سال قبل دولت به مردم ایران 193
هزار و 400 میلیون تومان وام پرداخت کرده بود. البته 52 درصد این وام ها به
صنعت گران، کشاورزان و تولیدکنندگان رسیده است
به
گزارش خبرآنلاین، مسافران تاکسی خطی سبزرنگ خط سیدخندان به میدان هفت تیر
هر روز صبح با پیرمرد راننده گفت و گوی مشخصی دارند. راننده شبکه رادیویی
را روی موج رادیو ایران و خبرهای ساعت 7 صبح تنظیم می کند.
مسافران
همیشگی او هم برای خبر کامنت های متفاوتی را می گذارند. پیرمرد راننده که
خودش را معلم بازنشسته معرفی می کند، حوالی میدان هفت تیر تاکسی را به کنار
خیابان می زند، درحالی که پول ها را می شمارد، آخرین کلام را می گوید:«
اینها اصلا به فکر مردم نیستند.» او تقریبا اشاره به تمامی دولت های دارد
که طی 80 سال گذشته هدایت قوه مجرییه را برعهده داشته اند.
تهیه
کننده یکی از برنامه های تلویزیونی که مدتی در آنسوی مرزها رایزن فرهنگی
ایران بوده است در کنار استودیو و با اشاره به همین گفت و گوهای روزانه و
عامیانه مردم می گوید:« همه جای جهان این دیالوگ ها وجود دارد. در امریکا
هم وقتی سوار تاکسی شوید، راننده می پرسد این دولت از ما مالیات می گیرد که
چه کاری انجام دهد.» به نقل از هفته نامه تماشاگران اعتراض های جوانان
امریکایی در خیابان وال استریت نشان می دهد که تحلیل تهیه کننده برنامه های
تلویزیونی و راننده تاکسی خط هفت تیر هر دو درست بوده است: مردم از دولت
ها همیشه گلایه دارند.
دولت برای کارمندانش چقدر خرج می کند؟
دولت
بیشترین هزینه را در سال برای خود، کارمندانش و بازنشستگان صرف می کند.
براساس آنچه از سوی مرکز آمار ایران اعلام شده دو میلیون 263 هزار و 432
نفر کارمند دولت یک میلیون 94 هزار و 688 نفر بازنشسته اداری و 600 هزار
نفر بازنشسته دولتی همگی از درآمدهای نفتی به شکل مبسوطی بهره مند می شوند.
دولت ماهیانه به 3 میلیون و 958 هزار نفر حقوق
ماهیانه پرداخت می کند. متوسط پرداختی دولت به کارمندانش هم از سوی مرکز
پژوهش های مجلس 2 میلیون و 500 هزار تومان برآورد شده است. براین اساس دولت
برای کارمندانش بیشترین هزینه را صرف می کند. البته همین کارمندان از دیگر
امکانات مانند یارانه نقدی هم بهره مند می شوند. سبد کالایی که دولت برای
آن یک هزار و 500 میلیارد تومان هزینه کرد هم به همین گروه می رسد.
کارمندان برای دولت چقدر کار می کنند؟
هرچند
که دولت ها با اتکاء به درآمدهای نفتی ومالیاتی تلاش می کنند تا خدماتی را
به مردم ارائه دهند ولی گزارش های رسمی مرکز پژوهش های مجلس نشان می دهد،
دو میلیون و 263 هزار و 432 نفر کارمند دولت، 11 میلیون کارگر صنعتی، 4
میلیون و 300 هزار کشاورز، 3 میلیون واحد صنفی و کسبه بازار و حتی بیش از
یک میلیون و 500 هزار پیمانکار و کارگر ساختمانی علاقه چندانی به افزایش
میزان خدمات متقابل خود ندارند.
براساس
گزارش مرکز پژوهش های مجلس هر کارمند و کارگر ایرانی در هفته تنها 11 ساعت
کار مفید و 33 ساعت کار غیرمفید انجام می دهد. پژوهش دیگری که از سوی یکی
از مراکز دانشگاهی انجام شده میزان ساعت کار مفید کارمندان بخش دولتی ایران
را تنها 22 دقیقه در روز برآورد کرده است. گزارش بانک جهانی هم تایید می
کند که میزان بهره وری کارگران و کارمندان ایرانی در میان کشورهای منطقه در
پایین ترین سطح قرار دارد. کارمندان و کارگران ایرانی بررسی های رسمی و
مطالعات دانشگاهی را به رسمیت نمی شناسند.
درهمین
ساعتی که کارمندان دولتی و میزان کارشان را به کمتر از 22 دقیقه می
رسانند، بیشترین میزان اتصال به اینترنت صورت می گیرد. گزارش رسمی وزارت
ارتباطات و فن آوری اطلاعات هم تایید می کند پس از اینترنت تلفن همراه
بیشترین میزان اتصال به اینترنت ایرانیان در محیط کار صورت می گیرد.
در
همین ساعت های پرلذت اینترنت گردی هم 4 میلیون ایرانی به عضویت فیس بوک
درآمده اند. معاون وزیرارتباطات هم تایید می کند که 85 درصد کاربران
اینترنت در ایران حداقل در یک شبکه اجتماعی عضویت دارند. شبکه های اجتماعی
که ساعت های بیکاری کارمندان را پرمی کند.
سهم هر ایرانی از نفت چند بشکه است؟
طی
سه سال گذشته دولت به صورت نقدی و بدون واسط حداقل 122 هزار و 400 میلیارد
تومان پول نقد به حساب 21 میلیون سرپرست خانوار ایرانی واریز کرده است.
مردم ایران طی سال های گذشته بارها از خود پرسیده اند چقدر از درآمدهای
نفتی به آنها می رسد؟ همین حساب و کتاب های در صف نانوایی و تاکسی مردم
ایران آنها را به معترضان دائمی تمامی دولت ها بدل ساخته است.
با
این حال محاسبات نشان می دهد سهم هر ایرانی از نفت به صورت ماهیانه به
کمتر از یک بشکه نفت می رسد. در صورتی که تحریم ها کاهش پیدا کند و میزان
صادرات نفت ایران از یک میلیون و 400 هزار بشکه فراتر رود، سهم نفت ایرانی
ها بیشتر می شود. سهم هر شهروند ایرانی پیش از انقلاب از نفت به صورت
ماهیانه 4/6 بشکه بود.
با این حال امید به زندگی
شهروندان ایرانی در میانه دهه 50 حدود 52 سال و در پایان سال 91 به 72 سال
رسیده است. اما همچنان فرصت برای افسوس خوردن باقی مانده است. هر اماراتی
ماهیانه 81 بشکه از نفت کشورش سهم دارد. البته 700 هزار ایرانی که در
امارات زندگی می کنند، نسیبی از این درآمدهای نفتی ندارند. بنابراین می
توانید همچنان افسوس بخورید.
دولت برای هر ایرانی ماهیانه چقدر خرج می کند؟
دلارهای
نفتی به جیب شما می رسد؟ سوال مهمی که تقریبا تمامی جمعیت ایران طی سال
های گذشته برای هم تکرار کرده اند، همچنان بی جواب مانده است. میزان حداقل
حقوق کارگران ایرانی حداقل برای سال 91 نزدیک به 480 هزار تومان و برای سال
92 حدود 580 هزار تومان در نظر گرفته شده است.
کارمندان
دولتی و حتی بخش خصوصی ایران هم به طور متوسط ماهیانه 600 هزار تومان حقوق
دریافت می کنند. براین اساس دولت ماهیانه سهم ده ایرانی را به صورت حقوق
به کارمند خودش می دهد. سال جاری درآمدهای دولت به ازای هر ایرانی نزدیک به
162 هزار تومان بود.
اما نگران نباشید دولت
برای سال آینده مردم ایران هم دلارهای نفتی را کنار گذاشته است. سال آینده
سهم هر ایرانی از درآمدهای نفتی ماهیانه 158 هزار تومان است. براین اساس
دولت ماهیانه برای هر ایرانی 158 هزار تومان هزینه می کند. بنابراین خیلی
هم ناراحت نباشید، پول های نفتی به شیوه های مختلف به شما می رسد.
دولت به مردم چقدر وام داد؟
خیلی
هم نباید به حال یک میلیون جمعیت اماراتی حسادت کنید، دولت ایران هم طی
سال های گذشته بخش مهمی از منابع درآمدیش را هزینه جلب رضایت عمومی کرده
است. گزارش های رسمی نشان می دهد طی دو سال گذشته دولت به مردم 2 هزار
میلیارد تومان وام مسکن پرداخت کرده است.
براین
اساس 100 هزار نفر وام خرید خانه دریافت کرده اند. البته این وام ها تنها 5
درصد از قیمت خانه را پوشش می دهد. دولت حسن روحانی هم وعده داده تا سقف
پرداخت تسهیلات را به 4 هزار میلیارد افزایش دهد و به این ترتیب 200 هزار
نفر می توانند از مهرورزی دولت راستگویان بهره مند شوند. البته تعداد زیادی
از مردم ایران هم نیازمند پول های دولتی نیستند.
گزارش
مرکز آمار نشان می دهد تنها 22 درصد مردم ایران اجاره نشین هستند. یعنی 10
میلیون ایرانی در صف بانک ها ایستاده اند تا 35 میلیون وام مسکن به
حسابشان واریز شود. 29 میلیون و 300 هزار ایرانی هم در خانه هایشان زندگی
میکنند و کاری به بخشش های دولتی ندارند.
البته
10 میلیون ایرانی هم از محبت والدینشان بهره مند شده اند و در خانه های
آنها زندگی می کنند یا خانه رایگان دولتی و سازمانی را تصاحب کرده اند.
قیمت تمامی این خانه ها براساس محاسبات مرکز آمار ایران نزدیک به یک
تریلیون تومان است. قیمت خانه های کلنگی هم 450 هزار میلیارد تومان برآورد
شده است. اگر شهروندان ایرانی همگی خانه هایشان را به حراج بگذارند، می
توانند دولت ایران را برای چندین سال بخرند و اداره کنند.
سال
قبل هم دولت به مردم ایران 193 هزار و 400 میلیون تومان وام پرداخت کرده
بود. البته 52 درصد این وام ها به صنعت گران، کشاورزان و تولیدکنندگان
رسیده است. اما این وام ها آرامش را به زندگی ایرانیان نیاورده است.
گزارش
های رسمی نشان می دهد ایرانی ها در استراس مطلق زندگی می کنند. محاسباتی
که چندی قبل شهرداری تهران انجام داد نشان می دهد از هر 5 شهروند ساکن
تهران 36/4 نفر گرانی را اصلی ترین دلیل استرس های روزانه شان می دانند.
06/4 نفر هم از هر 5 شهروند تهرانی کرایه خانه را اصلی ترین دلیل استرس شان
قلمداد می کنند.
بنابراین هزینه های ماهیانه و سالیانه دولت هم خیلی به مردم ایران کمک نکرده است چراکه استرس ها همچنان سرجایشان باقی مانده اند.
چند نفر زیرخط فقر زندگی می کنند؟
گفت و گوهای پایان خط تاکسی سیدخندان به هفت تیر همیشه با تکان های مکرر سر و افسوس های عمیق به پایان می رسند.
معلم
بازنشسته، کارخانه دار پرگلایه و مسافران نگران همگی خود را از ساکنان
زیرخط فقر می دانند. آنها چندان هم بیراه نمی گویند چراکه عباس آخوندی
وزیرراه و شهرسازی به تازگی اعلام کرده 39 درصد مردم ایران یعنی 30 میلیون
نفر زیرخط فقر زندگی می کنند. بنابراین همگی این مسافران تاکسی می توانند
ساکنان پایین دستی خط فقر باشند.