صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۲۲۰۱۳
تاریخ انتشار: ۴۰ : ۱۱ - ۰۱ مرداد ۱۳۹۲
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
روزنامه اعتماد نوشت:

حسن روحاني و كابينه يازدهم ميراث‌دار مشكلات فراواني هستند، مشكلاتي كه در بديهي‌ترين نماد و نمودش گران شدن زندگي مردم را به دنبال داشته. حالا حسن روحاني با راي اكثريت راي‌دهندگان، رييس‌جمهور منتخب شده و همه نگاه‌ها به سمت اوست كه چه خواهد كرد.

همه منتظر هستند تا 13 مرداد 92 از راه برسد، محمود احمدي‌نژاد برود و حسن روحاني بيايد. اما به واقع او مي‌تواند از پس بار سنگيني كه دولت احمدي‌‌نژاد بر گرده ايران و ايراني گذاشته، برآيد؟ حسين مرعشي عضو حزب كارگزاران معتقد است كه حل مشكلات نياز به گذشت زمان دارد.

مرعشي در اين گفت‌وگو از شباهت‌ها و تفاوت‌هاي دوم خرداد 76 و 24 خرداد 92 سخن گفته است. نقش آيت‌الله هاشمي و حرفه‌يي‌تر شدن اصلاح‌طلبان نيز از ديگر مباحثي است كه مرعشي به آنها پاسخ گفته است:

پيش از انتخابات اكثر سياسيون و اقتصاددانان كشور بر اين موضوع اشتراك نظر داشتند كه دولت پس از احمدي‌نژاد به جهت مشكلات و مصايبي كه گريبانگير ايران و ايراني شده است كار سخت و دشواري را پيش رو دارد. در اين ميان آقاي روحاني توانست اكثريت مطلق راي‌‌دهندگان را به خود اختصاص دهد اما سوال اينجاست كه آيا اين مشكلات، با توجه به شرايط فعلي كشور قابل حل هستند و آقاي روحاني توانايي حل اين مصايب را دارند؟
با آمدن آقاي روحاني بهبودي آغاز شده و مشكلات حتما قابل حل است. اما بايد دقت داشت كه اين مشكلات به سرعت قابل حل نيستند. هر تصميم آقاي روحاني در اقتصاد ايران، يكي، دو سال زمان نياز دارد تا تاثيرگذار شود. حجم سيلابي كه آقاي احمدي‌نژاد بر زندگي مردم انداخته بسيار زياد است، و تخليه اين سيلاب و نجات دادن زندگي مردم، كار ساده‌يي نيست. البته با آمدن آقاي روحاني مي‌توان گفت زندگي مردم خرابتر از اين نخواهد شد و سيل جديدي راهي خانه‌هاي مردم نمي‌شود اما آثار اين تخريب‌ها يكي، دو سال طول مي‌كشد تا اصلاح و درست شود.

‌آقاي مرعشي يكي از مهم‌ترين مباحثي كه طي اين سال‌ها محل نقد كارشناسان امور اقتصادي و سياسي بوده حضور فعال نهادهاي غيرمرتبط در فضاي سياسي و اقتصادي است و يقينا دولت آينده بايد كار ويژه مشخصي را در قبال فعاليت اين نهادها داشته باشد. به نظر جنابعالي دولت آينده با چه رويكردي بايد با اين نهادها روبه‌رو شود؟
قانون در اين مورد تكليف را روشن كرده است. هيچ پروژه‌ي بدون مناقصه‌يي نبايد به كسي و مجموعه‌يي واگذار شود. هر نهادي بخواهد در اين صحنه حضور داشته باشد، بايد رقابت كند.

آقاي مرعشي يكي ديگر از موضوعاتي كه پس از پيروزي آقاي روحاني شاهدش بوديم تلاش چهره‌ها و رسانه‌هاي اصولگرا براي اصولگرا ناميدن آقاي روحاني بود. حتي برخي از رسانه‌هاي اين جريان مدعي شدند كه اصلاح‌طلبان نتيجه انتخابات را واگذار كرده‌اند و سرشان كلاه رفته است. تحليل جنابعالي از اين پروژه اصولگرايان چيست؟
اگر آقاي روحاني اصولگرا باشد، ما با آن مشكلي نداريم و اصولگرايي را قبول داريم. اگر اصولگرايي بر مبناي عقل و تدبير بخواهد مملكت را اداره كند، ما مشكلي نداريم. با واژه‌ها كه دعوا نداريم. ولي اينكه هر كار خلاف عقل و بي‌تدبيري را آقايان به اصول نسبت مي‌دهند ما با اين مشكل داريم. ما كه در اصول اختلافي نداريم.

فكر مي‌كنيد آقايان هاشمي و خاتمي در سياست خارجي به آقاي روحاني كمك مي‌كنند تا مشكلات سياست خارجي حل شود؟
هم آقاي هاشمي و هم آقاي خاتمي و هم تمامي مجموعه نيروهايي كه در انتخابات حاضر بودند، مساله‌شان شخصي نبوده و اصلاح كشور را خواستار بوده‌اند. هر كمكي كه لازم باشد به آقاي روحاني مي‌كنند. ولي كار اصلي را آقاي روحاني خواهد كرد و با ايستادگي بر اصول خودش پيش خواهد رفت. آقاي روحاني هم به اندازه كافي تجربه دارد و هم كارشناس است و امروز نيز رييس‌جمهور ملت بزرگ ايران است و ان‌شاءالله با اقتدار جلو مي‌رود و همه هم كمكش مي‌كنند. شناختي كه من از ايشان دارم اين است كه ايشان هرگز اهل عقب‌نشيني نيست.

برخي از سياسيون از شباهت‌هاي انتخابات 24 خرداد با دوم خرداد76 سخن مي‌گويند. به نظر شما اين دو انتخابات چقدر به يكديگر شباهت دارند؟
به هر حال يك صحنه‌يي است كه ملت تصميم گرفته و از خطرهايي فاصله گرفته و يك تصميم در جهت حاكميت خرد و تدبير گرفته است. خيلي به نظر مي‌رسد اين تصميم از سال 76 سخت‌تر بود.

و پخته‌تر؟
بله، در سال 76، دولت آقاي هاشمي كه مواضع سياسي‌اش را كارگزاران بيان مي‌كرد، جزوحاميان آقاي خاتمي بود. روحانيون مبارز به عنوان ياران نزديك به بيت امام همراه آقاي خاتمي بودند و او جزيي از آنها بود. هنوز صحنه سياسي كشور آلوده به انواع فشارها و تهمت‌ها و اين‌گونه پيچيدگي‌ها نبود. صحنه سياسي، خيلي ساده بود. آنجا تصميم‌گيري، سخت نبود. رقيب نيز رقيب نجيبي بود.

‌ و نقش بعضي نهادها؟
اين نهادها اصلا در سال 76 ورود به دنياي سياست نكرده بودند. در سال 92 ما در واقع يك پايان يك دوره را ديديم كه انواع و اقسام تهمت‌ها ، فشارها و تخريب‌ها در آن كار كرده بود. بالاخره 8 سال است يك عده‌يي حاكم بودند كه صبح و ظهر و شب تهمت و حرف‌هاي منفي را پمپاژ مي‌كردند. شايعه درست مي‌كردند. همه‌چيز را زير سوال مي‌بردند، بگم بگم مي‌كردند. يعني مردم و كساني كه تصميم گرفتند آقاي روحاني رييس‌جمهور شود در غربت كامل بودند. آقاي هاشمي در بالاترين سطح، ورود به صحنه كرده به عنوان يك شخصيت كه شناسنامه انقلاب است و ردصلاحيت مي‌شود. با ردصلاحيت آقاي هاشمي بفهميد فضا چگونه بوده است. خيلي شكوه و عظمت اين تصميم بزرگ است. من اصلا نمي‌خواهم مقايسه شخصيتي بين آقاي روحاني و خاتمي كنم. هر دو در طراز خودشان محترمند.

ولي شرايط متفاوت است؟
بله، مردم در شرايطي در سال 92 دست به انتخاب زدند كه كارشان به مراتب از انتخابات دوم خرداد 76 سخت‌تر بود، آقاياني هم كه انتخابات را باختند بايد راي پيچيده مردم را درك كنند. پيچيده‌تر بود. 24 خرداد 92 انتخابات پر رمز و رازي است.

به نظر شما انتخابات اخير، فضاي قبلي را تعديل مي‌كند؟
به هر حال تا يك حدي بعضي نهادها مقاومتي خواهند داشت ولي بالاخره راهي جز تمكين ندارند. ممكن است اصلاحات سريع اتفاق نيفتاد، ولي بالاخره اتفاق مي‌افتد.

آقاي مرعشي در اين انتخابات به نظر مي‌رسد يكي از مسائلي كه منجر به دلخوري و عصبانيت اصولگرايان شده، حمايت آيت‌‌الله هاشمي از آقاي روحاني و همكاري اصلاح‌طلبان با ايشان است به نحوي كه برخي از چهره‌هاي شاخص اين جريان نتوانستند اين ناراحتي را پنهان كنند و طي اظهاراتي گفته‌اند كه چطور اصلاح‌طلباني كه آقاي هاشمي را در انتخابات‌هاي پيشين رقيب خود مي‌دانستند حالا مي‌آيند با ايشان كار مي‌كنند. با توجه به نزديكي‌تان به آقاي هاشمي به واقع اصلاح‌طلبان عوض شده‌اند يا آقاي هاشمي ؟يادم مي‌آيد آقاي حجاريان در گفت‌وگويي گفته بودند كه آن هاشمي‌اي را كه اصلاح‌طلبان نقد مي‌‌كردند اين هاشمي نبود.
اصولا بايد يك چيزي را فراتر از اين بپذيريم. سياست يك پديده پوياست. شما با تحليل‌هاي ايستا نمي‌توانيد اين پديده را تلقي كنيد. همه‌چيز در سياست در حال تغيير است. آقاي هاشمي در جمهوري اسلامي، حرفه‌يي‌ترين سياستمدار ايران است. او در سياست كاملا حرفه‌يي است. اگر لازم باشد براي پيشبرد اهداف كشور آقاي هاشمي با آقاي احمدي‌نژاد ائتلاف تشكيل دهد يا مصلحت ايجاب كند، ايشان مي‌تواند ائتلاف با احمدي‌نژاد كند. او يك سياستمدار كاملا حرفه‌يي است.

‌ اصول و اسلوب شرعي‌اش را بر فرض مثال در چنين ائتلافي رعايت مي‌كند؟
سياست علم تدبير است. الان اتفاقي مي‌افتد، مثلا يك جنگ يا يك فاجعه يا تغييرات به صورت ناگهاني به وجود مي‌آيد، لازم مي‌شود شما تغيير موضع دهيد، بعد از مشروطه، فقط مرحوم مدرس را داريم كه در سياست، حرفه‌يي رفتار مي‌كند.

‌ آقاي هاشمي بدل به يك الگوي سياسي ماندگار در ايران مي‌شود؟
آقاي هاشمي يك سياستمدار كاملا حرفه‌يي و عملگراست و متناسب با نيازهاي كشور مي‌تواند حركت كند. آدم چند وجهي است. اصلاح‌طلبان نيز حرفه‌يي‌تر از سال 76 هستند. اينكه اصلاح‌طلبان مي‌توانند از حسن روحاني كه سابقه اصولگرايي دارد و اصولگراها نيز درست مي‌گويند؛ هر چند اصولگراها يادشان رفته حسن روحاني اخراجي اصولگراها بوده، همانطور كه آقاي ناطق نوري و هاشمي‌رفسنجاني و ده‌ها نفر ديگر اخراجي اصولگرا‌ها بوده‌اند. حتي اگر حزب موتلفه و آقاي عسگراولادي هم روي مواضع خودشان بايستند اخراجي‌هاي جديد اصولگرايان خواهند بود. اينكه اصلاح‌طلباني مانند عبدالله نوري، كرباسچي، رضا خاتمي، جلايي‌پور، مي‌توانند از حسن روحاني حمايت كنند و به او افتخار كنند، نشانگر اين است كه اصلاح‌طلبان نيز حرفه‌يي‌تر شده‌اند. بله، اگر بخواهيم مقايسه كنيم نه حجاريان، حجاريان سال 76 است و نه هاشمي، هاشمي آن سال. زمان همه را تغيير مي‌دهد، زمانه هم تغيير پيدا مي‌كند و همه نيز تكامل پيدا مي‌كنند. آقاي هاشمي حرفه‌يي بود، حرفه‌يي‌تر شد و اصلاح‌طلبان نيز به حرفه‌يي بودن نزديك شدند و حرفه‌يي‌تر عمل مي‌كنند.

سبك رفتار آقاي هاشمي با اصلاح‌طلبان در حرفه‌يي‌تر شدن كادر اصلاح‌طلبان چه تاثيري داشته است؟
تاثيرگذاري همگاني و متقابل است. تاثير رفتار آقاي هاشمي در جذب اصلاح‌طلبان و كمك به آنها كه واقع‌گراتر شوند، موثر بوده است.

گفتيد آقاي هاشمي يك سياستمدار حرفه‌يي عملگراست. يك سياستمدار پراگماتيك تمام عيار حاضر است از قدرت كناره‌گيري كند؟
حتما، اين نيز بخشي از موضوع است. بايد ببينيد منافع كدام را ايجاب مي‌كند.

آقاي هاشمي در سال 88 طي اظهاراتي گفتند حاضرم از قدرت كناره‌گيري كنم اما چون ممكن است قهر سياسي تلقي شود اين كار را نمي‌كنم.
نه، اصلا اينطور نيست. آقاي هاشمي همين الان نيز در قدرت به معني رسمي نيست. نه در دولت است و نه در مجلس.

البته خودشان گفتند هستم.
آقاي هاشمي در صحنه حاضر است. يك سياستمدار صحنه را نمي‌تواند ترك كند ولي قدرت را مي‌تواند. ترك صحنه سياسي با ترك قدرت دو مقوله جداست. سياستمدار بازنشسته نمي‌شود تا قواي جسماني و عقلاني‌اش بهش كمك مي‌كند در صحنه است. لازم نيست در قدرت باشد، گوشه هم بنشيند نقش سياسي خود را بازي مي‌كند. نقش سياسي يك سياستمدار هيچ‌وقت پايان نمي‌پذيرد. حتي ممكن است تا سال‌ها بعد از مرگش نيز نقش سياسي‌اش در قالب يك حزب، تئوري و دكترين ادامه ‌يابد. نقش سياسي آقاي هاشمي پايان نمي‌پذيرد. ولي حضور آقاي هاشمي در قدرت خيلي وقت است پايان گرفته، بالاخره ايشان ديگر رييس‌جمهور و رييس مجلس نيست.

‌ما در روزنامه اعتماد بحثي را درباره راه‌اندازي حزب فراگير از سوي آيت‌الله هاشمي آغاز كرديم. اين در حالي است كه پس از آن شاهد تلاش آقاي باهنر، عارف و شريعتمداري براي راه‌اندازي حزب فراگير هستيم. با توجه به شناختي كه از آقاي هاشمي داريد مي‌خواهم بگويم به نظر مي‌رسد آقاي هاشمي نتوانسته خودش را در تمام اين سال‌ها تكثير كند و تجربياتش را به نسل‌هاي بعدي منتقل كند كه همين مساله نشان مي‌دهد ضرورت دارد تا آقاي هاشمي بر اساس يك ساختار منسجم حزبي در اين راه، قدم بردارند. آقاي هاشمي نمي‌خواهد حزب راه بيندازد؟
نه، به نظر من نه اينكه ضرورتي ندارد اساس سياست بايد بر رقابت باشد. آقاي هاشمي در موضعي نيست كه بتواند حزب راه بيندازد. يعني اگر حزب راه بيندازد، ديگر كسي رقيبش نخواهد بود. اين يك نقص اساسي است. كساني بايد حزب تشكيل دهند كه رقيب هم داشته باشند. امروز آقاي هاشمي در دوران نقش فراجناحي و بالاتر از رقابت‌هاي معمول سياسي است.

از اين حرف شما نتيجه مي‌گيرم كه اگر آقاي هاشمي در انتخابات رد صلاحيت نمي‌شد، راي بالايي مي‌آورد؟
يقينا راي ايشان، يك راي ملي مي‌شد. آقاي هاشمي نمي‌تواند حزب راه بيندازد، چون اگر حزب راه بيندازد همان حزب جمهوري اسلامي اول انقلاب مي‌شود؛ يك حزب بدون رقيب. يك حزب بدون رقيب به درد ايران نمي‌خورد.