صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۵۸۶۲۶
تاریخ انتشار: ۴۰ : ۱۲ - ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۳
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
طی هفته های اخیر بازار ارز و در کنار آن بازار طلای کشور دچار نوسانات افزایش ی شده است که مجددا نگرانی ها در خصوص افزایش نرخ ارز تا بیش از 3500 تومان و تکرار تجربه سال 91 را افزایش داده است.

به گزارش «تابناک» روند افزایشی نرخ ارز البته از حدود بیش از دو هفته پیش شورع شد که شروع آن همزمان بود با زمزمه های آغاز فاز دوم هدفمندی یارانه ها و شروع ثبت نام ها برای دریافت یارانه نقدی و البته شروع سقوط آزاد بورس در بعد از تعطیلات سال نو.

در حال حاضر بازار ارز همچنان دچار نوسان است و نرخ دلار با افزایش روزانه امروز به رقم 3260 تومان رسیده است و بهای یورو نیز به 4500 تومان رسیده است. البته روند افزایشی در همه ارزها به یک شکل نیست و در برخی از جمله درهم امارات و یوان چین شاهد روند نوسانی رو به کاهش هستیم. اما شرایط عمومی بازار ارز حاکی از روند افزایشی است.

از آن سوی در بازار طلای کشور نیز از حدود دو هفته پیش شاهد روند افزایشی هستیم که این امر منجر به آن شده در نهایت امروز بهای سکه تمام از مرز 1 میلیون تومان گذشته و به رقم 1 میلیون و 3 هزار تومان برسد. همچنین طلای 18 عیار نیز به رقم 102 هزار تومان در هر گرم رسیده است.

البته روند افزایشی بهای طلا در بازار به نسبت بهای ارز کاملا منطقی به نظر میرسد. دلیل این امر آن است که از یک سو افزایش بهای ارز خود تاثیر مستقیم بر افزایش بهای طلا در بازار دارد و از سوی دیگر اونس جهانی طلا طی هفته های گذشته با افزایشی قبال توجه در بازار های بین الملل مواجه شده است.

اما در خصوص افزایش بهای ارز در بازار چه باید گفت؟

آنگونه که به نظر میرسد این است که در حالی حاضر بازار ارز در کشور مجددا درگیر جو روانی شده است که برای چندین ماه از آن خبری نبود و در واقع بازار ارز در شرایطی قرار گرفته است که در تابستان سال 91 در آن قرار گرفته بود و برای چندین ماه پیاپی این روند و شرایط افسار بازار را در دست داشت. شرایطی که البته دلالان بازار ارز استفاده فراوانی از آن بردند.

این گزاره از آن روی مطرح است که نگاهی به وضعیت اقتصادی در کشور نشان از آن دارد که حداقل تا کنون هیچ اتفاقی که مستقیما بهای ارز را تحت تاثیر قرار دهد رخ نداده است.

البته آنگونه که در برخی از تحلیلها مطرح شده است نگرانی در خصوص به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته ای به دلیل شرایط اوکراین و ممانعت روسیه از همکاری با 5 + 1 و همچنین تشکیک در خصوص عدم ورود مبالغ آزاد شده از دارایی های بلوکه شده کشور در خارج بر اساس مفاد موافقتنامه ژنو در افزایش بهای ارز طی هفته های اخیر بی تاثیر نبوده است.

اما واقعیت آن است که هیچ کدام از این عوامل به شکل مستقیم در افزایش بهای ارز موثر نبوده اند و اگر تاثیری نیز از آنها بتوان رد یابی کرد تنها به عنوان عوامل کاتالیزور و شتاب دهنده در افزایش نرخ ارز میتوان به آنها استناد کرد.

شاید دلایل اصلی در افزایش نرخ ارز را بتوان در دو مورد کلی خلاصه کرد: اول سقوط آزاد بورس اوراق بهادار تهران به ویژه بعد از تعطیلات عید نوروز و دوم اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها که تاثیر روانی مستقیم بر بازارهای مالی کشور دارد.

کارشناسان اقتصادی نیز معتقدند که افزایش سود سپرده بانکها و جو روانی حاکم بر جامعه در خصوص شیوع گرانی در پی اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها موجب شده تا در روزهای گذشته بخشی از نقدینگی مردم از بورس اوراق بهادار خارج شده و به سمت بازار ارز حرکت کند و حتی هزاران حساب پس انداز مردم نزد بانکها بسته شده و پول آنها به سمت بازار ارز و سکه سرازیر شود و همین امر موجب افزایش نرخ ارز و کاهش شاخص بورس شده است.

بدون شک تاثیر عوامل ساختاری و در عین حال روانی را با هم میتوان در افزایش نرخ ارز طی هفته های اخیر در بازار مشاهده نمود. اما نکته اساسی و سوال اصلی در اینجا است که علیرغم آنکه بخش مهمی از نوسانات بازار ارز حالت روانی پیدا کرده است، چرا بانک مرکزی دخالت موثری در بازار ندارد؟

چندی پیش ولی الله سیف در واکنش به نوسانات بازار ارز این نوسانات را موقتی خواند و اشاره کرد که به زودی قیمت ها به روال چند ماه قبل باز میگردد.

سیف عنوان کرده بود: علایم مثبت ناشی از عملکرد اقتصاد با نوسانات روزهای اخیر در بازار ارز سازگار نیست که این امر می تواند ناشی از تاثیر عوامل غیراقتصادی باشد. وی همچنین اشاره کرده بود: در شرایط عادی بعضی از اخبار و اظهار نظرها که بنابر احتمالات و نه از روی اطلاعات واقعی مطرح می شود، می تواند آثار کوتاه مدت و موقتی بر بازار داشته باشد که البته بلندمدت نخواهد بود.هرچند ولی الله سیف به درستی به وجود عوامل غیر اقتصادی در بازار ارز و نوسانات اخیر آن اشاره میکند، اما این امر به هیچ وجه نافی ورود مستقیم بانک مرکزی به عنوان متولی اصلی بازار ارز برای کنترل آن نیست. در واقع نباید مسئولان بانک مرکزی تجربه تلخ گذشته را تکرار کرده و با تکرار اینکه بازار ارز تحت عوامل سیاسی و غیر اقتصادی است آن را به حال خود رها کنند.

از سوی دیگر آنچه مسلم است این است که در نهایت بازار ارز از آنجایی که تحت عوامل روانی و غیر اقتصادی دچار نوسان گشته است، دیر یا زود حد ثبات خود را باز خواهد یافت و در نتیجه مجددا این دلالهای بازار ارز هستند که با سودها سرشار از این فضا بیرون خواهند آمد. آنچه به نظر میرسد این است که افراد عادی هشدارهای بانک مرکزی و کارشناسان اقتصادی را جدی گرفته و از ورود هیجانی به بازار ارز خودداری کنند.