صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۸ مهر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۶۳۵۳۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۳۳ : ۱۱ - ۰۵ خرداد ۱۳۹۳
تردیدی نیست که دلواپسان امروز،‌ بر خلاف آنچه مدعی هستند، دلواپس عزت ملی و جایگاه بین المللی ایران و مسائلی نظیر این ها نیستند زیرا در 8 سال گذشته نه تنها در برابر تحقیر کشور و نابودی منافع ملی سکوت کردند،‌ بلکه بسیاری از همین ها، شرکای جرم آن سال ها هستند و باید جواب پس دهند نه این که امروز طلبکار باشند و با قیافه های حق بجانب، ادعای دلواپسی هم بکنند.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
این روزها ، "دلواپس ها" بحث روز کشور شده اند و بسیاری از مردم ،‌ وقتی دلواپسی های آنان را می شنوند ،‌ یاد ضرب المثل "میان ماه من تا ماه گردون ،‌ تفاوت از زمین تا آسمان است"‌ می افتند.

به گزارش انتخاب، تردیدی نیست که دلواپسان امروز،‌ بر خلاف آنچه مدعی هستند، دلواپس عزت ملی و جایگاه بین المللی ایران و مسائلی نظیر این ها نیستند زیرا در 8 سال گذشته نه تنها در برابر تحقیر کشور و نابودی منافع ملی سکوت کردند،‌ بلکه بسیاری از همین ها، شرکای جرم آن سال ها هستند و باید جواب پس دهند نه این که امروز طلبکار باشند و با قیافه های حق بجانب، ادعای دلواپسی هم بکنند.

در این میان یک نکته را نباید فراموش کرد. وقتی این اوصاف را درباره دلواپسان به کار می بریم، ناظر به دلواپسانی است که در قدرت حضور داشتند و بعضاً هم هستند ولی در دولت جدید،‌ منافع شان یا از بین رفته یا به خطر افتاده است. مخصوصاً بخشی از آنان که به "کاسبان تحریم"‌ معروف اند، با نگرانی از توافقات بین المللی،‌ در صدد کارشکنی هستند.
اما نباید همه را به یک چوب راند و مردم عادی حامی ایرن جریان را نیز ذی نفعانی دانست که چون مواجب شان قطع شده،‌ علیه دولت شده اند! هر چند تعداد این افراد با توجه به نتیجه انتخابات، حدود 4 میلیون نفر نفر است و لذا در اقلیت هستند اما در عین حال، آنها هم بخشی از مردم ایران هستند که مواضع سیاسی خاص خود را دارند بی آن که همانند دلواپسان صاحب نفوذ، منافع شخصی داشته باشند.


همایش دلواپسان در بوشهر

نکته اینکه اگر جریان دلواپس می توانست به 4 میلیون نفر از مردم ایران نفع مستقیم برساند، حتماً می شد از آن به عنوان یک جریان با کفایت و با عُرضه یاد کرد که توانسته 4 میلیون نفر را تأمین کند! ولی واقعیت چیز دیگری است و استراتژی این جریان در عمل این بوده که خود را از منافع مادی قدرت فربه کند و حامیان مردمی اش را با ادبیات ایدئولوژیک در پشت سر خود داشته باشد.
بی گمان اگر حامیان مردمی این جریان که بسیاری شان افراد متدین و سالمی هستند، بدانند مدعیانی که در عیان چنین جلوه می کنند،‌ چه بهره مندی های مادی فراوانی را برای خود تدارک دیده اند و چه رانت های عجیب و غریبی را در پس پرده خورده اند، از آنان رویگردان می شوند.

بنابراین، انصاف ، منافع ملی و اصل هم میهن دوستی ایجاب می کند که در عین نقد کاسبان تحریم که امروز دلواپس شده اند،‌ دچار این انحراف نشویم که مردمی که از منظر فکری و سیاسی با آنها نزدیک هستند را نیز همانندشان بدانیم و همه را به یک چوب برانیم زیرا همان گونه که گفتیم، بدنه مردمی این جریان، صرفاً افکار اعلامی آنها را می پسندند و عمدتاً‌ هم در جریان پشت پرده های آنان و رانتخواری ها و منافع قطع شده شان نیستند.
انصاف نیست شهروندی که صرفاً از روی احساسات پاک دینی در همایش دلواپسان شرکت می کند را همانند کسی بدانیم که در پس پرده زد و بندها دارد و هنگامی که به این شهروند ساده دل می رسد، "نمایش تعهد" برایش اجرا می کند و او را می فریبد.

عدم تفکیک رأس و بدنه این جریان ،‌ به تحلیل اشتباه وضعیت جامعه می انجامد و در عین حال،‌ وحدت ملی را نیز به مخاطره می اندازد. فراموش نکنیم که یکی از اصول دموکراسی این است که اکثریت نباید در قبال اقلیت دچار دیکتاتوری شود و در مقابل نیز،‌ اقلیت باید در برابر رأی اکثریت تمکین کند.

نتیجه دیگر این عدم تفکیک، اشتباه محاسباتی در قدرت سنجی رقیب و نهایتاً غرور بی جاست. اگر این گونه پنداشته شود که همه مخالفان دولت، گروهی دلواپس منافع شخصی شان هستند که از کاسبی تحریم بازمانده اند،‌ دیر نخواهد بود روزی که شکست انتخاباتی ،دامنگیر جریان اعتدال شود و کشور بار دیگر به دست تندروها بیفتد.

تجربه 2 خرداد را مرور کنید که بعد از آن رأی تاریخی خاتمی - که از آرای روحانی هم بیشتر بود - برندگان سیاسی و رسانه ای انتخابات با چه دیده تحقیر آمیزی بازندگان را می نگریستد و هر که ساز مخالف می زد را با این جمله معروف می نواختند که "مگر پیام دوم خرداد را نگرفته ای؟!"
نتیجه غرور اصلاح طلبان در آن سال ها این شد که پس از 8 سال ریاست جمهوری خاتمی ،‌ کشور دو دستی تقدیم فردی به نام محمود احمدی نژاد شد تا به مدت 8 سال، کشور را منهدم کند و خرابه ای تحویل نفر بعدی دهد به گونه که رئیس جمهور بعد از او ، ماه ها بعد از تحویل ریاست جمهوری بگوید که هنوز در حال آوار برداری هستیم.

مبارزه جدی با رئوس جریان دلواپس که عمدتاً نگران منافع خودشان هستند ،‌ افشای چهره واقعی آنها که نه اصولگرا هستند و نه اصلاح طلب، بلکه "فرصت طلب" اند،‌ مهار جدی گروه فشار و در همان حال ، محترم شمردن بدنه مخالفان دولت و نادیده نگرفتن آنها ، راهبردی است که دولت و حامیانش باید عمیقاً بدان پایبند باشند و الّا همه مخالفان را به یک چشم دیدن و تحقیرشان کردن ،‌همان بلایی را سر دولت اعتدال خواهد آورد که بر سر دولت اصلاحات آورد.

عبرت گرفتن از تاریخ ، آن هم تاریخی که در کتاب ها نخوانده ایم ، بلکه خود به وجودش آورده ایم، نه نشان از "تدبیر" خواهد داشت و نه "امید"ی در دل آن جوانه خواهد زد.

منبع: عصر ایران

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۵
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
۱۵:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۳/۰۵
Ok