دوبار چند روزی، در خانه «سعید پیردوست» مخفی بودم که یکیاش این بود. ببینید من چیزی را خدمتتان بگویم. در سالهای57 و 58 یک نفر نشسته بود بیرون سفارت آمریکا. اصلا لازم نبود داخل شوی، همان بیرون یک میز گذاشته بودند. پاسپورتت را میدادی، چهارسال از توی آن میزد. اما من ماندم. خودم خواستم بمانم.