صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۷ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۶۶۰۶۰
تعداد نظرات: ۳۸ نظر
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۹ - ۲۰ خرداد ۱۳۹۳
انتقاد شدید فرزند شهید مطهری از اعتراضات به حضور پروفسور کلارک در مشهد:
متأسفیم که انقلابی که پیشقراول فرهنگی‌اش مطهری بود که با اعتماد به نفس کامل از مواجهه با اندیشه‌های جدید استقبال می‌کرد با حرکات ساده‌لوحانه عده‌ای به گونه‌ای معرفی می‌شود که گویی انقلاب اسلامی ما می‌خواهد با حرکات فیزیکی و تحریف و تهمت در مقابل اندیشه‌های غربی قد علم کند و فقط به کسانی مجال حرف زدن می‌دهد که خط سیاسی و فکری و دیدارها و ملاقات‌های آنان منطبق با ما و ارزش‌های ما باشد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
در پی بروز برخی اعتراضات به حضور پروفسور «کلی جیمز کلارک» برای ارائه سخنرانی در مشهد و «همجنس‌باز» خواندن این فیلسوف آمریکایی از سوی عده‌ای، محمد مطهری - فرزند استاد شهید مرتضی مطهری - از بروز این تهمت‌ها و بی‌صداقتی‌ها انتقاد کرد.

به گزارش «انتخاب»، حجت‌الاسلام دکتر محمد مطهری در بخشی از یادداشت خود، ضمن ارائه دلایل مستند مبنی بر گناه و غیراخلاقی دانستن همجنس‌بازی از سوی کلارک، به نقش مؤثر وی در مواجهه با الحاد در غرب اشاره کرده و نوشته است: متأسفیم که انقلابی که پیشقراول فرهنگی‌اش مطهری بود که با اعتماد به نفس کامل از مواجهه با اندیشه‌های جدید استقبال می‌کرد با حرکات ساده‌لوحانه عده‌ای به گونه‌ای معرفی می‌شود که گویی انقلاب اسلامی ما می‌خواهد با حرکات فیزیکی و تحریف و تهمت در مقابل اندیشه‌های غربی قد علم کند و فقط به کسانی مجال حرف زدن می‌دهد که خط سیاسی و فکری و دیدارها و ملاقات‌های آنان منطبق با ما و ارزش‌های ما باشد.

متن کامل این یادداشت که ایسنا منتشر کرده، بدین شرح است:

بی‌انصافی‌ها درباره حضور فیلسوف آمریکایی در همایش شهید مطهری

«آثار پدرت مرا تکان داد». این اولین سخن پروفسور چارلز تالیافرو فیلسوف دین مشهور و مهمان ویژه همایش بین‌المللی اندیشه‌های فلسفی شهید مطهری خطاب به من بود که مدتی پیش ترجمه چند کتاب استاد برایش ارسال شده بود. پروفسور گوئن دیکسون استاد دانشگاه لندن با ملاحظۀ ترجمۀ کتاب مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی در مقالۀ خود اظهار کرده بود که «دیدگاه مطهری دربارۀ توحید، جهانی از بینش و بصیرت است». یکی از مهمانان اصلی در پایان همایش تأکید می‌کرد که وظیفۀ خود می‌دانم مطهری را به غرب معرفی کنم و دیگری پیشنهاد تشکیل همایش بعدی در دانشگاه متبوع خود را می‌داد.

پروفسور کلی جیمز کلارک - که سفر علمی او به مشهد با مساعی چند برادر به جنجال تبدیل شد - این نکتۀ دقیق از شهید مطهری در کتاب علل گرایش به مادیگری را که «بر خلاف رویۀ مورخان دین در غرب، باید به سراغ منشأ بی دینی رفت و نه دینداری» مطلع مقالۀ خود قرار داده و از اینکه با چنین اندیشمند بزرگی آشنا شده است ابراز خرسندی می‌کرد. کلارک قبل از سفر به مشهد، به شدت تحت تأثیر فضای فکری و فلسفی ایران قرار گرفته بود و به یکی از دوستان گفته بود که پس از بازگشت بلافاصله با برخی از مراکز فلسفی برای پروژه‌های مشترک مثل الهیات تحلیلی اسلامی صحبت خواهد کرد.

با توجه به موقعیت ممتاز علمی تالیافرو و کلارک مراکز متعدد حوزوی و دانشگاهی به محض اطلاع، خواستار برنامۀ سخنرانی و پرسش و پاسخ با این دو فیلسوف بین‌المللی شدند که اکثر آنان به دلیل محدودیت وقت نتوانستند برنامه‌ای تدارک ببینند.

آقای تالیافرو اندکی پس از همایش، ایران را ترک کرد و تنها توانست در سه محفل علمی شرکت کند و از پذیرایی از نوع آنچه در مشهد صورت گرفت محروم ماند. اما آقای کلارک پس از آنکه در دانشگاه‌های خوارزمی، تربیت مدرس، ادیان و مذاهب قم، علامه طباطبایی، پژوهشگاه دانش‌های بنیادی و دانشگاه امام صادق(ع) جلسات بحث و گفت‌وگو داشت عازم مشهد شد ولی نوبت به مشهد که رسید - به دلایلی که خواهم گفت - آسمان تپید!

یک گروه چند ده نفره که حزب‌الله مشهد هم از اقدام آنان بی‌خبر بود، مانع سخنرانی او شدند. چرا؟ عمدتاً با این مستمسک که کلارک مروج و مدافع همجنس‌بازی است!

کلارک یک مسیحی معتقد و شاگرد برجستۀ پلنتینگا، معروف‌ترین فیلسوف دین دنیاست که به ایستادگی در برابر الحاد در غرب شهره است. خود کلارک کتابی با عنوان «فیلسوفان خداباور» (Philosophers Who Believe) منتشر کرده و در آن یازده فیلسوف مهم خداباور معاصر را معرفی می‌کند تا نشان دهد خداباوری به میان فیلسوفان غربی بازگشته و از آن به انقلاب یاد می‌کند. این کتاب از طرف یک مؤسسه معتبر مسیحی برنده کتاب سال شناخته شد. نیز ایشان همچون استادش پلنتینگا عمر خود را صرف مبارزه با الحاد داکینز کرده و جالب آنکه در یکی از پلاکاردها در دست برادران مشهدی، کلارک «مروج افکار داکینز» خوانده شده بود!

کسی که تبلیغات و مصاحبه‌های این دوستان مشهدی را ببیند گمان می‌کند کلارک ملحدی است که یا خودش همجنس‌باز است یا لااقل خواستار ترویج همجنس‌بازی است، در حالی که او که دارای همسر و سه فرزند است تصریح می‌کند که همجنس‌بازی «گناه» و «اخلاقاً غیرمجاز» است. کلارک که مانند اکثر متفکران غربی تفکرات لیبرالی هم دارد، چنین اظهار نظر می‌کند که حقوق شهروندی این اقلیت در جامعه باید رعایت شود؛ به این دلیل که همچنان که ما مسیحیان دوست داریم که وقتی در جامعه‌ای در اقلیت زندگی می‌کنیم حقوقمان به عنوان اقلیت حفظ شود پس باید حقوق اقلیت همجنس‌باز را هم حفظ کنیم؛ چراکه حضرت عیسی می‌گوید آنچه بر خود نمی‌پسندی بر دیگران مپسند. (این خلاصه استدلال مغالطه‌آمیز اوست که با تکیه بر کلام عیسی (ع) به خیال خودش نتیجه درستی گرفته است؛ امری که به روشنی با دیدگاه اسلامی مغایرت دارد).

روشن است که تأکید بر حفظ حقوق یک اقلیت به معنای موافقت با ترویج مرام آن اقلیت نیست. آیا مثلا اگر قانون اساسی ما بر حفظ حقوق اقلیت مسیحی در ایران تأکید کند، به این معناست که قانون اساسی خواستار ترویج مسیحیت و یا مدافع آن است؟

سخن کلارک کجا و تابلوهای در دست دوستان ما کجا که او را با تهمت، مروج همجنس‌بازی می‌خوانند و چنین نوشته‌ای را به دست کودک معصوم هم می‌دهند و در عین حال خود را مدافع حریم مشهد الرضا (ع) هم می‌دانند! (البته با سابقه‌ای که در برخی سراغ داریم بعید نیست پا را فراتر گذارده و او را صریحاً «همجنس‌باز» بخوانند).

اگر شهید مطهری که دنبال برپایی کرسی تدریس «مارکسیسم» در دانشکده «الهیات» بود در قید حیات بود آیا با شنیدن خبر سخنرانی یک فیلسوف آمریکایی - ولو در جایی هم از اسرائیل طرفداری کرده باشد که بسیاری از متفکران غربی چنین‌اند - نوه‌ها و نتیجه‌هایش را جمع می‌کرد و تابلوهای دروغین به دست آنان می‌داد یا از حضور او استقبال می‌کرد و البته جانانه به نقد افکارش می‌نشست؟

اینها تصریحات خود کلارک درباره همجنس‌بازی و قابل پیگیری در اینترنت است که بر نکات بالا تأکید می‌کند:

I did not claim that Jesus endorsed gay marriage. I did not say that Christians should think gay marriage is good or morally permissible. I did not say that gays have a natural right to marriage. And I did not say that the Bible is not opposed to homosexuality.

کجای قرآن و حدیث، ما را از فرصت دادن به غیرمسلمانان برای اظهارنظر آن هم در یک بحث علمی منع کرده‌اند؟ فردی برای یک بحث مربوط به فلسفه دین به جمع مسلمانان آمده و آماده شنیدن انتقاد است. آیا اسلام ما را به «و جادلهم بالتی هی احسن» (نحل/125) دعوت می‌کند یا توصیه می‌کند با سوءظن کامل نیت‌خوانی کنید، جلوی سخنرانی او را بگیرید، در مقابل محل اسکان او هم بروید، او را بترسانید و همه را هم به پای دفاع از شهر امام رضا(ع) بنویسید؟

اتفاقاً بحث و جدال احسن با آقای کلارک در قم اتفاق افتاد. کلارک که به تبع استاد برجسته خود پلنتینگا، رابطۀ عقل و دین را به شیوه مورد قبول فلاسفه اسلامی مانند علامه طباطبایی و شهید مطهری نمی‌پذیرد و طرفدار «معرفت‌شناسی اصلاح شده» است، در میزگرد عقل و دین در همایش شهید مطهری شرکت کرد. نظرات و انتقادات اساتید فلسفه اسلامی را مؤدبانه شنید، مؤدبانه پاسخ گفت و البته به عقیده من و شاید بسیاری از حضار نتوانست از موضع خود به درستی دفاع کند و به تصریح دیگر فیلسوف خارجی حاضر در میزگرد یعنی آقای تالیافرو (بعد از جلسه)، از موضع خود تا حدی عقب‌نشینی کرد.

آیا طلاب قم بلد نبودند به جای شنیدن حرف دو طرف، جلوی سالن کنفرانس تجمع کنند و هیاهو به راه بیندازند و پلاکارد به دست گیرند که «معرفت‌شناسی اصلاح شده توطئه استکبار علیه فلسفه اسلامی است»؟ البته با این کار تنها چیزی که به ذهن کلارک خطور می‌کرد ترس اساتید فلسفه ایرانی از مواجهه فکری با او بود.

اگر لازم است متفکرین غربی از افکار استاد مطهری و نقدهای بنیادین او از تمدن غرب از طریق یک همایش بین‌المللی آگاه شوند، آیا متفکرین لیبرال برای دعوت شدن مقدمند یا متفکران سنتی؟ مسلم است که افراد لیبرال که مبانی اندیشه‌های غربی را دستاوردهای بزرگ بشری و غیرقابل خدشه می‌شمارند برای شنیدن این نقدها در اولویت هستند تا آنچه مسلم فرض کرده‌اند به چالش کشیده شود. برخی ساده‌اندیشان ممکن است بپندارند حضور یک متفکر غربی در همایش اندیشه‌های یک متفکر اسلامی بدین معناست که «تبیین» اندیشه‌های استاد به وی سپرده شده و او بهترین گزینه برای چنین امری است!

وانگهی، آیا هر دانشمند خارجی که به ایران می‌آید باید تمام افکارش مورد تأیید ما باشد؟ در این صورت با این استدلال ساده می‌توان نشان داد اساساً هیچ مسلمانی نباید حق گفت‌وگو با مسیحیان را داشته باشد: اکثر قاطع مسیحیان حضرت عیسی(ع) را فرزند خدا می‌دانند. امری که به فرمایش قرآن آنقدر نارواست که نزدیک است «آسمان متلاشی گردد و زمین بشکافد و کوه‌ها فرو ریزد» (مریم/90). اگر دیدار و گفت‌وگو و شنیدن نظرات یک مسیحی، ملازم با تأیید نظرات اوست پس آیا علمای بزرگ ما مثل حضرات آیات مکارم شیرازی، جوادی آملی و مصباح یزدی که متناوباً با علمای مسیحی دیدار می‌کنند فرزند خدا بودن حضرت عیسی را تأیید کرده و آسمان و زمین و کوه‌ها را در آستانه فروپاشی قرار می‌دهند؟!

میان ما مسلمانان در مورد مسائل مختلف اختلاف نظر وجود دارد. چطور توقع داریم که یک مسیحی و یا یک فیلسوف خارجی اختلاف فکری اساسی با ما نداشته باشد؟ برای اطلاع برخی که در تهمت زدن، شهره آفاقند یادآوری می‌کنم که مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) که زیر نظر حضرت آیت‌الله مصباح یزدی فعالیت می‌کند دوازده سال است که هر دو سال یکبار با گروهی از منونایتهای مسیحی دیالوگ‌های مفیدی برگزار می‌کند. این گروه به طور افراطی صلح‌طلبند و عمدتا هر نوع جنگ - از جمله جنگ دفاعی - را نامعقول می‌دانند و گاه و بیگاه به سرزمین‌های اشغالی نیز رفت و آمد دارند. آنان اتفاقاً مانند آقای کلارک همجنس‌بازی را خلاف تعالیم مسیح دانسته و در عین حال معتقدند آنان باید از حقوق شهروندی برخوردار باشند. منونایتها بیش از پانزده سال است در ایران در رفت و آمدند و حاصل گفت‌وگوهای علمی با آنان در قالب چند کتاب در غرب منتشر شده است.

به هر حال برادران غیرتمند مشهدی با این کار خود سه خدمت بزرگ انجام دادند:

1- این برادران که گمان می‌کنند اجازه صحبت به چنین فردی نباید داد و حتی یک ساعت سخنرانی او را برنمی‌تابند و آن را ترویج سکولاریزم می‌دانند دقیقاً برخلاف هدف خود عمل کردند زیرا کلارک را در ایران معروف کردند، شمار خوانندگان آثار او را بالا بردند و به واسطه این شهرت مضاعف، باعث شدند مترجمین به ترجمه دیگر آثار او راغب‌تر شوند.

2- این عزیزان، اسلام را نزد برخی جوانان، ناتوان از پاسخگویی جلوه دادند، زیرا این پرسش را پدید آوردند که مگر کلارک چه حرفی دارد که به جای آنکه پاسخش را بدهند راه را بر او می‌بندند؟! مخصوصاً جوانی که از عمق برخی مسائل مطلع نیست ممکن است با یک قضاوت ظاهری میان کار این برادران مشهدی با حضور ماه گذشته ده تن از خواهران طلبه جامعةالزهرای قم(س) در مراکز علمی آمریکا و از جمله دانشگاه جرج تاون مقایسه‌ای انجام دهد. این خواهران در آمریکا آزادانه به سخنرانی و گفت‌وگو پرداختند بدون آنکه مزاحمتی برای آنان ایجاد شود و جاسوسان وزارت اطلاعات ایران خوانده شوند. آیا این برادران بهتر از این می‌توانستند برای آمریکا تبلیغ کنند؟

3- کلارک را که در قم تحت تأثیر استدلال اساتید فلسفه قرار گرفته بود و می‌توانست حتی پیام‌آور قدرت تفکر فلسفی شیعی در جهان فلسفی غرب باشد، تبدیل به کسی کردند که از ایرانیِ مذهبی چنین برداشتی پیدا کند که حتی تحمل شنیدن نظر مخالف را ندارد. اگر استادی از حوزه و دانشگاه به یک دانشگاه آمریکایی برود و ببیند عده‌ای جلوی در ورودی تجمع کرده و مانع از برگزاری برنامه او شده‌اند چه پیامی را برای ما ایرانیان خواهد آورد؟

برادران! بنده هم مانند شما هم در دولت قبل و هم در این دولت نسبت به وضع فرهنگ - که البته حجاب بخش کوچک و البته مهم آن است - دغدغه و نگرانی دارم. (از آغاز انقلاب در انتظار دولتی هستیم که به ویژه نیمه دوم آیه 41 سوره مبارکه حج را سرلوحه خود قرار داده و در همه ابعاد عملی کند). در عین حال معتقدم جلوی سکولاریسم را با افترا و یا به دست گرفتن تابلو و مخالفت با سخنرانی یا دفن این و آن نمی‌توان گرفت. در سه دهه گذشته هیچ عاملی به اندازه گروه‌هایی از قبیل این برادران مشهدی و اسلافشان با اعمالی چون پاره کردن پیراهن سخنران و برهم زدن جلسات و با تیترهای غیرمنصفانه، برای کتب دگراندیشان خواننده جذب نکرده است. اعتراض از جنس آنچه در مشهد انجام شد غیر از تهمت‌هایی که در آخرت باید پاسخ داده شود اثر دنیایی‌اش طرفدار جمع کردن برای فرهنگ غربی است.

نمی‌دانم چرا این برادران از یک طرف از اینکه یک فیلسوف غربی در سال قبل از ورود به ایران در وبلاگش بنویسد «اگر چه همجنس‌بازی غیر اخلاقی، گناه و خلاف تعلیمات مسیحی است ولی باید برای همجنس‌بازان حقوقی در نظر گرفته شود»، چنین برمی‌آشوبند و راه را بر او می‌بندند و محل اقامتش را هم بی‌نصیب نمی‌گذارند، ولی زمانی که در برنامۀ نود، با چندین میلیون بیننده، جوانمردی به نام مسعود شجاعی صریحاً می‌گوید: مردم! فرزندان خود را به مدارس فوتبال نفرستید چراکه در برخی از مدارس فوتبال در ایران به وفور، نه همجنس‌بازی، بلکه تجاوز به کودکان پسر انجام می‌شود، این برادران به خیابان که نمی‌آیند هیچ، کوچکترین پیگیری هم نمی‌کنند؟! (متجاوزان ابتدا به کودکان به عنوان رفع خستگی آبمیوه حاوی مواد بیهوش کننده خورانده، و پس از تجاوز، فیلم را به آنان نشان داده و آنان را وادار به سکوت و تسلیم مجدد می‌کنند. این اعمال شنیع در برخی از هشتصد مدرسه فوتبال «مجاز» اتفاق می‌افتد و دویست مدرسه فوتبال «غیرمجاز» هم وجود دارد!).

آیا حتماً باید این مسأله با رقبای سیاسی ارتباط پیدا می‌کرد و مثلاً در محل جهاد دانشگاهی اتفاق می‌افتاد تا پرچم غیرت دینی این برادران به اهتزاز درآید؟ اگر همین موضوع در غرب اتفاق افتاده بود چند مسئول بلافاصله استعفا می‌دادند و تا ماه‌ها در اخبار تلویزیون پیگیری می‌شد. آری، این بی‌تفاوتی‌هاست که عده‌ای از جوانان را که با تعالیم اسلامی آشنایی عمیق ندارند از اسلام و نظام رویگردان و سکولاریسم را ترویج می‌کند، نه یک سخنرانی تخصصی در باب موضوعی در فلسفه دین برای 17 نفر در یک کارگاه علمی آن هم به زبان انگلیسی برای مخاطبان خاص که نیاز به ثبت‌نام قبلی هم داشته است و اجرای آن از طریق اینترنت با مخاطبانی صدها برابر به سادگی امکان‌پذیر است!

نکته مهم دیگر، «بی‌صداقتی» توجیه‌ناپذیر این دوستان مشهدی است که خود را پرچمدار فرهنگ هم می‌دانند. بی‌صداقتی اول آنان این بود که این برادران با اینکه به خوبی می‌دانستند علاوه بر جهاد دانشگاهیِ دانشگاه فردوسی مشهد - که من نه آنان را می‌شناسم و نه از خط و ربط و برنامه‌های آنان خبر دارم - دو نهاد پژوهشی بسیار مهم و مورد عنایت خاص رهبری هم برگزار کننده این کارگاه هستند، با این حال تصمیم گرفتند برنامه کلارک را تنها به آن سازمانی که با آن مسأله دارند، یعنی جهاد دانشگاهی، نسبت دهند. لذا «جامعة المصطفی العالمیه» و «پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی» را که نام و لوگوی آنان در اطلاعیه ذکر شده بود نادیده گرفتند تا راه برای اقسام تهمت‌ها و افتراها باز باشد و انتقام مورد نظر را از رقیب بگیرند.

بدین صورت برادران مشهدی در این اعتراضات خالصانه و الهی، برگزار کننده را «فقط» جهاد دانشگاهی معرفی کردند و ذکری از دو مرکز پژوهشی دیگر نیاوردند.

اما بی‌صداقتی دوم به تقوای بیشتری نیاز داشت! لازم بود اگر در جمع‌آوری مدارک علیه کلارک موارد مثبتی ببینند آن را نادیده بگیرند. برایشان مهم نبود که قرآن می‌فرماید که مبادا دشمنی‌ها باعث شود که از جاده عدالت خارج شوید (مائده/8)؛ مهم این بود که رقیب سیاسی خود را بکوبند. از مصاحبه‌های کلارک در ایران چیزی دستگیرشان نشد. بنابراین به سراغ وبلاگش رفتند. اما مشکل این بود که در کنار برخی افکار باطل، نکات مثبتی هم وجود داشت. به چشم دیدند که کلارک، هم یک متدین مسیحی است، هم در دفاع از رواج خداباوری در میان فیلسوفان غربی کتاب نوشته، هم حمله به قرآن در آمریکا را محکوم کرده و هم به بدرفتاری نسبت به مسلمانان اعتراض کرده است. اما چون هدف را توجیه کننده وسیله می‌دانند از نکات مثبت دم نزدند و یا آنها را فریبکاری خواندند و درعوض، سخنان او دربارۀ همجنس بازی را تحریف کردند. در واقع این برادران تصمیم گرفتند با ریختن ترکیبی از دو نوع بی‌صداقتی در سرنگ خود و اضافه کردن ویتامین تحریف، فرهنگ اسلامی را به جامعه تزریق کنند!

برخی اظهارنظرها هم بی‌شباهت به جوک و لطیفه نبود. از جمله یکی از اعضای شورای شهر مشهد برای اینکه قضیه را دراماتیک کند آن را به بیماری آیت‌الله مهدوی کنی هم ربط داد و در مصاحبه‌ای گفت: «در حالی که یکی از یاران وفادار امام راحل در بستر بیماری هستند، حضور یک فرد معلوم‌الحال در مشهد الرضا قابل توجیه نیست»! گویی سفر کلارک بلافاصله پس از عارضه قلبی این یار بزرگوار امام در چند روز پیش برنامه‌ریزی شده است.

کلارک یک فیلسوف شناخته شده و متدین مسیحی است که بخش زیادی از عمر خود را صرف مبارزه با الحاد کرده است و کتاب او در دفاع از خداباوری دو بار به فارسی ترجمه شده است. گرایش سیاسی او هر چه باشد، با هرکس دست داده باشد، در هر جا سخنرانی کرده باشد مانع از تبادل فکری با او نیست. بله، هرگاه مسئولان ذی‌صلاح، ورود او و امثال او را به ایران صلاح ندانند - که این امر در قالب عدم صدور ویزا خود را نشان می‌دهد - طبعاً این نوع همکاری‌ها منتفی خواهد بود و الا یک بنیاد علمی فرهنگی مسئولیتی ندارد که برای دعوت یک متفکر غربی ابتدا تمام افکار و اعمال سیاسی او را بررسی کند. صرف اینکه کسی قبلا با این و آن دیدار کرده دلیل بر طرد کامل او نیست. اینکه شاه اردن که همکار نزدیک و در آغوش صهیونیست‌هاست با رهبر بزرگوار انقلاب دیدار می‌کند یک موفقیت بزرگ برای دیپلماسی کشور است و فقط از دید یک فرد جاهل یا مغرض می‌تواند امری منفی تلقی شود.

متأسفیم که انقلابی که پیشقراول فرهنگی‌اش مطهری بود که با اعتماد به نفس کامل از مواجهه با اندیشه‌های جدید استقبال می‌کرد با حرکات ساده‌لوحانه عده‌ای به گونه‌ای معرفی می‌شود که گویی انقلاب اسلامی ما می‌خواهد با حرکات فیزیکی و تحریف و تهمت در مقابل اندیشه‌های غربی قد علم کند و فقط به کسانی مجال حرف زدن می‌دهد که خط سیاسی و فکری و دیدارها و ملاقات‌های آنان منطبق با ما و ارزش‌های ما باشد.

برخی مراکز علمی، حوزوی و دانشگاهی که بعضاً زیر نظر رهبر بزرگوار انقلاب فعالیت می‌کنند از بنیاد علمی فرهنگی شهید مطهری گله داشتند که چرا زودتر از حضور کلارک و تالیافرو در ایران مطلع نشده‌اند. ظاهرا آنها هم مثل ما مطلع نبودند که برای برقراری ارتباط علمی با متفکران غربی ابتدا باید به خیابان فردوسی، کوچه شهید شاهچراغی رفت و از مدیرمسئول یک روزنامه اجازه گرفت، تا از تیترهایی منصفانه! مانند آنچه امروز برای همایش شهید مطهری استفاده کرده است (دعوت از آمریکایی همجنس‌باز برای تبیین اندیشه شهید مطهری!) که در آخرین مرور مقاله از آن مطلع شدم مصون بمانند. چنانکه ملاحظه می‌شود علاوه بر تهمت همجنس‌بازی حتی از به کاربردن کلمه فیلسوف هم خودداری شده است و در ضمن القا کرده است که دعوت از وی برای «تبیین» اندیشه های شهید مطهری بوده است!

اینجانب که به عنوان معاون پژوهشی بنیاد علمی - فرهنگی شهید مطهری خدمتگزاری می‌کنم مسئولیت کامل این همایش را که پس از تلاش دو و نیم ساله به فضل الهی محقق شد، پذیرفته و به آن افتخار می‌کنم و ان‌شاءالله این نوع همایش‌ها ادامه خواهد یافت. ضمن سپاس مجدد از همکاری مراکز متعدد علمی که در برگزاری این همایش برای معرفی افکار استاد شهید در سطح بین‌المللی گام مؤثری برداشتند این سخن دردمندانه استاد را به آنان یادآوری می‌کنم که در ایرانِ ما تا قطاری ایستاده است کسی به آن کاری ندارد، همین که به حرکت افتاد سنگ‌هاست که به سوی آن پرتاب می‌شود.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳۸
در انتظار بررسی: ۱۲۸
غیر قابل انتشار: ۰
يكي از اساتيد مدرسه علميه عالي نواب مشهد
|
۱۱:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
بسياري از طلاب و دانشجويان فهيم مشهد از اين حركات سبكسرانه و از روي جهالت بيزارند لطفا حركت اين چند نفر معدود را به حساب طلاب و دانشجويان مشهدي نگذاريد.
روح الله
|
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
اینها طالبان هستند
amir farhady
|
۱۰:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
فقط صبوری لازم است-باتشکر
ناشناس
|
۱۰:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
درود بر مطهريها
saeed
|
۱۰:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
احسنت بر فرزندان غيور شهيد مطهري ، محمدجان وجود امثال تو و برادر عزيزت براي اين جامعه نعمت بزرگي است كه بطور حتم ما قدر اينگونه افراد را مي دانيم و از خداوند شاكر و سپاسگزاريم
ناشناس
|
۱۰:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
بزرگترین ضربه را به اسلام در حال حاضر این تندروها و تفکراتشان میزند. نمیدانم چرا عده ای میخواهند از رسول الله (ص) مسلمانتر باشند!! خداوند هدایتشان کند.
مهدی
|
۱۰:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
پسر کو ندارد نشان از پدر ..................
ali
|
۰۹:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
جناب مطهری اگر در کشور ما به اقلیتهای دینی احترام گذاشته میشود به این دلیل است که دارای دین ومذهب وآیین هستند ولی آیا همجنس بازی دین ومذهب است؟ که باید به اقلیت آنان احترام گذاشت ؟ اصلا این قضیه از ریشه عیب دارد وکسی که شما او را دعوت کرده اید نیز موافق این عقیده است که باید به اقلیت ها ( حتی همجنس بازان) احترام گذاشته شود . خواهشا با این صحبت ها روح پدر بزرگوارتان را آزار ندهید.
مسعود
|
۰۹:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
چه بگویم که نا گفتنم بهتر است .
ناشناس
|
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
آبروی ما رو میبرند
ناشناس
|
۰۸:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
1- اگر پیامبر و ائمه معصومین چنین رفتارهایی را با اندیشه ها و باور های دیگران داشتند اسلام در همان زمان اولیه اش پیروان خود را از دست می داد .
2- این افراد بخصوص سردمدارشان که به اصطلاح مروج دین است حتمأ در مورد مباحثه ها و مناظره های ائمه بخصوص امام صادق ع با پیروان ادیان دیگر زیاد شنیده اند و نحوه برخورد امامان در مناظرات را تا جایی که طرف مناظره وقتی آن متانت و صداقت را می دید به اسلام می پیوست . در حالیکه ممکن بود روزی کلارک بخواهد اسلام را انتخاب کند که اگر اینکار را بکند حداقل تشیع را برنمی گزیند .
3- همه می دانیم که این روش دوران جاهلیت عرب بود که برای اینکه صدای کسی را نشنوند فریاد و هلهله می کردند و این یک عمل ارتجاعی است و نمی دانم که چرا متأسفانه مسئولین محترم که مسئولیت حفظ اسلام ناب محمدی را دارند در برابر این روش های ارتجاعی سکوت می کنند ؟
سیدعباس ازقم
|
۰۸:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
مشهد الرضا حرم امن است وجای هر کسی می تواند باشد زیرا اگر به انجا نرود وتحت تاثیر ان امام عزیز قرار نگیرد ومتحول نشود پس کجا متحول شود
arash
|
۰۸:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
سلام
برادر گرامی
از انسانهایی که با جوگیر شدن و آدرس غلط دادن بعضی خواص! با مراجع تقلید چنان میکنند
چه انتظار........
ناشناس
|
۰۸:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
آقاي مطهري اين قوم نه فلسفه را ميشناسد و نه دين مبين اسلام را و نه ائمه اطهار را . اگر كمي شناخت از ائمه و منبر درس و مباحثه امام هشتم با متخصصان ديگر اديان داشتند و اهل فكر و استدلال بودند كاري نميكردند كه جوانان مجاور امام هشتم فوج فوج به سمت مسيحيت و بي ديني گرايش پيدا كنند اينان خوارج دوران جديد هستند و چون با عقل و منطق بيگانه هستند تنها زبان زور را درك ميكنند. اگر اين افراد نبودند ايران مركز فلسفه و شناخت دين اسلام در سطح جهان ميشد همان گونه كه در زمانهاي قديم متفكراني مثل ملاصدرا و غيره را به جهان معرفي كرد. اما به لطف وجود اين افراد هم اكنون در ايران از جذب جواناني كه بعد از انقلاب به دنيا آمده اند نا توان شده ايم .
وطن پرست
|
۰۸:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
هر عزیزی که در ترویج اسلام وصراط مستقیم الهی گام گیرد خاک پایش سرمه ی چشم من است.
دعای من همواره این است که جامعه ی جهانی پر از مومن ومومنه ایجاد شود انشاالله
omid
|
۰۸:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
در ایرانِ ما تا قطاری ایستاده است کسی به آن کاری ندارد، همین که به حرکت افتاد سنگ‌هاست که به سوی آن پرتاب می‌شود.
نیکان
|
۰۸:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
افرادی که عقاید دیگری دارند هم حق دارند عقایدشان را مطرح کنند و کسی حق ندارد مانع شنیدن نظرات آنها شود .رفتار این گروه توهین کننده با این اعتراض بیموردشان ، جایی در مشترکات فرهنگ اسلامی و انسانی ندارد. و تنها میتواند ناشی از بدفهمی یا نیتهای مخرب باشد .
ناشناس
|
۰۸:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
این حضرات معترض قیافه شان شبیه مفعول هاست
مرتضی رنجبر
|
۰۷:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
باسلام پس دیدار این آقا با پرز در خاک اسرائیل به دعوت پرز و تقدیر از وی به عنوان مدافع اسرائیل را چه می گوئید؟در ضمن کسی که مبانی اشتباه بزرگی دارد نباید سخنران بلکه حداکثر باید مهمان باشد و در آخر آقای مطهری اگر شما قائل شوید گروهک منافقین را در ایران باید به رسمیت شناخت آیا شما به عنوان مدافع آنان و حداقل جاده صاف کن جنایت آنان تلقی نمی شوید؟
رضا
|
۰۷:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
تمام صحبت های آقای مطهری خوب بود مگر یک قسمتش و آن تعمیم یک کار نادرست به فرهیختگان یک شهر. مگر همین مشهدی ها نبودند که از ایشان ذعوت کردند.
از کوهپایه اصفهان
|
۰۶:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
چند مدت پیش هم پروفسور فرای را که وصیت کرده بود در اصفهان دفن شود را با جنجال و اتهمات بی اساس از دفن او جلوگیری کردند. اینها همان جماعت هستند
سلام
|
۰۶:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
سلام.

ممنون از اینکه انقدر دقیق بیان کردید نکات رو.

یک انسان غربی در جهنمی از اندیشه ها و رفتارهای غلط زندگی میکند و پیدا کردن راه درست برای او به مراااااتب سخت تر از کسی است که در فضای نورانی مکتب اهل بیت و علمای شیعه قرار گرفته .

...باید از افرادی که به دنبال حقیقت هستند و چند کلام حرف حق را با جرات در جوامع غربی میزنند ستقبال کرد و به انها کمک کرد تا از اندیشه های حق اهل بیت و علمای شیعه هم بهره مند شوند و به این دریای زلال متصل شوند .... نه اینکه با انگ بستن های نادرست انها را از خود دور کنیم
توسیوند
|
۰۶:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
احسنت
Admin
|
۰۱:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
انقدر که از خشونت طلبان و تندروهای داخلی متنفرم؛ از تندروهای خارجی متنفر نیستم؛ حداقل اونها استفاده ی ابزاری از دین و ولایت نمی کنند!!!
سعيد
|
۰۱:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
رحمت خدا بر پدر بزرگوارتان و آفرين به شما و برادرتان كه با روشنفكرى دينى مروج دين بزرگ اسلام هستيد شجاعت و صراحت لهجه هردويتان ستودنى است
امیر
|
۰۰:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
فرزند عزیز استاد شهید مطهری با سلام و تحیت
ضمن تقدیر و تشکر از برپائی چنین نشستهای علمی که نیاز همیشگی جوامع پویا و سرشار ازعلم ادب میباشد به استحضار میرساند مردم شریف ایران با پیروی از سیره پیامبر(ص)و ائمه(ع)قدردان زحمات فرهنگی و علمی آن خانواده ی عزیز و محترم میباشند.
به امید روزی که برادران و خواهرن کوتاه فکر که بارفتارهای نا بخردانه باعث انحرافات عقلی و فکری جوانان و نوجوانان معصوم و بی گناه میشوند به خود بیایند و دست از رفتارهای دوست نادان بردارند.همچنین مسئولین امر نسبت برچیدن ریشه ی اینگونه مجادلات از صحنه جامعه فرهنگ اصیل اسلامی ایران اقدام مؤثر و دیر هنگام شده انجام دهند.
راستی مگر امامان معصوم(ع)در مناظراتی که غیر مسلمانان در آن شرکت فعال داشتند شرکت نمی فرمودندو با استدلال و مهربانی و ادب نسبت به گفته های آنان جواب نمی فرمودند؟پس چرا؟؟؟؟
یک طلبه
|
۰۰:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
جناب آقای مطهری ! در اندوه شما من هم شریکم متاسفانه حب جاه و تعصب جاهلانه که دامنگیر عده ای شده است آسیبهای زیادی به کشور و انقلاب زده است
لیلی
|
۰۰:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۱
من که خیلی خجالت کشیدم
رودسری
|
۲۳:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۰
فقط می توانم بگویم متشکرم .
ناشناس
|
۲۳:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۰
سلام اصل مساله همجنس بازی حرام است چطور باید این گروه رابعنوان یک اقلیت قبول کرددر حالی که از اصل به آن ایراد وارد است چرا باید به امثال این «کلی جیمز کلارک»فرصت صحبت در این موضوع داده شود این یعنی این یک برنامه ازپیش طراحی شده برای نهادینه کردن همجنس بازی در جامعه ایران است.
تار
|
۲۳:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۰
خودت را نارحت نكن ره به جايي نمي برند
محمد
|
۲۳:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۰
به عنوان یک مشهدی،از اقدام یک گروه افراطی متاسفیم.
این عده هیچ جایگاهی در مشهد ندارند.
ناشناس
|
۲۳:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۰
این افراد تا با چهره زشت و ضدعقلانی که از دین خدا نشان میدهند، دین را نابود نکنند یکجا نمی نشینند.

این رسالت در عراق بر عهده داعش و در پاکستان و افغانستان در عهده طالبان است و قربانی نهایی آن جز کشور مربوطه، دین خداست.

در پایان مردمی میمانند که تنها راه زندگی شاد و آزاد را روش غربی آن بیابند.
ناشناس
|
۲۳:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۰
پس ايشون اينقدر علاقه مند انقلاب و شهيد مطهري هستند؟! نميدونستم.
ناشناس
|
۲۳:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۰
متأسفم که برخی کورکورانه فقط فرمان می برند وبدون تحلیل منفی می بافند همین دوستان که عکس در دست دارنداگر می دانستند که این فرد مذهبی است این گونه قضاوت نمی کردند
ناشناس
|
۲۲:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۰
امان از حماقت، امان از کوته بینی، امان از این همه ضعف و بی فرهنگی!!
فرهنگی
|
۲۲:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۰
بنده به عنوان یک دانشجو و فرهنگی مقیم مشهد از اقدامات این گروه محدود در تمام ادوار گذشته متاثر و متاسف بوده و هستم و نسبت به کوتاهی دستگاههای امنیتی و حتی همراهی با آنها در شگفت هستم گویا نفوذ زیادی در مراکز سیاسی دارند و چرا که که مسئولان دربرخورد با آنها همواره تسامح دارند درحالیکه فعالان سیاسی و دانشجویی دیگر استان تنها با اتهامات واهی در معرض اشد مجازات اینها قرار می گیرند!!مدت هشت سال در زمینه فرهنگ و مذهب عقل خویش را تعطیل کرده و دهان ها را تنها در هتاگی گشوده اند و انتظار این است با رویکرد جدید دولت واستقبال مردم از آن از تکرار این اقدامات جلوگیری شود تا با جهالت این اقلیت کشور دجار پرداخت هزینه ملی نشود. .
مورمور
|
۲۲:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۲۰
جناب مطهری ، من هم مثل شما دلم از اینهمه جفا به دین و مذهب ، اخلاق ، علم و انسانیت به درد آمد ، اما مهمتر از اینها برای غربت دوباره ثامن‌الائمه از ته دل گریستم ، آنجا که گروهی به نام دانشجو در ام‌القرای جهان اسلام یعنی ایران و در ام‌القرای سرزمین ایران یعنی مشهدمقدس به حرکاتی دست می‌زنند تا چهره اسلامی را که مهد پرورش انسانهائی چون شیخ طوسی و ملاصدرا و طباطبائی و مطهری و خمینی است مخدوش کنند و دین مورد باور ملت ایران ، تشیع را خشن ، منطق‌گریز ، دور از عقلانیت و نا مهربان با اهل فلسفه و پژوهشگران نشان دهند و دریغ که این اتفاقات در کشوری اتفاق می‌افتد که نظامش مزین بنام همین اسلام و مفتخر به پیروی از تعالیم تشیع است ، براستی اینان کیستند ؟ از کجا می‌آیند ؟ مرامشان چیست ؟ و از کدام ابشخوری تغذیه می‌شوند ؟ دیروز شخصیت‌های انقلابی ، مومن و مورد احترام عامه مردم را هدف تهمت و هتک حرمت و حمله قرار دادند نه قدرتی مانعشان شد و نه گروهها و دستجات سیاسی و مذهبی در تقبیحشان سخنی گفتند و امروز کار را بجائی رسانده‌اند که مانع حضور یک اندیشمند در مرکز پژوهشی می‌شوند تا هم حرمت ایرانی را که به مهمان‌نوازی شهره است بشکنند و هم این درس بزرگ اسلام را که مردم را به شنیدن اقوال مختلف و پیروی از بهترینشان فرامی‌خواند نادیده گرفته باشند ، آنان که می‌توانند اما جلوی این گروههای خودسر و خودرأی را نمی‌گیرند مطمئن باشند کسانی که از حرمت مردم و دینشان براحتی می‌گذرند فردا بسراغ آنها هم خواهند رفت .