پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مراسم تقدیر دانشجویان دانشگاه تهران از فیلم «چ» به همت انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران با حضور مهدی چمران، مریم کاظم زاده، همسر شهید وصالی، ابوالقاسم طالبی و عوامل فیلم «چ» ابراهیم حاتمیکیا، مریلا زارعی، پژمان لشگری پور و زوارهای در سالن فردوسی دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش «انتخاب»، بعد از سخنرانی مهدی چمران و همسر شهید اصغر وصالی ،ابراهیم حاتمیکیا به روی سن آمد و سخنان خود را اینگونه شروع کرد: گفتن این کلمه خیلی تکراری است که از این همه احساسات به وجد آمدهام ولی در تمام طول ساخت این فیلم تنها دلمشغولی بزرگ من این بود که نسل جوان و فرزندان ما با فیلم «چ» ارتباط برقرار کنند. چون احساس من این بود که باید این ارتباط برقرار شود و اگر این اتفاق بیفتد «چ» برنده این حرکت است
حاتمی کیا با اشاره به حوادث اوایل تاریخ انقلاب گفت: سالهای نخست انقلاب پر است از حوادث پررنگ دراماتیک که جای گفتن دارد ولی اینقدر این فراز و نشیبها تند بوده است و بعد از آن هم وقوع جنگ باعث شده است که این مسائل فراموش شود و کمتر از آنها گفته شود. شاید فقط کسانی آن دوره را درک کنند که خیزشهای عربی این سالها و اتفاقات مصر و تونس و بقیه کشورهای عربی را پیگیری میکنند. ما تازه با دیدن این مسائل فهمیدیم که چه اتفاقات مهمی در آن دوره رخ داده است.
به نوشته ی تنسیم، او با اشاره به حوادث سالهای اخیر کشورهای عربی گفت: اگر به مساله تونس، مصر، لیبی و تراژدی سوریه به دقت نگاه کنیم، کاملا واضح میشود که حقانیت خون بچههایی که در ابتدای انقلاب جانانه ایستادند و با مظلومیت خودشان از انقلاب دفاع کردند چه قدر موثر بوده است و اگر نبود کسی که سکان پرتلاطم انقلاب را ناخدایی کند قطعا به همین بلایی دچار می شدیم که این کشورها دچارش شده اند. از این نظر هم شاید بتواند «چ» قابل تفسیر باشد که نشان میدهد چه بر ما گذشته است.
حاتمیکیا با اشاره به اینکه ممکن است عزیزان کردی از اشاره به حواث پاوه در «چ» دلگیر شده باشند گفت: من شنیدهام که بعضی دوستان ناراحت شدهاند که این فیلم نگاه مهربانانهای نسبت به نژاد مطلوم کرد ندارد اما واقعیت این است که پاوه و امثال اصغر وصالی ها و چمرانها به کمک تظلم خواهی مردم پاوه که خالص کرد هستند و اکثریت اهل تسنن آمدند و من میخواستم همین را در فیلم تصویر کنم.تصویر هم بعضی وقتها خالص میشود و بعضوقتها میشود اسلحهای که شلیک میکند و اسلحهای که پاسخ میدهد و هر دو دست دو نفری است که یک لباس پوشیدهاند و این جاست که موقعیت را تراژیک میکند و همان ماجرایی پیش میاید که در عملیات مرصاد بود که در مقابل ما کسانی بودند که به زبان خود ما حرف میزدند . این هم از طوفانهای انقلاب بود و مگر در دوره صدر اسلام و دوران حضرت علی غیر از این بود؟
«چ» تمام انرژیام بود برای فریاد تظلمخواهی عزیزان کرد
کاگردان «چ» افزود:من برای عزیزان کرد بسیار احترام قائل هستم، مخصوصا اهالی پاوه و دلم می خواست تمام انرژیام را به کار ببرم که فریاد تظلم خواهی این عزیزان را نمایش دهد، اما به هر حال خناسانی هستند که این مورد را میخواهند به جلوه دیگری نشان دهند.
چمران برای همه ایران و همه افکار است/ خودمان او را مصادره نکنیم
حاتمیکیا با ابراز خوشحالی از قرار گرفتن بین دانشجویان گفت:من کم دانشگاه میآیم چون با حضور در جمع جوانان یا باید با صراحت لهجه، همانجور که عزیزان مرا میشناسند حرف بزنم و یا اینکه سکوت کنم و حرفی نزنم. من وقتی پای صحبت یک جوان مینشینم اهل مدارا کردن نیستم و صریح و جسور صحبت میکنم و بعضی وقتها فکر میکنم به همین دلیل مشکلاتی پیش میاید بنابراین ترجیح میدهم به شکلی رسمی در این محفلها حضور نداشته باشم.به هر حال تبرکا این آغاز اکران فیلم در دانشگاهها و آمدن جوانها پای این فیلم است و خواهش من این است که به همین لحن و لهجه چمران در فیلم بدانیم که چمران برای همه است، چمران برای همه ایران و همه افکار است و خدای ناکرده خودمان او را به نوعی مصادره نکنیم که همین مصادره کردن به نوعی کم کردن این عظمت است.امیدواریم که تک تک شما خانوادهها را تشویق کنید که این فیلم را ببینند .
به اختتامیه نرفتم چون احساس کردم آرایشی از پیش چیده شده است
او اشاره به نرفتن خود در اختتامیه فیلم فجر گفت: من به اختتامیه نرفتم چون احساسا کردم که آرایشی چیده شده است چه آگاهانه و چه ناآگاهانه که به نظر برسد که من مقبول جریان سینما نیستم به تعبیر کسانی که قبلا در جشنواره هم گفته بودند.
وقتی میبینم از طرف مدیریت جشنواره به «چ» اعتنایی نمیشود و دوستان الگوهایشان را از آن ور آب از ردکارپت میگیرند گوشهای میایستم
او گفت: ورود به مسائل پیچیده دفاع مقدس در «چ» لازم بود تا ببنیم چه چیزی به درد امروز من میخورد و کدام بخش از زندگی چمران به درد امروز من میخورد.اما وقتی میبینم که از طرف جریان خود جشنواره به این اعتنا نمیشود، چیزی که برمیگردد به شیوه مدیریت جشنواره فجر ترجیح میدهم گوشهای بایستم. وقتی این دوستان الگوهایشان را از آن ور آب میگیرند، الگویشان را از نوع زمین میگیرند و از ردکارپت، دیگر چه کار میشود کرد.. من فکر میکنم به جای اینکه به زیر کفش ها و رنگی که زیر کفشها قرار میگیرد، دقت شود باید به افکار و تفکر دنیای شرق توجه کنند.
وقتی فیلم «چ» حتی در حوزه فیلمنامه هم انتخاب نمیشود، معنیاش این است که «چ» مساله دوستان نیست و قرار است اعتماد نشود
افزود: واقعیت این است که وقتی فیلم «چ» حتی در حوزه فیلمنامه به عنوان مضمون واجد شرایط هنری و فرهنگی هم انتخاب نمیشود، این معنی دارد و معنیاش این است که این مساله مساله دوستان ما نیست.اینجا همان پاشنهاشیلی است که من با آن مشکل دارم. ورود به دوران اول انقلاب که دورانی به شدت پیچیده است همانند ورود به میدان مین است و کار بسیار سختی است و بسیاری از چیزها را باید رعایت کرد. وقتی که من میبینم توجهی نمیکنند و قرار است اعتنایی نشود و فقط به وجه تکنیکی کار توجه میکنند دیگر چه کار میتوانم انجام دهم.
وقتی سوال میشود چرا «چ» را در نظر نگرفتید، میگویند احتیاجی نیست که جایزه بگیرید رئیسجمهوری به آن جایزه میدهد/هوشمندی من به من میگوید به نام نامی بچههای جنگ غریب بایستم کنار و جلو نیایم
حاتمیکیا افزود: وقتی هم سوال میشود چرا «چ» را در نظر نگرفتید، میگویند احتیاجی نیست که جایزه بگیرید رئیسجمهوری به آن جایزه میدهد جایزه ای که انکار هم شد. چیزی که قرار بود بدهند و بعد هم منکرش شدند.من وقتی می بینم یک نوع ارادهای هست که از من به عنوان یک فیلمساز وابسته تعبیر کنند و من را وابسته تعریف کنند و علاقهمندند که من از دست رئیسجمهور جایزه بگیرند و نه از دست همکارانم، خب هوشمندی به من میگوید که به نام نامی بچههای جنگ غریب بایستم کنار و جلو نیایم.
سادهلوحی دوستان جشنواره را که میبینم نمیتوانم ساکت بنشینم/ نه عزیزان همه چیز نگاه سلیقهای نیست
وی با اشاره به جوایز متعددی که از جشنواره های فجر گرفته است گفت من از این شیشهها زیاد دارم و اصلا جایی هم ندارم که این شیشهها را آنجا بگذارم. بحث من اصلا سیمرغ نیست. بسیار وسیعتر از این است.وقتی میبینیم جشنوارهای مثل برلین قرار است که با جهان غرب و آمریکا آشتی کند رئیس هیئت داوران را اسپیلبرگ قرار میدهد و وقتی که میخواهد با خاورمیانه آشتی کند رئیس داوری را انتخاب میکند از بین جریانی که نهایتا آنچه آنها میخواهند بشود نمیتوانم ساکت بنشینم. ساده لوحی دوستان جشنواره را می بینیم که خیلی ساده لوحانه اشاره میکنند که اینگونه نیست و اینها همه نگاه سلیقهای است. نه عزیزان سلیقهای نیست.
باید به بیاعتنایی به جریان فیلمهای مثل «شیار 143» توجه میشد
حاتمیکیا در ادامه عنوان کرد: من دیدم بعضی از دوستان از هیئت انتخاب آزرده شدند که چرا من موضوعی در مورد فیلم شیار 143 مطرح کردم ولی باید این موضوع را میگفتم چون این اتفاق آنجا باید رخ میداد و توجه میشد که اعتنایی به جریان فیلمهای شیار 143 نمیشود جریانی که میآید اولین جایزه را از دستان مردم میگیرد و همه داوران جشنواره متفق القول بر بازی مریلا زارعی در این فیلم تأکید دارند بحث من در باره همین نکته است که چه میشود که چنین اتفاقی میافتد و همین موضوع باید آسیب شناسی شود.
نامه مینویسند و به من میگویند که قیممآبی/ من قیممآبم یا عزیزی که هر دولتی میرود و میآید به هر شکلی هست
وی در ادامه با اشاره به اینکه من احترام خاصی به هیئت انتخاب قائل هستم، اضافه کرد: پس از اظهار نظر من در مورد شیار 143 آقای معلم در نامهای اشاره میکند که من به گونهای قیممآب هستم. من فقط یک حرف در مورد این فیلم زدم. این عزیزی که هر دولتی میآید سرجای خود هست و کارش را انجام میدهد در دورهی آقای احمدینژاد حضور دارد و در دوره آقای روحانی هم حضور دارد و به هر شکلی در همه محافل با پاپیون و با کراوات حضور دارد، من از ایشان میپرسم که من قیممآب هستم یا ایشان. که مرا متهم به قیممـآبی می کند. من فقط یک اعتراض کردم که ایهاالناس به داد این جریان فرهنگی برسید که در کشور میگذرد.
آقای روحانی! فرهنگی مردانی بزرگ میطلبد نه کسانی که 24 ساعت هم پای حرفهایشان نایستند
حاتمیکیا سخنانش را اینگونه پایان داد: میدانم این حرف سبب ناراحتی میشود اما مجبورم بگویم که جناب آقای روحانی جریان فرهنگی مردان بزرگ میطلبد نه کسانی که نمیتوانند 24 ساعت پای حرفهای خود بایستند. من بابت این نوع سخن گفتن هزینه دادم و افتخار من این است که با همین ها هست که اسم من پیش شما جوانان عزیز است.
دوستان مواظب باشید اکثر نظرات یا از این طرف افتاده یا از آن طرف
بدانید اگر ما جنگ را با واقعیتهاش نشون بدبم دیگر یک نمی گه 8 سال ایستادیم چی گرفتیم هیچ همین چی گرفتیم گفتن مثل تو را
جایزه فیلمهای اینگونه با جایزه های دنیایی امکان پدیر نیست
این را هم باید بگویم که بعد از بازی گلشیفته فراهانی در میم مثل مادر نقش مریلا زارعی در شیار143 عالی بود
١- چرا به فيلم چ جايزه ندادن؟
٢- امروز برخلاف هشت سال گذشته فرهنگ در دست مردان
بزرگ نيست.
٣- اين مريلا زارعى عجب بازيگريه خداييش.
٤- پس چرا به فيلم چ جايزه ندادن؟
٥- اگر من در هشت سال گذشته سكوت كردم به اين دليل بوده
كه من خيلى صريح و جسور هستم.
٦- مرگ بر جشنواره هاى خارجى على الخصوص اونهايى كه
به اون فرهادى مزدور جايزه ميدن.
٧- شير سماور....
خیلی تفسیر باحالی بود !!!!!
فیلمهای شما واسه همه ثابت شده اس
یکم منصف باشید
درضمن هرکی می خواد انتقاد کنه نگید پیام انتخابات رو نفهمیدی.
1-همسرش شهید شده
2-فیلم رو دیده
3-فیلم خوب بوده
4-هیچکدام
گزینه صحیح هیچ کدام است؟پس چراالکی منفی میدید؟
همین افرادی که پیش شما نشستند و دعوتتان میکنند و نقل براتون میپاشن مشخص میکنه شما هم وصل به کدام جریان هستید. کردهای مظلوم! با یک جمله درستش کردید
شما این احترام را می بایست چنان در فیلمتان به تصویر می کشیدید که همه بدان اذعان کنند نه اینکه شخصا و نه بازبان هنری قدرتمند و توانای خود بلکه با زبان شفاهی(که نسبت به زبان متعالی هنریتان) الکن و چندان شناخته نیست از کرده ی خودتان دفاع کنید به راستی به عنوان یک کورد از این کارها ی مشابه بسیار ناخرسند و متاسفم، بله این ما بودیم که در صف مقدم مقابله با دشمنان انقلاب و ایران جان دادیم، این ما بودیم که زیر بمباران دشمن فرزندان خود را تقدیم کردیم، ما بخش بزرگی از این ملت نستوهیم ما فرزندان این ایران عزیزیم ، همانها که در سردشت و پیرانشهر و غیره و غیره صدها شهید به پای آرمانهای این ملت بزرگ ریخت؛ شما با دو جمله می خواهی یک فیلم را تبرئه کنی، به راستی از شما انتظار نداشتیم........11!!!
کل دوران کودکی من در اطراف شهر همدان در خانه ای که سقف آن از چوب بود، بدون آشپزخانه و حمام و... گذشت، حتی برای حمام مجبور بودیم پنج صبح برویم در سرمای سخت زمستان تا بتوانیم خود را تمیز کنیم. سال ها طول کشید که سقف چوبی خانه دوم پدری را همچون خانه دیگرانی در آن منطقه فقیر نشین همدان کنیم.
سال های کودکی را خوب به یاد دارم که همواره بدون صبحانه به مدرسه می رفتم، روندی که تا سال 75 که دوره راهنمایی را به پایان رساندم برای من و خواهران و برادرانم ادامه داشت. زندگی ما سراسر رنج بود و حسرت بازگشت به خانه پدری و شهری که در کودکی خود با تعریف های حسرت گونه پدر و مادرم به افسانه ای برای ما تبدیل شده بود.
سال ها گذشته است و ما و چون ماه هایی در تلاطم این کشور فراموش شده ایم. مدرک دکترای تخصصی خود را از بهترین دانشگاه ایران تا سال بعد می گیرم، اما همچنان با 32 سال سن باید با درآمدی 700 هزار تومانی خود و پدر و مادرم را اداره کنم. به وحدانیت خدا سوگند که ذره ای از سهمیه استفاده نکردم و نخواهم کرد، اما حسرت آن به دل من ماند که پدر و مادرم را عزت مندانه به یک مسافرت ببرم.
کسانی که از پرت ترین دانشگاه های ایران مدرک گرفته اند به واسطه پارتی و نفوذ به شغل های خوب رسیدند و در دانشگاه های ایران تدریس می کنند، اما من دانشجوی دکتری معتبرترین دانشگاه ایران شرمسار خانواده ام هستم...
به زخم هایی که در بدن پدر و برادرم از جنگ به جا مانده است، به دردی که خانواده آواره من و کودکی ام از این جنگ خانماسوز کشیدم سوگند.... دانشگاه لندن به من کامل برای دوره دکتری اعطا کرد اما دل کندن از این سرزمین را نداشتم ... همه از ما سو استفاده کردند
آقای حاتمی کیا با تمام علاقه ای که به شما دارم ، باور دارم مرحوم ملافلی پور صدای دردمند ما بود نه شما... اگر بودید یک بار از دردهای هزاران چون منی می گفتید که سراسر زندگی خویش را در این کشور با رنج سپری کرده اند
احساس ميكنم گاه جنگ را وامدار فيلمايش ميداند .
حاتمي كياي عزيز ، شما و فيلمهايتان وامدار جنگ و بچه هاي جنگيد . كمي آهسته تر .
آیا فرش قرمز را امروز برای سینماگران پهن کرده اند؟ این از ابداعات عزیزان در دولت قبلی است. آن روز فریاد غیرت و اعتراض شما را نشنیدیم. کجا بودید؟
همه می دانند هشت سال گذشته بر فرهنگ و ادب و کرامت این ملت چه گذشته است. سینما گر عزیزی که به ظاهر خود را از تبار جریان و حزب خاص نمی دانی! در این هشت سال رگ غیرتتان فرصت تورم پیدا نکرد؟ نمی گویم چرا رییس جمهور قبلی را حداقل در سال پایانی حاکمیتش و نه در ماههای ابتدایی مخاطب قرار ندادی و بر حال و روز اسف بار سینما نگریستی؛ اما چرا حتی یک بار زبان شکایتتان به روی دوستانتان باز نشد و مثل کسانی چون پرویز پرستوییها بر حال رنجور سینما چهره در هم نکشیدی؟
می دانی برادر بسیجی! آنقدر در این روزها و سالهایی که بر ما گذشت از دین و مقدسات استفاده ابزاری کردند و پشت چهره مقدسات از کتاب و سنت گرفته تا جبهه و جنگ و شهید و شهادت، اهواء سیاسی را تجهیز نمودند که دیگر باورم نمی شود حرفهایت از سر درد باشد.
اقای حاتمی کیا! بدون هیچ رودربایستی می خواهم بگویم: در صداقت کلامتان شک دارم. شکی جدی و اساسی!
به شما تبریک می گویم که به بهترین شکل خوراک تبلیغاتی مخالفان دولت تدبیر و امید را برای مدتی فراهم آوردید. دست مریزاد. امشب منتظر بیست و سی می مانم.
التماس دعا
جمران همرزم شریعتی بازرگان بود .
من متوجه نمیشم...
بلکه همون کسی که گزارش یک جشن رو هم توقیف کرد
همون کسانی که ۸ سال پای حرفشون ایستادن مملکت رو به این روز انداختن که آقایون دارن برای کاهش صدماتشون به مردم از آبروی خودشون در مقابل امثال شما میگذرن !!