پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : موسسه «کاتو» طی یادداشتی تحت عنوان "باید به خاطر توافقی بد با ایران هم
سپاسگزار باشیم" نوشت: ما شرایط دقیق معاملهای که در حال رایزنی است را
نمیدانیم. اطلاعات و جزئیات ناقصی که به بیرون درز کرده به وضوح نشان
میدهند که هر دو طرف همانطور که انتظار میرفت، در حال برداشتن گامهای
کوچکی هستند. ایران قرار نیست آن طور که شورای امنیت سازمان ملل در چندین
قطعنامه تقاضا کرده بود، برنامه غنیسازی هستهای خود را تعطیل کند، یا حتی
آن را به طور کامل متوقف سازد. به شکلی مشابه، گروه 5+1 نیز با تخفیف
تحریمها در حال عادی کردن روابط اقتصادی با این کشور نیست.
به
گزارش سرویس بین الملل سایت خبری تیک Tik.ir، هیچ یک از این نکات نتوانسته
جنگطلبان با ایران را از اعلام این که این توافق یک فاجعه برای جهان و یک
شاهکار برای ایران است، متوقف سازد. نتانیاهو با برچسب زدن بر این معامله
(مجدداً ذکر میکنیم بدون دیدن محتوا و شرایط آن) تحت عنوان «معامله قرن»
برای ایران و یک معامله بد برای بقیه کشورهای جهان، در این زمینه پیشگام
بوده است.
دنیل پلتکا از اندیشکده امریکن انترپرایز نیز به شکلی
مشابه چند سؤال در مورد شرایطی که با آن موافقت شده مطرح میسازد و سپس
بدون این که پاسخی به آنها بدهد، این معامله را «بسیار بد» مینامد. طبق
محاسبات یک طرفه او، آن چه ایرانیان دریافت خواهند کرد هنوز «روشن نیست»
اما ادعا میکند که تهران در عوض «هیچ چیز» ارائه نخواهد کرد.
ظاهراً
آن چه رخ داده این است که قرار است هرگونه معامله عملی و قابل پیادهسازی،
در چارچوب «بد» قرار بگیرد، و دولت با این که با این چارچوببندی مخالفت
کرده، پذیرفته است که «رسیدن به یک قرارداد بد، بدتر از آن است که هیچ
معاملهای امضا نشود.» حقیقتاً هنگامی که نتانیاهو سعی کرد با مقایسه
قرارداد احتمالی ایران با توافق کره شمالی، طرفداران این روزنه دیپلماتیک
را مورد حمله قرار دهد، بسیار هدفمند عمل کرد. شباهتهایی که در این میان
وجود دارد، چندان به مذاق طرفداران دیپلماسی خوش نمیآید.
پس بیایید
اعتراف کنیم: این قرارداد موقت چندان افتخارآمیز و پرشکوه نیست. این
قرارداد یک پایان کامل و برگشتناپذیر برای مشکل برنامه هستهای ایران
نیست. اما آن چه که ناظران جنگطلب قادر به درک آن نیستند این است که به
طور کلی چنین راهحلی وجود خارجی ندارد، چه از طریق دیپلماسی، چه از طریق
حمله نظامی و یا هر روش دیگر.
بنابراین قضیه هرگز این نبوده که
خواستههای نتانیاهو برآورده شود: تمامی اورانیوم غنیشده به خارج از کشور
منتقل شود، فردو و اراک ویران شوند، و غنیسازی در ایران به طور کامل پایان
گیرد. هیچ کس، حتی شاید خود نتانیاهو نیز فکر نمیکرد که چنین چیزی
امکانپذیر باشد. با توجه به اظهارات متعدد عمومی نتانیاهو، وی ظاهراً گمان
میکند که هر نوع معاملهای، یک معامله بد است.
پس درست است، اکنون
نه زمان آن است که خوشحالی کنیم ، جشن بگیریم و جهان را فراموش کنیم، و نه
زمان آن است که بدخلقی و گریهزاری کنیم. یک معامله موقت آیندهنگرانه، یک
گام کوچک، اما بسیار مهم، در جهت درست خواهد بود. با توجه به فجایعی که
وقوع جنگ در ایران به بار خواهد آورد، باید همین گام کوچک را غنیمت شماریم و
ببینیم آیا موفق عمل خواهد کرد یا خیر. همانطور که عاموس یادلین، رئیس
موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل خاطرنشان کرد، «پیش از آن که نتیجه بگیریم
امروز اتفاقات شوم و بدیمنی به وقوع پیوسته، باید جزئیات به دقت بررسی
شوند.» امیدواریم نتانیاهو و دیگر جنگطلبان در واشنگتن نیز با این حرف
موافقت کنند.