پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : دیپلماسی ایرانی: در حالی که وزیر خارجه عربستان سعودی، به تازگی با انتقاد از سیاست های روسیه در سوریه، این کشور را به حمایت از «قتل عام» محکوم کرده بود و افزون بر این، مقامات سعودی بار ها به اشکال دیگر از سیاست های سوری مسکو انتقاد کرده اند، سفر رئیس سازمان اطلاعات سعودی به روسیه پرسش های زیادی را برانگیخته است .به گزارش روزنامه السفیر لبنان ، بندر بن سلطان، رئیس سازمان اطلاعات عربستان سعودی، در حالی به مسکو سفر و با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه دیدار کرد که موضوع سوریه، محور این دیدار را تشکیل می داد. روزنامه «السفیر» لبنان در مطلبی به بررسی اهداف بندر از این سفر و نیز دلایل انجام آن پرداخته است.
این روزنامه با اشاره به انتقادات شدید عربستان از سیاست های مسکو در قبال سوریه طی دو سال اخیر می نویسد، آنچه مشخص است، این عربستان است که عوض شده، نه روسیه.
بنا بر این گزارش، مانند همه حکام سعودی، بندر نیز خواستار توافقاتی است که به ضربه خوردن حزب الله و تضعیف ایران منجر شود و برای این کار، به هر کار از جمله ضربه زدن به بشار اسد متوسل می شود؛ اما چرا عربستان سعودی نظر خود را تغییر داده و تصمیم گرفته شاهزاده بندر را به کشوری بفرستد که پیش از این، آن کشور را به حمایت از قتل عام در سوریه متهم می کرد؟ عدم موفقیت در پرونده سوریه، نگرانی از بهبود روابط ایران و غرب، نفوذ اخوان در کشورهای عربی و شمال افریقا، تیرگی روابط آنکارا و ریاض از جمله مسائلی است که ریاض را به سمت مسکو کشانده است. در این خصوص با دکتر داوود هرمیداس باوند، تحلیلگر مسائل بین الملل به گفتگو نشستیم:
با توجه به اینکه میان عربستان سعودی و روسیه بر سر پرونده سوریه روزبروز اختلاف ها و تنش ها بیشتر می شود، بندر بن سلطان به مسکو سفری داشته و با پوتین دیدار کرده است.دلیل اصلی این دیدار در این فضای تنش آلود را چگونه تفسیر می کنید؟
عربستان در خصوص مسائل خاورمیانه به ویژه مساله سوریه همگام با سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس نقش اساسی را بازی کرده است. سعودی ها در تشکیل اتحادیه عرب پیشگام بودند و اعضای این اتحادیه (البته به جز عراق، لبنان و الجزایر) نیز مواضع مشترکی در مورد سوریه در پیش گرفتند. مواضعی که بر اساس آن عضویت سوریه در این اتحادیه به حالت تعلیق درآمده و در مرحله بعد با حضور نماینده مخالفان بشار در این اتحایده موافقت شد. عربستان و دیگر اعضای این اتحادیه از مدت ها پیش انتقال کمک های مالی و نظامی به مخالفان دولت بشار را آغاز کرده اند.
در ابتدای آغاز بحران در سوریه تصور عمومی بر این بود که با تکرار نسخه تونس، مصر ، لیبی و حتی یمن دولت بشار اسد نیز در سرازیری سقوط است و چندماه بیشتر دوام نخواهد آورد. اما با گذشت دو سال و نیم از بحران سوریه همگان به اشتباه بودن این پیش بینی ها پی برده و ناآرامی ها در سوریه به بحرانی داخلی تبدیل شده است. این بحران تاکنون بیش از 100 هزار تلفات داشته و پناهندگان بیشمار سوری در نتیجه آن وادار به جلای وطن شده اند.
اکنون دیگر با تعمیق بحران و ورود بازیگران متفاوت منطقه ای و فرامنطقه ای پرونده سوریه مساله حیثیتی منطقه ای پیداکرده است. بدین معنا که از یک سو عربستان، ترکیه و مصر و کشورهای کوچک تری همانند اردن و قطر در یک جبهه و از سوی دیگر ایران و عراق در جبهه مقابل قرار دارند. بدین ترتیب از دل بحران داخلی سوریه رقابت منطقه ای به وجود آمده است. در نتیجه ناکامی عربستان در این مساله به اعتبار منطقه ای این کشور لطمه خواهد زد .عربستان با توجه به دیدگاه مشترک ایران و سوریه در قبال سوریه حمایت از مخالفان بشار را در راستای دفع خطر هلال شیعی که توهم آم را داشت آغاز کرد تا بدین ترتیب بتواند همبستگی ایران، عراق، سوریه و لبنان را از میان بردارد. اکنون با این اوصاف شکست در سوریه برای ریاض به معنای شکست استراتژی کلان آن در منطقه و مساوی با بی اعتباری است .
در نتیجه آنچه در بالا قید شد آل سعود در حال حاضر به سمت روسیه رفته تا شاید بتواند با نوید های مالی واقتصادی مسکو را جدا کرده و یا موضع آنها را تعدیل کند. روسیه از ابتدای آغاز بحران در سوریه بر لزوم توسل به راهکار سیاسی برای پایان دادن به آن اصرار داشته و در حال حاضر نیز با نیل به توافق با امریکا در این خصوص برای پیشبرد راه حل سیاسی در کنفرانس ژنو تلاش می کند. در مقابل عربستان سعی در متعادل کردن مواضع روسیه داشته تا شاید بتواند نافرجامی که در سوریه به وجود آمده را تغییر داده و خط مشی خود را به پیش ببرد. حال اینکه تا چه اندازه در این مذاکرات با روسیه موفق بوده باید منتظر بود،. باید توجه داشت که روس ها نیز به شکل سنتی اهل داد و ستد بوده اند اما اینکه در مقابل عربستان تا چه میزان عقب نشینی کرده و مواضع خود را تعدیل کند ؛ پرسشی است که پاسخ ان در آینده نزدیک مشخص خواهد شد.
یکی از دیگر موضوعاتی که سبب نگرانی هر چه بیشتر عربستان در منطقه شده بهبود مناسبات ایران و غرب و امریکا پس از ریاست جمهوری روحانی است .آیا می توان گفت که این مساله نیز نقطه مشترک گفتگوهای بندر بن سلطان با پوتین بوده است؟
مساله این است منافعی که این کشورها در سیاست دارند پایا نیست. بدین معنا که اگر کشوری قصد داشته باشد سیاست خود را بر مبنای استمرار بنا کند اشتباه است. همانطور که لرد پالمرستون نخست وزیر انگلستان در سال ۱۸۶۵ گفته است انگلستان نه دوستان و نه دشمنان دائمی دارد بلکه منافع دائمی دارد.
هر زمان که رابطه کشور ایران با غرب و به ویژه با امریکا رو بهبود می رود ضمن آنکه کشورهای عربی منطقه خلیج فارس ناخشنود می شوند اما تمایل آنها برای نزدیکی به ایران بیشتر می شود و هر زمان که رابطه ایران با امریکا دچار تیرگی می شود عرب ها خوشحال تر و از حیث موضع گیری در مقابل ایران جسورتر می شوند.
بنابراین حل مشکلات ایران با برخی از کشورهای عربی در گرو حل مسائل با امریکاست. به معنای روشن تر بهبود مناسبات ایران با امریکا به تلطیف فضا برای حل مشکلات تهران با کشورهای همسایه و منطقه منتهی خواهد شد. حقیقت آن است که کشورهای عربی همیشه خواهان حضور قدرت فرامنطقه ای در منطقه هستند. روزگاری بریتانیا حضور داشت و امنیت را تامین می کرد و حتی زمانی که انگلستان اعلام کرد از سال های 1971 تا 1968 از شرق سوئز از جمله خلیج فارس به دلیل مشکلات مالی خارج خواهد شد، برخی از کشورهای عربی اعلام کردند حاضر هستند هزینه های مالی آنها را تامین کنند تا انگلستان خارج نشود. پس از آنکه انگستان خارج شد تمامی هم و غم آنها این بود که امریکا به عنوان قدرت فرامنطقه ای حضور داشته باشد حتی با خرید سلاح های پیشرفته سعی کردند به این امر کمک کنند. در نتیجه از نظر آنها حضور امریکا در منطقه با نگاه جمهوری اسلامی ایران کاملا متفاوت است.
در نتیجه در یک کلام باید گفت هر زمان که رابطه ایران با امریکا حسنه شود کشورهای عربی به ایران نزدیک خواهند شد و هر زمان رابطه تیره است سعی می کنند موضع خصمانه ای را در قبال ایران در پیش بگیرند. بنابراین اعراب از بهبود رابطه امریکا با ایران خوشنود نیستند.
البته بهبود رابطه میان تهران – واشنگتن به مذاق روس ها نیز خوش نخواهد آمد.
بله . تغییر رابطه ایران و امریکا و یا حل مشکلات از طریق دیپلماسی به دلیل آنکه منافع روسیه در این میان به خظر خواهد افتاد نمی تواند پایدار و مانا باشد. تا زمانی که مشکلات و اختلاف میان تهران – واشنگتن وجود دارد روسیه به استفاده ابزاری از ایران ادامه خواهد داد و البته روس ها هم از ایران باج گیری می کنند. به معنای روشن تر روسیه در قبال رایی که در شورای امنیت می دهد امتیازاتی از امریکا کسب کرده و می کند. روسیه از این وضعیت که از ایران استفاده تجاری و ابزاری می کند و نهایتا به دلیل همسویی با غرب و امریکا امتیازاتی را نیز دریافت می کند، راضی است. اما اگر بنا باشد که روسیه از برخی امتیازها و استفاده از ایران محروم شود ممکن است دولت روسیه سعی کند وضعیت گذشته را پایدار نگه دارد.
عربستان سعی دارد تا در منطقه اخوانی ها را بلوکه کند، همانطور که از آنچه امروزه در مصر اتفاق افتاده بسیار ابزار رضایت می کند و دست قطر را که یکی از حامیان اخوان المسلیمن است را هم کوتاه کرده است. هم اکنون وضعیت عربستان را در مصر پس از اخوان چگونه می بینید؟
در جنبشی که در کشورهای عربی پدیدار شد می توان گفت اخوان در مصر و لیبی و در جهان عرب و به ویژه در شمال افریقا رسوخ کرده بود واین در حالی است که اخوان از نظر ارزشی با سلفی گری در تعارض بود. اخوان المسلیمن تمایل به اسلام رو به اعتدال دارد اما سلفی گری متمایل به اسلام بنیادگرانه است. همانطور که در سوریه شاهد هستیم جناج بنیادگرای سلفی با سنی هایی که خط مشی اخوانی دارند به کلی متفاوت است. بنابراین عربستان سعی کرد با گسترش ارتش های سلفی آنها را در چارچوب القاعده در جهان عرب و یا حتی خارج از جهان عرب رسوخ دهد. اما با توجه به اینکه اخوان در مصر پیروز میدان انتخابات شد و سپس به شکل نسبی در تونس هم دست بالا را دارد و همچنین در لیبی نیز توانسته جایگاه خوبی بدست آورد، عربستان آنها را رقیب ارزشی خود می داند. همانطور که می دانید سلفی گری با سکولاریسم و اعتدال گرایی هیچ گونه نسبتی ندارد، اما از نظر ارزشی فرقه ای اخوان المسلمین جایگاه مسلطی را در کشورهای عربی کسب می کند که برای عربستان بسیار نگران کننده است. اکنون این جنبش در مصر علیه اخوان پدیدار شده عربستان تلاش می کند تا جایی که امکان دارد اخوانی ها را از گردونه رقابت خارج کند.