پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور، در فیسبوک نوشت:
"مرحله دوم اجرای قانون هدفمندی یارانهها
اکنون که در آستانه اجرای مرحله دوم قانون هدفمندی یارانهها هستیم، مناسب دیدم ابتدا یکی از اشکالات مرحله اول را اجمالاً با هم مرور کنیم، سپس برای اجرای مرحله دوم ازشما دوستان هم کمک فکری بگیرم.
یکی از اشکالات مرحله اول عدم تعادل در منابع و مصارف بود. بودجهای که می توانست صرف اشتغال و توسعه و آبادانی کشور شود، بدون هیچ برنامه سودمندی بین 77 میلیون نفر توزیع شد. (این رقم بالاتر از جمعیت کشور است درحالی که تعداد قابل توجهی از افراد هم از همان ابتدا برای دریافت یارانه ثبت نام نکردند) طی این مدت کل درآمد دولت از محل اصلاح قیمت حاملهای انرژی 92 هزار میلیارد تومان بوده، در حالی که طی این بازه زمانی مبلغ 137 هزار میلیارد تومان به عنوان یارانه توزیع شده است. خوب است بدانید که کسری این مبلغ یعنی 45 هزار میلیارد تومان از خزانه دولت و بانک مرکزی برداشت شده است؛ به عبارت سادهتر این رقم- که 4 برابر بودجه عمرانی کشور است- به قیمت توقف فعالیتهای عمرانی و توسعهای به بخش یارانهها منتقل شده است.
این درحالی است که طبق قانون می بایست نصف رقم 92 هزار میلیارد تومان نیز به بخش عمومی و تولید اختصاص داده میشد (یعنی 46 هزارمیلیارد تومان). خوب است بدانید که این تکلیف قانونی هم انجام نشده و بخش عمومی و تولید کشور نیز از کمکی که در قانون پیش بینی شده بود، محروم گردید.
اکنون که در آستانه اجرای مرحله دوم طرح هدفمندی هستیم طبق قانون، دولت مکلف است که یارانه را به متقاضیان نیازمند اختصاص دهد و برای شناسایی آنها سقف درآمدی بگذارد. برخی کارشناسان، درآمد معاف از پرداخت مالیات، یعنی ماهی یک میلیون تومان (سالی 12 میلیون تومان) را به عنوان سقف درآمد برای هر خانوار جهت دریافت یارانه پیشنهاد میکنند و برخی دیگر نیز با توجه به جمیع جهات، درآمد ماهیانه دومیلیون و پانصد هزار تومان (سالانه سی میلیون تومان )و برخی دیگر رقم هایی بین این دو را در نظر دارند. طبعاً هر قدر تعداد یارانه بگیران بیشتر شود برای تامین منابع آن باید یا قیمت حاملهای انرژی مثل بنزین و گاز و برق و... افزایش یابد یا مقدار یارانه کمتری به افراد اختصاص داده شود.
امروز سوال من از شما دوستان این است که با توجه به مجموع شرایط، پیشنهاد شما برای سقف درآمدی یارانه بگیران چقدر است؟
به عبارت دیگر با توجه به برنامههای دولت برای بهبود خدمات مربوط به بهداشت و سلامت، چه سقف درآمدیی از خانوارها، باید از دریافت یارانه صرف نظر کنند؟
ممنون میشوم چنانچه در حد یکی دو سطر هم مبانی استدلالتان را بیان فرمایید."
به نظر بنده سقف حقوق بايد بالاي يك ميليون و دويست هزار باشد زيرا طبق آمار كمتر از اين حقوق زير خط فقر است.
مبانی:
1. الآن دیگر به زحمت می توان با کمتر از این روزگار گذراند.
2. اگر حاملهای سوخت گران می شود این پول باید به خود شخص داده شود تا خوذش مدیریت کند.
3. قشر حقوق بگیر که دولت حساب و کتابش را در دست دارد تنها قربانی خذف یارانه خواهد بود. حقوق بگیران نباید هم از یارانه حذف شوند و هم گرانی حاملهای سوخت و تورم ناشی از آن را تحمل کنند.
4. مشاوران آقای روحانی نباید مانند سبد کالا عمل کنند. در این مورد اصلا مدیریت درستی وجود نداشت.
5. بخواهیم یا نخواهیم سرنوشت دور بعدی ریاست جمهوری به این تصمیم دولت بستگی دارد. به هر حال مثبت یا منفی، سیاستهای پوپولیستی جذابیت دارند.
دوما: کدوم آدم ... یک مبلغ ثابتی برای همه خانوار ها پیشنهاد داده است؟!! مگر هزینه های خانواده 5 نفری با خانواده 2 نفری یکسان است؟ الان اومدیم در آمد خانواده 4 نفری 1.200 شد و خانواده 2 نفری 1 میلیون، حالا خودتان دیگر مقایسه کنید...
واقعا مدیران این کشور خیلی شایسته هستند....