صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۹ شهريور ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۴۰۹۳۷
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۰ : ۰۹ - ۲۳ آذر ۱۳۹۲
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
 
بررسی جزییات بودجه سال 1393 نشان می‌دهد، سهم دانشگاه‌های ایران در مقایسه با حوزه‌های علمیه در کشور، در افزایش بودجه سهم بالاتری است اما هنوز هم برخی نهاد‌های حوزوی بودجه‌های بالاتری نسبت به نهاد‌های دانشگاهی دریافت می‌کنند.

بر اساس جزییات بودجه سال 1393، 18 نهاد حوزوی قرار است بودجه‌ای معادل یک‌هزار‌و 300‌میلیاردتومان دریافت کنند. این درحالی است که مجموع بودجه سال 1392 نهاد‌های حوزوی رقمی معادل یک‌هزار‌و 30‌میلیاردتومان بود. نهاد‌هایی همچون دانشگاه علوم و معارف قرآنی، نهاد نمایندگی مقام‌معظم‌رهبری در دانشگاه‌ها (کمک به حج دانشجویی)، دانشگاه معارف اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، شورایعالی حوزه‌های علمیه، شورای سیاست‌گذاری حوزه‌های علمیه خواهران، شورای برنامه‌ریزی مدیریت حوزه‌های علمیه خراسان، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، مجمع جهانی اهل بیت، دانشگاه مذاهب اسلامی، موسسه آموزشی- پژوهشی امام خمینی، سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، جامعه المصطفی‌العالمیه و مرکز خدمات حوزه علمیه قم که در بودجه سال 1393 ذیل نهادهای دینی و حوزوی قرار گرفته‌اند.

همچنین پنج نهاد حوزوی شورایعالی حوزه‌های علمیه با 270‌میلیاردتومان، شورای سیاست‌گذاری حوزه‌های علمیه خواهران با 135‌میلیاردتومان، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با 111‌میلیاردتومان، جامعه المصطفی‌العالمیه با 174‌میلیاردتومان و مرکز خدمات حوزه علمیه قم با 410‌میلیاردتومان بیشترین سهم از بودجه در میان 18 نهاد حوزوی را در کشور دارند. این درحالی است که این پنج نهاد حوزوی در مقایسه با سال 1392 با افزایش بودجه قابل‌توجهی مواجه نبودند. همچنین بودجه 400‌میلیاردتومانی یک مرکز حوزوی یعنی «مرکز خدمات حوزه علمیه قم» که اقدام به پوشش خدمات بیمه، تسهیلات مسکن و سایر خدمات می‌کند، به شکلی است که با بودجه کل دانشگاه تهران در سال 1392 برابری می‌کند.

از سوی دیگر طبق بودجه سال 1393 پنج دانشگاه مادر کشور یعنی دانشگاه‌های شریف با 178‌میلیاردتومان، امیرکبیر با 159‌میلیاردتومان، شهید بهشتی با 225‌میلیاردتومان، علم و صنعت با 139‌میلیاردتومان، علامه‌طباطبایی با 128‌میلیاردتومان و در مجموع با 687‌میلیاردتومان (معادل نیمی از بودجه نهاد‌های حوزوی) بودجه دریافت می‌کنند.

از سوی دیگر دانشگاه‌های پیام‌نور، دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه شیراز و دانشگاه تربیت‌مدرس پنج دانشگاهی هستند که بالاترین سهم از بودجه سال 1393 را دارند. همچنین در بخش علوم‌پزشکی دانشگاه‌های علوم‌پزشکی تهران، اصفهان، فارس، خراسان‌رضوی و دانشگاه علوم‌پزشکی آذربایجان‌شرقی نیز بیشترین سهم را در میان دانشگاه‌های علوم‌پزشکی دارند.

بودجه پیام‌نور 8 برابر دانشگاه شریف و امیرکبیر
اگرچه دانشگاه‌ها در سال 93 وضعیت بهتری نسبت به سال گذشته دارند و این بودجه دقیقا رقم موردنیاز دانشگاه‌ها نیست و در تصویب نهایی مجلس، چکش‌کاری بیشتری هم می‌شوند اما در این میان بودجه دانشگاه پیام‌نور که تولید علم آن با دانشگاه‌های معتبری همچون دانشگاه تهران، صنعتی‌شریف، علوم‌پزشکی تهران، شهید بهشتی و صنعتی امیرکبیر قابل مقایسه نیست، افزایش قابل توجهی داشته است. دانشگاهی که با حمایت‌های دولتی و به منظور کاهش میزان قدرت و نفوذ دانشگاه آزاد اسلامی و سایر موسسه‌های آموزشی آغاز به کار کرد و امروز سیاست‌های دولتی آن را به جایی رسانده است که در بودجه سال 93، بودجه‌ای دو برابر دانشگاه تهران، چهار برابر دانشگاه‌هایی نظیر شهید بهشتی، صنعتی امیرکبیر، صنعتی‌شریف و ده‌ها برابر دانشگاه‌های شهرستانی و صنعتی برای آن در نظر گرفته شده است.

دانشگاه پیام‌نور با بیش از یک‌هزار‌میلیارد تومان، سهم بالایی از بودجه سال 93 دانشگاه‌های کشور را دارد و این درحالی است که این دانشگاه و مسوولان آن بنابر ادعای خود در این سال‌ها گوی سبقت را از سایر رقبایشان در آموزش‌عالی غیرانتفاعی ربوده و به دانشگاهی تبدیل شده‌اند که به‌صورت مستقل از دولت فعالیت کنند.

تولید علم و سهم از بودجه
براساس آمار‌های رسمی، دانشگاه‌های علوم‌پزشکی تهران، تهران، آزاد اسلامی، صنعتی اصفهان، صنعتی‌شریف، صنعتی امیرکبیر، تربیت مدرس، شیراز، علوم‌پزشکی شیراز و فردوسی مشهد 10 دانشگاهی هستند که هرکدام سهمی در تولید علم کشور دارند و در مجموع این 10 دانشگاه 83‌درصد از کل تولید علم کشور را در اختیار دارند.

  با این حال، این سوال مطرح می‌شود که وقتی 83‌درصد علم از سوی 10 دانشگاه کشور تولید می‌شود، باقی دانشگاه‌ها چه اقداماتی در زمینه تولید علم انجام می‌دهند و چرا سهم هرکدام از آنها حتی به یک‌درصد از کل تولید علم در کشور نمی‌رسد اما بودجه‌ای همتراز با دانشگاه‌هایی با تولید علم بالا دریافت می‌کنند؟ درواقع دانشگاه‌هایی نظیر دانشگاه تبریز، دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی، دانشگاه علوم‌پزشکی مشهد، دانشگاه علوم‌پزشکی شهیدبهشتی، دانشگاه مازندران، دانشگاه علوم‌پزشکی اصفهان، دانشگاه ارومیه، دانشگاه شهیدچمران اهواز، دانشگاه بوعلی سینا، دانشگاه شهید باهنر کرمان، علامه‌طباطبایی تهران، جامعه‌المصطفی قم و دانشگاه پیام‌نور، که همگی بودجه دولتی دارند و در میان 20 دانشگاه برتر کشور قرار می‌گیرند، در بهترین و بیشترین حالت هرکدام تنها یک‌درصد نسبت به کل تولید علم ایران سهم دارند.



منبع: روزنامه شرق
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۴
غیر قابل انتشار: ۰
حميد
|
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۹/۲۳
واقعا بايد تاسف خورد به حال كساني كه با اينگونه مطالب سست ،قصد ايجاد تقابل بين دو نهاد حوزه و دانشگاه را دارند. بودجه آموزش عالي كه رشد كشور به آن وابسته است بايد بيش از اينها افزايش پيدا كند اما نبايد با مغالطه هاي سخيف و حتي جمع زذن بودجه حج دانشجويي به حوزه علميه ،اينگونه القاء كرد كه حوزه بيش از دانشگاه بودجه دريافت مي كند .
كافي است نگاهي به بودجه 11،476،575 ميليون ريالي وزارت علوم-4،151،584 ميليون ريالي معاونت علمي و فن آوري رياست جمهور و كل بودجه دانشگاههاي سراسر كشور بياندازيم تا ببينيم بودجه حوزه حتي يك هزارم بودجه دانشگاهها نيست.هر چند معتقدم اين مقايسه از اساس نادرست است.
امیرحسین
|
۱۰:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۹/۲۳
نمی توان توقعی که از دانشگاه تهران با آن صبغه و دانشجویان مستعدی که وارد می شوند از دانشگاههای شهرستان که عمری حداکثر 15 الی بیست سال با دانشجویان ورودی درجه 3 دارند داشت. خوب اگر قرار بود که چون دانشگاههای شهرستان سهمی در تولید علم ندارند بودجه شان متناسب با آن باشد اصلا لزومی به ایجاد دانشگاه شهرستان نبود و دانشجویان همانند 15 سال پیش به تهران سرازیر می شدند و خوشحالتر هم بودند. یعنی دانشگاه شریف و تهران و ... را توسعه می دادند.
این مانند آنست که چون هزینه تولید در تهران و اصفهان کمتر از جاهای دیگر است در نقاط دیگر کشور مثل مرزها نباید کارخانه ای تاسیس و صنعتی رونق بگیرد.

فارغ از همه این بحثها، این تولید علم توسط دانشگاههای درجه یک مملکت چه مشکلی از مملکت حل نموده است؟ چند درصد علم تولید شده به حال مملکت نافع بوده است؟ مگر نه اینکه فارغ التحصیلان این دانشگاهها پس از تربیت راهی خارج می شوند؟ پس استدلال دو پرارگراف آخر مقاله از اساس باطل است.