صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۲۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۱۴۴۷۵
تاریخ انتشار: ۱۵ : ۱۵ - ۱۲ خرداد ۱۳۹۲
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
دکتر علی اکبر ولایتی، امروز در رادیو ایران با بیان اینکه با سرپرستی و مدیریت بنده اجلاس عدم تعهد در بغداد تشکیل نشد، گفت: مذاکرات 598 با لطف خدا و حمایت نظام و مردم، بنده به سرانجام رساندم. کاری که در عرصه بین المللی و سیاست خارجی شد، در واقع کار سیاسی جنگ بود.

دکتر علی اکبر ولایتی، کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، امروز 12 خردادماه در رادیو ایران به گفت و گو پرداخت که متن کامل آن در ادامه آمده است:

تصمیم مهم در زندگی، عموما در شرایط خاص صورت می گیرد، تصمیم ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری، تصمیم مهمی است، شما احساس ویژه ای نسبت به شرایط موجود دارید؟
شرایط امروز در تاریخ پس از انقلاب بی نظیر است. شرایط حساس، مهم و تعیین کننده است. شرایط کشور، منطقه و بین المللی اقتضاء اش بیشتر از کارهایی است که ما انجام می دهیم.

ارتباط گرفتاریهایی که در سیاست خارجی داریم، با مسائل اقتصادی چیست؟
بدون تردید ساماندهی روابط خارجی، روابط دو جانبه با کشورها، روابط منطقه ای با همسایگان و کشورهایی که در منطقه ما هستند و تلاش در صحنه بین المللی، نقش بسیار بسیار اساسی در کاهش و رفع تحریم ها و حفظ حقوق هسته ای و بازسازی روابط بین الملل داشته باشد که فواید متعددی دارد و ما باید به عنوان یک کشور تأثیرگذار باید تنش زدایی کنیم و ظرفیت خود را حفظ کنیم و افزایش دهیم و مقداری با زبانی که دنیا بفهمد با دنیا حرف بزنیم، یعنی تفاهمی با دنیا، احیا کنیم. بدون تردید این کارها نقش اساسی حتی در زندگی عادی و روزمره مردم و تا حدود زیادی در رفع مشکلات اقتصادی دارد.

مگر ما چه کرده ایم که تحریم شدیم؟
ما می خواهیم مستقل و مقتدر باشیم، آنهایی که می خواهند در دنیا تسلط داشته باشند استقلال و اقتدار ما را نمی پسندند. یک قدم عقب نشینی بکنید، شما را به ده ها قدم عقب نشینی وادار می کنند. در عین حفظ جایگاه و مواضع خودمان باید با تدبیر و اقتدار رفتار کنیم، ما این تدبیر را امروز کمتر می بینیم.

چطور باید راه را هموار کرد تا آدمهای با تجربه و پخته ای مثل جنابعالی با جوانهایی که به قول معروف انرژی میدانی دارند با هم جمع شوند و کار کنند؟
در بعضی از میدانهایی که مجال پیدا می کنند ببینید جوانهای ما چه می کنند. در زمینه سلولهای بنیادی، در موضوع هسته ای، در مسأله مهندسی ژنتیک و مهندسی هوا فضا و همه رشته هایی که به آنها توجه شده و یک بانی و مدیر دلسوز داشته، کار پیش رفته است و کار را همین جوانها انجام دادند. پس این کارها مدیریت و طراحی و برنامه ریزی حساب شده می خواهد. حتما جوانهای ما فرزندان حکیم ابوالقاسم فردوسی، سعدی شیرازی، شیخ الرئیس، ملاصدرا و اینها، همان ظرفیتها را به لحاظ ژنتیکی و محیطی دارند. مضافا بر اینکه امروزه امکان اطلاع رسانی بیشتر است. الان اگر سی دی شاهنامه را تکثیر کنند، به عدد انفس خلایق می توانند شاهنامه چاپ کنند.

چه بیتی از شاهنامه الان یادتان می آید؟
چو ایران نباشد تن مباد/ بدين بوم و بر زنده يک تن مباد

آدم احساس می کند که یک جو ناامیدی حکمفرما شده است. جوانها می گویند اگر پول داشته باشند از این کشور می روند و در جلوی سفارتخانه هم جوانهای زیادی ایستادند، آیا همان چیزهایی که می گوئید شدنی است؟
در مقابل تصاویر این دو بزرگمرد تاریخ معاصر ایران که رسیدیم، شاهدانی بودند که از غیب رسیدند. یعنی ایرانی، این گونه است. کسی که به خارج می رود هویت خودش را حفظ می کند. ایرانی هر جا برود تعلقش را به این آب و خاک و فرهنگ و هویت ملی حفظ می کند. اصلا طبع ایرانی این نبوده که در خانه و وطن خودش حبس شود. این فرهنگ اسلامی ایرانی که در شرق ایران است مدیون گردشگران، تجار، عرفا و علمایی است که از ایران سفر کردند که مغلوب فرهنگ بیگانه نشدند و فرهنگ ایران را به آنجا بردند.

آقای دکتر! این همه ایرانی در خارج از کشور است اما این همه خارجی در ایران نیست؟
در کشور ما ثروتش را داریم، این همه آثار فرهنگی و معماری که در کشور است و در دنیا بی نظیر است ما یا بلد نیستیم ویا دل به این کار داده نمی شود. می شود دولت بخشهای مختلف گردشگری را به دست خود مردم بدهد تا آنها اداره کنند و دولت هدایت و نظارت کند مسلما خواهید دید که کار بهتر از آن خواهد شد که اکنون هست.

سیگار هم می کشید، آقای دکتر؟
نخیر!

هیچ وقت نکشیدید؟ یه جایی گفتید؟!
بله! بله! یک جایی کشیدم که آن هم سازمان ملل متحد بود. قطعنامه پذیرفته شده بود بنده را به سازمان ملل اعزام کرده بودند تا با عراقی ها و دبیر کل سازمان ملل راجع به آتش بس و مذاکرات صلح صحبت کنیم. عراقی ها مدعی بودند که زودتر از ما پذیرفته بودند و آتش بس را رعایت می کنند و ما هم که تازه پذیرفته بودیم و آتش بس را رعایت کردیم. اما زمانی که به آنجا رسیدم و قبل از اینکه پشت میز مذاکره بشینم، تلکسی به من دادند که بعد از قبول آتش بس منافقین در قسمت غرب کشور با پشتیبانی ارتش عراق وارد کشور شدند و اسلام آباد غرب را گرفتند و پشت دروازه های کرمانشاه هستند. وقتی این را شنیدم، آنقدر اوقاتم تلخ شد که سیگاری از کسی گرفتم و اعجب من ذلک، تا فیلتر کشیدم.

آقای دکتر! مشکلی که ما داریم این است که کار را خوب شروع می کنیم اما در ادامه مشکلی پیش می آید و سرانجام به آنجایی که می خواهیم نمی رسیم!
قرآن می فرماید: «الذین امنوا ثم استقاموا: آنهایی که ایمان می آورند و بر ایمانش پایدارند.» چه عشق آسان نمود اول اما افتاد مشکلها. خیلی ها هستند که کار را خوب شروع می کنند ولی در ادامه اش استقامت و پایداری لازم را ندارند و اتفاقا این اشکالاتی ایجاد می کند که انسان آرزو می کند که ای کاش کار از اول شروع نمی شد یعنی به تعبیر ما کار را زخمی نمی کرد و اعتماد مردم را سلب نمی کرد.

خیلی از کشورها مانند مالزی این راه در مدت بیست و پنج سال طی کردند و اصلا کشوری دیگری شدند، چرا این اتفاق برای ما نمی افتد؟
برای اینکه کشور ما یک «ماهاتیر محمد» می خواهد. هم پزشک باشد(حالا ممکن است این را مطایبه بگیرید)، اغراق است اگر بگوئیم حتما باید پزشک باشد اما پزشک یاد گرفته که مریض را تشخیص دهد با علائم اولیه و بعد هم آسیب شناسی کند. اگر تشخیص اولیه و آسیب شناسی و کارهای آزمایشگاهی موفق بود و به تشخیص مرض رسید درمان خود را نشان می دهد، لذا علاج کار یک کشور و برطرف کردن مشکلات کشور و طراحی برای آینده هم به آسیب شناسی وضع موجود و طراحی برای درمان ریشه ای و اساسی نیاز دارد.

احساس می کنم شما اهل شوخی هم هستید؟ هم شما اهل شوخی هستید و  هم با شما شوخی می شود. تقریبا شما و مرحوم دکتر حبیبی پای ثابت هفته نامه گل آقا بودید!
ما روابط خوبی با ایشان داشتیم، ایشان هم هر وقت جای خالی پیدا می کرد، نکته ای راجع به ما می نوشت و کاریکاتوری می کشید. بعد از اینکه از وزارت امور خارجه رفتم نامه ای خطاب به من نوشت و خطاب به من نوشته بود دکتر ولایتی سابق نه وزیر امور خارجه سابق(خنده)

این فضا کمتر دیده می شود!
این فضا کمی کمتر دیده می شود، هم باید محیط مناسب باشد و هم باید گل آقایی باشد!

توپ را در زمین ادبا نیندازید! مسئولان باید سعه صدر داشته باشند اولین لازمه این است.
لازمه عهده گرفتن مسئولیت، سعه صدر است.

همه جای دنیا اینترنت دارند و با سرعت بالا از آن استفاده می کنند. با این اینترنت چه کار باید بکنیم؟
ما اینقدر مطلب داریم که محتوای اینترنتی ما غنی باشد. برای اینکه به گوش مردم ما و دیگر کشورها برسد، استفاده از اینترنت یک امر ضروری و حیاتی است و تبدیل این محتواهایی که در کتابهای خطی است و اتصالش به سیستم الکترونیکی جزء کارهای اساسی است. اتفاقا تهیه ابزار آن کار ساده ای است. کار تجارت، کار بانکداری و کار اقتصاد بدون اینترنت کار سخت و غیر ممکنی است چون دیگران استفاده می کنند و اگر ما از این وسایل سریع استفاده نکنیم عقب می مانیم.

در مورد وضعیتی که اکنون داریم و مطمئنیم داریم وارد فضای روشن می شویم. به نظر شما آیا روزی کشور به این وضعیت خواهد رسید؟
بنده بسیار امیدوارم. خورشید، خورشید است، پاره ابر موقتا آنرا ناپدید می کند اما ابر کنار می رود و خورشید می ماند و خورشید ماندنی است. ایران در حقیقت مثل خورشید می درخشد، ظرفیتها سر جای خود هست. و بنده مطمئنم که ان شاء الله به یاری خدا و حمایت مردم می توانیم دولتی مقتدر، کاردان و کارآمد داشته باشیم. اینکه عرض می کنم از سر آگاهی و معرفت عرض می کنم.

آقای دکتر! ما خاطره نزدیک بدی از اینکه من با همه چیز آشنا هستم و کارشناس هستم و آنرا حل می کنم، داریم این گونه نخواهد شد که؟
آشنا هستم غیر از این است که تخصص دارم، یعنی کسی که رئیس دولت است باید آشنایی ضمنی و اجمالی با امور مختلف داشته باشد. همه چیز را همگان دانند. اگر کسی با مسائل ایران، مسائل حکومتی آشنا باشد و ایران و دنیا را بشناسد هیچ وقت ادعا نمی کند من در همه حوزه ها تخصص دارم. یعنی نمی توان بدون بکارگیری متخصصین درجه بالا و افراد مجرب و بدون حس مشورت پذیری کشور را درست اداره کرد.

منظور از دولت متمم چیست؟
اولین شرط استفاده از افراد برای سپردن مسئولیت به آنها در رده های مختلف از وزارت تا رده های دیگر این است که فرد باید متدین، خدا ترس و با تقوا باشد. اگر این باشد مجالی برای رشد فساد نخواهد بود. «ت» تجربه و بعد تخصص است. بعدی این است که مشورت پذیر باشد. ماها باید مشورت پذیر باشیم. دولتی ها باید افرادی معتدل باشند. یکی از گرفتارهای ما افراط و تفریط در کارهاست. دولت باید معتدل باشند. افراد دولت باید اهل اعتدال باشند نه از حقوق ملت کوتاه بیایند و نه در برخوردها افراط و تفریط کنند. مردم ما اهل اعتدال هستند و از افراط و تفریط فراری هستند. موقعی که در سطح بالای کشور بعضی ستیزه ها بین بعضی از قوا وجود دارد که همواره مورد نهی مقام معظم رهبری و اشکال مردم بوده، یعنی ما باید جامعه ای آرام داشته باشیم.

همه مردمی که دارند زندگی می کنند جزء نفوس مملکت هستند.  شاید خیلی مواقع بیشتر از ما برای این مملکت فداکاری کرده باشند و حاضر باشند باز هم انجام بدهند اما ممکن است بعضی از عقاید آنها با ما متفاوت باشد. ممکن است لباس پوشیدن آنها با متفاوت باشد. آیا برخوردهای سخت با آنها جواب می دهد؟
به لحاظ فرهنگی کار نکردیم. ایرانی جماعت نجیب و با عفاف و با حیاست. اگر عوارضی دیده می شود ناشی از کم کاری است. ممکن است خانمی حجاب درستی نداشته باشد اما این خانم در مراسم محرم با اعتقاد شرکت می کند و در نماز عید فطر شرکت می کند. یا آقایی ممکن است ظاهر متفاوت از مشهور به تدین است داشته باشد اما اینها با مبانی اسلام معتقدند و کافی است با این تفکرات متفاوت اما اعتقاد مشترک زمینه تفاهم فراهم کنیم و مطالب مربوط به فرهنگ اسلامی و اعتقادات اسلامی و احکام اسلامی را با زبانی که دو طرف می فهمیم با او گفتگو کنیم.

شما دانشگاه تهران درس خواندید؟
بله هم پزشکی و هم تخصص را.

شاگرد دکتر قریب بودید؟
بله! در تخصص شاگرد ایشان بودم، هم از ایشان طبابت اطفال را آموختم و هم اخلاق را و امیدوارم که شاگرد ناخلفی برای ایشان نباشم.

خارج از کشور هم تحصیل کردید؟
برای فوق تخصصی ما را به دانشگاه جان هاپکینز اعزام شدیم استاد ما «دیوید کارور» بود که استاد عفونی اطفال بود که در آمریکا مشهور بود. در اواخر وزارت خارجه ایشان زنگ زد و خواست به دیدن من بیاید و با خانواده اش آمد. انسان شریفی بود.

چند سال طول کشید؟
هم ما اعزام می شدیم و هم استاد به ایران می آمد. در مجموع دو سال طول کشید.

اکنون سن ازدواج بالا رفته است؟
وضعیت نامطلوب این است که افراد به سن ازدواج برسند ولی نتوانند ازدواج کنند. این امر دلایل مختلفی دارد که مهم ترین آنها اقتصادی است و موضوع اشتغال همان طور که عرض کردم.

لازم نیست همه در مملکت استاد دانشگاه شوند. اول اینکه راه های مختلف باید باز شود. دوم اینکه هر کسی هر شغلی دارد هم خودش محترم است و هم شغلش محترم است. به صورت غلط این ضد ارزش جا افتاده که اگر کسی مدرک ندارد، ممکن است شخصیت اجتماعی او زیر سؤال برود. بیکاری ام الفساد و ام الامراض اجتماعی و روانی و اخلاقی است، یعنی جوانی که بیکار است نمی تواند ازدواج کند و از خانواده اش طرد می شود و معتاد می شود. مهمترین وظیفه دولت این است که زمینه اشتغال را فراهم کند. نباید همه کارمند دولت شوند. تفاوت پرداختها به مشاغل مختلف، زیاد است که باید اصلاح شود. در کشورهای پیشرفته تفاوت حقوقها این گونه نیست و عملا زندگی هر کس با شغلش تأمین می شود. اگر این طور باشد، مردم از شغل خودشان احساس رضایت می کنند. اگر دولت بخواهد سن ازدواج در جامعه متناسب شود حتما باید برای دانشجویان و جوانها تسهیلاتی قائل شود.

آخرین باری که چیزی خریدید کی بود؟
در همین ایام اخیر چیزهایی خرید کردیم اما اینکه همه خریدها را بنده بکنم، نه!

تفاوت قیمتها را احساس کردید؟
تفاوت قیمتها چشمگیر است، یعنی قیمت مایحتاج اولیه مثل گوشت لبنیات، نان و میوه جات و ... حسابی افزایش پیدا کرده است. تورم نقطه به نقطه یعنی مقایسه فروردین 91 با فروردین 92، 40 درصد است.

این تورم 40 درصدی که بانک مرکزی اعلام می کند، اثرش در کاهش قدرت مردم بیش ازچهل درصد است به خصوص در بخش مسکن که تقریبا غیر قابل تحمل است یعنی فردی که جایی را اجاره کرد سال بعد دیگر نمی تواند همان جا را اجاره کند، چون افزایش قیمت بیشتر از توان اوست؟
باید چند چیز را کنار هم دید. یکی کاهش ارزش پول ملی، این ضربه مهمی به اقتصاد کشور و اقتصاد مردم زد یعنی قدرت خرید از یک طرف با کاهش ارزش پول ملی کاهش پیدا کرد. از طرفی میزان اضافه حقوقی که به افراد می دهند آنقدر که باید باشد نیست. از سویی عرضه کالا در جامعه خیلی کاهش پیدا کرده و خیلی ها نمی توانند مایحتاج اولیه خود را تأمین کنند و میوه و گوشت بخورند. این یک اشکال اساسی است. تورم اقلا سرعت گرانی و تورم گرفته شود.

پرداخت یارانه ادامه پیدا می کند؟
پرداخت یارانه قانون دارد، دولت نمی تواند قانون را اجرا نکند. متناسب با آن چیزی که قانون گفته باید اجرا شود. اگر بخواهد معالجه شود مثل مریضی می ماند که بیماری عفونی سخت دارد و تب 40 درجه دارد ما اول باید تب را پائین بیاوریم و بعد آن بیماری عفونی بپردازیم و معالجه ریشه ای بپردازیم. البته اقتصاد ما مریض است و ما باید این مریض را معالجه کنیم.

اینجا میدان آزادی، نماد حضور مردم ما در صحنه است و مردم ما از اینجا خاطرات زیادی دارند و هر ساله هم برای تجدید میثاق با انقلاب اسلامی می آیند و در میدان آزادی حضور پیدا می کنند. اما جوانها کماکان دنبال آزادی هستند. این آزادی که جوانها منتظرش هستند فکر می کنید از چه جنسی است؟ اصلا این آزادی را می شناسید؟
می فرماید: «لا اکراه فی الدین» در دین اکراه نیست، آزادی در اسلام تضمین شده است. هر کسی آزاد است تا آنجایی که به آزادی دیگران لطمه نزد. حد آزادی افراد، شروع آزادی دیگران است. اینکه جوانها درخواست می کنند حقشان است. باید به حرفشان گوش داد. بنده قریب به چهل است با جوانها سر و کار دارم و آنها را می شناسم. از سال 42 تاکنون در دانشگاه هستم. می فهمم منظور جوانها چیست و همین جوانها اصلی پشتیبانان انقلاب هستند.

اگر اتفاقی برای کشور بیفتد آیا این جوانها، مثل جوانهای سابق هستند؟
جلوتر از همه این جوانهایی که در خیابان هستند و هیچ تظاهری هم ندارند همین ها می روند.

شما در دفاع مقدس حضور داشتید، برخی می گفتند که شما در دوران دفاع مقدس حضور نداشتید؟
هر کسی در دفاع مقدس کاری کرد، بنده که به جبهه رفتم، ولی کاری که بنده در سیاست خارجی کردم در تاریخ ایران بی سابقه بود. بنده در دوران دفاع مقدس سیاست خارجی دفاع مقدس و جنگ را اداره کردم. اگر برای دفاع از حق ایران به سازمان ملل نمی رفتم. اگر برای مخالفت با استفاده از سلاح های شیمایی به ژنو نمی رفتم. اگر به غیر متعهدها نمی رفتم و جلوگیری نمی کردم از اینکه بغداد دو نوبت می خواست میزبان اجلاس عدم تعهد شود. با سرپرستی و مدیریت بنده اجلاس عدم تعهد در بغداد تشکیل نشد. مذاکرات 598 با لطف خدا و حمایت نظام و مردم، بنده به سرانجام رساندم. کاری که در عرصه بین المللی و سیاست خارجی شد، در واقع کار سیاسی جنگ بود. کار مذاکرات صلح را امام(ره) به من سپرده بودند اگر این کار به درستی انجام نمی شد ممکن بود خون شهیدان به هدر می رفت و دستاوردهای لازم را نداشته باشیم.

جامعیتی که امام(ره) داشتند. موقعی به خدمت امام(ره) رفتم و گفتم ما می خواهیم به سفرهای خارجی برویم. فرمودند: کشورهای دور دوست را خودتان می دانید اما به کشورهای همسایه بگوئید که ما می خواهیم رابطه خوب با شما داشته باشیم. ما قصد ایجاد مشکل برای شما نداریم، خاطر همسایه ها را از این بابت مطمئن کنید.

نقل قولی را از دبیر کل سازمان ملل در مورد شما شنیدم، که شما در عین اینکه خیلی آرام هستید اما خیلی قاطع هست؟
این را «فاروق الشرع» گفته بود که «خاویر پرز دکوئیار» به من گفته با اینکه ظاهر «ولایتی» آرام است، اما با این آرامی، قاطعانه از مواضع کشورش محکم دفاع می کند.

داریم به ساختمان وزارت کشور نزدیک می شویم و شما برای ثبت نام می روید، اول مطمئنید یعنی این راه برگشتی ندارد؟
إن شاء الله با توکل به خدا و با اعتماد به نفس این راه را که شروع کردیم تا آخر ادامه می دهیم و مطئنم دولتی که تشکیل می دهیم دولت کارآمدی خواهد بود و مشکلات مردم که بی ارتباط به مسائل سیاست خارجی و روابط خارجی نیست حل خواهیم کرد.

به مردم بزرگ ایران که خیلی به گردن حاکمیت حق دارند، قول می دهید که بعد از چهار سال ایران جای بهتری برای زندگی کردن باشد؟
همین طور است. این جزء آرزوهای همیشگی من بوده است و با تجربه و با ارزیابی ای که دارم می توانم با اطمینان قول دهم که إن شاء الله بعد از چهار سال ایران بهتری خواهیم داشت.