صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۸ آبان ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۵۹۴۴۲
تاریخ انتشار: ۵۱ : ۱۴ - ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۳
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 
 مشاور کاخ سفید در امور ایران و خلیج فارس در شورای امنیت ملی دولت کارتر در یادداشتی به ابعاد مختلف مذاکرات بین ‌ایران و گروه ۱+۵ و پیامدهای آن برای دولت آمریکا پرداخت.

به گزارش تسنیم؛ گری سیک،‌ مشاور کاخ سفید در امور ایران و خلیج فارس در شورای امنیت ملی دولت کارتر طی یادداشتی در ایران پریمیر به بررسی مذاکرات ایران و گروه 1+5 پرداخت. وی می‌نویسد:

دولتی که با یک دولت دیگر در حال مذاکره است لاجرم باید مذاکره دومی را با رأی دهندگان داخلی که منافع‌شان تحت تأثیر نتیجه [مذاکرات] خواهد بود، انجام دهد. تصویر کلاسیک این است که مذاکره کننده با طرف مقابل خارجی خود پشت یک میز رویارو می‌شود و سپس بر‌می‌گردد تا با طرف‌های خود در داخل پشت میز دوم مذاکره کند.

آمریکا در مذاکرات کنونی با ایران درباره برنامه هسته‌ای این کشور با مسأله‌ای مهیب‌تر رویارو است. آمریکا در آن واحد دستکم در چهار مذاکره مجزا درگیر است:

1) مذاکرات مستقیم با ایران

2) مشورت با شرکای مذاکره‌ای در گروه به اصطلاح 1+5 که باید یک موضع مذاکره‌ای واحد اتخاذ کنند

3) کنگره آمریکا

4) متحدینی به مانند اسرائیل و عربستان سعودی، که منافع‌شان تحت تأثیر نتیجه خواهد بود.
موفقیت در یکی از ابعاد این شطرنج به معنای تضمین موفقیت در سایر حوزه‌ها نخواهد بود اگرچه در پایان یک نتیجه نهایی موفقیت‌آمیز مستلزم حداقلی از موفقیت در تمام این چهار بعد خواهد بود. نکته جالب اینجاست که دستیابی به توافق با ایران آسانترین بخش از بازی دیپلماتیک خواهد بود. چالش‌برانگیزترین بخش احتمالا در فضای سیاسی داخلی، بالاخص در آمریکا، وجود خواهد داشت. تندروهای ایران نیز احتمالا امتیازدهی‌های احتمالی را به چالش خواهند کشید.
 
مذاکره با ایران
از هر نظر که بنگریم، ارتباط مستقیم بین مذاکره‌کنندگان آمریکایی و همتایان ایرانی آنها فراتر از انتظارات بوده است. از 35 سال پیش یعنی از زمان پیروزی انقلاب و بحران گروگانگیری متعاقب، ارتباط رسمی آمریکا با مقامات ایران نادر، انفرادی و تقریبا پنهانی بوده است. به دیپلمات‌های آمریکایی اغلب دستور داده می‌شد که حتی از تماس گاه و بیگاه با شخصیت‌های برجسته‌ ایرانی در برنامه‌های دیپلماتیک عادی نیز برحذر باشند. ایران و آمریکا گاها به صورت علنی با یکدیگر همکاری می‌کردند به مانند کنفرانس بن در دسامبر 2001، زمانی که حامد کرزی به عنوان رئیس‌جمهور دولت جدید افغانستان برگزیده شد. اما این رابطه هرگز قادر نبوده که از خصومت‌های سیاسی بلندمدت عبور کند.

این امر اکنون تغییر کرده است. یکی از مقامات ارشد آمریکایی که اغلب به رسانه‌ها درباره پیشرفت مذاکرات هسته‌ای گزارش می‌دهد گفت که آمریکا و ایران دیگر نیازی به مذاکرات پنهانی ندارند. وی گفت: "زمانی که قصد داریم مسائل را حل کنیم، به ایرانی‌ها ایمیل می‌زنیم." این نوع ارتباط منظم نشان می‌دهد که احتمال بازگشت به تنش‌های گذشته، چه این مذاکرات موفقیت‌آمیز باشد و چه نباشد، کم است.
 
هماهنگی با متحدین
پیشرفت مذاکرات تاکنون از طریق هماهنگی و نظم میان شش قدرت بزرگ که همگی در یک سوی مذاکرات هسته‌ای با ایران قرار دارند حاصل شده است. همبستگی بین این قدرت‌ها ظاهرا حقیقی است. گفتگوها همچنین به دلیل وجود اختلافات در خط‌مشی‌ها - بالاخص بین واشنگتن و مسکو - بر سر سوریه، کریمه و شرق آسیا که می‌توانستند در مذاکرات ایران خلل ایجاد کنند، مسموم نشده‌اند.

مقام ارشد دولت آمریکا پس از پایان مذاکرات در وین در 19 مارس، زمانی که اخبار بحران کریمه رسانه‌ها را در برگرفته بود، گفت: "گروه 1+5 ... کاملا متحد است. شاید برخی ایده‌های متفاوت داشته باشیم، شاید مواضع ملی داشته باشیم که دقیقا عین هم نیستند, اما زمانی که در یک اتاق هستیم, کاملا متحد هستیم ... همه کاملا متحد، جدی و متمرکز هستند. هیچ نوع اقدام هیجانی وجود ندارد. هیچ کس مذاکرات را [به نشانه اعتراض] ترک نمی‌کند. هیچ داد و فریادی وجود ندارد. [مذاکرات] بسیار حرفه‌ای است."

طرفین همچنین از موضوع اصلی به سایر موضوعات مهم اما مماس به مانند  حقوق بشر، پیوندها با گروه‌هایی به مانند حزب‌الله، و حمایت تهران از دولت سوریه، پرت نشده‌اند. دولت‌ها بزرگ ظاهرا به این نتیجه رسیده‌اند که این مباحث را تا زمانی که مسأله هسته‌ای به نحوی از انحاء حل شود، عقب اندازند.
 
کنگره آمریکا
بسیاری از سناتورها، هم جمهوری‌خواهان و هم دموکرات‌ها، بدبینی شدیدی نسبت به این مذاکرات دارند. حتی قبل از اینکه مذاکرات آغاز شود، 59 سناتور از هر دو حزب از دور جدید تحریم‌ها، شامل تعهد به حمایت از اسرائیل در صورت حمله به ایران، حمایت کردند. این اقدام نشانه‌ای آشکار از مخالفت‌های آتی بود. دولت اوباما به شدت با این طرح مخالفت کرد. طرح مذکور از حمایت کافی دموکرات‌ها برای کسب رأی لازم برخوردار نشد.

دولت مراقب بوده تا به اعضای کنگره در زمان انجام مذاکرات گزاش دهد و قوه مجریه نیز تحریم‌های کنونی را با ظرافت هرچه تمام اعمال کرده است. با این حال زمانی که مفاد توافقنامه مشخص شدند کنگره ممکن است دست به دخالت بزند. در گذشته، قانونگذاران خواهان برچیده شدن تمام برنامه ایران - شامل تمام سانتریفیوژها و سایت‌های غنی‌سازی - شده‌اند. مخالفین چهار "نه" را مطرح کرده‌اند: نه به غنی‌سازی، نه به سانتریفیوژها، نه به ذخیره اورانیوم غنی‌شده و نه به رآکتور آب سنگین.

دولت به این مسأله اشاره کرده است که این خواسته‌ها فراتر از معاهده منع اشاعه هسته‌ای هستند. هر نوع توافقی با ایران به عنوان یک توافقنامه اجرایی نیازی به دو سوم آراء سنا نخواهد داشت. با این وجود، همکاری با کنگره برای رفع لایه‌های بسیار تحریم‌هایی که طی 35 سال علیه ایران اعمال شده‌اند، ضروری است. بسیار از تحلیلگران بر این باور هستند که این مذاکرات هسته‌ای حتی از مذاکرات با ایران سخت‌تر خواهد بود.
 
متحدین منطقه‌ای
نگرانی‌های دولت‌های منطقه‌ای - بالاخص اسرائیل و عربستان سعودی - چهارمین بعد مذاکرات پیچیده را تشکیل می‌دهند که یک مقام ارشد آمریکایی آن به صورت یک معمای پیچیده توصیف کرده است. نتانیاهو بارها از چشم‌انداز توافق هسته‌ای، بالاخص اگر تهران اجازه داشته باشد توانمندی غنی‌سازی اورانیوم را حفظ کند، انتقاد کرده است. وی در 27 آوریل در گفتگو با شبکه خبری سی‌ان‌ان این توافقنامه را به عنوان یک "توافقنامه وحشتناک" رد کرد زیرا ایران طبق آن توانمندی آستانه هسته‌ای خود را حفظ می‌کند. وی به مخاطب آمریکایی خود گفت: "نگذارید این اتفاق بیفتد." این دیدگاه می‌تواند مخالفت‌های کنگره را تحت تأثیر قرار دهد.