پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : خبرنگار روزنامه فرامنطقهاي الشرق
الاوسط (بزرگترين روزنامه ليبرالهاي جهان عرب) با حضور در تهران، يك
گزارش مستند از وضعيت حجاب در خيابانهاي تهران منتشر كرده است كه بازتاب
گستردهاي در رسانههاي عربي داشته است.
به
گزارش سرويس بين الملل پارسينه به نقل از روزنامه الشرق الاوسط، نويسنده
مينويسد: «به محض ورود به تهران، شما دو بار غافلگير ميشويد و اطمينان
مييابيد كه به كشور انقلابي ايران وارد شدهايد. در هواپيما پيش از قدم
زدن بر خاك تهران، بايد موهاي خود را بپوشانيد تا "حجاب اسلامي را رعايت
كرده باشيد" و سپس با ورود به فرودگاه، گونههاي جديد و غيرمنتظره "حجاب
اسلامي" را مشاهده ميكنيد.»
تصويري كه روزنامه الشرق الاوسط براي اين گزارش خود انتخاب كرده است.
زير اين عكس نوشته شده:
«حجاب دختران تهراني، هر غريبهاي را شگفتزده ميكند.»
به
علت ادبيات خاص اين نويسنده و نقش مؤثر روزنامه الشرق الاوسط در جهتدهي
به اذهان روشنفكران و متفكران عرب، ادامه اين گزارش به صورت خلاصهوار
ارائه ميشود:
هر
گاه از حجاب صحبت كنيم، اذهان مسلمين و اعراب به سمت رنگ سياه يا
گزينههاي معدود براي پوشش محدود ميشود كه فاقد تنوع در اندازه، رنگ و سبك
هستند. اين پوشش رايج باعث عدم توجه ديگران به سمت لباسهاي زنان ميشود و
به اين ترتيب حجاب در فرهنگ مسلمانان منطقه معنا ميگردد. در ايران اسلامي
نيز تا پيش از انقلاب اسلامي و حتي در خلال جنگ با صدام، همين رويه رايج
بود؛ پوشش زنان به رنگ مشكي يا سرمهاي تيره بوده و اندازه و سبك آن نيز به
صورتي بود كه اولاً تمايز كم باشد؛ ثانياً اين لباس باعث جلب توجه نشود.
اما
پس از انقلاب اسلامي و "جبهههاي نبرد حق عليه باطل" (عنوان تبليغاتي
ايرانيان در دوران جنگ)، تحولات چشمگيري در حجاب ايرانيان پديد آمد. هر چه
بر ديوارها و تبليغات نوشتند: «حجاب، نشانه "عفاف" زنان است»، روسريها
نيز بازار پررونق و با سود سرشار پيدا كردند و به مرور، سهم چادر در
خيابانها كمتر و كمتر شد!
برخي
معتقدند اين بازار پر سود، بينسبت با فرهنگ ديرين زنان ايراني نيست. مجده
م. متولد سال 1975 ميلادي [معادل 1354 شمسي] از دوران نوجواني ميگويد:
«پوششي كه در مدارس ما اجباري بود؛ سرمهاي مايل به مشكي بود و حجم آن نيز
به معناي واقعي كلمه گشاد بود! به اين ترتيب هرگز نميشد كمترين تنوع و
رقابتي ميان بچهها به وجود آيد و "همسانسازي" به صورت كامل اجرا ميشد.
با اين حال، بچهها بر سر رنگ و اندازه جورابهاي خود رقابت ميكردند!!
جورابهايي كه در خيابان محال بود ديده شوند!! جالب اين است كه گاهي، ناظم
مدرسه جورابهاي دانش آموزان را مورد بازبيني قرار ميداد و اگر آنان را به
رنگهاي تحريك كننده ميديد، دانشآموزان را به دفتر فراميخواند...»
به
نظر ميرسد از همان دوران، ريشههاي "انقلاب رنگين" در جوانان دهه بعد
جوانه زد و تعميق يافت. البته اين انقلاب رنگين، از نوعي است كه در
رسانهها داخلي ايران كمتر از آن صحبت ميشود! «پس از مدتي، رقابت بر سر
پيراهن زير مانتو نيز رواج يافت! در حالي كه گرماي هوا ايجاب ميكرد
لباسهاي نازك زير مانتو بپوشيم، پيراهنهاي كرمرنگ، آبي روشن، صورتي و...
و استعمال ادكلن رواج يافت كه در جامعه وقت، نوعي هنجارشكني براي بانوان
به حساب ميآمد.»
در
دوران سازندگي، به تدريج اين رنگها از پيراهن زير مانتوي كودكان مدرسهاي
به مانتو، لباس و شلوارهاي زنان ايراني در خيابانها رسيد. در آن دوران
براي اولين بار تبليغ ميشد: «رنگ زيبا متفاوت است با رنگ حجاب زيبا. زيرا
حجاب امري تشريعي و الهي است به هدف عدم جلب توجه مردان نامحرم و اين با
استفاده از رنگهاي تيره محقق ميشود.»
با
اين حال، تغييرات تنها در رنگ مانتوها و افزايش ميزان آن در مقايسه با
چادرها بود و هنوز به تغيير در مدل و سايز آن نينجاميده بود. راشين منشوري،
دختر جواني است كه در مركز شهر تهران، بوتيك لباس راه انداخته است: «زماني
كه جوانتر بودم، مانتوها واقعاً گشاد و به يك سبك بود. به اين ترتيب،
تفاوتي نداشت كه پدرم برايم مانتو را بخرد يا برادرم يا خواهرم! كافي بود
رنگ آن را درخواست كنم يا حداكثر اينكه پدر يا مادرم در مورد جنس پارچه و
تداوم آن نظر بدهند؛ اما الآن به سختي ميتوان خريداري را يافت كه همراه با
دخترش براي خريد نيامدده باشد!»
موضوع رواج ساپورت و پوشش زنان تهراني،يكي از سوژههاي جذاب رسانههاي خارجي در هفتههاي اخير بوده است.
جالب
اين كه يك خريدار با شنيدن سخنان ما، از "انقلاب رنگين" صحبت ميكند:
«واژه انقلاب را ببينيد. [اينجا نويسنده توضيح ميدهد كه در زبان فارسي
براي كلمه عربي "الثورة" معادل "انقلاب" را برگزيدهاند كه خود واژهاي
عربي است.] واژه انقلاب به معني تغيير واقعي و ملموس است و جوانان نسل دوم
انقلاب، به جاي انقلاب سياسي به سمت انقلاب فرهنگي حركت كردند. ابتدا تنوع
در رنگها، سپس تنوع در تزئينات و طرحها و نقشهاي روي لباس و بالاخره
تنوع در سايز و ابعاد لباس!» راشن، سخنان مشترياش را ادامه ميدهد: «حجاب
در كشور ما اجباري است؛ اما جوانان معترض و خلاق همين اجبار را متناقض
كردهاند. زماني، دختران از پوشيدن لباسهاي هنجارشكن بيم داشتند و امروز
به نظر ميرسد بر سر آن كورس گذاشتهاند. شما برويد در خيابان و پوششهاي
دختران جوان تهراني را با دختران شهر خودتان - كه حجاب اجباري نيست -
مقايسه كنيد!»
حديثه،
كارمند يكي از بوتيكهاي محله دروس در شمال تهران است. او ميگويد:
«بيشتر ساكنان اين منطقه را مذهبيهاي پولدار تشكيل ميدهند. رويكرد مذهبي
اينان باعث ميشود چادر به سر كرده و پوشش را رعايت كنند؛ اما تصور ميكنم
خريدهاي لباس آنان نيز با كشور شما قابل مقايسه نباشد! خلاقيتهاي جوانان
تهراني باعث شده در عين حجاب كامل، ميل رقابت و تنوع را نيز دنبال كرده و
طرحهاي جديد را برگزينند كه شايد در نگاه اول به چشم شما نيايد!»
ينن
كنجكاوي و تنوع باعث شد بخواهم از مناسبات اقتصادي و بازاري اين صنف نيز
اطلاعاتي را گردآوري كنم. جالب بود كه عمده لباسها از تركيه، كره يا
ايتاليا ميآمد! از فروشندهها پرسيدم مگر اين پوشش (كه مانتو ناميده
ميشود!) در كره جنوبي كاربرد دارد؟! دوستي از طريق اينترنت، مرا با "شيوا
شيباني" آشنا كرد. شيوا خود را در مصاحبه با "شرق فارسي" چنين معرفي كرد تا
نظرات خود را كارشناسي بخواند:
«در
مسابقات Week Street Style Milan Fashion حضور يافتم. پس از آنكه
پيشنهادات خود را با طراحان لندن و نيويورك در ميان گذاشته بودم؛ در ميلان
توانستم نظر مجله مد glamour در ايتاليا را به ايدههاي خود جلب كنم.»
«من
فارغ التحصيل دانشگاه "سوره" هستم و مدتي به عنوان عكاس در رسانههاي
ايراني فعال بودم. در خلال عكاسي، سوژه پوشش زنان را از هر سوژه ديگري
جذابتر يافتم و مشاهده كردم كه اين سوژه براي عكاس، تنوعات هنري بسيار و
براي مخاطب، جذابيتهاي بصري بسيار دارد. در همين مسير بود كه به سمت طراحي
نيز رفتم و امروز ميبينم كه دختران جوان ايراني، نوابغ طراحي لباس در
جهان هستند. در تهران، بسياري از دختران به اين سمت رفتهاند كه "مد را
اختراع كنند"!!»
شيوا
در مصاحبه با شرق فارسي نكاتي را بيان كرد كه تا حدي متفاوت با صحبتهاي
مستقيمش با بنده بود. او به شرق فارسي گفت: «جوانان ايراني، رنگهاي متنوعي
را دوست دارد و بايد از همه آنها بتواند استفاده كند. ما معتقديم دنيا
زيباست و با عشق و تنوع ميتوان به آرامش و كمال روحي رسيد. اين نشاط و
شادابي ايجاب ميكند كه رنگهاي شاد و روشن شيوع بيسابقهاي پيدا كنند و
هر روز، تنوع در پوشش خود را به صورت ديگري نشان دهد.»
با
اين حال، شيوا در گفت و گوي كوتاهش با الشرق الاوسط مدعي است نظرات تكميلي
خود را بيان ميكند: «زنان مسلمان در كشورهاي مختلف جهان، پوششهاي
متفاوتي را براي خود برميگزينند ك هيچ يك با حجاب اسلامي در تضاد نيست.
كافي است به اجتماعات مسلمانان در شهري مانند لندن برويد كه اين تنوع پوشش
را ر كنار يكديگر مشاهده كنيد. به نظر من، تهران نيز به سمت لندن در حال
حركت است و جوانان ميخواهند "تنوع اقليمي" پوشش را در زندگي روزمره خود
تجربه كنند و اين مهم، بر زيبايي حجاب در خيابانهاي تهران ميافزايد!»
برای کاهش تقلید کورکورانه از مدهای غربی میتونیم لباسهای محلی و اقوام رو ترویج بدیم و اگر روزی یک مرد یا زن با لباس محلی خود(البته طبق موازین کشور) سر کار رفت یا وارد دانشگاه شد کسی از اون ایراد نگیره و انتقاد نکنه.
ربط داره عزیزم
حاله که اینطوره به ما چه ربطی داره که خانوم های غربی چه طور لباس می پوشن که ما ایرونی ها زود جو گیر میشیم، سریع مد اونارو تقلید میکنیم!!!
یادمون باشه ایران یه کشور متمدن واسلامیه، و نباید با بزک کردن دخترانمون آبروی اسلام و کشورمون رو ببریم!
خدایا هدایتشون کن...
به خدا شرم آوره كه اينها در مورد ما دارن اينطور مينويسن....