زن
ایرانی که مدعی است دختر معلولش در آمریکا به قتل رسیده و اموالش مصادره
شده با طرح شکایتی در دادگستری تهران دولت آمریکا را پای میز محاکمه کشاند.
به گزارش خبرنگار مهر، مینا پورزندوکیل، مادر دختر 34 ساله ایرانی چندی
قبل با طرح شکایتی در دادگستری ایران مدعی شد، پس از درگیری هایی که با یک
فرد شیاد آمریکایی داشته با توطئه چینی های او، دادگاه محلی شهر راچستر بر
خلاف قوانین بین المللی او را از حق سرپرستی دخترش به نام مریم محروم کرده
است. پلیس آمریکا همچنین دختر معلول را به زور به یک مرکز خدمات اجتماعی
منتقل کرد که در آنجا تحت مراقبت یک مرد آمریکایی قرار گرفت.
بر اساس گزارش پلیس فدرال آمریکا مریم روز اول اکتبر سال 1996 در این مرکز
فوت کرد این در حالی بود که پس از تحویل جنازه آثار کبودی بر روی بدنش
مشاهده می شد. پلیس همچنین علت مرگ دختر جوان را خفگی اعلام کرد. از سوی
دیگر اموال میلیاردی این زن در آمریکا به طور غیرقانونی از او گرفته شد.
پس از پیگیری های گسترده از سوی مادر مریم سرانجام دادخواست او علیه دولت
آمریکا مورد قبول دستگاه قضائی ایران قرار گرفت و پرونده برای رسیدگی به
شعبه 55 دادگاه امور بین الملل در مجتمع قضائی شهید بهشتی فرستاده شد.
صبح امروز و 17 سال بعد از مرگ مریم جلسه محاکمه دولت آمریکا برگزار شد و علیرغم احضار هیچ نماینده ای از این کشور حاضر نشد.
قاضی احمد اصانلو در ابتدای این جلسه از شاکی پرونده خواست به طرح شکایت
خود بپردازد که مینا پورزند وکیل با ارایه مدارکی که در این مدت جمع آوری
کرده بود اظهار داشت: مریم در زمان تولد به دلیل آنوکسی دچار فلج مغزی شد
که 11 ماهه بود که او را برای درمان و فیزیوتراپی به سوئیس بردم. دخترم 4
ساله بود که یک دکتر از واشنگتن به ایران آمد و گفت اگر او را عمل کنیم
قادر به راه رفتن خواهد بود که در جریان این عمل جراحی به دلیل تزریق زیاد
داروی بیهوشی مبتلا به بیماری صرع شد. مریم 7 ساله بود که او را برای درمان
تحت انیستو ضربه مغزی برای درمان به آمریکا بردم که با مشکلات زیاد موفق
شدم معالجه اش را پیگیری کنم. درمانهایی که در آنجا صورت گرفت موفق بود و
برخی از مشکلات دخترم رفع شد. از آن تاریخ به بعد من تحت آموزش هایی که
قرار گرفته بود مریم را در خانه فیزیوتراپی می کردم. به دلیل رفت و آمدم به
آمریکا تصمیم گرفتم دو محل زندگی برای خودم درست کنم یکی در ایران و یکی
در آمریکا. پس از مشاوره با یک وکیل در آمریکا قرار شد در این کشور سرمایه
گذاری کنم و 8 دستگاه آپارتمان را خریدم تا اعتبارم در بانک های آمریکا
افزایش یابد. همچنین یک خانه بزرگ برای فرزندانم خریدم و یک زوج آمریکایی
را به عنوان مستخدم استخدام کردم تا وقتی به ایران می آیم از فرزندانم
مراقبت کنند.
وی افزود: در جریان خرید این خانه ها با یک پسر جوان آمریکایی آشنا شدم که
واسطه خریدهایم بود. او وقتی از وضعیتم اطلاع پیدا کرد به دلیل فسادهایی
که در سیستم اداره شهر بود مشکلاتی را برایم به وجود آورد و مرا مورد آزار و
اذیت قرار می داد. او با کمک پزشکان یکی از کلینیک های شهر مرا مورد شکنجه
قرار داده و ادعا کردند که یک بیمار روانی هستم. آنها همچنین با دستکاری
در ماشین من چندین تصادف برایم ایجاد کردند. در دادگاهی که قرار بود در
خصوص روانی بودن من تشکیل شود یک وکیل تسخیری گرفته شد و قرار شد این وکیل
وضعیت آپارتمان هایم را مشخص و آنها را بفروشد. من هم برای پیگیری وضعیت
خانه ای که در جردن داشتیم به ایران بازگشتم. پس از مدتی وکیل با من تماس
گرفت و گفت به دلیل خرابکاری هایی که صورت گرفته ، حدود 20 هزار دلار به
خانه ام خسارت وارد شده و دیگر قادر به نگهداری از خانه هایم نیست.من هم به
همراه دخترم دوباره به آمریکا بازگشتیم. در این زمان نامه ای از اداره
سرپرستی دادگاه ایران به دستم رسید که در آن همسرم خواسته بود قیومیت مریم
را بر عهده بگیریم به همین خاطر دوباره مجبور به بازگشت به ایران شدم. چند
وقت بعد اداره اجتماعی آمریکا نامه ای برایم فرستاد که در آن خواسته شده
بود برای نگهداری از مریم فوری به آمریکا بازگردم وقتی خودم را دخترم
رساندم متوجه شدم او دچار سوختگی شدید شده است که علیه کلینیک مورد نظر
شکایتی را مطرح کردم. در این مدت که مریم آمریکا بود روزی 150 دلار به
پرستارش حقوق پرداخت می کردم.
این مادر ایرانی ادامه داد: به خاطر توطئه هایی که صورت گرفته بود دادگاه
آمریکا من را از حق سرپرستی فرزندم محروم کرده و اول اکتبر 1996 به من
اعلام شد دخترم به دلیل خفگی فوت کرده است، من نیز با پیگیری هایی خود جسد
او را به ایران منتقل کردم که مشخص شد آثار کبودی بسیاری بر بدنش وجود دارد
به همین خاطر برای پس گرفتن اموالم که مصادره شده و همچنین موضوع قتل
دخترم شکایتی را مطرح کردم.
وی همچنین گفت: جزئیات این اتفاقات را در کتابی به چاپ رسانده و یک نسخه آن را به انگلیسی ترجمه و برای اوباما به دفترش فرستادم.
پس از طرح شکایت این زن قاضی اصانلو ادامه رسیدگی به پرونده را به جلسه دیگر موکول کرد.