پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : علیرضا
داوودنژاد میگوید: «منتظر هستم تا آقای جمال شورجه اسناد و مدارک مربوط
به دریافت 200میلیونتومان وام برای ساخت فیلم «کلاس هنرپیشگی» از بنیاد
سینمایی را به مطبوعات ارایه دهد.»
این صحبتها، واکنشی به حاشیهسازیهایی است که این روزها کنار هزاران
مشکل خانه سینما بهوجود آمده است و پرونده تنش جدیدی را در سینما باز
کرده. این روزها که دولت دهم به ساعات آخر عمر خود میرسد؛ حاشیهها در
عرصههای مختلف فرهنگ و هنر جای «متن» را گرفته است. صحبتهای جمال شورجه
(نماینده هیات سهنفره حل اختلاف میان خانه سینما و وزارت فرهنگ و ارشاد)
درباره علیرضا داوودنژاد، از جمله این حاشیههاست. شورجه بعد از تجمع اهالی
سینما در مقابل خانه خودشان، به جای حل مساله در گفتوگویی، با اشاره به
صحبتهای داوودنژاد مقابل خانه سینما گفت: «آقای داوودنژاد در یکسال گذشته
70میلیونتومان برای معالجه فرزندشان از سازمان سینمایی گرفتهاند. حدود
200میلیون هم برای فیلم خانوادگی که سال گذشته کار کردند- کلاس هنرپیشگی -
از فارابی گرفتهاند، از آن وامهای پسنده!» البته شورجه بعد از واکنش
داوودنژاد که خواسته بود مدارکش را رو کند و نامه حمایتی پوراحمد؛
صحبتهایش را تغییر داد و گفت: «او وامی برای درمان پسرش گرفته است.»
و
صحبتی از وام برای کلاس هنرپیشگی نکرده است. با این حال دو گفتوگوی قبلی
او تاکید بر گرفتن وامی برای فیلم کلاس هنرپیشگی دارد. وامی که داوودنژاد
به «شرق» میگوید اصلا وجود نداشته است: «من حتی یکریال از هیچ نهادی برای
ساخت فیلم کلاس هنرپیشگی نگرفتهام. اگر آقای شورجه میگوید که این پول را
گرفتهام اسناد و مدارکش را ارایه دهد. من برای گرفتن وام برای فیلم، به
بنیاد سینمایی فارابی درخواست دادم اما به من گفته شد که وام به خلاصه
داستان و فیلمنامه فاقد دیالوگ تعلق نمیگیرد. من هم خداحافظی کردم و فیلم
را بدون هیچ کمکی ساختم. این را آقای میرعلایی نیز خبر دارد و در جریان
است.»
داوودنژاد از شورجه خواسته است که در یک نشست خبری مشترک با حضور اهالی
رسانه حاضر شود و فعالیتهای این سالهای خودش و شورجه را بررسی کنند و
مشخص شود که در این سالها کدامیک از بودجههای دولتی برای خود چیزهایی را
گرد آوردند.
صحبتهای شورجه درباره داوودنژاد، اعتراضهایی را از سوی برخی سینماگران،
از جمله محمدعلی سجادی، کیومرث پوراحمد و خود علیرضا داوودنژاد بهدنبال
داشت. شورجه البته این صحبتها را بیجواب نگذاشت.
داوودنژاد در مقابل این صحبتهای شورجه، در یادداشتی تکرار کرد: «آقای
جمال شورجه! گفتهاید من بابت «کلاس هنرپیشگی» 200میلیونتومان پول از
بنیاد فارابی گرفتهام. اشکالی ندارد یا سند و مدرک رو میکنید یا شما را
به دادگاه میکشم. همچنین گفتهاید 70میلیونتومان بابت بیماری پسرم از
شما پول گرفتهام. مطمئن باشید اگر پسرم میمرد هم من از شما تقاضای کمک
نمیکردم که نکردم و دیناری نمیخواستم که نخواستم و نگرفتم. به فرزندم نیز
گفتم که به شما رو نیندازد چراکه از عزتنفس و مناعت طبع و میزان بزرگواری
شما حضرات، خبر دارم و میدانستم که اگر کمکی هم بکنید برای بسیاری از
پردهپوشیها آن را در بوق و کرنای فخرفروشی خواهید کرد که کردید و هیچکس
نمیداند بابت آن مساعدتها در روی تخت بیمارستان از رضا، چک و سفته
خواستید و بالاخره گرفتید. نشست بگذاریم و درباره داراییهایمان توضیح
دهیم.»
کیومرث پوراحمد نیز در یادداشتی که در ایسنا منتشر شد گفت: «آقای جمال
شورجه فرض میکنیم که من و شما و علیرضا داوودنژاد هر سه فیلمساز هستیم و
برابر این فرض، یک فیلمساز میخواهد از دوست فیلمساز دیگرش در برابر اهانت و
افترا دفاع کند. همین مورد در مورد شما هم صدق میکند آقای شورجه. من
همیشه برای شما احترام قایل بودهام، به همین دلیل که در این سالها ندیده
بودم رنگ عوض کنید. همیشه تفکر و اعتقاد و عملتان بر یک مدار میچرخیده است
و همیشه شما را آدمی پاک و سلامت میشناختهام ولی وقتی دیدم به یکی از
سلیمالنفسترین آدمهایی که من نهفقط در سینما که در همه زندگی دیدهام.
(بله دقیقا منظورم علیرضا داوودنژاد است) توهین کردهاید و تهمت زدهاید
شاخ درآوردم. شاخهایم را ببینید آقای شورجه!»
پوراحمد در بخش دیگری از این نامه آورده است: «آقای شورجه من 40سال است که
علیرضا داوودنژاد را میشناسم و با جرات و اعتقاد کامل میگویم که او
آدمیست پاکباخته سینما، آدمیست عارفمسلک، فرهیخته، هنرمند و هنردوست و
همه دغدغهاش ایران است و ایران و فرهنگ ایران. همه زندگی شخصی و حرفهای
داوودنژاد مثل کف دست، رو و روشن است و هیچ، هیچ، مطلقا هیچ چیز پنهانی و
پنهانکردنی ندارد.»
البته شورجه در واکنش به صحبتهای داوودنژاد و پوراحمد به ایسنا گفت: «من
هم برای کیومرث پوراحمد و هم برای علیرضا داوودنژاد احترام ویژهای قایلم و
آقای داوودنژاد را سینماگر پیشکسوتی میدانم که حق استادی بر من داشته
است. من نان و نمک آقای داوودنژاد را خوردم و پای حافظخوانی او نیز
نشستهام. میدانم او یک فیلمساز خودساخته است و به همین دلیل عکسالعملی
که مقابل خانه سینما برای بازکردن پلمب در خانه سینما از خود نشان داد مرا
متعجب کرد! بهطوری که همانجا که کنار آقای عسگرپور ایستاده بودم، گفتم که
این حرکتها برای رادیو و تلویزیونهای معاند، حرکت خوبی نیست و برای
سینمای نحیف و لاغر ما هم بازتاب خوبی نخواهد داشت.»
وی با اشاره به اینکه چنین عکسالعملی از طرف پیر دیری برایم تعجبآور
بود، افزود: از آنجا که علاقه وافری به ارزشهای انقلاب و خونهایی که پای
آن ریخته شده دارم، هرگونه تعرض نسبت به انقلاب مرا آشفته میکند و شاید
دیگر آن موقع دوست و آشنا سرم نشود.
شورجه با بیان اینکه قطعا آقایان پوراحمد و داوودنژاد هشتسال دفاع مقدس،
خونهای ریختهشده به پای انقلاب و روزهای سالهای 56 و 57 را به خاطر
دارند، اظهار کرد: اگرعلاقهای به نام این انقلاب و نظام دارند برای حفظ
کیان این کشور، آرمانهای امامراحل(ره) و پاسداشت ارزشهای شهدا نباید
آنگونه در کنار خانه آجری کوچکی مثل خانه سینما رفتار میکردند.
او خاطر نشان کرد: حقیقتا از دیدن چنین صحنههایی متاسف هستم و آن روز
آرزو میکردم که ای کاش به آنجا نمیرفتم و علیرضا داوودنژاد همچنان برای
من مثل معلم باقی میماند.