صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۹ شهريور ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۳۳۴۹۸
تعداد نظرات: ۱۱۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۶ : ۱۱ - ۲۷ مهر ۱۳۹۲
محمدرضا باهنر فاش کرد:
پس از ردصلاحیت مشایی، فضای انتخابات "نه به جلیلی" شد/ مباحثی مثل "من سرهنگ نیستم و حقوق دان هستم" را مطرح کرد که تأثیرگذاری خوبی داشت. این مباحث در ظاهر نیش زدن به خیلی ها است و پیام‌های زیادی دارد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
نائب رئیس مجلس با بیان اینکه پس از ردصلاحیت مشایی، فضای انتخابات "نه به جلیلی" شد، گفت: برخی فلز مشایی و جلیلی را یکی می‌دانستند.

به گزارش سرویس سیاسی «انتخاب» ؛ محمد رضا باهنر به تشریح تحولات و وقایع انتخابات ریاست جمهوری دور یازدهم، فضای انتخابات مجلس دهم و نگاه نظام به آزادی زندانیان امنیتی پرداخت که گفت‌وگوی وی با خانه ملت به شرح زیر است:

تب و تاب انتخابات فروکش کرد و دولت وارد فاز اجرایی شد و گام های مختلفی در حوزه های مسئولیت خود به ویژه در دیپلماسی برداشت، شما از نزدیک در معادلات سیاسی انتخابات ریاست جمهوری حضور داشتید چه زمانی دریافتید که اصولگرایان برنده انتخابات ریاست جمهوری سال 92 نیستند؟

پروسه انتخابات ریاست جمهوری سال 92 یک پروسه نسبتا طولانی بود و مجموعه عوامل زیادی جمع شد تا نتیجه انتخابات اینگونه  رقم خورد، برخی از مسائل شاید برای بعضی مردم عادی و مسئولان کشور غیر مترقبه بود، اینکه اول سال رهبر معظم انقلاب حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی را طلب کرده بودند، بعضی ها که دلسوز نظام بودند نگرانی داشتند که این مطالبه واقع می شود یا خیر، از طرف دیگر فشارهای اقتصادی و سیاست خارجی زیاد شده بود و دشمن هم خیلی امید بسته بود به این فشارها، اگر چه مردم در 22 بهمن سال قبل نشان داده بودند که فشارها هم اگر سنگین شود ممکن است مقداری اذیت و آزار ببیند اما موقع بحث از کلیت نظام و دفاع از آن کوتاه نمی آیند و حضورشان جدی تر می شود. درانتخابات ریاست جمهوری هم، این داستان تکرار شد و البته غیر مترقبه هم بود، اما یک نکته را باید پیش از ورود به بحث مطرح کرد، آن هم اینکه متاسفانه اصولگرایان یا اصلاح طلبان این جریانات سنگین کشور چون سازمان، تشکیلات واحد ندارند، شناور هستند. در این انتخابات هم عده ای از اصلاح طلبان بودند یا شاید هنوز هم باشند و بگویند که ما انتخابات را قبول نداریم یا علاقه ای نداشتند در انتخابات شرکت کنند، اصولگرایان هم گروه های متعدد و متنوع بودند و کاندیداهای متنوعی داشتند اما باید اینگونه تحلیل کرد که نامزدهای انتخابات سال 92 جریان های خاصی را نمایندگی نمی کردند، اگر مروری بر اسامی نامزدها داشته باشیم و اینکه بگویم هر کدام از یک حزب یا جریان فکری بودند واز بقیه اصولگرایان آنها را یا متمایز کرد واقعا نمی شد اینگونه گفت، و بیشتر اشخاص بودند که در جریانات انتخابات شرکت کرده بودند، آن زمان آقای عسگراولادی می گفت "من حساب کردم 40 نفر خودشان را برای انتخابات گرم می کنند" که با ریزش، این تعداد به 8 نفر رسید اما این تعدادی هم که در صحنه حضور داشتند جریان فکری خاصی را نمایندگی نمی کردند. اگر چه عارف و سعید جلیلی هر کدام  یک جریان خاصی را نمایندگی می کردند اما  حسن روحانی که به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، جریان خاصی را نمایندگی نمی کرد.

مردم پس از 16 سال افراط به اعتدال پناه بردند/احمدی‌نژاد اعتقادی به اصولگرا بودن نداشت

اما آقای روحانی می گفت "من نه اصلاح طلبم و نه اصولگرا"؟



بله اینگونه بود، بنابراین اگر بخواهیم به این نوع مباحث نگاه کنیم، باید بگویم نه اصلاح طلبان و نه اصولگرایان پیروز انتخابات نشدند و همین جوری یک نفر پیروز انتخابات شد، اما هر کدام از شخصیت ها که در کشور هستند یک خاستگاه دارند، من یک تحلیل ساده ولی واقعی را دارم و با آن نتیجه انتخابات را تحلیل می کنم، آن  این است که مردم 8 سال گرفتار افراط اصلاح طلبی و 8 سال هم دچار افراط دولت احمدی نژاد بودند اگر چه افکار عمومی  دولت احمدی نژاد را نماینده  اصولگرایی  می‌دانست اما خود وی اعتقادی به اصولگرا بودن نداشت. بنابراین مردم  پس از 16 سال افراط به اعتدال پناه بردند.

آرای حدادعادل بعداز کنارگیری، به جیب یک‌نفر نرفت/میان همه نامزدها پخش شد

شما چه زمانی دریافتید که یک گزینه غیر اصولگرا رأی می آورد؟

باید پرسید که چه زمانی متوجه شدم که قالیباف رأی نمی آورد؟ پاسخ به این سئوال راحت است اما هنوز هم نمی دانم قالیباف، محسن رضایی، ولایتی چه جریانی را در انتخابات نمایندگی می کردند، همه این شخصیت ها افرادی هستند با یک سابقه کاری مشخص  و یک سری از گروه ها و افراد که طرفدارشان هستند، بعضی اوقات هم طرفداران  شناور هستند، حتی زمانی به ما می گفتند اصولگرایان بنشینند و با هم ائتلاف کنند من روشن می گفتم الان هم می گویم، مثلا اگر حسن روحانی از صحنه انتخابات کناره گیری می کرد، آرای روحانی به سمت یک نفر نمی رفت و توزیع می شد و بقیه نامزدها هم اینگونه بود، به طور مثال زمانی که دکتر حداد عادل کنار رفت آرای او به سمت یک نفرسوق نیافت و پخش شد. سؤالی طرح شد دقیقش این است که شما چه زمانی متوجه شدید که قالیباف رأی نمی آورد و روحانی رئیس جمهور می شود؟ آن زمانی بود که نتیجه انتخابات را اعلام کردند متوجه شدم این اتفاق افتاد.

توقع آنکه روحانی در دور نخست رأی بیاورد را نداشتم/اکثریت 49درصدی که به روحانی رأی ندادند از نتیجه راضی بودند



پیش از آن اصلا نمی شد حدس زد، ما حدس زدیم که دکتر روحانی به مرحله دوم انتخابات  می رود اما تصور اینکه در دور اول رأی می آورد را نداشتیم من فکرمی کنم اگر کسی ادعا داشته باشد که می دانستم که دکتر روحانی 7 دهم درصد بیش از حد نصاب رأی می آورد و انتخاب می شود اغراق کرده است زیرا نه گروه های نظرسنجی علمی به این دقیقی داریم و نه شخصیت‌های  که اینگونه باشند. جامعه کشور به گونه ای است که یک تعداد مشخص آرای خود را پنهان می کنند، حتی در نظرسنجی ها رأی خود را لو نمی دهند. اما از هفت، هشت روز پیش از انتخابات و با برگزاری مناظرات تلویزیونی خیلی آرا جابه جا شد، حماسه سیاسی واقعا رخ داد و دکتر روحانی انتخاب شد، اما من فکر می کنم آن 49 درصدی که به دکتر روحانی رأی ندادند اکثریتشان از نتیجه انتخابات راضی بودند. اگرچه بخشی از رادیکال های جامعه چه بخش اصولگرایی و چه اصلاح طلبی که  خیلی محدود بودند و  بخش اعتدال را نمایندگی نمی کردند از انتخاب دکتر روحانی راضی نیستند.

اعضای ائتلاف سه نفره در انتخابات یکدیگر را قبول نداشتند

در انتخابات ریاست جمهوری به یک مرحله ای رسیدیم که استارت آن  از زمان انتخابات مجلس نهم کلید خورد که دو سر جریان اصولگرایی (جبهه متحد و جبهه پایداری) و در انتخابات ریاست جمهوری ائتلاف سه نفره و جبهه پایداری، همدیگر را قبول نداشتند، چرا؟

من این تحلیل را قبول ندارم چون اعضای آن ائتلاف سه نفره هم یکدیگر را قبول نداشتند، اگر قبول داشتند که به اجماع می رسیدند و یک نفر خروجی آن ائتلاف می شد.

چرا اینگونه شد که اصولگرایان یکدیگر را قبول نداشتند؟

اصولا تا یک سازو کار حزبی در جریانات کشور حاکم نشود اینگونه خواهد بود، در کشور طرفدارن ساختار دو حزبی یا سه حزبی و یا چهار حزبی وجود دارند و اگرچه با بودن  بیش از چهار حزب در کشور وضعیت مثل اوضاع قبل می‌شود، البته چهار حزبی که گفته می شود برخی تحلیل نکنند که بیش از چهار حزب ممنوع است شاید همانند برخی کشورها که 50 یا 60 حزب وجود دارد اما احزابی که مطرح هستند و می توانند اکثریت را در پارلمان و ریاست جمهوری به دست آورند اینها حداکثر می توانند چهار حزب باشند و تا زمانی که در کشور خودمان چهار حزب نداشته باشیم،  مواضع همه جریانات شناور است، آرایی که با یک موضع گیری یا مناظره تلویزیونی یا گاف یا تندروی طرفداران یک گروه، جا به جا می شوند. در زمان انتخابات هم یک گروه سه نفره تشکیل شد که دیدیم در مناظرات تلویزیونی آنها اختلافات عمیقی با هم دارند. اگرچه اختلاف اشکال ندارد اما اختلافات باید سازو کاری داشته باشد که مشخص شود چه کسی حق دارد و چه کسی حق ندارد.

به طور مثال پایداری در انتخابات مجلس نهم به اصولگرایان نپیوست و این راه را ادامه داد؟ چون آیت الله یزدی بعد از انتخابات اعلام کرد "ما به آیت الله مصباح اعلام کردیم در یک چارچوبی به تفاهم برسیم ایشان گفتند من به تکلیف عمل می کنم و این باعث شد که جامعه مدرسین تا آستانه انشعاب پیش رود"، پایداری چه میزان در رقم خوردن این رویکرد در جریان اصولگرا موثر بود؟

نباید مسائل را بسیط ببینیم، کمی باز گردیم به عقب تر بعد از جریان سال 76در دور دوم انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا اصولگرایان احساس کردند شکست سنگین خوردند و جمع و جور شدند و از انتخابات دوره دوم شورای شهر موفقیت آنها شروع شد بعد در انتخابات مجلس هفتم پیروز شدند و اکثریت را در اختیار گرفتند. بعد از انتخابات مجلس هفتم  به انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم رسیدند، در این مقطع انشعابات در جریان اصولگرایی آغاز شد، باز هم نمی خواهم انشعابات را به یک نفر منتصب کنم،  در آن زمان شورای هماهنگی نیروهای انقلاب داشتیم، که ساز و کار مشخصی داشت که در آنجا بحث و گفتگو می شد، مدتی کار پیش رفت و به بعضی از کاندیداها رسیدیم، اما کار به جایی رسید که برخی افراد از این شورا جدا شدند مثلا در آن زمان ایثارگران، رهپویان شورای، شورای هماهنگی 2 را ایجاد کردند. بعد از آنها احمدی نژاد آب پاکی را بر سر همه ریخت و گفت من اصلا هیچ کدام از این مکانیزم ها را قبول ندارم و جریان سال  84 را راه انداخت، اگرچه سال 84 احمدی نژاد کاندیدای ما نبود اما زمانی که انتخابات شد مانند ما ناراضی نبودیم زیرا از جریان اصولگرایی فردی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد امروز هم ما می گوییم یکی از عقلای کشور سکاندار ریاست جمهوری کشور شده است که فردی سیاستمدار و متین است. اما این بدان معنا نیست که ما تضمین کنیم تا آخر دوره روال اینگونه پیش برود اگر چه دعا می کنیم و علاقمند هستیم و تلاش می کنیم که این روند ادامه بیابد.

ایثارگران و رهپویان اولین تفرقه را در میان اصولگرایان کلید زدند/پایداری اولی نبود



بنابراین جریان پایداری اولین گروهی نبود که به سمت تفرقه گام بردارند، قبل از آن احمدی نژاد تفرقه را ایجاد کرد، حتی پیش از او نیز گروه های دیگر تفرقه را در جریان اصولگرایی کلید زدند و باعث این پاچیدگی شدند، اصلاح طلبان هم اینگونه هستند، ممکن است در یک نقطه با یکدیگر تفاهم داشته باشند اما در اجرا که وارد می شوند شروع می کنند به ساز مخالف زدن، اماهمه این مرض‌ها و نقطه ضعف ها درمانش را در تشکیل حزب می بینیم، در کشورهای که حزب به معنای واقعی وجود دارد این اختلافات وجود دارد نه اینکه وجود نداشته باشد،اما چون ساز و کار و برنامه برای برون رفت از مشکلات و اختلافات وجود دارد مشخص است باید نتیجه اختلاف چه شود، به طور مثال دو سال پیش از برگزاری انتخابات درآمریکا در درون حزب دموکرات چندین نفر اعلام نامزدی می کنند، بحث و جدل می کنند ودر مناظرات شرکت می کنند ولی با توجه به ساز و کار ایجاد شده می دانند که در انتها باید یک نفر از این حزب خروجی باشد، ساز و کار به خواست افراد نیست بلکه به خواست ضوابط است و نمی توان یکی بگوید که همان است که من می گویم و عقب نمی رویم این رفتاری که میان اصولگرایان و اصلاح طلبان وجود دارد یک رفتار بدیع و بی نظیر نیست در تمام احزاب دنیا از این خبرهاهست اما حزب خاصیتش این است که برای برون رفت از این اختلافات راه کاری دارد. به طور مثال مجلس که درونش اختلافات گوناگونی وجود دارد هر طرح و لایحه ای مطرح می شود موافقان و مخالفانی را دارد اما نتیجه بیرون می آید و قانون گرفتار مخالف و موافق نمی شود یا مخالفان یا موافقان بالاخره یک گروه پیروز می‌شوند و زمانی که قانون تصویب شد همه تمکین می کنند که این سازوکاری عقلانی است یعنی اینکه بحث ها مطرح می شود اما نتیجه هر چه باشد همه اشخاص و گروه‌ها باید ازآن تمکین کنند.


برخی اصولگرایان علاقه‌مندبودند نامزد اصلاح طلب رأی بیاورد اما یک تندرو اصولگرا رئیس‌جمهور نشود

شما گفتید زمانی که نتیجه روشن شد 49 درصدی که به دکتر روحانی رای نداده بودند اکثریتشان از نتیجه راضی بودند، چرا طیف های مختلف اصولگرایی علاقه داشتند اگر نامزد مورد حمایت خودشان رای نیاورد نامزد غیر اصولگرا رای بیاورد؟

من این بحث را به گونه ای دیگر تحلیل می کنم، تحلیل من این است که امروز اصلاح طلبان و اصولگرایان هر کدام جناح ها و جریاناتی را دارند، اگر مودبانه اش را بیان کنیم در همه این جریان ها سه طیف تندرو، میانه رو ومحافظه‌کار وجود دارد و در مواقعی اختلافات داخلی میانه روها و لیبرال ها اصولگرایان و اصلاح طلبان با تندروهای خودشان به قدری زیاد می شود که میانه روها احساس می کنند با میانه روهای جریان مخالف خود بهتر می توانند کنار بیایند. بله تعدادی از اصولگراها علاقمند بودند یک فرد نرم اصلاح طلب رأی بیاورد اما یک فرد تندرو اصولگرا رأی نیاورد.

در انتخابات زمانی که اسفندیار رحیم شایی ثبت نام کرد احمدی نژاد رایزنی بسیاری داشت، تحلیل احمدی نژاد این بود که در جریان انتخابات تنها اطرافیان دولت یارای مقابله با جریان هاشمی رفسنجانی را دارند و می توانند  یک رقابت شانه به شانه داشته باشند با چنین تحلیلی مشایی را مطرح کرد و اعتقاد داشت حذف مشایی به نوعی به اصولگرایی ضربه وارد می کند و باعث می شود طیف هاشمی رفسنجانی رأی بیاورد، تحلیل شما از این ارزیابی چیست؟



من این تحلیل را قبول ندارم، که احمدی نژاد فقط هاشمی را قبول نداشت اینگونه نبود، اگر هاشمی رفسنجانی هم نبود آن وقت لاریجانی می شد به جای هاشمی، اگر لاریجانی هم نبود ولایتی جایگزین می شد، احمدی نژاد دودوره انتخابات را که پیروز شد در یک دوره دو قطبی کردن شدید اجتماع برد و دنبال این دو قطبی کردن بود، اصلاً مهم نبود که طرف مقابلش کیست، حتی اگر هاشمی هم ثبت نام نمی کرد برای خود رقیب می تراشید.

احمدی‌نژاد 8سال فضای کشور را انتخاباتی دید/تا کسی مطرح می‌شد در مقام حذف او برمی‌آمد/حتی به وزرای خودش رحم نکرد

حتی اگر روحانی هم ثبت نام نمی کرد باز هم اینگونه بود؟

بله اگر هاشمی و روحانی ثبت نام نمی کردند رقیبش می شد لاریجانی یا ولایتی، همان طور که دو سال قبل از انتخابات شروع کرد و موضوعاتی را درباره برادران لاریجانی مطرح کرد، اگر آنها هم نبودند ممکن بود این رقیب باهنر باشد. طیف احمدی نژاد بردن انتخابات را در دو قطبی کردن انتخابات به نام فرشته و دیو می دیدند که در دوران 8 ساله احمدی نژاد همیشه دولت فکر می کرد انتخابات است به محض اینکه گروهی یا شخصی کمی در جامعه مطرح می شد تلاش در حذف آنها می شد. حتی او به وزرای خودش هم رحم نمی کرد.

مشایی می‌آمد روحانی با 70درصد آرا پیروز می‌شد 

اگر مشایی می آمد باز هم این اتفاق می افتاد؟ و روحانی پیروز می شد؟

تحلیل من این است اگر مشایی وارد عرصه انتخابات می شد، طرفداران روحانی بیشتر می شدند، در آن زمان ولایتی، قالیباف ساکت نمی‌ماندند که مشایی برنده انتخابات شود اگر قرار بود به زور با هم تفاهم کنند، تفاهم می کردند اگر مشایی می آمد اتحاد اصولگرایان بیشتر می شد و عرصه انتخابات به مخالفان مشایی با او تبدیل می شد یا احمدی نژاد و مخالفان او تبدیل می شد.اگر این اتفاق رخ می داد من احتمال می دهم حتی رئیس جمهور با 70 درصد رأی انتخاب می شد، درست برعکس آن چیزی که احمدی نژاد فکر می کرد، رخ می داد.

ورود مشایی، فضای غالب انتخابات را "نه به مشایی" می‌کرد

احتمال داشت آقای هاشمی رفسنجانی هم گزینه خود را که روحانی بود از میدان خارج کند تا جبهه مخالفان مشایی قدرت بیشتری پیدا کند؟

بله  ممکن بود، در انتخابات سال 92 ضمن اینکه همه گروه‌ها و اشخاص از کاندیداهای خودشان حمایت می کردند، تماما یک "نه" داشتند آن "نه" یک نفر بیشتر نبود که نمی خواهم اسمی از او برده شود، اما با آمدن مشایی قطعا انتخابات به "نه مشایی" ختم و بیشتر توجهات به شعار نه مشایی جلب می‌شد.

جلیلی رسما اعلام کرد توانمندی رئیس جمهورشدن را ندارد

ورود سعید جلیلی به عرصه انتخابات کمی غیر منتظره بود و لحن وادبیاتی که از سوی وی انتخاب شد به نوعی جامعه و عرصه سیاسی کشور را شوکه کرد و ظرف یک مدت کوتاه یک گارد فراگیر جلوی او بسته شد، تحلیل شما از این اتفاق چیست؟

بله، در مورد سعید جلیلی چند اتفاق غیر مترقبه افتاد اول آنکه او در زمان ثبت نام خیلی غیر مترقبه وارد شد، تا سه روز قبل از ثبت نام جلیلی اعلام کرده بود توانمندی و شرایط رئیس جمهور شدن را ندارد، پیش از انتخابات  کسی اینگونه حرف نمی زند، شاید بگوید مصلحت نیست و اشخاص بهتر از من وجود دارد و تعارف کند اما شخصی بگوید به دلایلی توانمندی و شرایط انجام وظایف ریاست جمهوری را ندارم بحثی دیگر است، جلیلی این صداقت را داشت واین مباحث را مطرح کرد، تا روز پایانی ثبت نام هم، همگان اعتقاد بر عدم ثبت نام او داشتند اما در ساعت پایانی او رفت و ثبت نام کرد. اتفاق دوم سهوا یا عمدا این بود که در مذاکرات ایران با گروه 1+5 در آلماتی ما دیدیم که صدا و سیما خیلی مفصل و مبسوط به ایشان پرداخت، نکته سوم غیر مترقبه درباره جلیلی این بود که او صلاحیتش احراز شد، خیلی ها فکر می کردند اگر قرار باشد که این افراد تأیید صلاحیت شوند افراد دیگری نیز باید به این جمع می پیوستند. حتی من در آن زمان نام بردم که نمونه اش سعیدی کیا بود که در سه دولت وزیر بود، متدین هم بود اگر چه نمی خواهم در اینجا  کار شورای نگهبان را نقد کنم و قطعا آنها برای خود دلایلی دارند، اما این مسائل به صورت سلسله وار اتفاق افتاد.

پس از ردصلاحیت مشایی، فضای انتخابات "نه به جلیلی" شد/برخی فلز مشایی و جلیلی را یکی می‌دانستند



 عده‌ای هم در بیرون جار و جنجال شروع کردند  که سعید جلیلی کاندیدای نظام است و تلاش شد او را به نظام و رهبری بچسبانند که مقام معظم رهبری بارها و بارها این مسئله را تکذیب کردند، حتی ایشان ضرورت دانستند که مرتبا این مسئله را تکرار و آن را نفی کنند و زمانی که خیال اصولگرایان و اصلاح طلبان از این بابت که جلیلی کاندیدای نظام نیست راحت شد، انتخابات تبدیل به "نه جلیلی" شد نه اینکه بگویم جلیلی با احمدی نژاد ائتلاف داشته است، البته برخی این فکر را داشتند که نامزد احمدی نژاد برای انتخابات پس از مشایی، در پشت پرده جلیلی است، و احساس می کردند که فلز همان فلز و جنس همان جنس است و شد "نه جلیلی".

نتیجه آخرین نظرسنجی‌ها در کنار رفتن حدادعادل موثر بود

حداد عادل چرا کنار رفت؟ آیا نتیجه آخرین نظرسنجی ها در این امر نقش اساسی داشت؟

 قطعا بی تأثیر نبود.

درآخرین روزها تلاش شد آقایان ولایتی و قالیباف به وحدت برسند و یک خروجی واحد داشته باشند حتی آیت الله مهدوی کنی هم گویا وارد صحنه شد و تقاضایی از آقای ولایتی داشت چرا آقای ولایتی این تقاضا را قبول نکرد؟

این یکی از نکات منفی انتخابات بود.

 روز آخر ولایتی خود را از دسترس آیت الله مهدوی کنی خارج کرد/به این کار او نقد داشتم

توصیه شما به آقای ولایتی چه بود، چون شما رئیس ستاد انتخابات او بودید؟



من در حدی نبودم که به ولایتی بگویم بنشیند ازآیت الله مهدوی کنی تبعیت کنداما اصرار داشتم که ملاقات صورت بگیرد و نتیجه آن یک تصمیم واحد شوداینکه ملاقات انجام نشد اتفاق بدی بود.

یعنی اینکه آقای ولایتی خود را از دسترس آیت الله مهدوی کنی خارج کرده بود؟

بله، در بیرون اینگونه مطرح بود، آیت الله مهدوی کنی تلاش داشت که ولایتی را پیدا کند اما میسر نشد.

چرا آرای آقای ولایتی اینگونه شد؟

برگزاری مناظره ها در رسانه ملی در این امر خیلی مؤثر بود.

 "من سرهنگ نیستم و حقوق دان هستم" نیش‌زدن به خیلی‌ها بود

آقای ولایتی که در مناظرات خوب بحث کرد؟

مباحثی که مطرح کرد خوب بود، در هر صورت نمی خواهم بگویم این بحث ها حق است یا ناحق اما در این مناظرات یک سری جملات تند و تیز بیشتر اثرگذار است تا اینکه یک شخص همیشه نرم و مثبت صحبت کند و بحث های 100 درصد عقلایی مطرح کند دکتر روحانی ضمن اینکه مباحث عقلایی مطرح می کرد مباحثی مثل "من سرهنگ نیستم و حقوق دان هستم" را مطرح کرد که تأثیرگذاری خوبی داشت. این مباحث در ظاهر نیش زدن به خیلی ها است و پیام‌های زیادی دارد.

از یک سو دیگر آقای ولایتی راه نقد کردن جلیلی در مناظرات بازکرد؟ در واقع او پرهیز نکرد از بیان مباحث چالشی؟

بله درست است، اما نوع طرح و بیان مسئله بیشتر موثر است.

قالیباف از هجمه‌های خود به هاشمی در زمان انتخابات پشیمان شد

علت اینکه قالیباف رأی نیاورد چه بود؟ با اینکه در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد سعی داشت از خود چهره عمرانی نشان دهد؟



قالیباف سابقه کاری خوبی داشت و رأی او خیلی کم نشد بلکه آرای روحانی یک دفعه زیاد شد و رشد کرد، در مورد قالیباف دو ماه قبل از انتخابات، حدس زده می شد که حتما یکی از نامزدها است که به دور دوم می رود، و تشخیص دادنی نبود که انتخابات در مرحله اول پایان می پذیرد، تقریبا تمام محافل سیاسی اعلام می کردند انتخابات وارد مرحله دوم می شود و همه می گفتند که یکی از دو نفری که وارد مرحله دوم می شود محمدباقر قالیباف است و اگر دکتر روحانی 8دهم درصد کمتر رأی آورده بود این اتفاق رخ می داد و این تحلیل نزدیک به واقع بود. اما اینکه آرای روحانی تجمع پیدا کند و بالای 50 درصد این را کسی پیش بینی نمی کرد. بنابراین نمی توان گفت آرای قالیباف ریزش داشت. اما او یکی دو اشتباه داشت، یکی اینکه  با ثبتنام آقای هاشمی رفسنجانی در انتخابات او که هجمه های تند و تیزی ضد وی داشت که ضرورت نداشت، بعد از اینکه هاشمی نتوانست در انتخابات ادامه بدهد، قالیباف از آن حملات زودرس پشیمان شد ولی اثر خودش را گذاشته بود.

ائتلاف دو جریان اعتدال و اصلاحات تاکتیکی نبود

ائتلاف اصلاح طلبان با اعتدالیون که در انتخابات نتیجه داد فکر می کنید چه میزان ادامه پیدا کند؟ این دو جریان یک ائتلاف تاکتیکی داشتند؟

نه این ائتلاف تاکتیکی نبود، فکر می کنم این تیپ دوستان که با یکدیگر کار می کنند با گروه های تندرو خودشان نمی توانند کنار بیایند، این ائتلاف تاکتیکی نبود، اگر نگاه بیندازید الان انتصابات  به سمت کارگزاران و جریانات چپ است اما از چهره های تند چپ نیستند و زمانی می شود که نیروهای معتدل چپ هم، گروه های راست معتدل را ترجیح می دهند به تندروهای چپ.

به نظر شما این ائتلاف تا انتخابات مجلس دهم ادامه پیدا کند؟

هنوز خیلی زود است در مورد این موضوع و انتخابات مجلس  دهم بحث کنیم.

دوسوم نمایندگان مجلس نهم به دوره بعد راه پیدا نمی‌کنند

شما یک سال قبل از انتخابات مجلس نهم، پیش بینی کردید احتمال اینکه دو سوم مجلس هشتم در مجلس نهم حضور نداشته باشند وجود دارد، با توجه به اینکه شما سابقه 7 دوره حضور در مجلس به عنوان نماینده را دارید، فضای مجلس دهم را چگونه پیش بینی می کنید؟

من در آن زمان حرف عجیب و غریبی نزدم این ادامه دارد مگر عکس آن ثابت شود در آن زمان هم که گفتم دو سوم نه اینکه به عنوان یک تحلیل گر سیاسی گفته باشم به عنوان فردی که تاریخ را می داند گفته بودم یعنی همان اتفاق که در گذشته رخ داده بود را بازگو کردم، بنابراین در مجلس دهم این اتفاق می افتد مگر اینکه یک اتفاق غیر مترقبه بیفتد، به نظر من از ابتدای انقلاب عمر متوسط نمایندگان 5/1 دوره است. اگر چه من موافق این تغییرات در مجلس نیستم.

ترکیب مجلس دهم را چگونه می بینید؟

خیلی زود است در این باره بحث کنم.

تعبیر ژنرال را نمی‌توان برای مجلس به کار برد

شنیده ها حکایت از این دارد که نامزدهایی که توفیقی در انتخابات ریاست جمهوری نداشتند برای انتخابات مجلس دهم برنامه ریزی کرده اند، افرادی همچون آقایان محسن رضایی، عارف و ولایتی آیا مجلس دهم را می توان به عنوان مجلس ژنرال ها نام گذاشت؟

خیر، شاید این تعبیر را برای دولت بتوان به کار برد و گفت دولت ژنرال‌، اما مجلس 290 نفر نماینده دارد خیلی ژنرال هم وارد مجلس شود 5 نفر بیشتر نخواهد بود باز هم مجلس دست نیروهای میانی است و اصلا تعبیر ژنرال در مورد مجلس مصداق ندارد شاید در مورد دولت مصداق داشته باشد و بگویم دولت ژنرال ها، دولت جوان ها یا پیرها.

حضور این تعداد چهره در مجلس برای انتخاب رئیس موجبات اختلافات را فراهم نمی‌کند؟

سازوکار مشخص است، اشکالی ندارد یک ماه اختلافات اوج می گیرد و بعد از آن رئیس مشخص می شود و تمام می شود.

امکان ندارد که رئیس مجلس در دومین یا سومین سال تغییر کند؟

تا به حال نداشته ایم پس از آنکه رئیس انتخاب شد در سال بعد عوض شود.

ژنرالی که ارتشبد شود تا انتها رئیس مجلس می ماند

اگر چند ژنرال در مجلس حضور داشته باشند امکان دارد این اتفاق رخ دهد؟

احتمال کمتری دارد اگر دو تا ژنرال در مجلس حضور داشته باشد و بخواهیم  براساس احتمالات حساب کنیم ممکن است رخ بدهد اما زمانی که 5 ژنرال در مجلس حضور داشته باشند آن ژنرالی که ارتشبد شود تا انتها رئیس مجلس می ماند.



نظرات کروبی و موسوی در رفع حصر آنها مؤثر است

اخیرا شاهد آزادی زندانیان امنیتی بودیم و آقای پورمحمدی وزیر دادگستری اعلام کرد پرونده موسوی و کروبی به شورای عالی امنیت ملی ارجاع داده شده، پس از تغییر فضای سیاسی کشور و با روی کار آمدن دولت دکتر روحانی، نگاه نظام به این مقوله چیست آیا فضا برای رفع حصر‌ آماده شده است یا خیر؟

نظام جمهوری اسلامی ایران هیچ زمانی علاقه ندارد که حتما یک نفر در زندان باشد اصلاً دلیلی برای این کار ندارد و نظام ازبخش‌ زندان‌ها نه‌تنها نفعی نمی برد بلکه خسارت ، ضرر، هزینه اجتماعی، هزینه سیاسی و اقتصادی را متحمل می شود.اما زندان لازمه کار است، زیرا اگر قرار است هنجارهایی در کشور حاکم باشد یک عده متخلف هستند که باید سر جای خودشان بنشینند، اگر زمانی نظام احساس کند که یک متخلف تأدیب شده و دیگر تخلف نمی کند و حاضر است به عنوان یک شهروند به زندگی خود ادامه دهد و به قوانین کشور پایبند باشد آن زمان دیگر دلیلی ندارد در زندان باقی بماند، بالاخره با این حماسه ای که اتفاق افتاد بسیاری از استدلال‌های غیر عقلایی مدعیان نخ‌نما و بی‌رنگ شد و اینکه نظام در انتخابات سال 88 تقلب کرده، نقش بر آب شد، برخی با این اتفاقات رخ داده یکه خورده  و دریافتند  که اشتباه کرده اند و آن را اعلام می‌کنند و می‌گویند راهی را که  رفته ایم اشتباه بوده و حرف خطا زده ایم، جرم مرتکب شده ایم و مجازات خودمان را تحمل کرده ایم اما عده ای هستند که به تکرار آن موضع اصرار می کنند که مشخص است برخورد نظام با آنها متفاوت است. بنابراین حتما نظرات کروبی و موسوی در رفع حصر آنها مؤثر است، نمی خواهم بگویم آنها چه کاری را انجام بدهند، آنها ظلم بزرگی را به انقلاب، نظام و منافع ملی وارد کردند، حتما تمام ظلم ها را نمی توانند جبران کنند و باید در درگاه خداوند توبه کنند، اما مقداری را که می توانند باید جبران کنند و قطعا این رفتارها بر تصمیمات نظام اثر گذار است.


نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱۱۳
در انتظار بررسی: ۲۹
غیر قابل انتشار: ۶
ناشناس
|
۱۳:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
آقای باهنر این حرف ها را به جای عذرخواهی بیان می کنید؟!!!! ایشان فکر می کنند مردم ایران آلزایمر دارند و صغیر هستند!
قدح
|
۱۲:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
آقای باهنر خوب صدای من را بشنو من و تمام اعضای خانواده و تمام اقوام و خویشان فقط به فقط بخاطر حمایت هاشمی بزرگ و سید جلیل القدر خاتمی رفتیم به روحانی رای دادیم.
فرزاد
|
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
آنکس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند سلام بر خاتمی درود بر روحانی
حالا بعضی ها دیدن موج فعلی برای موج سواری بدک نیست و باده داره از اینطرف میوزه خودشونو دارن آویزون میکنن
البته اگر در جهت وحدت باشه باز هم یه پیروزیه!!!
یونس
|
۱۱:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
خوب آقای محترم اتفاقا انتخاب آقای روحانی با پشتیبانی اصلاح طلبان بود
ناشناس
|
۰۹:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
آقای باهنر در انتخابات اخیر اصلاح طلبان در چند وجه پیروز شدند البته بهای این پیروزی بسیار گران تمام شده بود اول اینکه نتیجه انتخابات رو بردن مهم شخص نبود مهمتر گفتمان اصلاح طلبی بود که پیروز شد دوم انسجام و اتحاد خودشون رو نشان دادن که از پیروزی هم مهمتر بود سوم نشان دادند که به رغم تبلیغات دروغین و مسموم حریف هنوز نیروی غالب مردمی رو در اختیار دارن و در واقع یکه تاز میدان هستند و چهارم که از همه مهمتره کشور را از لبه پرتگاهی که اصولگراها برده بودن نجات دادن و انشالله به ساحل امن خواهند رساند و امیدوارم اصلاح طلبان درسی گرفته باشند که منبعد مثل دوره دوم شورای شهر تهران غرور باعث پراکندگی شان نشه انشالله
110
|
۰۸:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
آقای باهنر مردم فراموشکار نیستند .
ناشناس
|
۰۸:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
اين آقايان كه اين همه از ساز و كار عقلاني حرف مي زنند چرا عملا در راه ايجاد اين سازو كار عقلاني (تشكيل حزب) قدمي برنمي دارند؟؟؟؟
ناشناس
|
۰۱:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
آقای ولایتی از شرافت و تخصص حرفه ای خود، در مقابل ایرادات آقایان قالیباف و جلیلی و البته گاهی حداد خوب دفاع کرد.
اما آقای باهنر، از انتخابات بگذریم و به خود شما برسیم، بعد از این همه نمایندگی ملت، و پس از این تحلیل میشه 10 نمونه از فعالیت های کلان مملکتی که با پیگیری شما در ادوار مجلس به سر انجام رسیده را نما ببرید....!!!!
یک طلبه
|
۰۰:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
این تحلیل اقای باهنر اصلا با واقعیت سازگار نیست ایشان تیر در تاریکی می اندازد گاهی اتفاقی به هدف می خورد
سید رضا
|
۰۰:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
دقیقا یادم هست آقای باهنر قبل از انتخابات گفت آقای خاتمی اگر کاندیدا شود انتظار سونامی رای بیست میلیونی نداشته باشد...الان آقای روحانی که با نزدیک 19 میلیون رییس جمهور شدند..
محمد
|
۲۳:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
ریاست جمهوری برای انسان بزرگی مثل خاتمی کمه. ایشون فضای احترام و خدمت و ازادی رو تو کشور ساخت
ناشناس
|
۲۲:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
اقاي باهنر! ظلم به نظام را در طي اين هشت سال اين ادم وارونه نامتعادل بر اين كشور و نظام روا داشت.
محمد
|
۲۲:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
ای خدا کاش می شد مجلسی می داشتیم که فقط به فکر قانون گذاری درست باشه و مشکلات زندگی مردم رو کم کنه.
ناشناس
|
۲۲:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
چرا ۱۶ سال؟
gholoomi
|
۲۱:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
حدّاد عادل پنج رای داشت که پخش شد.
ناشناس
|
۲۱:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
پخش شدن رای آقای حداد ،واقعن سرنوشت انتخابات را رقم زد .آقای باهنر هنوز ساده تحلیل می کنی .
محمد
|
۲۱:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
برادر ، فکر می کنی حافظه تاریخی مردم انقدر فراموش کاره که حمایت گرم شما از اقای احمدی نژاد اصولگرا رو فراموش کنه؟!!
بهتر نیست شما توبه کنید!؟
رادی
|
۲۱:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
انتخابات آینده
ناشناس
|
۲۰:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
اقاي باهنر .مردم خيلي خوب فهميده اند .جواب خدا را چگونه ميدهيد.
فرزند ایران
|
۲۰:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
تا کی میخواین .....
آقای روحانی به خاطر حمایت تمام قد آقای خاتمی و آقای هاشمی و کناره گیری آقای عارف بود که رای آوردند.تا دنیا دنیاست رهبر اصلاحاتن آقای خاتمی بزرگ.یادتون باشه
مراد علی
|
۱۹:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
تحلیل های آبکی همینه دیگه . خاتمی و احمدی نژاد رو توی یک سبد گذاشتن خیلی بی معنی
هادی
|
۱۹:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
با سلام
حرفای ایشون مثل کسی هس که تا کار در حال انجام شدن هست ساکت میشینه و نگاه میکنه بعد که همه چی تغییر میکنه و اوضاع قابل حرف زدن میشه ی جور شرو میکنن به از بالا به همه چی نگاه کزدن مثل اینکه کلا محاط به همه تحولات سیاسی هستن.من واقعا متاسفم که اینا دارم میگم ولی اینکه از اون تاسف بار تر اینکه سایت انتخاب همچین تحلیلهایی رو تیتر یک خودش میکنه.
ashna
|
۱۹:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
از خواب بیدارشوید
ناشناس
|
۱۹:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
اتفاقا پیام انتخابات نه به اصولگرایی بود
ناشناس
|
۱۹:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
به عنوان یک ایرانی معتقد به نظام جمهوری اسلامی هیچ وقت احمدی نژاد و طرفداران و حامیانش را حلال نخواهم کرد
شنگل آقا
|
۱۸:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
تحلیلها و تفسیر به رای اقایان و خیال پردازیهایشان تمامی ندارد. همه راهم از جیب مبارک مر دم خرج میکنند
احمد
|
۱۸:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
جناب باهنر.. هميشه سعي كردي موقعيت خودتو حفظ كني !وضعيت اسفناك كشور نتيجه حمايتهاي تو واصول گرايان است كه بايد جوابگو باشند .از سايت انتخاب به خاطر گذاشتن اين كامنتها و تيزبيني خاصي كه دارد تشكر مي كنم!
ناشناس
|
۱۸:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
دنیا رو اونجور که هست ببینید نه اونطور که دوست دارید.
ناشناس
|
۱۷:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
خانواده ما 5نفر هستيم كه همه اصولگرا بوده و هستيم ولي بدليل حمايتهاي بيجاي اصولگرايان از احمدي نزاد و تخريب و توهين به هاشمي به روحاني راي داديم
ناشناس
|
۱۷:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
آقای باهنر خواهش میکنم عوامفریبی نکنید شما و دوستانتان تمام قد پشت سر احمدی نژاد و کارهای خلاف و بی قانونش ایستادید مردم فراموش نمیکنند اینها را و نمیگذراند شما دوباره به مجلس بروی
جوادي
|
۱۷:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
اقاي باهنر قبول كنيد مردم بهتر از شما شرايط زمان و مكان را درك مي كنند مردم اصلاحات مي خواهند واين را در عمل نشان دادند اين تفسير هاي شما غلط است .
لیلی
|
۱۷:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
بحث این نیست که ائتلاف سه نفره یکدیگر را قبول نداشتند بلکه حب مقام و طمع ریاست مانع به انجام رسیدنش شد۰ خدا به مردم رحم کرد که اینها به خاطر طمعشان از رقابت جاماندند۰
ناشناس
|
۱۶:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
آقای باهنر چه شد آن جمله "ما ایشان را برای ریاست جمهوری در نظر داریم" که در مور آقای احمدی نژاد گفته بودید؟
ناشناس
|
۱۶:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
آقای باهنر یادمان نرفته که گفتید من کسی هستم که امدی نژاد را به جامعه معرفی کردم. مردم خاطرات تلخ دوران اصولگرایان را فراموش نخواهند کرد
ناشناس
|
۱۶:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
سه دسته به آقای روحانی رأی دادند: 1- اونهایی که فقط به خاطر آقای خاتمی به آقای روحانی رأی دادند 2- اونهایی که فقط به خاطر آقای هاشمی به آقای روحانی رأی دادند 3 - اونهایی که اگه حمایت آقایان هاشمی و خاتمی نبود باز هم به آقای روحانی رأی میدادند
من جزء این دسته ام و در بین مردم عادی هم کم ندیدم از این افراد.
مهتاب
|
۱۶:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
خودتان بهتر از هر کسی دیگر میدانید که خواسته مردم چی بود؟
مردم اگر اعتقاد به اصولگراها داشتند در سفر های استانی از ایشون وتیمشون استقبال میکردند
علی
|
۱۶:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
مطلب اول:ایشون فرمودندکه رای اقای قالیباف کم نشد رای اقای روحانی به یکباره زیاد شد.اگر کمی دقت کنند متوجه میشوندکه دقیقا رای اقای روحانی زمانی زیاد شدکه اقایان هاشمی وخاتمی ازاقای روحانی حمایت کردنند یعنی اقای روحانی رای خودرا مدیون این دوعزیز است.پس ایشون باچه عقلی میگویند اقای روحانی اصلاح طلب نیست؟مطلب دوم ایشون سعی میکنند که بگویند اقای روحانی نه اصلاح طلب ونه اصولگراست بلکه متعلق به جریان سومی به اسم اعتدال است .که البته باید بگویم زهی خیال باطل چون در انتخابات92 فقط وفقط جریان اصولگرای فقط وفقط از جریان اصلاح طلبی شکست خورد.البته حق هم دارند این حرفهارا بزنند چون این شکست واقعا دردناک بود.
ناشناس
|
۱۵:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
آقای باهنر یک بار بگویید اشتباه کردیم و از عملکرد خودمان نادمیم
ناشناس
|
۱۵:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
آقای باهنر چند روز بعد از پیروزی آقای روحانی , گفته بودند که اصلاح طلبان ما را غافلگیر کردند.
ناشناس
|
۱۵:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
اگه هاشمی وخاتمی ازهرکس حمایت میکردند پیروز انتخابات بود .سیاسیون خودتون روگول نزنین
مهدی
|
۱۵:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
درود بر جناب آقای ناطق نوری که به گفته آقای هاشمی آقای روحانی پیشنهاد آقای ناطق بود.
ناشناس
|
۱۵:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
اصولا رای حداد عادل 20000تا هم نبودحالا+جلیلی کن=؟میشه رای اصولگراها
طلا
|
۱۵:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
بعد از آقای روحانی به نظر من آقای ولایتی لایق ریاست جمهوری بود.
ناشناس
|
۱۵:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
بابا شمارابه خدا مگرآدم قحطیه که باباهنرمصاحبه میکنید آقای باهنرجوانمردانه بگویند کدام مردم از8سال اصلاحات خسته بودند اگر هر9روزیک بحران ایجادنمیکردند اصلاحات به کجامیرسیدبعدش هم کسانی که به روحانی رایدادندمگرهمانهایی نیستندکه به خاتمی رایداددند به اضافه 15 میلیونی که به هردلیل رای ندادنداین بنده خدا ازهرنمدپوسیده ای برای خودش دنبال کلاهی هست دراین هیچ تعجبی نیست .ازکسانی که اوراتحلیلگرمیدانند جای بسی تعجب است.
زهرا رحمتی
|
۱۵:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
اصل اول و آخر اصولگرایان ماندن در صحنه قدرت سیاسی است و بعید میر رسد هیچ اصلی از اصولی که مدعی آن هستند مهمتر از این باشد..پیروزی دکتر روحانی نشان دهنده رشد بلوغ سیاسی ملت بود که پس از سالها شعارزدگی از جناحین به عملگرایی مسئولان روی آوردند و با گزارش و دفاعی که دکتر روحانی از عملکرد تیم هسته ای خود از طرفی و نقد منصفانه عملکرد سیاسی و فرهنگی که از دولت قبل بعمل آورد و از همه مهمتر نزدیکی شخصیت و سابقه همکاری ایشان با آقای رفسنجانی، تمامی این موارد باعث شد که مردم احساس کنند به پایان دوران شعارزدگی نزدیکیم و می توان در عملگرایی کلان و بدون تعارف روی شخصیت روحانی حساب نمود این تشخیص دهان به دهان گشت و تا عمق روستاها نیز نفوذ کرد و مردم با اطمینان به اینکه رای شان حق الناس است و بزرگانی چون ناطق و جناب مجید انصاری بر آن صحه گذاشتند دست به انتخاب بزرگی زدند که نتیجه آن برای رای دهندگان دیگر بجز هواداران جلیلی خوشحال کننده بود تا جاییکه همه اقشارسر از پا نشناخته به خیابان ها ریختند و حتی کسانیکه رای نداده بودند پیروزی عملگرایان را جشن گرفتند.
ناشناس
|
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
آقای باهنر بهتره شکست رو قبول کنید با این مغلطه ها راه به جایی نمیبرید، سخنان دکتر روحانی در تبلیغات انتخاباتی بسیار واضح و روشن بود نمونه بارزش رو من خودم وقتی در تبریز حضور داشتند شنیدم که گفتند یک جناح 8 سال مداوم با تمامی امکانات شروع به کوبیدن هاشمی کردند اما وقتی در انتخابات ثبت نام کرد دیدید چه شوری در سراسر کشور به وجود آمد. یا اون سلام هاش که به ترتیب با صدای رساتری از جانب ایشان همراه بود که رساترین آن ها سلام به سید محمد خاتمی بود. شما گفتید "باید بگویم نه اصلاح طلبان و نه اصولگرایان پیروز انتخابات نشدند و همین جوری یک نفر پیروز انتخابات شد" آخه این چه منطقیه آقای باهنر؟! اگر با همین منطق 8 سال این کشور رو اداره کرده اید پس وضع اسفبار فعلی ما به هیچ وجه نباید غیر منتظره باشد، بهتره چشماتونو بشورید و جور دیگری ببینید.
ناشناس
|
۱۴:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
شماازجامعه عقب بودی
وگرنه ما بااطمینان درهفته آخر می دانستیم که آقای روحانی در دور اول رای میاره

شما با مردم میونه ای ندارید
Admin
|
۱۴:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
توی انتخابات خرداد ماه تکلیف جلیلی که دقیقا در مقابل دکتر روحانی محسوب میشد،مشخص بود،اما به نظرم با مواضعی که اتخاذ شد،محبوبیت دکتر قالیباف به شدت کاهش و محبوبیت دکتر ولایتی افزایش یافت!
ali m
|
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
هاشمی یکی از محبوبترین شخصیتهای نظام
ناشناس
|
۱۴:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
برنده اساسي اين انتخابات دو فرد و يک فکر يعني آقايان خاتمي و هاشمي و انديشه اصلاحات بود و بازنده نيز فقط يک فکر و آن هم اصولگرايي بود.
ناشناس
|
۱۴:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
یکی نیست بگه آخه بعد اون شکست تان بازم دارید مغلطه می کنید؟!؟
ناشناس
|
۱۴:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
آقای باهنر تو را به خدا به اسم مردم سخن نگویید مردم عقل دارند می بینند شما در مقابل این همه خسارت که در این 8 سال به مملکت وارد شد مسئول هستید. با شهامت از مردم عذر بخواهید هم مردم می بخشند و هم خدا
ناشناس
|
۱۴:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
جالبه.اون موقع خیلی محکم پشت احمدی نزاد بودند.و چشمشون رو روی فقر مردم و ... بسته بوند.فقط از سال اخر احمدی وقتی فهمیدن دیگه اینده ای نداره پشتش رو خالی کردن.بازم دیدین که مردم به اصول گراها رای ندادن
ناشناس
|
۱۴:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
باور بفرماییداگر سخنان این فرد را طی هشت سال گذشته کنار هم بگذاری پر از تناقض است از روزی که احمدی نژاد ریس جمهور شدند این آقا تلویزیون تشریف آوردند وگفتند ما احمدی نژاد را برای ریاست جمهوری به شهرداری فرستاده ایم حالا از او تبری میجوید واو را اصول گرا نمی داند.
ناشناس
|
۱۴:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
به عنوان کسی که در ستاد قالیباف فعالیت داشتم از هجمه ای که ایشان به آیت الله رفسنجانی داشت خیلی متنفر شدم.آقای قالیباف شاگرد و دست پرورده رفسنجانی بود و نباید اینچنین به ایشان حمله کرد.من از همان روز شکست قالیباف را در انتخابات پیش بینی کردم...
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۷:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
ناشناس جان کجا دست پروره هاشمی بوده ؟؟؟
بعد جنابعالی توی لندن یا همشایر توی ستاد بودی؟؟؟
نگو من با فیلتر شکن اومدم
هنوز انتخاب خدا روشکر فیلتر نشده !!!!

آدم برای بیان نظراتش دروغ نمی گه
من هم بعنوان طرفدار قالیباف از دروغ بدم میاد و با هر حربه ای دنبال تایید خودم نیستم
رزمنده
|
۱۴:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
درود بر جليلي ولايتي وقاليباف
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
برادر رزمنده در کدام جبهه مي جنگي؟ اگر جبهه نبرد هشت ساله مي جنگيدي خدا قوت ولي اگر در جبهه مقابل مردم مي جنگي خدا هدايتت کند
ناشناس
|
۱۴:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
راه نجات کشور اصلاحات است مردم هم فقط اصلاحات میخواهند. معلوم شد که مسئولین مردم رانمیشناسند
ناشناس
|
۱۴:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
از ایشون ، تحلیلی بهتر از این در نمیاد.
امير
|
۱۳:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
يعني آقايون اصولگرا قدرت تشخيص اينكه احمدي نژاد اصولگرا نيست رو نداشتن؟
پس بر اساس كدام اصول ازش حمايت مي كردن، حالا كه نتايج اشتباهات گسترده ايشون جامعه رو تا لبه هاي پرتگاه پيش برده، مي گن، احمدي نژاد اعتقادي به اصولگرايي نداشت.
آقا پيشنهاد مي كنم اصولگرايان عزيز در انتخاب كانديداهاشون بيشتر دقت كنن كه بعدا مجبور نشن بگن اين از ما نيست
كسايي كه نمي تونن تشخيص بدن چه كساني پايبند به اصولشون هستن و چه كساني اين پايبندي رو ندارن، بهتره كلا برن سراغ كارهايي كه آبروي يك مملكت درش به بازي گرفته نميشه!
محمد
|
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
پس از 8 سال افراط گرایی اصلاح طلبان!!! در همان سال 84 که جوسازیها بر علیه آقای رفسنجانی بود ، در دور اول ایشان نفر اول شدند و محمود احمدی نژاد نفر دوم
ناشناس
|
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
ولایتی و حتی قالیباف اینها اصولگرایان واقعی هستند بقیه تندرو و تازه اصولگرا شده هستند
سلي
|
۱۳:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
آقاي باهنر زيركي خاصي در دررفتن دارند. اما حافظه ما آنقدر ضعيف نشده كه حمايتهاي ايشان از دولت ويرانگر قبل را فراموش كنيم.
ناشناس
|
۱۳:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
آقای باهنر توجه داشته باشند که اکثریت مردم به خاطر حمایت آقایان هاشمی، خاتمی و عارف بود که به دکتر روحانی رای دادند نه چیز دیگر
حامد
|
۱۳:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
پس ناطق نوری مگر روز انتخابات پیشبینی نکرد که انتخابات در مرحله اول به اتمام میرسد؟! گویا این حرف به آقای باهنر نرسیده است!
ناشناس
|
۱۳:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
چرا با الفاط بازی میکنید . هاشمی و خاتمی برنده انتخابات بودند.مردم به وضوح به اصلاح طلبان رای دادند.مسلما اگر حمایت صریح خاتمی و هاشمی نبود نمیشد
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۴:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
من فقط به خاطر خاتمی رای دادم به جناب روحانی
487/97
| |
۱۷:۴۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
من هم فقط به خاطر آقای خاتمی به روحانی رای دادم.
عباد
|
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
انتهای تحلیل های اقای باهنر همیشه دفاع از وضعیت موجود است. گرچه معمولا همیشه تندرو است فعلا طرفداراعتدال است!ودنبال حفظ موقعیتش در مجلس.
کما اینکه از بانیان ورود احمدی نژاد به صحنه جهت مقابله ولجاجت با اصلاح مملکت بود.
ناشناس
|
۱۳:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
این سایت حیف نیست حرفای اینطور افراد رو نمایش میده ؟ واقعا متاسفم برای سایتتون
ناشناس
|
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
حالا 1000 تا رأی حدادعادل به سمت یک نفر هم می رفت فرقی نمی کرد!
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۵:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
يكي از حسرت هاي زندگي ما كناركشيدن دكتر حداد بود...مي خواستم ببينم چند تا دونه راي مياره!!!
ناشناس
| |
۱۶:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
رای غرضی بیشتر بود
ناشناس
|
۱۳:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
دوست دارم ببینم همین نظرات امروز این آقا تا چند وقت ماندگاری خواهد داشت!؟
پاسخ ها
نیلا
| |
۱۱:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
خیلیی با طمانینه جواب دادی خوشم اومد
غلامرضا
|
۱۳:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
من نظر خاصي ندارم اين مسئله را كه چه شد اينجور شد را همراه با ملت ايران به قضاوت تاريخ در آينده خواهيم نشست.. براي شفافيت بيشتر به گذشت زمان نياز داريم.. تو موي ميبيني و من پيچش موي!..من از دقت عمل و نكته بيني و سبقت عمل و سرعت عمل ملت در تشخيص نياز به موقع براي راي دادن به چنين شخصي خوشحال هستم كه امروز بر همه پوشيده نيست كه اين شخص اقاي رييس جمهور ايران دكتر حسن روحاني است. مخلص كلام به تمام طيف اصولگرا و اصلاح طلب --.ملت اگاه است به حركت خويش ادامه مي دهد.. تا جهار سال ديگر خدا كريمه ببينيم چه ميشود!!!!!!!!!!!
رضا
|
۱۳:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
اگرشماتحليلهاي بهتروواقعبينانه تري داشتيدتعجب ميكرديم چرابه زورميخواين واقعيتهاراوارونه جلوه دهيد. پذيرفتن شكست هم خودهنريست كه شمانداريد
حداد
|
۱۳:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
اقای باهنر اگر تحلیلگر قابلی هستند پس چرا هیچ وقت نامزد مورد نظرشان در هیچ عرصه ای رای نداشته؟ خدا برادرشون رو بیامرزه...
آخه حداد عادل چقدر رای داشت که بعد از کناره گیریش بره توی سبد کسان دیگه؟
آخه جلیلی چقدر رای داشت که "نه به جلیلی" بخاد رای داشته باشه؟
صحبت از 16 سال افراط میکنه که 8 سال اولش خاتمی بوده، بعد همین خاتمی از روحانی حمایت میکنه و روحانی همش ازش اسم میبره و آخر هم از او تشکر میکنه!
ساده لوحیه اگه اثر حمایت هاشمی رو نبینید.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۶:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
بخواد
ناشناس
| |
۱۰:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
اينها خود را بخواب زدند و نمي خواهند از خواب ناز بيدار شوند انشاء ا... ملت در انتخابات مجلس بيدارشان نمايند
ناشناس
|
۱۳:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
اقاي باهنر مردم خيلي اگاهتر از اين حرف ها هستند .
احمد 1300
|
۱۳:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
انتخاب جان من چاپ کن
شک ندارم ولایتی از طرف هاشمی رفته بود تا رای های قالیباف رو بشکونه که همین کار رو هم کرد و تو مناظره سوم کلی رای برای روحانی جمع کرد اقای ولایتی مچکریم
ناشناس
|
۱۳:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
« مردم 8 سال گرفتار افراط اصلاح طلبی و 8 سال هم دچار افراط دولت احمدی نژاد بودند اگر چه افکار عمومی دولت احمدی نژاد را نماینده اصولگرایی می‌دانست اما خود وی اعتقادی به اصولگرا بودن نداشت. بنابراین مردم پس از 16 سال افراط به اعتدال پناه بردند.»
آقای باهنر با این حرفت کاملا می خوای بگی روحانی فردی اصولگراست ؟!!
کی بود سال 84 و سال 88 برای محمود احمدی نژاد تبلیغات میکرد ؟!!!
بی هنر
|
۱۲:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
آقای باهنر، متهم کردن موفق ترین دولت بعد از انقلاب ( دولت اصلاحات ) و مقایسه آن با دولت احمدی نژاد ، جفا به مردم و انقلاب است. ضمنا تعریف افراط را هم به ما یاد بده!
ناشناس
|
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
جالبه قالیباف به طور اصولی از آن حملات پشیمان نشد وقتی آقای هاشمی نتوانست وارد انتخابات شود، پشیمان شد!!
ناشناس
|
۱۲:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
اصولگرایان بطور قطع در انتخابات شکست خوردند و مطمئنم باز هم شکست در انتظارشان است. رفتارهای افراطی که شاهد آن هستیم خواستگاه اصولگرایی دارند و اکثریت مردم آگاه شده اند. بهتر است برای بدست آوردن جایگاهی در بین مردم سعی کنند رفتار و مرام سیاسیشان را عوض کنند.
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۸:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
جایگاهی که هیچوقت بدست نمیارن .
ناشناس
| |
۰۱:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
اگر این مذاکرات به نتیجه نرسد همه چیز به نفع اصول گرایان می شود
کوروش
|
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
رئیس جمهور 4سال اینده ایران کسی نیست جز محمد باقر قالیباف مرد توانمند جمهوری اسلامی ایران
پاسخ ها
مهدی
| |
۲۰:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
قالیباف یه مهره سوخته است
ناشناس
| |
۲۱:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
باشه
بهش میگم
بابا کوتاه بیا
ناشناس
| |
۲۲:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
حالا کو تا چهار سال دیگه کی مرده کی زنده
حاج بامی
| |
۰۹:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
فعلا که تا 4 سال آینده آقای دکتر روحانی رییس جمهور هستند...آقای قالیباف فعلا به فکر ساختن پل و زیرگذر و روگذر و البته مشق حقوق باشند تا ببینیم از اون به بعد چی میشه
ناشناس
| |
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
به همین خیال باش
با افشا گری روحانی و حمله ی گاز انبری،قالیباف برای همیشه به تاریخ پیوست و مهره سوخته شد!
امير
| |
۱۳:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
خدا بخير كند حتما حمله هاي گازانبري مد نظر شما هست
ناشناس
|
۱۱:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
این آقا مردم را چی فرض کرده که این حرف را می زنه:
مردم پس از 16 سال افراط به اعتدال پناه بردند/احمدی‌نژاد اعتقادی به اصولگرا بودن نداشت
پاسخ ها
کامیار
| |
۱۳:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
این آقا خودش هم رفیق احمدی نژاده .
ناشناس
|
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
انتخاب متاسفم که نظرات شخصی که حرفهایش را دایم عوض میکند میزارید -
اقای باهنر شما جواب حمایتهای بی چون و چرایی که در 8 سال از احمدی نژاد کردید بدید - ظلمی که در این 8 سال به مردم شد و اثراتش تا سالها در زندگی مردم هست رو جواب بدید -
علی
|
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
آقای روحانی بخاطر حمایت آیت الله هاشمی و آقای خاتمی پیروز انتخابات شدند تا کی می خوایین خودتون رو گول بزنین
پاسخ ها
سیامک
| |
۱۳:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
خاتمی سید همیشه محبوب مااااااا
ناصر
| |
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
دلیل دیگر رای آوردن روحانی اینه که اکثریت مردم قبول ندارند که .....
باهنر جان لطفا پیام انتخابات رو سعی کنید متوجه بشید.
بهلول
| |
۱۶:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
سیاسیون معمولآ لقمه را دور سرشان چرخانده و سپس می خورند! باهنر اعتراف نمی کند که روحانی بخاطر حمایت تمام قد آقای هاشمی رای اکثریت را کسب نمود! اما در عین حال همینجا اعتراف کرد که رای قالیباف بخاطر موضع گیری های غلطش علیه هاشمی بشدت کاهش یافت!!
سینوس
|
۱۱:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
فقط اونایی که به جلیلی رای دادن از وضع راضی بودن نه اکثریت آن 49 درصد
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۳:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
گفته اکثریت 49 درصد از نتیجه راضی بودند...در واقع طرفداران جلیلی عمدتا از نتیجه تاراضی بودند...
ناشناس
| |
۱۴:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
تو انتخابات مجلس مشخص میشه که مردم هیچ گاه از اصلاحطلبی خسته نشده اند
ناشناس
| |
۱۶:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
ههه! شما اصلا حرف آقای باهنر را نفهمیدی!!!! و نخواندی!!
سوال کننده: «شما گفتید زمانی که نتیجه روشن شد 49 درصدی که به دکتر روحانی رای نداده بودند اکثریتشان از نتیجه راضی بودند»
ناشناس
|
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
ولایتی در انتخابات نشان داد، اصولگرایی هم چهارچوبی دارد، فقط به حرف نیست. (اختلاف صلیقه باهاش دارم یه بحث دیگه است)
پاسخ ها
تحلیل گر
| |
۱۳:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
شما که تمام قد از احمدی نزاد دفاع می کردید حالا که منحرف شد اصولگرا نیست رای به روحانی نه به اصولگرایی بود ازشما بعید است این حرف ها رابزنید مردم همه چیز را می فهمند
ناشناس
| |
۱۳:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
سلیقه
ناشناس
| |
۱۶:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۷
سلیقه
ناشناس
| |
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
خیلی جالبه این آدم حتی حاضر نیست اعتراف بکنه حمایت هاشمی و خاتمی چطور موجب جهش رای دکترروحانی شد
البته با وجود چنین نمایندگانی در مجلس ما نباید توقع داشته باشیم اوضاع کشورمون بهتر از این باشه!
ناشناس
| |
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۸
ولایتی با کاری که تو انتخابات کرد برای همیشه اعتماد به خودش رو از بین برد. ایشون میتونستن از ابتدا با روحانی ائتلاف کنن نه اینکه...