صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۶۰۹۸۴
تاریخ انتشار: ۴۹ : ۰۸ - ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۳
«محمدجواد حق شناس» رییس جبهه ی اصلاح طلبان و عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی در گفت و گوی تفصیلی با ایرنا تاکید کرد: کسانی که خود را دلواپس گفت و گوهای هسته یی می نامند، خودشان می دانند که تیم مذاکره کننده نماینده ی کل حاکمیت از جمله رهبری است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

دور چهارم گفت و گوهای هسته یی میان ایران و گروه 1+5 با هدف تدوین سند توافق نهایی فردا سه شنبه 23 اردیبهشت ماه در وین اتریش آغاز می شود.

گرچه بسیاری نسبت به ثمربخش بودن گفت و گوهای هسته یی در حفظ حقوق هسته یی ایران، لغو تحریم های ظالمانه علیه کشورمان و بهبود روابط خارجی ایران با دیگر کشورها اذعان دارند، برخی همچنان بر طبل مخالفت با این گفت و گوها و به طور کلی تنش زدایی در روابط خارجی کشورمان با دیگر کشورها می کوبند.

گروه پژوهش های خبری ایرنا برای بررسی و تحلیل گفت و گوهای هسته یی پیش رو و دلایل برخی مخالفت ها در داخل، با محمدجواد حق شناس رییس جبهه ی اصلاح طلبان، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و استاد دانشگاه به گفت و گو نشست.

وی در این گفت و گو ضمن ابراز خوشبینی از آینده ی گفت و گوهای هسته یی، این گفت و گوها را بر اساس الگوی برد-برد و ضامن حفظ منافع ملی ایران دانست.

حق شناس در عین حال به همایش تازه ی مخالفان توافق هسته یی با عنوان «دلواپسیم» اشاره کرد و ضمن تاکید بر حقوق همه ی افراد برای طرح انتقاد تصریح کرد: این پرسش برای خیلی ها پیش آمده است آیا در طول هشت سال گذشته نیز کسانی که مخالف گفت و گو و توافق بودند این امکان را داشتند تا علیه روند هسته یی حتی یک جمله در یک روزنامه بنویسند یا حرفی از طریق تریبون آزاد دانشگاهی بزنند؟ در آن مدت حتی بیان یک مطلبی که مخالف روند گفت و گوهای هسته یی بود با واکنش شدید رو به رو می شد؛ چه برسد به این که گروهی به برگزاری همایش اقدام کنند.

رییس جبهه ی اصلاح طلبان در عین حال خطاب به دلواپسان گفت: آیا در هشت سال گذشته دلواپس این نبودید که ثروت مردم یکباره به یک چهارم کاهش یافت؟! دلواپس این نبودید که رشد ملی کشور به حدود منفی شش رسید؟! دلواپس میلیون ها بیکار در کشور نبودید و این که نخبگان مملکت امروز به دنبال سرمایه داری می گردند؟! آیا این موضوع ها باعث دلواپسی شما نشد؟! این همه فساد، حدود یک میلیون نفر معتاد، از بین رفتن کانون خانواده جای دلواپسی ندارد؟!

عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در ادامه با تاکید بر اینکه تیم گفت و گو کننده ی هسته یی تنها نماینده ی دولت نیست بلکه نماینده ی کل حاکمیت از جمله رهبری است، خواستار حمایت از این تیم شد.



در ادامه متن کامل گفت و گوی ایرنا با محمد جواد حق شناس آمده است؛

***ایرنا: بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید در مرداد سال گذشته، آیا بهبودی در وضعیت داخلی و روابط خارجی ایران حاصل شده است یا خیر؟

**حق شناس: برای بررسی بهتر یک موضوع باید نگاهی به پیشینه ی آن داشته باشیم. بدون توجه به سابقه ی تاریخی یک رویداد، بحث پیرامون آن کامل نخواهد بود. از این رو، سال گذشته اتفاقی بزرگ در کشور به وقوع پیوست که همان انتخابات ریاست جمهوری بود. وقتی ما در حال ورق زدن صفحه های تاریخ هستیم، مشاهده می کنیم که یک سری از مقاطع تاریخ، نسبت به قبل و بعد از خود حالت جدا کننده دارند. به عنوان مثال سال 1320 یک برش تاریخی است و وقتی از این سال اسمی به میان آید همه ناخودآگاه به موضوعی خاص پی می برند؛ این در حالی است که بیان سال های دیگر خالی از چنین ارزش و خاطره ی تاریخی است؛ زیرا هیچ حادثه ی تاریخی خاصی را به ذهن متبادر نمی کند.

من این برهه های خاص را زیر عنوان «قله های تاریخ» یک جامعه نامگذاری می کنم. ما در 100 سال گذشته تنها چند مورد از این قله های تاریخی داشته ایم. سال 1299 (کودتای رضاخان و پایان دوره ی قاجار)، 1320 (پایان حکومت رضا شاه و شروع پادشاهی محمد رضا شاه پهلوی)، 1332 (کودتای 28 مرداد و پایان دولت مصدق) و در نهایت سال 57 و انقلاب اسلامی ایران است. به نظر من، وقتی در آینده بخواهیم رویدادهای تاریخی را ورق بزنیم، سال 92 نیز به عنوان یکی از این قله های تاریخی قلمداد می شود.



***ایرنا: اهمیت سال 92 برای چیست؟ تفاوت این انتخابات با انتخابات های پیش از آن چیست که آن را متمایز می کند؟

**حق شناس: به نظر من، اتفاق مهم این بود که در یک تقاطع تاریخی اکثریت مردم از 28 استان کشور (از مجموع 31 استان) فردی به نام «حسن روحانی» را به عنوان نفر اول انتخاب کردند. بدین ترتیب این انتخاب فارغ از هر نوع جهت گیری های قومی-نژادی بود. پس در این انتخابات نمی توان گفت که به عنوان مثال تنها شیعیان یا فارس ها رای دادند یا این که تنها جمعیت شهرهای بزرگ، روحانی را برگزیدند. بنابراین در این رویداد یک انسجام ملی میان شهر و روستا، شیعه و سنی، همچنین میان ترک، کرد، فارس، بلوچ و غیره شکل گرفت. حتی این انتخابات زمینه های انسجام نخبگان و توده های مردم را نیز فراهم کرد.

این موضوعی که اشاره شد تنها یک طرف ماجرا است. به نظر من، طرف دیگر آن حاکمیت بود. در مجموع، حاکمیت نقش غیر قابل انکاری در تمام انتخابات بازی می کند. در این حاکمیت نهاد پرقدرتی چون شورای نگهبان وجود دارد و نهادهای پر قدرت دیگری از جمله صدا و سیما که در جریان انتخابات تاثیرگذارند. یکی از دلایل اهمیت انتخابات 92 از این رو است که اولین انتخابات بعد از حوادث سال 88 بود. این انتخابات بعد از بحران های فراگیری اتفاق افتاد که هم توده ی مردم و نخبگان و هم حاکمیت را درگیر خود کرد. بنابراین، فضای سال 88 و بعد از آن، یک فضای هزینه سازی را برای همه ی مردم و همچنین حاکمیت ایجاد کرد.

اگر به فضای تبلیغات قبل از انتخابات نگاهی بیاندازیم، مشاهده می کنیم که در این دوره یکی از محورهای اساسی که در مناظره های انتخاباتی و تبلیغ های نامزدها پر رنگ شد و اهمیت یافت، موضوع سیاست خارجی است. در حالی که در انتخابات سال های گذشته موقعیتی برای سیاست خارجی تعریف نمی شد و این عرصه کمتر مورد توجه قرار می گرفت.

ما مشاهده می کنیم که در طول هشت سال گذشته، جامعه از یک وضعیت عادی و باثبات خارج شد و در عرصه های گوناگونی دچار چالش و تنش جدی شد که شاخص های اقتصادی کشور گویای این وضعیت هستند. عرصه ی تبلیغ ها متنوع و متفاوت است و نامزدها می توانند راجع به موضوع های مختلفی چون مسایل فرهنگی، تاریخی، سیاسی و غیره صحبت کنند که همه ی این مسایل برای رای دهندگان دارای اهمیت هستند. اما چرا حوزه ی سیاست خارجی حساس می شود؟ زیرا سیاست خارجی به وضعیت موجود ارتباط پیدا کرده است.

در طول هشت سال گذشته، فضای طبیعی و عادی به فضایی به شدت بحرانی در عرصه های متفاوت تبدیل شد. در عرصه ی اقتصادی به رغم منابع و درآمدهای سرشار بیش از 800 میلیارد دلار (در مجموع) و به طور سالیانه 100 میلیارد دلار که نصیب دولت قبل می شد، مشاهده می کنیم که این درآمدها نه تنها تاثیر مثبتی بر جامعه نگذاشته است، بلکه به شدت شاخص ها منفی شده اند. دولت پیشین با رشد 5/4 تا 5 درصد تحویل گرفته شده بود اما با رشد منفی 8/5 به روحانی تحویل داده شد.

بنابراین، این شرایط برای جامعه قابل تحمل نبود. مردم مشاهده کردند با وجود سرازیر شدن این همه پول به کشور، رشد اقتصادی منفی و تورم 40 درصد است، بیکاری بیداد می کند و ارزش پول ملی تنها در طول یک دوره ی چهار ساله به یک چهارم کاهش پیدا کرده است. دلاری که 800 تومان بود در طول چند سال به بیش از سه هزار و 200 تومان رسید. این بدان معنا است که ارزش دارایی های هر ایرانی در این مدت چهار برابر کاهش یافته است.



***ایرنا: سیاست خارجی دولت پیشین نسبت به تعامل با جهان را چطور ارزیابی می کنید؟

**حق شناس: با وجود وضعیتی که در داخل به وجود آمده بود و بنده تا حدودی به آن اشاره کردم، دولت پیشین ادعا کرد که برای اداره ی جهان برنامه دارد و تمایل دارد تا الگوی خود را به تمام جهان صادر کند. از این رو، رییس جمهوری پیشین صحبت هایی می کرد که عواقب آن به شدت بر زندگی مردم تاثیر گذاشت. از یک سو قطعنامه ها را کاغذپاره می نامید و از سوی دیگر بعد از مدتی تمام مشکل های داخلی را ناشی از تحریم عنوان می کرد. او متوجه صحبت های خود و عواقب آن نبود.

اگر وی متوجه صحبت های خود نمی شد، پس پرسش این است که چرا چنین فردی در جایگاه رییس جمهوری قرار گیرد؟ اما اگر متوجه صحبت های خود بوده است پس مصیبت بر ما که چه کسی را برای اداره ی کشور انتخاب کردیم و بنابراین، او کشور را با یک برنامه و سناریوی معلومی به پیش می برده است. پس در هر دو صورت این موضوع غیر قابل دفاع است.

یکی از مشکل هایی که در دولت پیشین دامن گیر جامعه ی ما شد، وجود چالش میان مجموعه هایی بود که هماهنگی آن ها برای فایق آمدن بر مشکل ها لازم و ضروری بود. این موضوع چالشی جدی میان روابط دولت، قوه ی مقننه و قضاییه به وجود آورد.



***ایرنا: آیا تغییر گفتمان در سیاست خارجی دولت جدید توانسته است گره یی را از مشکل ها و مسایلی که بدان اشاره کردید، بگشاید؟

**حق شناس: یکی از محورهای که از ابتدا مورد توجه ی دولت روحانی قرار داشت، تمرکز و توجه بر عرصه ی سیاست خارجی است. روحانی نقطه ی آغاز این روند را تغییر گفتمان در سیاست خارجی می داند و این نقطه (تغییر گفتمان) ما را به سمت حل سایر مسایل با جهان حرکت خواهد داد؛ ضمن این که سایر حوزه ها نیز نباید مورد غفلت و بی توجهی قرار گیرند. یعنی مباحثی مرتبط با کارآمدی، تدبیر، کاهش سوءمدیریت ها و رسیدن به انسجام داخلی باید مورد توجه قرار گیرند تا دولت بتواند با از بین بردن تهدید بیرونی، فضا را برای مدیریت بدون چالش و تنش مبتنی بر منابع موجود آماده کند.



***ایرنا: به نظر شما با حل و فصل موضوع هسته یی، ما می توانیم نوعی روابط خارجی تعاملی و باثبات را پی ریزی کنیم؟

**حق شناس: به نظر من این نکته ی انحرافی ماجراست. اصل بر این است که در سیاست خارجی بتوانیم با دنیا گفت و گو کنیم. ما نمی توانیم همزمان با داشتن یک دنیای سرشار از سوء تفاهم، با حوزه های بیرونی و کشورهای قدرتمند و پرنفوذ تعامل سازنده برقرار و مسایل و مشکل های خود را حل و فصل کنیم. اگر موضوع اصلی پذیرش تعامل حل شود، پرونده ها و مسایل دیگری که در زیر آن قرار دارند نیز به راحتی قابلیت حل و فصل می یابند. اما اگر این موضوع اصلی حل نشود نه تنها موضوع هسته یی به نتیجه نخواهد رسید، بلکه هزاران موضوع جدید به وجود خواهد آمد.

بنابراین، موضوع هسته یی به خودی خود واجد ارزش نیست. حل این پرونده زمانی از ارزش برخوردار است که ما بتوانیم در یک نگاه کلان، ارتباط ایران را به عنوان قدرتی در خاورمیانه که پیامی برای ارایه دارد، در ارتباط با سایر حوزه های قدرت تعریف کنیم. اگر ما تمایل داشتیم موضوع هسته یی در قالب حقوقی آن مطرح شود در 10 سال گذشته در قالب آژانس بین الملل انرژی اتمی حل و فصل می شد.



***ایرنا: چرا موضوع هسته یی ما از آژانس بین المللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل متحد انتقال یافت؟

**حق شناس: یکی از دلایلی که پرونده ی هسته یی ایران از آژانس به شورای امنیت انتقال یافت این بود که به هیچ وجه این پرونده حقوقی نیست. قدرت های بزرگ موضوع هسته یی کشور ما را حقوقی نمی دانند. زمانی یک پرونده به شورای امنیت انتقال پیدا می کند که شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی این موضوع را خارج از حیطه ی وظایف خود ببیند. اینجاست که پرونده یی بُعد امنیتی پیدا می کند و ناگزیر مسوولیت رسیدگی آن به شورای امنیت واگذار می شود. بنابراین، با نداشتن صلاحیتی که شورای حکام برای خود صادر می کند، پرونده به حوزه یی کشیده می شود که دیگر بعد حقوقی در آن مطرح نیست.



***ایرنا: برخی بر این عقیده اند که موضوع هسته یی فنی و حقوقی است و به طور صرف سیاسی نیست اما مخالفان برای ایجاد چالش این موضوع را سیاسی کرده اند. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟

**حق شناس: به نظر من نیز این بحث به طور کامل سیاسی است. اگر این موضوع سیاسی نبود در شورای حکام خاتمه پیدا کرده بود. این پرونده در دوره ی «محمود احمدی نژاد» رییس جمهوری پیشین بعد از این که قطعنامه ها را کاغذپاره نامیدند به شورای امنیت انتقال یافت. این که مخالفان داخلی نیز این موضوع را سیاسی می دانند باید اشاره کنم درست است موضوع هسته یی سیاسی است، اما این افراد باید در نظر داشته باشند که سیاست به چه معناست. ما باید قبول کنیم که امروز جایگاه ما کجاست و برداشتی منطقی از موقعیت خود داشته باشیم و بر اساس آن عمل کنیم.

بهتر است این موضوع را با مثالی توضیح دهم. فرض کنید بنده وزنه بردار دسته ی میان وزن هستم و رکوردی که در جهان برای برداشتن یک ضرب وزنه در این دسته وجود دارد 150 کیلوگرم است. بنابراین رسیدن به این میزان منطقی است. حال اگر بنده دچار توهم باشم یا برداشت صحیحی از این وضعیت نداشته باشم به جای آن، وزنه یی 250 کیلوگرمی را بردارم همان فرصت های پیشین را از دست می دهم. بنابراین، این اقدام من نشان دهنده ی آن است که اول وزنه را نمی شناسم؛ دوم نسبت به قدرت و توانایی خودم شناخت ندارم. پس در نتیجه مقام اول را از آخر کسب می کنم و در دنیا مضحکه می شویم و موجب خواهیم شد تا تمام رسانه ها و تماشاگران به ما بخندند. این بدترین نوع بازی است که فردی می تواند انجام دهد.

امروز زمینه فراهم شده است که دو طرف به منظور حل موضوع هسته یی به گفت و گو بپردازند. در چنین فضایی، روحانی بیان می کند که ما باید وارد فضای برد-برد شویم. پرسش من این است که بازی برد-برد با چه نهاد یا کشوری؟ اگر بحث ما حقوقی است اقدام های آژانس جنبه ی حقوقی داشته است و این نهاد طرف (حامی) ما نیست که بگوییم بازی برد-برد است.



***ایرنا: منظور من رعایت قاعده ی برد- برد میان ایران و کشورهای 1+5 است نه ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی.

**حق شناس: در این صورت صحیح است. در این میان گفته می شود که ما در حال گفت و گو با 6 قدرت (گروه 1+5) جهان هستیم. بنابراین، این گروه به دنبال منافع خود هستند و ما نیز در این فرآیند گفت و گوها در پی منافع خود خواهیم بود. اگر گروهی که در طرف مقابل ما قرار دارند از قدرت بالایی برخوردار نبودند ما تن به گفت و گو با آن ها نمی دادیم؛ به عنوان مثال ایران برای حل موضوع هسته یی خود با کشور نپال، زلاندنو یا ایسلند و غیره گفت و گو نخواهد کرد.

در دنیا بیش از 200 کشور وجود دارد؛ چرا کشور ما تنها با 6 کشور آن در قالب گروه 1+5 در حال مذاکره و گفت و گو است؟ زیرا آن ها امروز در جایگاه قدرت قرار دارند و از ایجاد قدرت جدیدی چون ایران احساس نگرانی یا ابهام می کنند. از این رو، آن ها به منظور رفع ابهام خود یا این که احساس تهدید نکنند، برای کشور ما ایجاد محدودیت کرده اند و این ایجاد محدودیت ها، ما را از دسترسی به حقوقی که به راحتی می توانستیم در اختیار داشته باشیم، دور کرده است.

در چنین فضایی ما به گفت و گو اقدام می کنیم تا از حقوق، امتیازها و جایگاه خود دفاع کنیم و کشورهای 1+5 نیز در حال گفت و گو هستند تا به منافع خود دست یابند. اگر مذاکره به سمتی پیش برود که دو طرف با دستی پر از آن بیرون آیند به آن برد- برد می گویند.



***ایرنا: برخی مخالفان عقیده دارند که تناسب در دریافت امتیازها رعایت نشده است. عده یی می گویند ایران 25 امتیاز از دست داده و 10 امتیاز از طرف مقابل گرفته است و گروهی دیگر از مخالفان این تناسب را 28 به 8 قلمداد می کنند. آیا در بازی برد-برد هر دو طرف باید به یک میزان امتیاز کسب کنند؟

**حق شناس: شما فرض بگیرید دو نفر در حال گفت و گو هستند؛ فردی که دستان بزرگتری دارد طبیعی است نسبت به فردی که دستان کوچک تری دارد، امتیاز بیشتری دریافت می کند. این در حالی است که قاعده ی برد-برد رعایت شده و هر دو طرف نیز با دستی پر از گفت و گوها خارج شده اند. در گفت و گوهای هسته یی نیز هر طرف با توجه به انگیزه، جایگاه و اندوخته های خود قصد دارد امتیاز بیشتری را نصیب خود کند.

ایران در منطقه ی خاورمیانه با یک سری شاخص هایی مانند 75 میلیون جمعیت، وسعت سرزمینی زیاد، سابقه ی تاریخی، شکوفایی تمدنی و غیره به عنوان قدرت منطقه یی محسوب می شود و در طرف دیگر 6 قدرت بزرگ جهان قرار دارند که آن ها نیز موقعیت و جایگاه خاص خود را دارند.

بنابراین، دوستانی که اشاره می کنند ایران وارد بازی یی شده که برد-برد نیست، تنها چیزی که به آن ها می توان گفت این است که آن ها تلقی درستی از این بازی ندارند. آن ها ارزیابی صحیحی از اوضاع کنونی ندارند. به نظر من توافق هسته یی به طور کامل در قاعده ی بازی برد-برد دنبال می شود.



***ایرنا: به نظر شما مخالفان نسبت به این وضعیت بی اطلاع هستند یا این که اطلاع دارند و به خاطر برخی مسایل آن را نمی پذیرند؟

**حق شناس: وقتی من اشاره می کنم که مخالفان تلقی درستی از وضعیت ندارند خود به دو بخش تقسیم می شود. یا این که فرد مخالف ناآگاه است یا برعکس، ضمن آگاهی نسبت به وضعیت، خود را به غفلت (فراموشی) زده است. از این رو، مخالفت هایی که تاکنون صورت گرفته است هر دو تقسیم بندی را در بر می گیرد.



***ایرنا: در شرایطی که ما در آستانه ی گفت و گوها برای تدوین سند نهایی توافق میان ایران و گروه 1+5 هستیم، برخی در داخل با اقدام هایی از جمله برگزاری نشست «دلواپسیم» یا گزارش ها و مطالب انتقادی، نسبت به توافق ابراز نگرانی می کنند. تحلیل و ارزیابی شما از این موضع گیری ها چیست؟

**حق شناس: من در فضای کنونی نمی توانم نیت خوانی کنم. من دلواپسی آن ها را حق طبیعی این گروه می دانم. اما نکته اینجاست که تبلیغاتی که این گروه به راه انداخته اند به هیچ عنوان منطبق با واقعیت ها نیست.

من تعجب می کنم که چطور محل سفارت پیشین آمریکا در تهران برای برگزاری همایش به این گروه تعلق گرفت. این محل شناخته شده در اختیار یک نهاد قرار دارد و چطور در اختیار یک جناح خاص سیاسی که با نگاه افراطی مباحث را دنبال می کند، قرار گرفته است. از نظر من مسوولان آن نهاد باید پاسخگو باشند که چرا آن را در اختیار جریان افراطی قرار داده اند. اما جریان های سیاسی از جمله این جریان می تواند با گردهمایی (البته نه در نهادهای دولتی و حاکمیتی) به بیان نظرها و دیدگاه های خود بپردازد.

اما این پرسش برای خیلی ها پیش آمده است آیا در طول هشت سال گذشته نیز کسانی که مخالف گفت و گو و توافق بودند این امکان را داشتند تا علیه روند هسته یی حتی یک جمله در یک روزنامه بنویسند یا حرفی از طریق تریبون آزاد دانشگاهی بزنند؟ در آن مدت حتی بیان یک مطلبی که مخالف روند گفت و گوهای هسته یی بود با واکنش شدید رو به رو می شد؛ چه برسد به این که گروهی به برگزاری همایش اقدام کنند.



***ایرنا: آیا در طول مدتی که مدیر مسوول روزنامه ی «اعتماد ملی» بودید با چنین مشکلی رو به رو نشدید؟

**حق شناس: من در زمانی که مسوول روزنامه بودم، این موضوع به طور قطع تذکر داده می شد و یک خبر یا جمله حتی در صورت این که یک مقام برجسته ی کشور آن را خلاف مشی تیم مذاکره کننده گفته بود نمی توانستیم در این روزنامه درج کنیم.

من در این زمینه به یک نمونه اشاره می کنم. در اوایل دولت احمدی نژاد که گروه مذاکره کننده انتخاب شدند و تیم جدید جایگزین روحانی شده بود، «علی اکبر ولایتی» به عنوان مشاور عالی رهبر معظم انقلاب، در اظهارنظری تاکید کردند که گروه مذاکره کننده باید تقویت شود. این جمله ی ولایتی را بنده تیتر نخست روزنامه کردم. آقای ولایتی 16 سال وزیر امور خارجه، 16 سال سابقه ی مشاور رهبری، پیشنهاد شده برای نخست وزیری (در سال 60) است و از لحاظ طبقه بندی جناح های سیاسی نیز در گروه اصلاح طلب جا نمی گیرد. با وجود این، بعد از این که صحبت ولایتی به عنوان تیتر روزنامه چاپ و انتشار یافت از سوی شورای عالی امنیت ملی به ما تذکر داده شد که شما حق تضعیف گروه مذاکره کننده را ندارید. من در این ارتباط نامه یی نوشتم که این سخنان از من یا یک کارشناس عادی و حتی از شخص طراز اول اصلاح طلب نیز نیست؛ این سخن ولایتی است. جالب آن است که تنها ولایتی تاکید کرده بود که لازم است تیم گفت و گو کننده تقویت شود و در مورد مسایل جانبی نیز چیزی نگفته بود. اما امروز می بینیم که در یک مکانی که توسط نهادهایی خاص نگهداری می شود تعدادی افراد تجمع می کنند و بر توافقنامه ی هسته یی، نام توافقنامه ی ضعیف می گذارند.



***ایرنا: آن چنان که از نوشته های اعتراضی دلواپسان برداشت می شد این بود که برخی از این مخالفان، توافق هسته یی را سبب از بین رفتن استقلال ایران می دانند. آیا چنین برداشتی صحیح است؟

**حق شناس: زمانی که ولایتی نقد می کرد و می گفت که تیم مذاکره کننده باید قوی باشد، چه انگیزه یی داشت؟ مگر انگیزه اش این بود که این گروه خیانت می کند و استقلال کشور را به خطر می اندازد؟! آیا دلسوزی ولایتی نسبت به فرد غیرسرشناسی که در همایش دلواپسان شرکت کرده، کم تر است؟ آن زمان حتی ولایتی اجازه نداشت به نقد اوضاع بپردازد.

بنده به این سیاست دوگانه اعتراض می کنم. من به عنوان فردی اصلاح طلب، از برگزاری همایش ها و اظهارنظرهای انتقادی استقبال می کنم؛ اما مخالف برگزاری چنین همایش هایی در این مکان هستم. به عنوان مثال، جبهه ی پایداری می تواند در موسسه ی امام خمینی (ره) قم که وابسته به آیت الله «محمدتقی مصباح یزدی» است به چنین فعالیت هایی اقدام کند که هیچ اشکالی ندارد.

از طرف دیگر، چند روز پیش مشاهده کردیم که در دانشگاه آیت الله «بروجردی» در لرستان همایشی با عنوان «تبیین شخصیت علمی امام خمینی (ره)» برگزار شد که «قربانعلی دری نجف آبادی»، «سید هاشم رسولی محلاتی» و «سید حسن خمینی» سخنرانان آن بودند که ترکیب آن ها نیز متعادل بود به طوری که هم از جریان میانه و هم از راست برگزیده شده بودند و حسن خمینی نیز به عنوان نوه ی امام به عنوان سخنران انتخاب شده بود. می بینیم که فرد اصلاح طلبی نیز در میان این سخنرانان وجود نداشت. جریان افراطی فشار آورد که حسن خمینی باید از فهرست سخنرانان حذف شود که در نهایت همایش لغو شد.



***ایرنا: به نظر شما دولت باید چه رویکرد و موضعی در قبال این جریان افراط گرا اتخاذ کند؟

**حق شناس: بهتر است رویکرد دولت مبتنی بر توضیح باشد. اما لازم است فضایی را برای موافقان خود نیز فراهم کند تا بتوانند اقدام های حمایتی خود را نسبت به سیاست های دولت ابراز کنند. باید دولت فضایی را فراهم کند تا حسن خمینی بتواند در مورد اندیشه های پدر بزرگ خود صحبت کند. اگر او اجازه ی صحبت و سخنرانی در مورد پدر بزرگ خود نداشته باشد پس چه کسی باید در این باره اجازه ی سخنرانی داشته باشد؟! این برخوردهای افراط گرایی بسیار نگران کننده است.



***ایرنا: مدتی است که بازار حاشیه سازی داخلی داغ شده و جالب آنجاست که بیشتر فرافکنی ها و داستان سازی ها از جمله همایش دلواپسان و ساخت مستند «من روحانی هستم» و غیره به توافق هسته یی بر می گردد. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟

**حق شناس: من اعتقاد دارم عده یی علاقه مند هستند که فضای عادی بر کشور حاکم نشود. اما دولت باید با ایجاد شرایط با عادی سازی و باثبات، اقتصاد را به بستر رقابتی خود برگرداند؛ مسایل اقتصادی را به طور قانونمند مورد نظارت قرار دهد و غیره.

چندی پیش آماری با این مضمون منتشر شده بود که 575 نفر در لیستی وجود دارند که 82 هزار میلیارد تومان معوقه های بانکی داشته اند. بدین منظور که تعداد افراد نامبرده وام های دریافتی خود را در زمان سررسید خود بازپرداخت نکرده اند؛ غیر از وام هایی که هنوز سررسید آن به پایان نرسیده است. شما در نظر بگیرید این وام ها با دلار 800 تومان به این افراد داده شده است در حالی که امروز بیش از 3 هزار و 200 تومان شده است. یعنی بیش از 300 هزار میلیارد تومان (به رقم امروز) پول مردم در اختیار 575 نفر قرار گرفته است. فکر می کنید این تعداد چه افرادی هستند و به کجا تعلق دارند؟

به اطمینان اگر شرایط عادی شود این منافع قطع خواهد شد. بنابراین این افراد به هیچ عنوان نخواهند گذاشت شرایط عادی بر کشور حکفرما شود تا دولت بر بانک ها و موسسات مالی اعمال نظارت کند. به طور قطع این افراد به دنبال منافع ملی خود هستند؛ حال چون خود نمی توانند برای رسیدن به منافع داد و فریاد به راه بیندازند، حرف خود را از دهان برخی افراد دیگر بیان می کنند. آن ها بلندگو دارند و یک عده خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا ناآگاهانه به بلندگوی مجموعه یی درآمده اند که به دنبال منافع خود هستند. حال ممکن است این منافع اقتصادی باشد یا سیاسی و غیره.

گروهی اسم این اعتراض خود را دلواپسیم گذاشته اند؛ شما درست است که دلواپس هستید، اما آیا تاکنون دلواپس این نبودید که ثروت مردم یکباره به یک چهارم کاهش یافت؟! دلواپس این نبودید که رشد ملی کشور به حدود منفی شش رسید؟! دلواپس میلیون ها بیکار در کشور نبودید و این که نخبگان مملکت امروز به دنبال سرمایه داری می گردند؟! آیا این موضوع ها باعث دلواپسی شما نشد؟! این همه فساد، حدود یک میلیون نفر معتاد، از بین رفتن کانون خانواده جای دلواپسی ندارد؟!



***ایرنا: چندی پیش نیز «علاء الدین بروجردی» و «مهرداد لاهوتی» از نمایندگان اصولگرای مجلس گفتند که تمام مراحل گفت و گوها با مشورت رهبری است و هر زمان ایشان تشخیص دهند روند گفت و گوها شکل دیگری پیدا کند، این دولت مطیع است. از طرف دیگر، آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب بارها به طور شفاف خواستار حمایت از تیم گفت و گو کننده ی هسته یی شده و به تصریح مخالفت خود را با سازشکار خطاب کردن تیم گفت و گوکننده اعلام کرده اند. نظر شما در این ارتباط چیست؟ آیا روند گفت و گوها با نظارت رهبری صورت نمی گیرد؟ اگر رهبری در جریان است پس این همه واکنش خارج از استاندارد آن هم از سوی کسانی که خود را مطیع رهبری می دانند، برای چیست؟

**حق شناس: منافع این گروه به آن ها اجازه نمی دهد که کلیت ماجرا را به درستی ببینند و تحلیل کنند. در این که افراد مورد نظر از اوضاع اطلاع دارند من شکی ندارم؛ زیرا این ها افراد بی اطلاعی نیستند. کلید گفتمانی را که در دولت جدید وجود دارد رهبری قبل از سفر روحانی به نیویورک زد و آن چیزی نبود جز اتخاذ راهبرد «نرمش قهرمانانه»؛ این خود کلید یک گفتمان جدیدی است که حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دوره ی رییس جمهوری روحانی است. وقتی این گروه شروع به اعتراض علیه تیم گفت و گوکننده ی هسته یی کردند وی به صراحت اعلام کرد که این افراد انقلابی اند. نکته ی دیگر این که، درست است گفت و گوهای هسته یی به ظریف به عنوان گفت و گوکننده ی ارشد واگذار شده است، اما این پرونده ی شورای امنیت است که مستلزم پیمودن مسیر مشخص خود خواهد بود که البته لاریجانی نیز این موضوع را در گفت و گوی نوروزی اعلام کرد.

بنابراین، گفت و گوهایی که برای حل موضوع هسته یی در حال پیگیری است، گفت و گوی دولت نیست؛ بلکه گفت و گوی حاکمیت است. به عبارت دیگر این موضوع بیش از ظرفیت دولت است. اگر گروهی که برای گفت و گو عازم وین می شود از طرف تمامیت و حاکمیت جمهوری اسلامی اجازه نداشته باشد، طرف غربی حاضر به گفت و گو با ما نخواهد بود.

احمدی نژاد خیلی تلاش کرد تا از موضع دولت وارد گفت و گو شود، اما طرف غربی حاضر به انجام این کار نشد. حتی پیام تبریکی که احمدی نژاد برای اوباما به خاطر برنده شدن در انتخابات آمریکا فرستاد، بی جواب باقی ماند؛ زیرا احساس کردند که پیام تبریک احمدی نژاد بیان کننده ی ظرفیت کل حاکمیت نیست. اما امروز آن ها متوجه این موضوع هستند که تیم گفت و گوکننده ی کشور ما نه در قالب صرف یک دولت یا وزیر امور خارجه ی روحانی، بلکه در قالب حاکمیت به این گفت و گوها اقدام کرده است.



***ایرنا: پس نظر شما بر این است که مخالفان به این امر که گفت و گوهای هسته یی با نظارت رهبری و از طرف حاکمیت صورت می گیرد، آگاهی دارند؟

**حق شناس: بله. وزیر امور خارجه به طور قطع از جمله چند وزیری است که باید راجع به مسایل با رهبری مشورت کند و اقدام های وی مورد تایید قرار گیرد. چطور طرف مقابل که با کشور ما در حال گفت و گو است به این نکته پی برده، اما دوستان مخالف ما در داخل متوجه آن نشده اند؟! به طور قطع مخالفان از این موضوع باخبرند.

کار گفت و گو نیز این نیست که این امر مهم بدون پشتوانه های سیاسی، حقوقی و عقلانی دنبال شود. سابقه ی تیم گفت و گوکننده ی روحانی نیز نشان داده است که اگر گفت و گوها برخلاف منافع ملی بخواهد به پیش برود، با شناختی که بنده از آن ها دارم امکان ندارد که تیم ما به این گفت وگوها ادامه دهد، حتی در صورتی که یک قدم تا رسیدن به توافق نهایی فاصله داشته باشد.

اعضای تیم کشورمان هرگز منافع ملی را قربانی گفت و گو نخواهند کرد؛ زیرا گفت و گو زمانی از ارزش برخوردار است که در چارچوب منافع ملی باشد. اما لازم است بدانیم چه تعریفی از منافع ملی ارایه می شود. اینجاست که من باید دوباره به مثال وزنه بردار برگردم و مذاکره کننده باید قدرت، جایگاه و خطوط قرمز خود و طرف مقابل را بشناسد.



***ایرنا: مدتی است که شکاف بین اصول گراهای اعتدال گرا با افراط گرایان به وضوح قابل تفکیک است. گویی که حامیان عقلانیت در جبهه ی اصول گرایی به جریان میانه رو و اصلاح طلبان نزدیک تر شده اند؛ به طوری که شاهد واکنش ها و انتقادهای تند اصول گراهای اعتدالی از جمله «علی لاریجانی» رییس مجلس نسبت به انتشار به اصطلاح مستند «من روحانی هستم» به این گروه معدود بوده ایم؛ ضمن این که وی در جلسات ادواری نمایندگان نیز از تندروی های صورت گرفته انتقاد کرد و خواستار وحدت ملی شد. دلیل این شکاف را چه می دانید؟

**حق شناس: من اشاره کردم وقتی تیم گفت و گوکننده در حال مذاکره است، تنها نماینده ی دولت نیست، بلکه نماینده ی کل حاکمیت است. از این رو، بخشی از حاکمیت نیز قوه ی مقننه است. لاریجانی خود می داند که خواسته ی اکثریت مجلس چیست. بنابراین، منطق حاکم بر مجلس همان صحبت هایی است که وی مطرح می کند.

بنابراین، گروهی که دست به انتقادهای تند می زنند، صدای آن ها بیش از وزن طبیعی شان است. به نظر من این صدایی است که از بوق و بلندگو پخش می شود؛ پس صدای بلند بوق نسبتی با تعداد و وزن این افراد ندارد.



***ایرنا: ارزیابی شما نسبت به آینده ی گفت و گوهای هسته یی چیست؟

**حق شناس: من به آینده ی گفت و گوها خوشبین هستم. چون فرایند در چارچوب منطقی خود و بر اساس بازی برد-برد طراحی شده است. بنابراین، شما باید جایگاهی را برای طرف مقابل در نظر بگیرید تا این انتظار شما هم برآورده شود که طرف مقابل به جایگاه و خواسته ی شما احترام بگذارد. از این رو، طرف مقابل زمانی به منافع و خواسته های ما اهمیت خواهد داد که ما نیز درک درستی از طرف مقابل داشته باشیم.