صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۱ مهر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۵۸۹۱۲
تاریخ انتشار: ۲۶ : ۱۸ - ۰۸ ارديبهشت ۱۳۹۳
*این گروه تندرو خیلی تشکیلاتی شدند و اصلا خودشان را اصل نظام می‌دانند. این‌ها یک محفلی شدند که سازمانی دارند. گروهی که در مجلس هستند با گروهی از بدنه اطلاعاتی و نهادهای امنیتی با هم برنامه ریزی دارند و کار‌هایشان اتفاقی نیست. آقای روحانی باید یک مقدار جسارت بیشتری داشته باشد. در یک جاهایی باید مقاومت کند. یک جاهایی باید روی حرفش ایستادگی کند. اینکه در همه جا بخواهد عقب نشینی کند به نتیجه نمی‌رسد و کسانی که به او امید بسته اند، ناامید می‌شوند. این فضا باید شکسته شود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
علی مطهری می گوید: من فکر می‌کنم که حتی اگر پروژه‌های آقای روحانی شکست بخورد، باز هم مردم طرف آقای احمدی‌نژاد نمی‌روند.
به گزارش خبرآنلاین، علی مطهری در گفت وگو با هفته نامه تماشاگران افزود: به یک سمت دیگر می‌روند، چون یکبار تجربه کردند و همین کافی است. البته الان برای پیش بینی خیلی زود است.

وی همچنین درباره برخی اظهار نظر های صریح اش،با بیان اینکه خیلی از حرف‌هایی که من می‌زنم را اگر دیگری می‌گفت یا در حصر خانگی بود یا آن دنیا،خاطر نشان کرد: تقصیر من نیست که دیگران وارد نمی‌شوند. ولی برای من هم مشکل زیاد ایجاد می‌کنند. حملاتی در سایت‌ها به من می‌شد. دوباره علیه من اعلام جرم شده است. اخراج از فهرست اصولگرایان که آقای حدادعادل پایش ایستادند یا حتی رد صلاحیت.

اهم اظهارات وی در این گفت وگو به شرح زیر است:

*سال های اول انقلاب و زمان جنگ با امروز قابل قیاس نبود. جنگ خود به خود جلوی خیلی از انحرافات فرهنگی را می‌گیرد. اینکه در هر روز ۱۰. ۱۵ نفر شهید می‌شدند، وجود این شهدا فضای کشور را تصفیه می‌کردند. نیازی به تلاش و کار فرهنگی نبود.

* فضای دوران دفاع مقدس خوبی بود اما موقت بود. همیشه که نمی‌توانیم در فضای جنگ باشیم، باید خود را جوری تربیت کنیم که آن ارزش‌ها در همه حالت‌ها رعایت شود. این طور نباشد که تحت تاثیر احساسات عمل کنیم؛ مثلا در یک روز شهدا تشییع می‌شوند، رویمان نشود خلاف کنیم و بعد از فردایش دوباره کار‌هایمان شروع شوند یا در عاشورا مردم خلاف نمی‌کنند، چون حضرت ابوالفضل گردنشان را از چهارجا می‌شکند. باید ثابت باشیم، شب عاشورا و غیرعاشورا فرقی ندارد، نمی‌شود شب عروسی مان یک طور خاص باشد و شب عاشورا یک جور دیگر. شرایط با هم متفاوت است، اما نباید هیچ وقت مرتکب گناه شویم.

*لزوما اگر کسی اعتقاد به فضای باز سیاسی دارد، باید به فضای باز فرهنگی هم معتقد باشد؟ درحالی که اینطور نیست. ممکن است کسی در مسائل آزادی بیان قائل به فضای باز باشد، اما در آزادی‌های اجتماعی نه...
*ما می‌گوییم فکر انسان‌ها باید آزاد باشد و هر کس بتواند حرف خود را بزند. ما هیچ مقام غیر قابل انتقادی نداریم. این‌ها به جای خود، از طرفی هم می‌گوییم آزادی‌های اجتماعی حد و چارچوبی دارد؛ مثل غربی‌ها فکر نمی‌کنیم که مرز آزادی، آزادی دیگران است؛ یعنی تا آن جا که مزاحم دیگران نباشیم، آزادیم. من این مثال را خیلی جا‌ها گفته ام، الان برای شما هم می‌گویم؛ مثلا فردی در خانه‌اش دوست دارد مشروب بخورد، مزاحم هیچ کس هم نیست. آیا او اجازه دارد؟ البته این را بگویم که قبول ندارم حکومت وارد خانه‌اش بشود و تفتیش کند، این اجازه را ندارد که داخل خانه افراد تجسس کند، ولی از نظر خود فرد و اصول دینی، اسلام اجازه نمی‌دهد، چون می‌گوید عقل انسان آن قدر شریف است که نباید حتی ۳۰ثانیه زائل شود. مصلحت فرد و جامعه این اجازه را به او نمی‌دهد که چنین کاری را انجام بدهد. پس یک فرقی بین ما و غربی‌ها هست دیگر. ما اگر می‌گوییم دولت باید یک نظارتی بر امور فرهنگی داشته باشد، این بر اساس یک اصل اسلامی است. امر به معروف و نهی از منکر مراتبی دارد؛ مرتبه دست، مرتبه زبان... مرتبه دست دو بخش است؛ زمانی که شما می‌توانید به راحتی جلوی فرد را بگیرید و یک زمانی هم باید جلوی طرف را با زور گرفت. اینجا دیگر کار مردم نیست و دولت باید وارد عمل شود. اینکه بگوییم دولت باید‌‌ رها کند و هرچه شد، شد؛ کاملا غلط است.

*احمدی نژاد به حرف‌هایی که می زد، اعتقاد داشت. البته ایشان تغییر کرد. آقای احمدی‌نژاد از ابتدا باز بود، اما به این شکل نبود؛ یعنی شاید هم بود، ولی بروز نمی‌داد، اما کم کم در دوره دوم که رای آورد، یک مقدار بروز داد؛ البته متاثر از آقای مشایی هم بود. آقای مشایی هم در این مسائل باز بود.

*این روش را که قبول نداریم که به مردم دروغ بگوییم و از وسیله نامقدس برای کار مقدس استفاده کنیم، درست نیست؛ مثلا شما می‌خواهید مسجد بسازید، دروغ بگویید تا پول جمع کنید، این کار غلط است. حرف ما در حوزه فرهنگی این نیست که سختگیری شود؛ مثلا در همین حوزه حجاب و پوشش اسلامی از اول حرفمان همین بوده که با آن موارد نابهنجار که زمینهٔ بی‌حجابی است، برخورد شود.

*سختگیری یعنی اینکه با هر کس که اندک نقصی در حجابش است، برخورد کنیم. گاهی باید حمل به صحت کنیم؛ مثلا یک خانمی دارد می‌رود و یک مقدار از مو‌هایش پیداست، می‌گوییم توجه ندارد، ولی این مدل‌هایی که از شبکه‌های ماهواره‌ای مد می‌شود، مثل همین ساپورت‌ها. این نوع پوشش درست نیست؛ مثلا یک وقتی است یکی لباسش پوشیده است، عیبی ندارد. اگر مانتوی بلند و پوشیده باشد می‌گویی جای جوراب استفاده شده، اما همین طور تا بالا باز می‌پوشند و این بعدا حتما می‌شود مینی-ژوپ دیگر. این ساپورت‌ها نازک می‌شوند... و این را نباید توقع داشته باشیم که دولت سکوت کند و بگوید انشاالله که گربه است. این موارد را من می‌گویم اگر‌‌ رها کنیم از دستمان درمی‌رود.

* ظاهر جامعه باید محفوظ باشد. هرچند که در داخل خانه‌اش کسی بی‌حجاب است. این به ما ربطی ندارد یا می‌رود خارج از کشور، بی‌حجاب است، ما به آن مسائل ورودی نداریم. ولی ما باید ظاهر جامعه اسلامی مان را حفظ کنیم. من درباره حفظ این ارزش‌ها حساسیت دارم.

*ببینید اگر برخورد بجا باشد؛ مثل همین برخورد با ساپورت¬پوش‌ها، اکثر مردم موافقت می‌کنند و می‌گویند باید جلویش گرفته شود. ولی گاهی می‌بینیم، دارند با یک خانمی برخورد می‌کنند که اصلا هیچ مشکلی در پوشش ندارد. این سلیقه‌ای عمل کردن یا بد عمل کردن هاست که مشکل ایجاد می‌کند. ما باید ببینیم چطور عمل کنیم که بهتر باشد.

*من در جشنواره فیلم فجر هفت فیلم را دیدم. به نظرم در مجموع فیلم‌ها خوب بودند. سوژه‌ها خوب و آموزنده بودند، ولی خب گاهی به سوژه‌هایی برمی خوریم که انگار طرف مشکل روحی دارد؛ مثلا هی روی مسأله خیانت زن به شوهر تاکید دارد، چون شوهرش رفته با خانم دیگری رابطه برقرار کرده، زن هم مجاز به برقراری رابطه دیگر با مردی به جز شوهرش است، این معنی ندارد.

*این مسائل جاذبه‌های جنسی، سکس و خشونت برای همه جاذبه دارد. شما فکر می کنید این چیز‌ها برای مراجع یا روحانیون جاذبه ندارد؟ شما فکر می¬کنید قشر مذهبی مصون از هر گناهی هستند؟ یک آدم مذهبی هم بدش نمی‌آید با زدن یک دکمه، فضای جدیدی برایش باز شود. حتی داریم افرادی از خانواده‌های مذهبی که با همین ماهواره‌ها معتاد شده¬اند. خانواده‌‌هایشان شکایت می‌کنند که از دست رفته-اند. تیپ‌های مذهبی جبهه رفته هم هستند که متاسفانه گرفتار این زرق و برق شبکه‌های ماهواره‌ای شده¬اند. یک بار یا دو بار می‌بینند بعد نمی‌توانند ترکش کنند. آن‌ها مثل ما معذورات اخلاقی را در نظر نمی‌گیرند از مسائل اروتیک استفاده می‌کنند و همه جور ابزاری برای جذب مخاطب استفاده می‌کنند.

*خیلی از حرف‌هایی که من می‌زنم را اگر دیگری می‌گفت یا در حصر خانگی بود یا اون دنیا.
*تقصیر من نیست که دیگران وارد نمی‌شوند. ولی برای من هم مشکل زیاد ایجاد می‌کنند. حملاتی در سایت‌ها به من می‌شد. دوباره علیه من اعلام جرم شده است. اخراج از فهرست اصولگرایان که آقای حداد عادل پایش ایستادند یا حتی رد صلاحیت.
 
*من را حتی هیأت اجرایی استان تهران رد صلاحیت کرده بود، برای حرف هایی که زده بودم که مجلس شاخه‌ای از بیت رهبری شده، گفتند که ضد ولایت فقیه حرف می‌زنم. بعد مقام معظم رهبری که مسأله را شنیده بودند، معترض شده بودند و گفته بودند علی مطهری آدم حری است. آدم آزاده‌ای هست و نظرش را بی‌پروا اعلام می‌کند. مثل پدرش می‌ماند. چیزی شبیه به این.
*طرف حرف بزند با او برخورد می‌شود. بار‌ها اتفاق افتاده نماینده‌ای چیزی گفته و بلافاصله از اطلاعات تماس می‌گیرند که چرا فلان حرف را گفتی؟ مخصوصا در چند سال گذشته اگر نماینده‌ای چیزی می گفت یا امضا می‌کرد، یک عده جمع می‌شدند جلوی دفترش یا سر راهش با شعار بی‌بصیرت، اذیتش می‌کردند. حتی با رئیس مجلس هم در قم برخورد کردند. یک گروه خاصی هستند که می‌خواهند بگویند فقط حرف حرف ماست. این درست نیست. به آرمان‌های نظام ضربه وارد می‌کند.

*این گروه تندرو خیلی تشکیلاتی شدند و اصلا خودشان را اصل نظام می‌دانند. این‌ها یک محفلی شدند که سازمانی دارند. گروهی که در مجلس هستند با گروهی از بدنه اطلاعاتی و نهادهای امنیتی با هم برنامه ریزی دارند و کار‌هایشان اتفاقی نیست.

*آقای روحانی باید یک مقدار جسارت بیشتری داشته باشد. در یک جاهایی باید مقاومت کند. یک جاهایی باید روی حرفش ایستادگی کند. اینکه در همه جا بخواهد عقب نشینی کند به نتیجه نمی‌رسد و کسانی که به او امید بسته اند، ناامید می‌شوند. این فضا باید شکسته شود. البته هنوز در ابتدای راه هستیم و الان نسبت به یک سال قبل فضا خیلی بهتر شده است. نیاز به تلاش دارد. البته درست است که این تندرو‌ها گا‌هی در خود حکومت هم هستند، اما در دل حکومت هم، ما افراد روشن زیاد داریم یا در جامعه همین طور.

*برای چند ماه اول عیبی ندارد که محتاط باشد، ولی ادامه این کار خوب نیست. من معتقدم که همه این‌ها باید به موازات هم انجام شود، خیلی معنی ندارد؛ اینکه ما اول برویم جلو تا اقتصاد به نتیجه برسد، بعد برویم در مرحله بعد به فکر توسعه سیاسی باشیم. اولا که امکان دارد این برنامه سیاسی دولت هیچ وقت به نتیجه نرسد. مذاکرات به بن بست برسند و هیچ وقت وارد آن مرحله نشود. وقتی کاری اصولی است، حق است، باید ایستادگی کنیم و آن را انجام دهیم.

* اتفاقا من از اولین منتقدان ایشان{هاشمی رفسنجانی} بودم، منتها در این دوره دیدم به ایشان ظلم می‌شود. حتی تصمیم داشتند که ایشان را حذف کنند از تاریخ انقلاب. یک عده‌ای بودنند که می‌گفتند همان طور که آقای منتظری به دلیل مواضعش از انقلاب خارج شد و به حصر رفت، ایشان هم باید حذف شود. بعد هم در انتخابات ۸۸ آقای هاشمی مظلوم واقع شد. آقای احمدی‌نژاد هر حرفی خواست درباره ایشان زد. حرف‌ها را زد ایشان و خانواده‌شان را متهم به دزدی کرد. بعدا هم که آقای هاشمی درخواست وقت برای پاسخ به اتهامات کردند، چنین اجازه‌ای را به او ندادند. اینجا ما نمی‌توانیم سکوت کنیم، آقای هاشمی آدم دلسوز و با تجربه‌ای است که می‌دید آقای احمدی نژاد باتصمیماتش دارد به کشور ضربه می‌زند. در آن شرایط باید از آقای هاشمی حمایت می‌شد.

*من به آقای خاتمی هم نقد‌های زیادی در مسائل فرهنگی و اجتماعی داشتم، اما در مسائلی مثل آزادی بیان بار‌ها هم از ایشان تقدیر کردم. البته وقتی از این چیزهای مثبتش مقاله‌ای برای کیهان می‌نوشتم، چاپ نمی‌کردند یا وقتی ایشان در مسأله قتل‌های زنجیره‌ای ورود کرد و این رویه را افشا کرد، از ایشان تقدیر کردیم.
*من فکر می‌کنم که حتی اگر پروژه‌های آقای روحانی شکست بخورد، باز هم مردم طرف آقای احمدی‌نژاد نمی‌روند. به یک سمت دیگر می‌روند، چون یکبار تجربه کردند و همین کافی است. البته الان خیلی زود است برای پیش بینی...

* آقای ضرغانی یک مقداری با من خودمانی است و به شوخی آن حرف‌ها را زد. اصل داستان این بود که مسابقات ایران و ایتالیا که پخش می¬شد، زنان ایرانی نیمه عریان را راحت نشان می‌دادند. من گفتم شما وقتی زنان نیمه عریان ایرانی را نشان می‌دهید، این موضوع اثر می‌گذارد در مسائل حجاب در جامعه. من کاری به زنان خارجی ندارم، چون فرهنگشان با ما فرق دارد. من این را گفتم و اصلا قرار نبود رسانه‌ای شود. آقای خبرنگاری با ما کار دیگری داشت که بحث کشیده شد به تلویزیون و مسابقه والیبال دیشب و پریشب که من موضوع را مطرح کردم و اجازه نشر را در صورتی دادم که قبلش با خودم هماهنگ شود، ولی رفت و خبرش را هم بد منتشر کرد.