صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۲ مهر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۴۹۳۰۴
تاریخ انتشار: ۱۱ : ۱۳ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۲
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
یک روانپزشک با اشاره به اینکه خشونت ها ناشی از ناکامی های افراد است گفت: در جامعه ایران به دلیل اینکه توقع مردم بالا رفته و آنها در  برابر خواسته های خود ناکام می مانند، خشونت را در جامعه از حد قابل قبول بیشتر کرده است.

[B]ناکامی عامل اصلی بروز خشونت است [/B]

دکتر سید هادی معتمدی در گفت و گو با خبرنگار شفقنا زندگی از دیدگاه روان پزشکی خشونت را عموما ناشی از ناکامی دانست و تصریح کرد: ناکامی در مقابل هر مساله ای خشونت را ایجاد می کند حتی وقتی در گذر از خیابان با ترافیک مواجه می شویم، چون به خاطر برنامه ذهنی که داشته ایم ناکام شده ایم عصبانی می شویم، بنابراین ناکامی عامل اصلی بروز خشونت است در این صورت طبقه بندی های خاص داریم، خشونت می تواند به دلیل صفات درونی باشد مانند اینکه مردان به دلیل هورمون های مردانه خشونت بیشتری را نسبت به زنان از خود نشان می دهند. کاهش هورمن سروتونین در بدن موجب افزایش خشونت می شود و هر چه میزان آن کمتر شود خشونت های مرگبارتری را مانند همسر آزاری، کودک آزاری و حتی قتل منجر می شود بنابراین می توانیم به عنوان یک بیماری هم به آن نگاه کنیم.

[B]نوع دوم خشونت الگوگیری از افراد است[/B]

او افزود:  نوع دوم خشونت الگوگیری از افراد است مثلا در فوتبال عده ی زیادی از جوانان فوتبالیست ها را الگوی خود قرار می دهند. در این زمینه اگر داور موردی را ببیند که 60 درصد احتمال می دهد خطا نباشد و فقط 40 درصد احتمال خطا می دهد از نظر ما روانپزشکان باید خطا را اعلام کند. چون دیگران به سمت فرار از خشونت می روند و اینکه چند بازیکن با خطای کوچک باید اخراج شوند موجب می شود که فوتبال به سمت فوتبال آرام تری رود. با این روش آرام آرام تماشاگران هم می آموزند که نباید رفتارهای بد را از خود بروز دهندکه در نتیجه زنان هم بتوانند در ورزشگاهها حضور پیدا کنند.

[B]صفحه حوادث در روزنامه ها باید بسیار کم تر شود [/B]

این روانپزشک گفت: مثلا در فوتبال انگلستان سال ها خشونت زیاد بود و حتی منجر به قتل هم می شد  اما در حال حاضر با کوچکترین خطایی فرد از بازی اخراج می شود و این منجر شده که بازیها در انگلستان خشونت کم تری پدیدار شود. بنابراین الگو گیری بسیار مهم است اینکه معلمان در مدارس چگونه رفتار می کنند و یا صدا و سیما چه فیلم هایی را نشان می دهد و یا مسایلی که در روزنامه ها عنوان می شود؛ بسیار مهم است. معتقدم صفحه حوادث در روزنامه ها باید بسیار کم تر شود اینکه فردی مورد تجاوز قرار می گیرد و یا خطایی از طرف فردی انجام شده نیازی نیست که همه ی مردم از این قبیل شرارتها مطلع شوند و فکر می کنم مکتب اسلام هم در این مورد اشاره دارد که اشاعه یک فساد به اندازه خود فساد اهمیت دارد بنابراین وقتی قتلی رخ می دهد ما نباید آن را با جزییات مطرح کنیم.

او بیان کرد: اخیرا شنیده شده در فیس بوک صفحه ای به نام شرارت بسته شده، وقتی در این مورد مطالعه انجام دادیم مشاهده شد که در این صفحه از افرادی که شرارت می کنند قهرمان سازی انجام می شود. این رفتار مطمئنا خشونت را در جامعه افزایش می دهد وقتی نوجوان 18 ساله با این مساله مواجه می شود مطمئنا تحت تاثیر قرار می گیرد. بنابراین اشاعه شرارت و الگوسازی های شرارت از مصادیق فساد فی الارض است و باید با این افراد به شدت برخورد شود تا این خشونت در جامعه گسترش پیدا نکند.

[B]روابط اجتماعی و برخورد مسئولین نقش مهمی در رفتارهای فردی دارد[/B]

دکتر معتمدی افزود: روابط اجتماعی و برخورد مسئولین یک جامعه هم نقش مهمی در رفتارهای فردی اعضای جامعه دارد مثلا وقتی مسئولین در جوامع بین الملل گفتمان را جایگزین خشونت می کنند، این برای مردم جامعه تبدیل به الگو خواهد شد، در حال حاضر مشاهده کنید سلفی ها، تکفیریها تا چه اندازه کارهایی خارج از تفکر عقلانی انجام میدهند و دستورهایی مانند جهاد نکاح باعث می شود تا این خشم و خشونت را در جامعه گسترش پیدا کند. بنابراین در بحث خشونت باید مسایل بیولوژیک افراد بررسی شود و تست های مختلف از آنها گرفته شود.

[B]3 درصد ازمردان و 1 درصد از زنان یک جامعه خشن هستند[/B]

[B]در یک خانواده خوب هم خشونت می تواند رشد کند[/B]

این روانپزشک در پاسخ به این سوال که آیا امکان دارد فردی در خانواده خوب رشد کند ولی در جامعه به فردی خشن تبدیل شود؟ تصریح کرد: فرد می تواند در خانواده خوب و مذهبی و مقیدی رشد کند ولی نهایتا فرد شروری شود؛ در اینجا مباحث ژنتیک مهم است. 3 درصد ازمردان و 1 درصد از زنان یک جامعه خشن هستند و حدود 6 درصدی از افراد هستند که اگر موقعیتی برای آنها فراهم شود خشونت گرا می شوند. اما در گروه های اول اگر محیط  فراهم نباشد این ها افرادی هستند که قوانین را زیر پا می گذارند و آسیب اجتماعی را پدید می آورند. بنابراین در یک خانواده خوب هم خشونت می تواند رشد کند. این به ذات افراد هم بر می گردد البته درصدی از افرادی هم هستند که جامعه آنها را به سمت خشونت می برد که این مساله بیشتر به بی تجربگی جوانان برمی گردد.

[B]فقر عامل خشونت نیست اما خشونت فقر می آورد[/B]

او در پاسخ به این سوال که مسایل اقتصادی تا چه اندازه در میزان ایجاد خشونت در افراد موثر است؟ گفت: طبیعی است و می تواند تاثیرگذار باشد این حرف به این معنی نیست که افراد فقیر گرایش بیشتری به شرارت دارند بلکه به این معنی است که افرادی که خشونت دارند به دلیل آسیب هایی که به زندگی خود وارد می کنند فقیر می شوند ولی خود فقر عامل خشونت نیست. به همین دلیل بسیاری از خشونت ها از افراد غنی است از طرفی فقر و مشکلات اقتصادی باعث می شود والدین برای فرزندان خود زمان کم تری را اختصاص دهند و این خود آسیب بزرگی است.

دکتر معتمدی در پاسخ به این سوال که آیا هیجان سریع در افراد  نوعی از خشونت به حساب می آید اظهارکرد: این عوامل در روانپزشکی به اختلال کنترل تکانه معروف هستند این ها افرادی هستند که سریع خشن می شوند و سریع هم آرام می شوند و ممکن است این اختلال هورمونی باشد این ها افرادی روانی نیستند.

[B]پدر و مادرها  به فرزندان آموزش دهند در هنگام عصبانیت چگونه رفتار کنند[/B]

[B]رابطه معکوس برخورد فیزیکی و عقلانیت [/B]

او راهکار تربیتی را در مشارکت در خانواده دانست و خاطر نشان کرد: فرزندان به صورت غیر مستقیم از پدر و مادر می آموزند که چطور رفتار کنند، پدر و مادرها باید خشم های خود را کنترل کنند و به نوعی فرزندان آموزش دهند در هنگام عصبانیت چگونه رفتار کنند. گفتمان را جایگزین برخوردهای فیزیکی کنیم چون در هر جایی که برخورد فیزیکی افزایش پیدا می کند عقلانیت کاهش می یابد. از طرفی باید علت خشونت مشخص شود بسته به نوع افراد و شرایط آنها، جنس افراد، شخصیت و موقعیت آنها باید تصمیم گیری کرد.

[B]میزان خشونت در جامعه ما قابل قبول برای یک جامعه اسلامی نیست[/B]

این روانپزشک در پاسخ به این سوال که آیا جامعه ایران نسبت به قبل به سمت خشونت گرایش پیدا کرده گفت: در جامعه ما خشونت بیش از حد قابل قبول برای یک جامعه اسلامی است یکی از دلایل آن این است که خواسته های قشر جوان ما زیاد است و اکثر آنها برآورده نمی شود، مثلا بیکاری و ازدواج نکردن، نداشتن امکانات مناسب ناکام یهای زیادی را در جوانان ایجاد می کند که یکی از مصادیق بزرگ این ناکامی ها اعتیاد است.