هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد برای حفظ تیم دولت‌هایشان چه کردند؟

یک حزب و کلی حرف
بهمن ۱۳۷۴ شانزده نفر از وزیران، معاونان و نزدیکان هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهور وقت در بیانیه‌ای با عنوان «خدمتگزارن سازندگی» اعلام کردند در انتخابات مجلس پنجم حضور فعال خواهند داشت و فهرستی از کاندیداهای مورد حمایت خود را معرفی خواهند کرد. این اقدام با واکنش جناح راست رو به رو شد و از آن به عنوان دخالت قوه مجریه در قوه مقننه تعبیر شد. تا جایی که

امضاکنندگان تهدید به استیضاح شدند. در نهایت با فرمان رهبر انقلاب مبنی بر حضورنداشتن وزیران در این گروه با حذف ۱۰ وزیر، به یک جمع ۶ نفره کاهش یافت که شامل ۵ معاون رئیس جمهور و شهردار تهران می‌شدند که با صدور بیانیه‌ای با عنوان «کارگزاران سازندگی» حضور خود را در عرصه انتخابات اعلام کردند. این گروه نهایتاً فعالیت انتخاباتی خود را با عنوان «جمعی از کارگزاران سازندگی» سامان داد. این گروه هسته رسمی حزب کارگزاران سازندگی ایران شد.

بنیادی به اسم باران
بنیاد باران هم تشکلی غیر دولتی است که سید محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین کشورمان پس از اتمام دوران مسئولیت ریاست جمهوری آن را تشکیل داد. این تشکل «به عنوان مرکز توسعه اندیشه و همگرایی فکری در زمینه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی» خود را معرفی کرده است. تفاوت ابتکار عمل خاتمی با هاشمی رفسنجانی این بود که رئیس دولت اصلاحات ساختاری دقیق ترسیم کرد تا حداقل اوکه به شعار میدان دادن به نهادهای غیردولتی پا به عرصه اجرایی کشور گذاشته بود، خودش در آخرین روزهای مدیریتش نهادی غیردولتی با برنامه های مشخص و مدون تاسیس کند.
«شناخت و تقویت سرمایه اجتماعی و مدیریتی کشور و صیانت از آن، بهره گیری از تجارب، دانش و علاقمندی مدیران و صاحبنظران در ارزیابی و نقد روندهای اداره کشور و دستیابی به توصیه های سیاستی مناسب برای حل چالش ها و مسائل مهم کشور، توسعه منابع انسانی و تربیت نخبگان برای برنامه ریزی و مدیریت در عرصه های مختلف توسعه، فعالیت برای رشد اندیشه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و بالا بردن سطح دانش و فناوری جامعه، کمک به توسعه تشکل های غیر دولتی در جهت ایفای نقش موثر بین قدرت متمرکز و قدرت منتشر» از جمله خط مشی های این نهاد اعلام شده است.
این تشکل به دنبال آن است تا با انتشار روزنامه یا همکاری در انتشار روزنامه ضمن حمایت حقوقی از مدیران دوران اصلاحات -دفاع از عملکرد دولت اصلاحات و گرد آوری و نشر تجارب مدیریتی آن دوره اقدام کند.
انجام فعالیت های اقتصادی و کارآفرینی، ایجاد مراکز پژوهشی و دوره های تحصیلات تکمیلی در جهت تحقق خط مشی های بنیاد، کمک به ایجاد و ساماندهی تشکل های غیر دولتی، برگزاری نشست ها تخصصی، اجرای برنامه های فرهنگی و اجتماعی -تاسیس موسسه خیریه -تاسیس مرکز افکار سنجی -همکاری با موسسات داخلی و نهاد های بین الملی از جمله اهداف این تشکل غیردولتی است.

دانشگاهی که میخواهند برند شود
اما محمود احمدی نژاد با تاسیس دانشگاه جامع بین‌المللی ایرانیان روشی متفاوت با دو رئیس جمهور قبل در پبش گرفت.
احمدی نژاد ضرورت تاسیس این دانشگاه را در «انتظار ویژه از ملت ایران در بسط علم و معرفت برای رسیدن به جهان انسانی و انسان جهانی» اعلام کرده است.
دانشگاهی که متعلق به مردم و با استفاده از ظرفیت های ملی و فراملی قصد دارد فعالیت کند.
«سازماندهی پژوهش های ارزشمند در جهت اعتلای جامعه و حل مسائل اساسی علمی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در مقیاس ملی و بین المللی» از حمله چشم اندازهای این دانشگاه اعلام شده است.
احمدی نژاد ذیل اهداف راهبردی دانشگاهی که تاسیس کرده است « ایجاد برند ممتاز در حوزه های علمی، آموزشی و پژوهشی در مقیاس ملی و بین المللی و جذب و حفظ اعضای هیات علمی توانا و ممتاز و استفاده از ظرفیتهای مراکز علمی و پژوهشی و فرهنگی ممتاز محلی ، ملی و بین المللی» را تعریف کرده است.

منبع: خبرآنلاین