‌شود، این تعداد اعضای هیات نظارت، اعضای هیات اجرایی، اعضای صندوق با چشم باز می‌بینند، به هیچ وجه مکانیزم و فرایندی که در قانون انتخابات ما قرار دارد اجازه تقلب را نمی‌دهد. البته ممکن است اشتباه در جایی رخ دهد که قانون درصدی از آن را تخفیف داده است. واقعا مکانیزم انتخابات در کشور ما با وجود مجاری نظارتی و کنترلی به هیچ وجه اجازه تقلب در انتخابات را نمی‌دهد، بنده خاطرم هست که با آقای کروبی در خانه ایشان دیدار داشتم.

-بنده فقط با ایشان دیدار داشتم. ایشان همچنان به دنبال بهانه‌جویی بودند و مجددا به من گفتند چرا آقای احمدی‌نژاد در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش در ماه‌های پایانی حقوق بازنشستگان را تامین کرد، چرا سهام عدالت را اجرا کرد، چرا بیمه روستائیان را در این زمان اجرایی کرد؟ بنده به ایشان گفتم اگر شما مسئول دولت بودید به خاطر اینکه انتخاباتی دو سال بعد در پیش داریم دست روی دست می‌گذاشتید؟

-قبل از آمدن آقای احمدی‌نژاد دولت در دست اصلاحات بود، اگر شما این کارها را می‌کردید آیا کسی به شما تعرض می‌کرد؟ گفتم این چه استدلالی است که آقای کروبی شما دارید، در همان دیدار به هیچ نتیجه‌ای نرسیدیم و عصر آن روز نیز ایشان قرار بود به بهشت‌زهرا بروند. بنده به ایشان گفتم فضای جامعه و کشور را ملتهب نکنید. قانون این حق را برای شما قائل شده است که به صورت قانونی احقاق حق کنید. اما این حرف‌ها برای ایشان سودی نداشت. بعد از صحبت‌هایی که در منزل ایشان داشتیم حدود نیم ساعت بعد ایشان به سمت بهشت‌زهرا رفت و یک سخنرانی آتشین کرد و دوباره به تحریک عواطف مردم دست زد.

-آقای کروبی،‌ آقای موسوی و در واقع مسئولان ستادهای انتخاباتی و مجموعه اینها معتقد به خرد جمعی بودند. مسئله موضع‌گیری‌هایشان در مقطع انتخابات سال 88 از این قائده تبعیت می‌کرد، نمی‌توانم بگویم که آیا در اتفاقاتی که در فتنه 88 صورت گرفت، آقایان هاشمی و خاتمی نقش داشتند یا خیر. اما یک نکته را می‌توانم در مورد آن اظهار کنم که این بزرگواران می‌توانستند در آرام بخشی فضای جامعه و در توصیه و نصیحت به کسانی که مدعی تقلب در انتخابات بودند موثر باشند و آنها را آرام کنند.

-آنها می‌توانستند اجازه ندهند که فضای جامعه ملتهب شود، می‌توانستند از حماسه‌ای که مردم از لحاظ حضور در انتخابات داشتند مثل مابقی افرادی که از این حماسه تجلیل کردند، تجلیل کنند و حتی می‌توانستند طرفین و افراد را به خویشتن‌داری دعوت کنند و اجازه ندهند که فضا به سمت آسیب به چهره نظام برود. یعنی حتی اگر قائل به این شویم که آنها هیچ نقشی در ایجاد این مسئله در سال 88 در کشور نداشتند بعد از اتفاقاتی که افتاد می‌توانستند نقشی بازدارنده و پدرانه داشته باشند. آنها حتی می‌توانستند در آرام‌بخش کردن فضای جامعه نقش داشته باشند و از التهاب‌ها و از اتفاقاتی که افتاد جلوگیری کنند. آیا به این موضوع عمل کردند؟

-بنده عرض می‌کنم گذشته‌ها فراموش، اگر در پیدایشش سهیم بودید یا نبودید. اگر در دامن زدن نقش داشتید یا نداشتید، بنده این موضوع را می‌گویم آیا وقتی چنین اتفاقی برای کشور پیش آمد به امنیت ملی ما، به اقتدار ما، به منافع ملی ما لطمه وارد می‌کرد آیا می‌توان نقش بازدارنده داشته باشند یا خیر؟ بنده می‌گویم آنها می‌توانستند در آرامش جامعه نقش داشته باشند اما امتناع کردند، حالا چرا امتناع کردند، مسئله‌ای است که دلایلش می‌تواند در سوالی که شما مطرح کردید نهفته باشد.

-وقتی شما می‌گویید که آنها می‌توانستند نقش بازدارنده داشته باشند و فضای کشور را به سمت آرام‌بخشی سوق دهند و اجازه ندهند شرایط به سمتی برود که مردم در خیابان‌ها با همدیگر دچار اصطکاک شوند، همه اینهایی که شما اشاره کردید می‌تواند شامل آن شود.

-کسانی که داعیه‌دار تقلب در انتخابات بودند خودشان را منتسب به جریان سبز یا جریان اصلاحات می‌دانستند. اگر بخواهیم بگوییم که اینها در آن زمان حتی این مقدار هم حرف‌شنوی ندارند و نداشتند آن وقت است که اصل موضوع زیر سوال خواهد رفت.

-خطاب ما کسانی هستند که به اسم طرفداری و حمایت از آقایان موسوی و کروبی به صحنه آمدند و خودشان را منتسب به جریان اصلاحات می‌دانستند، ما می‌گوییم خیلی خب،حداقل برای کسانی که خودشان را هوادار شما می‌دانستند آرامش‌بخشی داشته باشید.

-خوشبختانه دستگاه قضایی ما به این موضوع ورود پیدا کرده است و با جدیت هم را دنبال می‌کند، اتهاماتی که برای فرزندان آقای هاشمی مطرح شده و بنده معتقدم در شرایطی که دستگاه قضایی ما دارد، بهترین موضع‌گیری برای بنده و امسال بنده این است که باید منتظر باشیم نتیجه از طریق دستگاه قضا اعلام شود. بالاخره یکی از موارد اتهامی همین است. معتقدم که باید کمی تحمل کنیم و دندان روی جگر بگذاریم تا انشاالله از طریق دستگاه قضایی هر نتیجه‌ای که اعلام شد ما نیز پایبند به همان باشیم.

-چه طلبی باید داشتند باشند، کشور را هشت ماه معطل اشتباهاتشان کردند بعد امروز مدعی گذشتن از طلبشان هم هستند؟

-عاقلانه‌ترین کاری که نظام جمهوری اسلامی در قبال افرادی که امنیت اجتماعی و منافع ملی را به خطر انداختند انجام داد، حصر موسوی و کروبی بود، چه کاری باید انجام می‌داد اگر واقعا می‌خواست طبق قانون به تخلفاتی که این افراد مطرح کردند رسیدگی کند؟

-ببینید شما به یک فردی تهمت می‌زنید و این تهمت را نیز نمی‌توانید اثبات کنید قانون با شما چگونه رفتار خواهد کرد؟ آیا آن فرد حق دارد به خاطر این تهمت شکایت کند؟ و اگر شما مدرک دال بر دروغگو بودن او ارائه ندهید حتما باید طبق قانون تبعات آن را تحمل کنید، حالا هر چیزی هم که قانون تعیین کند، عده‌ای تهمت ناروای تقلب را وارد کردند بیانیه دادند و مردم را به آمدن کف خیابان‌ها تهدید و تشویق کردند، کشته‌سازی کردند، اموال عمومی را به آتش کشیدند، به نظر شما در دنیا هر کشوری، بجز جمهوری اسلامی ایران، می‌خواست مطابق با رفتار اینها رفتار کند چه کاری را انجام می‌داد؟، حتما باید محکمه‌ای یا دادگاهش تشکیل می‌شد و از اینها خواسته می‌شد دلیل این که گفتند تقلب شده را به محکمه و دادگاه ارائه بدهند؟

-اگر ثابت می‌شد که تقلبی صورت گرفته قانون با تقلب‌کنندگان برخورد می‌کرد. حالا اگر اینها نمی‌توانستند ثابت کنند تقلبی صورت گرفته قانون باید با اینها چگونه برخورد می‌کرد؟ اما با این وجود نظام از محاکمه این افراد در دادگاه صالحه صرف‌نظر کرد.

-اینها بارها از این خط قرمز که منافع امنیت ملی ماست عبور کردند، آیا این حق برای دستگاه‌های رسیدگی کننده در جمهوری اسلامی وجود داشت که با اینها برخورد کند؟ محترمانه‌ترین راهی که در واقع حاکی از رأفت نظام اسلامی است این بود که بعضی از فعالیت‌های اینها محدود شد. یعنی این نوع رابطه، نوع تماس‌هایی که اطلاعات غلط به این‌ها می‌داد تحریک‌کننده اینها بود این مسیرها و کانال‌ها قطع شد که آقایان اسم این را حصر گذاشتند، یا هر چیز دیگری که ممکن است اسمش را بگذارند و گرنه آنها در حال حاضر با خانواده‌هایشان دیدار و رفت و آمد دارند و گاها در بعضی از مراکز تفریحی دیده می‌شدند، چقدر یک نظام می‌تواند رافت و مهربانی نسبت به کسانی که بارز ترین مسائلی در رابطه با امنیت ملی، اقتدار و استقلال کشور هست را مورد هجمه قرار دادند، داشته باشد؟ نظام چه رفتاری را باید با آنها می‌کرد؟

-افرادی که مدعی هستند از 88 طلب دارند واقعا جزء بدهکارترین افراد به این نظام و انقلاب هستند برای اینکه اگر کارنامه و عملکردشان را بررسی کنیم متوجه می‌شویم همین‌ها بیشترین ضربات را به این کشور و نظام وارد کردند. همین افرادی که امروز مدعی شدند از طلب 88 خود گذشتند در مجلس ششم چه سناریویی را برای کشور و انقلاب به وجود آوردند؟

-در کدام نظام یا کشوری نمایندگان پارلمان که حافظ منافع مردم هستند می‌آیند در مجلس متحصن می‌شوند؟ آن هم نه برای امری که مربوط به مردم است بلکه برای امری که مربوط به یک حزب و جریانش است، مجلس را تعطیل می‌کنند، در مجلس تحصن می‌کنند؟ خوب اینها بدهکار این نظام و انقلاب، بدهکار شهدا نیستند؟ مدیون مقام معظم رهبری نیستند؟ هستند. به نظرم، ما تلاش کردیم که مسائل را با روش‌های مسالمت‌آمیز در کشور حل و فصل کنیم، نظام اسلامی تلاش کرده که تا سرحد ممکن منعطف باشد در حال حاضر اینها هنوز نسبت به باور دروغین و باور غلطی که در سال 88 داشتند بعضا به همان باور دروغین و غلط اصرار دارند.

-این سوال را باید از افرادی پرسید که هنوز مدعی تقلب در انتخابات 88 هستند. باید پرسید شما سند و مدرکتان از این ادعا کجاست؟ کسی که مدعی شده است باید دلیل و مدرک بدهد، تا همین الان هم نظام به طور مکرر نسبت به موسوی و کروبی آن رافت را داشته و دارد و دوست دارد بهتر از این هم باشد. اما وقتی این آقایان اصرار به آن باورها، قضاوت‌های غلط و غیرمستند دارند خودشان باید پاسخگوی عملکردشان باشند. چرا دیگران را متهم می‌کنند.

-همه مسائل مربوط به مدیریت شرایط بوجود آمده و همچنین همه مسئولیت‌ها فقط متوجه دولت نبود و قوای دیگر هم در این مسئله ورود داشتند. ولی فرایندی را که نظام برای مدیریت وضعیت بوجود آمده در پیش گرفت به نظرم فرایند قابل قبولی بود، یعنی با کمترین آسیب‌ها این مسئله تا آخر مدیریت شد، راهپیمایی‌هایشان را انجام دادند. یکی از اتهاماتی را که چند وقت قبل مقامات آمریکایی و خزانه‌داری آمریکا بنده را تحریم کردند و آن اطلاعیه‌ای که خزانه‌داری آمریکا صادر کرد یکی از اتهاماتی را که بر بنده وارد کردند محدود کردن راهپیمایی‌های در سال 88 بود، در حالی که نزدیک به 19 راهپیمایی در سال 88 از طرف جنبش سبز انجام گرفت. من نمی‌دانم کجا جلوی راهپیمایی اینها را گرفتم؟

-این راهپیمایی‌ها(ی سال 88) همه خودسرانه بوده است و ما فقط آن را مدیریت کردیم که تقابل یا درگیری خاصی به وجود نیاید. اینها در همان زمان 19 راهپیمایی انجام دادند. ما کجا جلوی اینها را گرفتیم ؟ البته باید طبق قانون جلوی آن گرفته می‌شد، چون فاقد مجوز بود. اما نه تنها هیچ برخوردی با این افراد نشد بلکه نیروی انتظامی و دستگاهای مربوطه تامین امنیت کردند که راهپیمایی اینها بدون هیچ اتفاقی انجام شود.

-در آن اتهامی که خزانه‌داری آمریکا متوجه بنده کرده است آمده که بنده در زمان راهپیمایی دستور قطع تلفن‌های همراه را صادر می‌کردم. اگر شبکه اجتماعی، تلفن همراه، اینترنت از اینها گرفته شده بود پس اینها ازچه طریقی فراخوان‌ می‌دادند؟ تمام راهپیمایی‌های سال 88 از طریق فیس‌بوک، اینترنت و پیامک بود.

-در مسئله دیگر در جای دیگر گفته شده، بنده مسئول متهم آزار و اذیت آقایان موسوی و کروبی بودم. آقایان موسوی و کروبی 8 ماه ما را آزار دادند، ما این دو را آزار دادیم؟ هر روز بیانیه صادر کردند، سخنرانی تند، خشن، سخنرانی‌های خارج از قاعده کردند، هر روز هوادارانشان را به خیابان‌ها فراخواندند. 8 ماه از طرف آنها مورد آزار و اذیت قرار گرفتیم، من که در واقع مسیر برای اینکه آنها حرفشان را بزنند، راهپیمایی هایشان را انجام دهند وجود داشت . ما مجبور بودیم فضا را برایشان مدیریت کنیم که مشکلی برای آنها به وجود نیاید. آیا آنها در روز عاشورا در پل کالج و خیابان انقلاب، در راستای اعتراض به نتیجه انتخابات تجمع کردند؟ مدل اعتراض به نتیجه انتخابات این بود که شما به مقدسات مردم توهین کنید، چادر از سر دختر جوان بکشید، به هیات و تجمعات مذهبی حمله کنید، هلهله و شادی کنید؟ بنده در آن روز در صحنه بودم، خودم در چند قدمی همین مکان بودم آیا اینها شکل دعوت به اعتراض برای انتخابات است؟ آیا شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» به نوعی اعتراض به روند انتخابات بود؟ آیا تمام تحرکات سال 88 از هلهله در روز عاشورا، روزه‌خواری در روز قدس و غیره فقط اعتراض به روند انتخابات بود؟

-کل فرایند فتنه 88 یک حمله و هجمه مدیریت شده و سنگین علیه موجودیت نظام اسلامی بود که به لطف خدا مثل بسیاری دیگر از اتفاقات هجمه‌هایی که علیه انقلاب و نظام شد، خداوند به مردم کمک کرد و مردم نیز با تبعیت از خط راستین ولایت و بصیرت و هوشیاری توانستند این فتنه را خنثی کنند.

-اتفاقات سال 88 اصلا ربطی به روند انتخابات نداشت و خیلی برداشت سطحی و بچگانه‌ای است که کسی بخواهد از این اتفاق داشته باشد. اگر بحث تقلب در انتخابات هم مبنا باشد، این ما هستیم که طلبکاریم نه آنها زیرا تا امروز آنها یک سند یا مدرک دال بر اینکه در انتخابات 88 تقلب شده است را ارائه نداده‌اند و این سوال تاریخی در ذهن مردم ایران همچنان باقی است. فتنه 88 در واقع بحث براندازی نظام اسلامی و سست کردن پایه‌های نظام اسلامی بود که به لطف خدا شکست خورد و این شکست مفتضحانه‌ای هم بوده و در این میان هم عده‌ای بی‌گناه جان‌شان را از دست دادند که آقایان همراه فتنه باید پاسخگو باشند. عده‌ای زیادی از مردم هم آسیب دیدند.

-آمریکا با انتشار بیانیه‌ای ادعا کرده که دارایی‌های بنده در آمریکا مسدود می‌شود و من از طریق بعضی افراد حقوقدان پیگیر این موضوع هستم که در مراجع قضایی بین‌المللی شکایت کنم برای اینکه بنده یک سنت در هیچ کجای دنیا و در هیچ جای این کره خاکی به جز آن چیزی که در کشور خودم دارم، ندارم.

-اصلا چه دلیلی دارد که بنده در بانک‌های اروپا و آمریکا پول‌هایم را پس‌انداز کنم. این ادعا بسیار مضحک است و من به دنبال این هستم که از مسیر قانونی شکایت کنم. مگر من در آمریکا یا در بین مردم آمریکا حضور دارم که نمی‌توانم با آنها معامله کنم؟ این چه اتهامی است که آنجا به یک شهروند وارد می‌کنند؟

-بنده اگر امروز بخواهم به مرجع قضایی بین‌المللی اقامه دعوا کنم باید پول‌های سنگینی به وکلا بدهم، بنده که چنین پولی را ندارم، بالاخره زمانی در این کشور مسئول اجرای قانون بودم و به وظیفه قانونی خود نیز عمل کردم و به آنچه که عمل کردم نیز به شدت معتقد هستم. مسئولیت خود را نیز به شخص دیگری پاس نمی‌دهم، بنده متناسب با مسئولیت‌های خود کاملا پاسخگو هستم و معتقدم ما بهترین و سالم‌ترین روش‌ها را برای مدیریت این مسئله در پیش گرفتیم. اینکه آمریکا یک شهروند ایرانی را به اسم متهم می‌کند و کسی از آن دفاع نمی‌کند جای سوال دارد.