پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
تهران امروز در گزارشی نوشت:
همين چند روز پيش بود كه معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي اعلام كرد 70درصد از كودكان كار خانوادههاي فقير ندارند و از طبقه متوسط جامعه هستند و حتي خانواده اين كودكان خانه و ماشين دارند. متاسفانه قانوني براي برخورد با اين افراد وجود ندارد. البته ما پيگير اين مسئله هستيم و درحال حاضر نيز قانوني تحت عنوان كودكان بزه ديده در مجلس درحال بررسي است.
فقر اقتصادي اولين عامل كاركردن كودكان نيست بلكه اولين دليل سوءاستفاده از آنهاست. ما آدرس همه اين كودكان را داريم. درواقع اين كودكان ابزار شيادي هستند تا احساسات مردم را تحريك كنند و محل درآمدي براي پدر خود يا كساني كه آنها را سرپرستي ميكنند؛ باشند و تا وقتي مردم به آنها كمك كنند، ادامه كار كودك را تضمين كردهاند.
200هزار تومان هزينه جمعآوري يك كودك كار
محمد نفريه ديروز با اعلام اينكه در 9 استان كشور از جمله تهران 70 درصد كودكان كار از اتباع بيگانه هستند، افزود: در حال حاضر براي برخورد با اين كودكان خلأهاي قانوني وجود دارد كه با تصويب قانون «حمايت از كودكان بزه ديده» اين مشكل حل خواهد شد. سازمان بهزيستي براي رسيدگي به كودكان كار برنامههاي مختلفي از جمله مراكز كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت را طراحي كرده است اما براي ساماندهي كودكان كار اتباع بيگانه با مشكلاتي مواجه هستيم. برخي از اين افراد بدون كارت اقامت در كشور حضور دارند اما كار كردن عدهاي ديگر كه كارت اقامت دارند و واداشتن آنها به تكديگري، عملي غيرقانوني محسوب ميشود.
جمعآوري هر كدام از اين افراد براي بهزيستي 200 هزار تومان هزينه دارد اما پس از جمعآوري بلافاصله بعد از چند روز آنها تحويل خانوادههايشان داده و دوباره وارد چرخه كار ميشوند؛ مطابق قوانين موجود تا زماني كه اين كودكان سرپرست داشته باشند، بهزيستي مكلف به تحويل آنها به سرپرستهايشان است. تصويب قانون حمايت از كودكان بزه ديده ميتواند مشكلات رسيدگي به كودكان كار اتباع بيگانه را حل كند. در حال حاضر قانوني تحت عنوان حمايت از كودكان بزه ديده در مجلس شوراي اسلامي در حال بررسي است كه با تصويب اين قانون ميتوان والدين و سرپرستاني كه از كودكانشان سوءاستفاده ميكنند چه اتباع بيگانه باشند و چه تابعيت ايراني داشته باشند آنها را خلع يد كرد و برخورد جدي با آنها صورت خواهد گرفت. اين قانون اين اختيار را به سازمان بهزيستي خواهد داد تا كودكان را از اين والدين بگيرد و به خانوادههاي جايگزين تحويل دهد. نقش مردم در حل معضل كودكان كار بسيار پررنگ است. شهروندان بايد به اين نكته توجه كنند كه كمك آنها به كودكان كار حضور آنها را در خيابان تضمين ميكند و تا زماني كه اين كودكان از لحاظ اقتصادي براي والدين و افرادي كه از آنها سوءاستفاده ميكنند، سوددهي داشته باشند، اين كار ادامه خواهد داشت.
سونامي كودكان كار
دكتر مجيد ابهري با اشاره به اينكه در تمام جوامع دنيا كودكان خياباني به عنوان يك ناهنجاري اجتماعي واقعيتي انكارناپذير هستند، به تهران امروز ميگويد: مخفي نمودن آسيبهاي اجتماعي يا ارائه توجيحات نامناسب راه حل مناسبي نيست. كودكان كار از نظر والدين به گروههاي زيرتقسيم ميشوند. كودكان بدون والدين، كودكان داراي والدين معتاد يا زنداني و كودكان تك والد. از نظر حضور در خيابان و كار نيز اين كودكان به دو گروه تقسيم ميشوند. كودكان خيابان كه ارتباط خود را با خانوادهشان قطع كردهاند و در خيابان كار و زندگي ميكنند. كودكان در خيابان كه صبح تا شب در خيابانها هستند و شبها به خانه برميگردند.
از نظر كار اين كودكان به سه گروه تقسيم ميشوند. كودكان داراي مشاغل واقعي كه در كارگاههاي زيرزميني و غيربهداشتي بدون هيچگونه پوشش بيمه به جانكندن مشغول هستند، دستمزد آنها نصف كارگران بزرگسال است و به محض كمترين اعتراض از كار اخراج ميشوند. همين كودكان اغلب مورد آزار جنسي كارگران بزرگتر قرار ميگيرند و ميتوان نمونههاي آنها را در كارگاههاي ريختهگري، صابونپزي، شيشهسازي، قاليبافي و... مشاهده كرد. گروه دوم كودكان داراي مشاغل كاذب كه براي پوشش تكدي اقدام به دستفروشي ميكنند مثل گلفروشي، فال و چسب فروشي و... البته در ميان اين كودكان دستفروشان واقعي وجود دارند كه مردان كوچك هستند و نانآوري خانه خود را به عهده دارند.
به گفته اين جامعهشناس كودكان كار نوجواني و جواني را نميبينند. از كودكي به پيري ميرسند و اغلب داراي بيماريهاي مختلف پوستي، گوارشي، استخواني هستند و عمر طبيعي آنها يكسوم كودكان همسن خود است. گروه سوم كودكان بزهكار هستند كه به دله دزدي، جيببري، خرده فروشي موادمخدر، دزدي لوازم اتومبيل و... مشغول هستند.
وي با اشاره به اينكه در اين ميان مسئولين نهادهاي متولي مانند سازمان بهزيستي وقت خود را با مصاحبههاي رنگارنگ در سايتهاي مختلف ميگذرانند و به جاي رسيدن به وظايف اصلي خود دست به اقدامات تشريفاتي ميزنند، ميافزايد: مثلا مراكز كنترل خشم يا غربالگري اضطراب در مهدهايكودك انجام ميدهند كه براي جامعه ما فعلا در شرايط حاضر يك رفتار و عمل فانتزي است. اين وظيفه يعني جمعآوري، ساماندهي و آموزش اين كودكان به عهده سازمان بهزيستي است و در اين ميان شهرداري تهران وظايف برزمين مانده اين سازمان را در جمعآوري كارتنخوابها و بيخانمانها انجام ميدهد. در اين ميان هر از گاهي بعضي از مسئولين سازمان بهزيستي با بيان نكاتي باعث تاثر افكار عمومي ميگردند. مردم از خود ميپرسند پس وظيفه اين سازمان چيست؟ وقتي مسئولين بهزيستي ميگويند ما كودكان كار را شناسايي كردهايم و خانههاي آنها را بلد هستيم اگر اين حرف تعارف است كه الان زمان مناسبي براي آن نيست. اگر واقعيت است چرا اين كودكان را ساماندهي نميكند.
با توجه به اينكه بعضي از مديران بهزيستي تلاش ميكنند كودكان خياباني و متكدي را بينياز قلمداد كنند.البته در ميان متكديان افرادي وجود دارند كه درآمد آنها از 50 كارمند بيشتر است. اما اين واقعيت نبايد باعث شود تمام كودكان كار و خياباني و متكديان را افراد بينيازي بدانيم. بسياري از دستفروشان مترو و حاشيه خيابانها نانآوران خانواده هستند كه از بيپولي و كمبود سرمايه اينچنين مشكلات را در سرما و گرما و برخورد ماموران به جان ميخرند. ساماندهي كودكان خياباني موضوعي است كه پس از 30 سال پژوهش و ايجاد اولين خانه نگهداري كودكان خياباني (خانه سبز) به آن رسيدهام كه بعضي از كودكان كار و خياباني توسط والدين خود به گدايي و كار اعزام ميشوند اما درصد قابلتوجهي از آنها نيازمند و نانآور خانواده خود هستند. اگر مسئولين بهزيستي خانوادههاي اين كودكان را ميشناسند و مطمئن هستند كه آنها توان مالي دارند از طريق قوهقضائيه بايد از آنها سلب صلاحيت نمايند و ضمن نگهداري اين كودكان در مراكز شبانهروزي يا سپردن آنها به خانوادههاي داوطلب از پرورش بزهكاران آينده جلوگيري كنند. در مورد كمپهاي ترك اعتياد غيرمجاز وقتي خود بهزيستي اعلام ميكند توان مقابله با آنها را ندارد چگونه ميتواند با سونامي كودكان خياباني بدون برنامه روبهرو شود. مديران بهزيستي بهتر است به جاي مصاحبههاي گوناگون يك اتاق فكر از كارشناسان، آسيبشناسان، روانشناسان و اساتيد صاحبنظر تشكيل داده و به يافتن راهكارهاي كاربردي اقدام كنند. جمعآوري و ساماندهي كودكان خياباني با حرف و همايش و جلسه مقدور نيست.