پسري که متهم است در جريان يک
درگيري خياباني و به حمايت از پسرعمويش دست به چاقو برده و جان جوان ديگري
را گرفته است در جلسه محاکمه اتهام قتل را به گردن شخص ديگري انداخت.
در ابتداي اين جلسه که صبح ديروز در شعبه 71 دادگاه کيفري
استان تهران به رياست قاضي نورا... عزيز محمدي برگزار شد، ابتدا نماينده
دادستان به قرائت کيفرخواست پرداخت و گفت: در اين پرونده جوان حاضر به نام
رحمان متهم است 15 مهر 84 در يک نزاع خياباني در منطقه قلعه حسن خان، مجتبي
را با يک ضربه چاقو به قتل رسانده است.
تحقيقات مرجع انتظامي و اقارير
متهم همگي بر مجرم بودن او دلالت دارد. از اين رو به نمايندگي از دادستان
تهران خواستار مجازات وي هستم.سپس پدر و مادر مقتول گفتند رحمان بايد قصاص
شود.
در ادامه متهم گفت: من و مجتبي هر دو در يک محله زندگي مي کرديم و پيش
از اين هم با يکديگر مشکلي نداشتيم. آن روز من براي کوتاه کردن موهايم به
آرايشگاه نزديک خانه مان رفته بودم. وقتي بيرون آمدم ديدم کمي آن طرف تر
چند نفر با يکديگر درگير شده اند. خوب که نگاه کردم ديدم مجتبي با پسرعمويم
درگير شده است و او را کتک مي زند. من هم عصباني شدم و به هواداري از
پسرعمويم جلو رفتم. مي خواستم آنها را جدا کنم اما مجتبي با من هم گلاويز
شد. او چاقو به دست داشت و ضربه اي به بازويم زد. من هم چاقو را از دستش
گرفتم و يک خط روي کمرش انداختم اما نمي دانم چه کسي او را کشت.
در اين حين
قاضي اعترافات قبلي رحمان را به او يادآوري کرد و گفت: تو قبلا به صراحت
گفته بودي يک ضربه به سينه مقتول زده واو را کشته اي، حالا چطور حرفهايت را
انکار مي کني؟ رحمان جواب داد: من در صحنه حضور داشتم اما ضربه را شخص
ديگري به نام مهدي به مجتبي زد. من همه اين حرف ها را تحت فشار زدم و گناهي
ندارم. در ادامه به دستور قاضي، مهدي در جايگاه ايستاد تا درباره حرف هاي
متهم به قتل توضيح دهد.
او که هيچ يک از شاهدان او را در صحنه حادثه نديده
بودند گفت: من آن روز سر کار بودم و اصلا در درگيري حضور نداشتم. حالا نمي
دانم چطور شده که رحمان مي گويد من قاتلم. او فهميده است که ديگر راه فراري
ندارد به همين دليل مي خواهد قتل را گردن من بيندازد و خودش خلاص شود. او
دروغ مي گويد. با وجود اظهارات اين مرد، متهم به قتل باز هم خودش را بي
گناه معرفي کرد و گفت مجتبي را نکشته است. با اين وجود قاضي با اخذ آخرين
دفاع از او ختم دادرسي را اعلام کرد و همراه با ۴ مستشار خود وارد شور شد.