پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
70سالهها
نقش مهمی در فرهنگوهنر ایران دارند. به تاریخ معاصر ایران که نگاه کنیم،
مشاهده خواهیم کرد بسیاری از نامها، از هنرمندان تئاتر و سینما گرفته تا
هنرهای تجسمی، حالا دیگر این روزها 70سالگی را گذراندهاند.
به گزارش پارس توریسم روز گذشته «عباس کیارستمی» که باید
بیاغراق او را هنرمند جهانی ایران دانست، 73ساله شد. او در سالهای زندگی
خود علاوه بر تمام خلاقیتها و فعالیتهای هنری که انجام داده، رفاقتهای
دیرپایی هم داشته است. ازجمله 50سال رفاقت با «آیدن اغداشلو» ،یکی از
درخشانترین چهرههای هنر معاصر ایران. بههمین بهانه روزنامه بهار با
آغداشلو کوتاه صحبت کرده تا نکتههایی را که نمیدانسته و یا از یادمان
رفته بود کوتاه مرور کند
بهعنوان اولین سوال میگویید آشنایی شما با عباس کیارستمی به چه زمانی بازمیگردد؟
قریب50سال
است که عباس کیارستمی را میشناسم. با او در مدرسه «جم» قلهک آشنا شدم.
آنجا همشاگردی و هممدرسهای بودیم. در همان روزها بود که درعینحال
«دوستی» ما نیز شکل گرفت و در این سالها این دوستی همینطور بیشتر و بیشتر
شد. بعد از آنکه به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفتم، چند سال
بعد کیارستمی هم به آن دانشگاه آمد و همین باعث شد دوستی ما عمیقتر شود.
کیارستمی آنزمان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به کار مشغول بود و
من هم به آنجا رفتوآمد میکردم، در همان زمانها بود که عباس فیلم
«گزارش» را ساخت و این دوستی ادامه پیدا کرد و تا امروز نیز ادامه دارد.
عباس
کیارستمی هنر را در شاخههای مختلف پیگیری میکند. شما بهعنوان دوست
دیرینه او چه ویژگیاي را در او میشناسید که باعث میشود در رشتههای
مختلف هنری فعالیت کند و اتفاقا در همگی نیز موفق باشد.
کیارستمی
از دانشکده هنرهای زیبا در رشته نقاشی فارغالتحصیل شد- که من نشدم – او
بیشتر برای دلش نقاشی کرد تا بهصورت حرفهای. او از مناظر با مدادرنگی
نقاشی میکرد و من بهشخصه جز مداد رنگی، نقاشی دیگری از او سراغ ندارم؛
البته این را هم باید بگویم که نقاشیهای او بسیار حساس و خوشرنگ هستند.
درواقع عباس کیارستمی از نقاشی شروع کرد و این هنر را بهصورت تفننی ادامه
داد؛ یعنی اگرچه نقاشی را بهعنوان «حرفه» دنبال نکرد و برایش جدی نبود،
اما تاثیرش را در زندگی هنری او برجای گذاشت و نقاشی و تصویر به کمک
فیلمسازی او آمدند. در این میان کار مهم و بلافاصلهای که در پیش گرفت،
سینمای مستند بود و بعد از آن سینمای فیلمهای کوتاه داستانی. کمی بعد
همانطور که گفتم او اولین فیلم داستانی مهم خود یعنی «گزارش» را ساخت و به
این ترتیب وارد عرصه جدی فیلمسازی شد که تا امروز نیز ادامه داشته است. او
البته عکاسی را هم در جوار فیلمسازی و بعد از آن شروع کرد؛ یعنی قبل از
فیلم داستانیاش او بهعنوان یک عکاس حرفهای معرفی نشده بود.
اصلا علاقه او به گرایشهای مختلف هنری از کجا میآید؟
اینکه
چرا در شاخههای مختلف کار میکند، جای چونوچرا ندارد. او خودش را با
هنر ارضا میکند. عباس از جایی به بعد نقاشی را رها کرد؛ با اینکه این
تنها رشتهای بود که در آن فارغالتحصیل شد. باقی کارهایش مثل شعرگفتن یا
تدوین دوباره اشعار شعرای گذشته ایران را هم در دورههای مختلف تجربه کرد.
در کنار اینها او علاقهای دیگر نیز دارد که هرازگاهی خود را بروز میدهد و
آن تعزیه یا اپرا و همچنین توجه به اینستالیشن است. درحقیقت هر هنرمندی در
وهله اول در پی شکلدادن به معنای خود و ارضاشدن از آن است و بعد دنبال
انتقال دستاوردش به دیگران؛ بر همین اساس او نیز برای ارضای خود بهدنبال
هنرهای گوناگون میرود. باید این نکته را هم خاطرنشان کرد که کیارستمی
امکان اقتصادی برای اجرای هنرهای گوناگون را نیز داشته است، اما جایگاه
عمده او بهعنوان یک هنرمند در عرصه فیلمسازی است؛ جایگاهی که شاید از
30سال پیش تا به امروز لحظهبهلحظه تثبیت شد و شهرتش را به حدی رسانده که
بهعنوان مهمترین هنرمند معاصر ایران شناخته میشود. من یکبار به شوخی
گفتم او بهاندازه حکیم عمر خیام نیشابوری در خارج از ایران شناخته شده
است.
خاطره مشترکی با عباس کیارستمی دارید که برای ما تعریف کنید؟
خودم
خاطرهباز نیستم و گذشته را بهعنوان یک بخش تاریخی نگاه میکنم؛ اما قطعا
دوستی 50ساله پر از قصههای مختلفی است که خود او هم هرازگاه به یکی از
آنان اشاره کرده است. یکی از بامزهترین آنها به دورانی مربوط است که در
دبیرستان جم قلهک تحصیل میکردیم و اتفاقا خیلی هم، از یکدیگر خوشمان
نمیآمد و کار و اختلافمان به جایی رسید که در زنگ تفریح داخل یک کلاس
رفتیم و نیمکتها را پشت در چیدیم تا کسی نیاید و همدیگر را کتک مفصلی
زدیم، اما بههرحال دیروز تولد 73سالگی او بود. تولدش مبارک باشد. مطمئن
هستم که او همچنان صاحب نیرو و دلبستگی فراوانی به هنر است. فارغ از اینکه
شهرتش بیشتر یا کمتر بشود، کار دلخواه خود را ادامه خواهد داد و حتما
سالهای بسیاری را در پیشرو خواهد داشت تا بتواند با تجربههای مختلف هنری
خودش را ارضا کند و باعث خوشحالی دوستدارانش و گسترش فرهنگ معاصر ایران
شود.