صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۴۹۹۱۳
تاریخ انتشار: ۳۹ : ۱۸ - ۰۷ اسفند ۱۳۹۲
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
گلوبال ریسرچ نوشت: نزدیکی روابط بین ایران و جامعه بین المللی، بعد از انتخاب حسن روحانی در انتخابات ماه ژوئیه سال 2013 میلادی نشانگر این حقیقت است که آینده بن بست هسته ای ایران روشن است و امید هائی برای رسیدن به راه حل فرا گیر و نهائی ای که بتواند به یک دهه اختلاف پایان دهد، وجود دارد .

به گزارش سرویس بین الملل تیک Tik.ir، در حالی که ایران و شش قدرت جهانی ( انگلیس ، چین ، فرانسه ، روسیه و آمریکا و آلمان) مذاکرات سخت و نفس گیری را برای رسیدن به توافقی گسترده آغاز کرده اند در این راه مشکلاتی نیز وجود دارد ، اما هردو طرف خوش بینی و امید خود را در باره اینکه این مذاکرات مفید خواهند بود ابراز کرده اند .

استفان والت یکی از دانشمندان برجسته علوم سیاسی جهان است که ده ها مقاله دانشگاهی و غیر دانشگاهی در باره برنامه هسته ای ایران و چندین کتاب در باره سیاست خارجی آمریکا؛ ازجمله کتاب مشهور « لابی اسرائیل و سیاست خارجی آمریکا » را با کمک دوست وهمکار نزدیک خود «جان مییر شایمر» نوشته است .

والت استاد امور بین الملل دانشکده علوم سیاسی در دانشگاه هاروارد است . او صریحاً از سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه انتقاد می کند و از مدتها پیش طرفدار نزدیکی و بهبود روابط دوجانبه بین ایران و آمریکا بوده است .

پروفسور والت می گوید: « با وجود اینکه بعضی از مفسران آمریکائی دوست دارند فکر کنند که آمریکا باید تصمیم بگیرد که دیگر کشور ها چه کار می توانند انجام دهند، اما من فکر می کنم دولت آمریکا درک می کند که ایران حق دارد برای مقاصد صلح آمیز انرژی اتمی داشته باشد» .

متن گفتگو با پروفسور والت در زیر می آید:

س : در طول دهه گذشته، روابط ایران و آمریکا شاهد افولی جدی به گونه ای بوده است که علاوه بر نبود ارتباط دیپلماتیک بین دو کشور ، چندین دور تحریم های یک جانبه و چند جانبه از سوی آمریکا علیه ایران اعمال شده است . در اینجا دو سوال وجود دارد . اول اینکه دلایل اصلی نوسانات و افت و خیز های پی در پی در روابط دو جانبه چه بوده است ؟ و دوم ، لابی اسرائیل چه نقشی در تخریب روابط ایران و آمریکا داشته است ؟

ج : بین آمریکا و ایران بعد از انقلاب سال 1979 میلادی تضاد منافع قابل توجهی وجود داشته است که لابی اسرائیل مسئول آن نبوده است . به هر حال از اوایل دهه 1990 میلادی گروه هائی در درون لابی وسیع تر اسرائیل و خود دولت اسرائیل به سختی تلاش کرده اند تا ایران را تهدید جلوه دهند و از نزدیکی روابط بین واشنگتن و تهران جلوگیری کنند .

س : یکی از دلایلی که مذاکرات بین ایران و شش قدرت جهانی در گذشته اغلب به بن بست رسیده این است که آمریکا هرگز از سیاست تغییر نظام در ایران که تعدادی از موسسات تحقیقاتی محافظه کاران، مسئولین اطلاعاتی و نظامی ومسئولین دولتی واشنگتن از آن طرفداری می کرده اند ، دست بر نداشته است . این امر به معنی آن است که ایران نمی تواند اطمینانی در باره فقط مذاکرات بر مبنای احترام متقابل و روابط برابر داشته باشد . آیا این سیاست هیچوقت ، حد اقل در دولت اوباما تغییر کرده است ؟

ج : با وجود اینکه هنوز گروه هائی در آمریکا طرفدار تغییر رژیم هستند، اما من فکر نمی کنم این امر هدفی جدی برای دولت اوباما مخصوصاً بعد از انتخاب دولت روحانی باشد . من فکر می کنم دولت در باره داشتن روابط بهتر با ایران ، صادق است ، اما باید منتظر بود و دید که آیا دوکشور می توانند در باره جدی ترین موضوع هائی که بر سر آنها با یکدیگر اختلاف دارند ، به توافق برسند یا نه .

س : همان طور که در یکی از مقاله های خود اشاره کرده اید ، گروهی از نمایندگان کنگره اخیراً نامه ای به رئیس جمهور اوباما نوشته اند و پیشنهاد کرده اند که تحریم جدیدی بر ایران تحمیل نکنند در مقابل، ایران هم باید از کل برنامه هسته ای خود چشم پوشی کند . این پیشنهاد به نظر بچگانه می آید، زیرا ایران هم اکنون نیز تحت چندین تحریم یک‌‌ ‌‌جانبه و چند جانبه قرار دارد ، و قرار است توافقی در باره برنامه هسته ای صورت گیرد، بنابراین باید بر تحریم‌ های موجود متمرکز شد ونه تحریم هائی که هنوز تعیین نشده است . با یک چنین رویکردی آیا کنگره آمریکا به دولت اجازه خواهد داد به یک توافق عملی و فراگیر با ایران دست یابد ؟

ج : تهدید کنگره به اعمال تحریم های جدید کار آمد نبود زیرا رئیس جمهور ، مشاوران وی وبیشتر مردم آمریکا دریافتند که این کار باعث ازبین رفتن مذاکرات قبل ار آغاز آن خواهد شد . من معتقد هستم کنگره تمایل دارد یک توافق فراگیر را تایید کند اما این امر به مفاد آن بستگی دارد . اما سوال اکنون این است که آیا کنگره توافق را خواهد پذیرفت که برای ایران نیز پذیرفتنی باشد و یا بر عکس .

س : در یکی از مقاله های خود شما در باره برنامه هسته ای چین در دهه 1960 نوشته بودید که سیاستمداران تندروی آمریکائی در آن زمان سعی می کردند آن را تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی نشان دهند . چین به سلاح هسته ای دست پیدا کرد اما هرگز به کشور دیگری حمله نکرد . آیا آمریکا و اسرائیل واقعاً از یک ایران هسته ای می ترسند ؟ آیا آنچه باعث ناراحتی آنها می‌‌‌ ‌شود رشد قدرت اقتصادی ـ سیاسی و نفوذ ایران نیست ؟

ج :اسرائیل قطعاً نگران وجود یک ایران هسته ای است و همینطور آمریکا .به هر حال، من فکر می کنم در باره این ترس تا حد بسیار زیادی اغراق می‌شود ، زیرا داشتن سلاح هسته ای، ایران را تبدیل به یک ابر قدرت نخواهد گرد و باعث برتری چشمگیر ایران در مقابل و یا هر کشور دیگری نخواهد شد . والبته استفاده از سلاح هسته ای نیز علاوه بر اینکه غیر اخلاقی است یک عمل انتحاری محسوب می‌شود . اسرائیل و آمریکا نگران قدرت بالقوه ایران در دراز مدت نیز هستند ، اما این نگرانی را می توان به بهترین وجه از طریق یک دیپلماسی معقول منطقه ای بر طرف کرد .

س : ارزیابی شما از مکالمه تلفنی مهم بین رئیسان جمهور ایران و آمریکا در ساعت های پایانی سفر حسن روحانی به نیویورک چیست ؟ آیا این مکالمه تلفنی می تواند باعث گرمی روابط دیپلماتیک [ بین دو کشور ] شود .

ج : این یک گام مهم نمادین بود، زیرا تمایل هردو طرف به مذاکره با یکدیگر را به روشی کم و بیش عادی نشان می داد . اما اکنون هردو طرف باید به این نماد واقعیت ببخشند .

س : کمی بعد از مکالمه تلفنی بین رئیسان جمهوری ایران و آمریکا بود که رئیس جمهور اوباما با بنیامین نتانیاهو،نخست وزیر اسرائیل مشورت کرد و و گفت که گزینه نظامی پرونده ایران هنوز روی میز است . او چندین بار بعد از آن نیز تهدید نظامی را تکرار کرد . آیا این گشایش دیپلماتیک اخیر در روابط دو جانبه بین دو کشور با تهدید های جنگ آقای اوباما علیه ایران تناقض ندارد ؟

ج : این گفته می تواند مانند هرجیز دیگری که احتمالاً در این موقع می توانست گفته شود تعبیر گردد . گفتن این که گزینه نظامی هنوز « روی میز » است چندان معنی ای ندارد، زیرا تاکید اصلی در حال حاضر بر دیپلماسی است .

س : چگونه امکان دارد که این تفکرخیالی آمریکا را مبنی بر اینکه به رسمیت شناختن حق هسته ای ایران یک بخشش و پاداش است که از سوی آمریکا به ایران داده می شود، تغییر داد ؟ شما در نوشته های خود استدلال کرده اید که به عنوان یک عضو پیمان عدم تکثیر سلاح های هسته ای ایران حق استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای را دارد ، بنابر این آمریکا با به رسمیت شناختن حق ایران لطفی یه این کشور نمی کند . اگر این تفکر آمریکا اصلاح شود ، در آن صورت آمریکا در حالی که با تحقیر به ایران نگاه می کند با این کشور مذاکره نمی کند بلکه ترجیحاً در جستجوی راه حلی واقعگرا خواهد بود .نظر شما دراین باره چیست ؟

ج : با وجود اینکه بعضی از مفسران آمریکائی دوست دارند فکر کنند آمریکا به تنهائی باید تصمیم بگیرد که دیگر کشور ها چه کاری باید انجام دهند ، من فکر می کنم که دولت آمریکا درک می کند که ایران حق بر خورداری از انرژی هسته ای برا ی مقاصد صلح آمیز را دارد . به هرحال با توجه به درگیری های گذشته و سوء ظن های دو طرف به یکدیگر، آمریکا به دنبال تضمینی است برای اینکه برخورداری از این حق منجر به ترک ان پی تی از سوی ایران در آینده و تبدیل شدن آن به یک کشور هسته ای نشود .

س : آیا دولت آمریکا به اندازه کافی اقتدار و استقلال دارد تا صدا های طرفدار جنگ ، گروه های فشار تند رو و لابی اسرائیل را نادیده بگیرد و بر اساس احترام متقابل و با رویکردی صلح جویانه بر سر میز مذاکره با ایران بنشیند ؟ ما همواره می شنویم که سیاستمداران آمریکائی از تعهد خود برای تامین امنیت اسرائیل سخن می گویند . آیا یک چنین تعهدی با حرکت به سوی عادی سازی روابط با ایران می توانند به سرعت و باهم عملی شوند ؟

ج : این اظهارات تا حدی نشانگر قدرت سیاسی لابی اسرائیل است ؛ سیاستمداران این چیز ها را می گویند زیرا فکر می کنند به نفع آنها است که به شدت « طرفدار اسرائیل » به نظر بیایند . اما هیچ تضاد واقعی ای بین حمایت از اسرائیل و حمایت از دیپلماسی سازنده با ایران که منجر به یک توافق فراگیر شود وجود ندارد . در حقیقت ،اگر روابط آمریکا و ایران بهتر بود و اگر توافقی چند جانبه وجود داشت که حق ایران را برای داشتن انرژی صلح آمیز به رسمیت می شناخت اما همگان را نیز از منظور واقعی و ظرفیت های برنامه ایران مطمئن می کرد، امنیت اسرائیل نیز بیشتر تامین می شد .

س : به قدرت رسیدن یک دولت معتدل در ایران که از حمایت و پشتیبانی آیت ا... خامنه ای، رهبر عالی ایران نیز بر خوردار است فرصتی بزرگ برای جامعه بین المللی است تا تناقض های برنامه هسته ای ایران را حل و فصل کند و برای همیشه آن را به سر انجام برساند . حل و فصل بن بست هسته ای ایران می تواند به صلح و امنیت منطقه ای و جهانی نیز کمک کند .آمریکا و متحدان این کشور چگونه می توانند از این فرصت استفاده کرده و به در خواست های ملت دوستدار صلح ایران پاسخ دهند و چالش های خود با ایران را از سر راه بر دارند .

ج : به نظر من آمریکا و بقیه کشور های 1 + 5 باید تهدید استفاده از قدرت نظامی را از روی میز بر دارند و در باره محدویت های مهم قابلیت های غنی سازی و ذخائر اورانیوم غنی شده ایران همراه با بازرسی های مناسب و دیگر اقدامات حفاظتی مذاکره کنند . این اولین گام اما گامی مهم است . سپس باید آنها شروع به کاهش تحریم ها و تشویق مسافرت و گردشگری نمایند و تدریجاً از بازگشت ایران به جامعه ملل استقبال کنند . البته بحث در باره دیگر موضوع های مورد مناقشه از قبیل فاجعه سوریه و جنگ ممتد در افغانستان نیز ضروری است . خلاصه اینکه آمریکا باید برای داشتن روابطی عادی تر با ایران حتی اگر این روابط روابطی خیلی گرم یا نزدیک ، حد اقل در حال حاضر ، نباشد اقدام کند.