صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۱۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۱۱۷۸۹
تعداد نظرات: ۶۴ نظر
تاریخ انتشار: ۳۲ : ۱۶ - ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۲
توضیحات آقای بازیگر در خصوص همراهی با کاندیدای دولت در روز ثبت نام:
واقعا خسته شده بودم... مجبور بودم با عصا پا به پای او راه بروم. به سالن بزرگی رسیدیم. آنجا یک صندلی سه نفره فلزی آبی رنگ دیدم خودم را به آن رساندم و روی صندلیِ وسط نشستم. مردِ جوانِ همراهم گفت باید برویم جلوتر. گفتم نمی توانم از اینجا تکان بخورم.کمی گذشت... درب سالن ناگهان باز شد و جمعیت حمله کرد داخل. صندلی ای که من روی آن نشسته بودم یک وری شد و به زمین افتادم. فقط سعی می کردم به زحمت پاهای جراحی شده ام را حفظ کنم
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : عزت‌الله انتظامی با انتشار نامه‌ای خطاب به مردم در خصوص همراهی مشایی در هنگام ثبت نام در انتخابات توضیحاتی ارائه داد.

به گزارش انتخاب، متن کامل این نامه بدین شرح است:


«پروردگارا کمک کن بتوانم حرف دلم را بزنم...

 برای مردم سرزمینم... 

شنبه 21 ادریبهشت ماه 1392 ساعت 3 بعدازظهر بود که از دفتر ریاست جمهوری به من اطلاع دادند " آماده باشید ماشین می آید دنبالتان". خوشحال شدم. ماه ها برای ثبت بنیاد دویده بودم.

چند روز قبل از مراسمِ اعطا نشانِ درجه یک هنری در بهمن ماه 1391 (که به علت بیماری نتوانستم در مراسم شرکت کنم) ما چند هنرمند منتخب را به دفتر ریاست جمهوری دعوت کردند تا از مزایای مادی و معنوی این نشان با خبرمان کنند. آنجا درخواست بنیاد فرهنگی و هنری را مطرح کردم. چند روز بعد آقای رییس جمهور نامه فوری زدند به وزرا مربوطه فرهنگ و ارشاد و کار... مدتی گذشت... نتیجه ای حاصل نشد.

ناچار فکر کردم دست به دامن آقای مهندس مشایی شوم. هفته ی قبل به ایشان پیغام داده بودم که واجب العرضم و برای مذاکرات باید خدمت برسم. فورا لباس پوشیدم. چیزی نگذشته بود که خبر دادند ماشین آمده. با سرعت رفتم پایین. شخصی که در مسیر مرتب با بی سیم صحبت می کرد به کسی که آن طرف خط بود گفت "بله ایشان آمدند." حرکت کردیم. راننده چراغِ گردانِ قرمز رنگ را بالای ماشین قرار داد، با سرعت خیابان ها را طی می کرد و شخص بی سیم به دست هم مرتب خبر می داد که ما کجا هستیم و کی میرسیم. من جلوی ماشین پهلوی راننده نشسته بودم. مردم با حیرت نگاهم می کردند که مرا با این ماشین و با این سرعت کجا می برند!



نزدیک کاخ ریاست جمهوری با بی سیم شماره، رنگِ ماشین و اسم سرنشینان را گفتند تا برای ورود هماهنگ شود. دستور دادند از درب خیابان ولی عصر داخل شویم. به جلوی ساختمان رسیدیم. محوطه پر از مردهای پیر و جوان و پلیس بود. مرا پیاده و بلافاصله سوار ماشین دیگری کردند. مدارک و اسناد موزه قیطریه و بنیاد را با خودم برده بودم، حتی برای آقای بی سیم به دست هم مطالب خودم را تعریف کردم. خیلی با محبت گفت "چیزی نیست. انشاالله همین امروز تمام میشود."

ناگهان آقای مشایی سمت ماشین ما آمد شیشه ماشین را پایین کشیدم و گفتم مختصر عرضی دارم که به کمک شما احتیاج است. گفت با ما بیایید همین امروز انجام می دهم. آقای مشایی سوار ماشینِ بزرگِ سفید رنگی شد و ما بلافاصله پشت سر او حرکت کردیم. بالاخره بنیاد داشت ثبت می شد... دوندگی هایم به نتیجه میرسید و نگرانی هایم رفع میشد... "بنیاد فرهنگی و هنری عزت الله انتظامی"... ناگهان دیدم میدان فاطمی هستم... گلدسته های مسجد نور... ماشین با سرعت جلوی یک درب آهنین ایستاد. تازه فهمیدم اینجا وزارت کشور است! همه جا پراز پلیس بود. ماشین آقای مشایی جلوتر رفت. به محوطه که رسیدیم من را از راهروهای طولانی بردند... به جایی رسیدیم که مملو از جمعیت بود. آقای رییس جمهور و مشایی و عده ای دیگر، همه آنجا بودند. مرد جوانی آمد و مرا همراه خودش باز به راهروهای تودرتو دیگری برد. واقعا خسته شده بودم... مجبور بودم با عصا پا به پای او راه بروم. به سالن بزرگی رسیدیم. آنجا یک صندلی سه نفره فلزی آبی رنگ دیدم خودم را به آن رساندم و روی صندلیِ وسط نشستم. مردِ جوانِ همراهم گفت باید برویم جلوتر. گفتم نمی توانم از اینجا تکان بخورم.

به‌هرحال او رفت و مرا تنها گذاشت. نمی دانستم آنجا چه خبر است فقط پر ازسروصدا و آدم های جورواجور بود... کمی گذشت... درب سالن ناگهان باز شد و جمعیت حمله کرد داخل. صندلی ای که من روی آن نشسته بودم یک وری شد و به زمین افتادم. فقط سعی می کردم به زحمت پاهای جراحی شده ام را حفظ کنم که لگد نخورند و زیر دست و پا له نشوم. با داد و فریاد من بالاخره دو سه نفر به دادم رسیدند. صندلی را درست کردند و من را روی آن نشاندند. جمعیت به داخل سالن هجوم برد. حیران مانده بودم چه کار کنم؟ ناگهان دیدم آقای مشایی و آقای رییس جمهور و چند نفر دیگر که همراه آنها بودند از روبرو به طرف من می آیند. آقای مشایی طرف چپ من و آقای رییس جمهور طرف راست من نشستند.


چهره مغموم و خسته استاد انتظامی  در این تصویر مشخص است

ناگهان اطرافمان پر شد از دوربین های عکاسی. آقای مشایی گفت "چی شده؟ یه خرده شاد باشین! " من حرفی نداشتم که بزنم. عکاس ها تند و تند عکس می گرفتند. عکسشان را که گرفتند محل را ترک کردند و من باز همان جا بهت زده وسط آن صندلی سه نفره تنها ماندم. مرد جوان که آمد مرا ببرد خانه گفتم چه شد؟ گفت "امروز که دیگه نمیشه بعدا انشاالله اوراق و براتون میاریم"...

مردم سرزمینم!

من برای شما همیشه همان عزتم، همانی که از سیزده سالگی در تماشاخانه های لاله زار با تشویق های شما بزرگ شده ام... همانی که همراه شما با درد های ایران بسیار گریسته ام و با شادی هایش لبخند ها زده ام... برای شما من همیشه همان عزتم... بچه ای از سنگلج...

بنیاد فرهنگی و هنری یادگاری است از من برای جوانان و مردم سرزمینم... آرزومندم این میراث ماندگار را همراه شما بنا کنم...

عزت‌الله  انتظامی / جمعه، 27 اردی بهشت ماه 1392 / تهران »
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۶۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱۲
بنده خدا
|
۲۱:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
اخه چقدر بی تقوایی؟
مطمعنم انتخاب منتشر نمیکنه اما نامه ای که به دست خط ایشان باشد فقط چند خط اخر او میباشد که اصلا وابدا ربطی به دولت ندارد
بقیه بیانیه با دست خط فرد دیگری میباشد
که احتمالا با فشار اوردن به اقا عزت ایشان را مجبور به سکوت کرده اند
مراد
|
۲۱:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
ایشان اگر کمی روزنامه ها وسایتها رو مطالعه می کردند می تونستن حدس بزنند که در آخرین روز مهلت ثبت نام ممکن است این اتفاق بیافتد و کلا قرار را برای انجام و پیشبرد به قول خودشان ثبت بنیاد فرهنگی به یک روز دیگر موکول می کردند و اینگونه در منگنه بی اخلاقی و سوئ استفاده قرار نمی گرفتن
اما توجیه ایشان همانند سفسطه آقای دکتر درمورد مرخصی بودن روز ثبت نام است
ناشناس
|
۲۱:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
چقدر آدمی باید وقیح باشد که برای رسیدن به قدرت ، از هر وسیله ای استفاده کند آنهم آقای بازیگر !!! استاد نور چشم مایید مردم سرزمینتان شما را عاشقانه دوست دارند
Esmaeil
|
۲۰:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
دروغ كو ؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
|
۲۰:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
پس با این حساب آن شایعه که از 3 ساعت قبل در وزارت کشور بودند و منتظر هاشمی غلط بود.
سامان
|
۲۰:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
استاد خیلی خوب شد این مطالب را گفتید من هیچ جور نمی تونستم در باره این کار شما با خودم کنار بیام و قبول کنم
ناشناس
|
۲۰:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
اردادت خاصی به استاد دارم ولی نمیتونم اصلا باور کنم.
حداقل اینکه به خواست قلبی نبوده.از پاستور ببرن وزارت کشور و هیچ نگویی بعد بری فاطمی و وزارت کشور نشناسی که کجایی و بعد که شناختی ندونی الان موقع ثبت نامه و هیچی نگی و همینطوری همراهیشان کنی و بعد هم بین احمدی نژاد و مشایی بشینی.
جالب اینجاست که از پاستور مستقیم به سمت سالن ثبت نام نرفتند و همونطور که همه میدونن 3 ساعتی در وزارت کشور بودند و منتظر هاشمی.جالب اینجاست که اشاره ای نشده که آقای انتظامی در این 3 ساعت چه میکردند و کجا بودند...
الله اعلم
ناشناس
|
۲۰:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
کسی که برای فریب مردم این چنین بزرگ مرد هنر را به سخره بگیرد می بایست از صحنه سیاست محو شود!
bahmantak
|
۲۰:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
واقعا که شرم آور است. ننگ باد
مسعود
|
۲۰:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
چشم مائی استاد قلب مائی استاد نفس مائی استاد ابرو ی مائی استاد
این کوتوله های امروز سیاسی شده نمیتونند ابزارت کنن چون توعزت وشرف مائی استاد
ناشناس
|
۲۰:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
ما همگی همین عزتیم
ناشناس
|
۲۰:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
تو خود آبرو هستی آقای انتظامی عزیز. برای مردم و علاقمندان شما توجیهی لازم نیست.
آرزوی عمر طولانی با سلامتی برایتان دارم
ناشناس
|
۲۰:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
خدایا اخلاق را به سیاستمداران ایران باز گردان.آمین یا رب العالمین
ali
|
۲۰:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
تصویر بقیه نامه کجاست؟
ناشناس
|
۲۰:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
همون اول که عکس شما را دیدم متوجه شدم یه پلتیکی به جنابعالی زدن اما بنده و مردم قدر شناس ایران از صمیم قلب شما را دوست داریم و قدر و منزلت هنرمندان خوبمان را میشناسیم انشالله در دولت هاشمی بزرگوار از هنرمندان خوب کشورمان به نحو احسن قدردانی شود پاینده باشید استاد
ناشناس
|
۱۹:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
يعني جنابعالي درسن نودسالگي به آساني آلت دست اين وآن ميشويد ؟؟آنوقت از جوان پانزده شانزده ساله چه انتظاري است . نام شما آنقدر بزرگ است كه اگر بنيادي هم نباشد تا سالها در خاظره ها ميماند بنابراين نبايست براي تاسيس بنياد دست بدامان اين وآن شويد
saman
|
۱۹:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
az hame chize in mardoom so estefade shood hoonar o hoonarmand ham yeki
ناشناس
|
۱۹:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
واقعاً چه باید گفت از طنز تلخ و درآور این نوشته؟ دولتی که قرار بود صداقت و انسانیت را بازسازی کند، به چنان انحطاطی رسیده که از یک پیرمرد محبوب و هنرمندی که می خواهد فقط یک بنیاد هنری ثبت کند، سوء استفاده می کند. شرم بر همه آنهایی که به نام دین و دیانت، اینچنین بر صداقت و ایمان و اعتقاد چوب حرج زدند. مدعی العموم نیز خواب است و این ابتذال و انحطاط را نمی بیند.
محمد
|
۱۹:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
جناب استاد پس ازاین به بعد هرکس به شما بگوید با ما بیا تا کارت را انجام دهیم شما می روید؟!!!!!!!!!!!
ناشناس
|
۱۹:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
به قران ما نیز چون شما با خواندن این نوشتار بغض کردیم ... شما همیشه عزت و آقای هنر این کشورید ... پیروز و سرافراز باشید
ناشناس
|
۱۹:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
درود بر عزت سینمای ایران
karim
|
۱۹:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
ای کوتاه اندیشان دنیا دوست! اگردوستی با امریکا باعث پیشرفت میشد پس چرا در مصر و پاکستان و عربستان وترکیه ولیبی والجزایرودبی و.....پس از ۵۰ سال دوستی (نوکری) هنوزحتی یک ماشین ملی و....تولید نمی کنند؟ اینها فقط وارد و مصرف می کنند. دود بر ایران مستقل
ناشناس
|
۱۹:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
انشاء ا... هنرمندان عزيز در اين يک ماه مواظب باشند آنها را ميخواهند از ملت جدا کنند و با علاقه مردم به اين اسطوره ها خود را به قدرت برسانند هنرمندان عزيز هر راهي را که اکثريت ملت پيمودند شما هم در کنار ملت بمانيد تا عاقبت بخير شويد
مزدک
|
۱۹:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
تو عزت مایی بزرگمرد.. برای ما همیشه عزت بودی و خواهی ماند..!!!
مزدک
|
۱۸:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
تو عزت مایی بزرگمرد.. برای ما همیشه عزت بودی و خواهی ماند..!!!
saeid
|
۱۸:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
hamishe in chenin ast ostad
ناشناس
|
۱۸:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
وقتی بازیگر قهار رو بازی بدن، خدا به داد ما برسه!
مزدک
|
۱۸:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
تو عزت مایی بزرگمرد.. برای ما همیشه عزت بودی و خواهی ماند..!!!
بهلول
|
۱۸:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
استاد احترام شما برای همه ما مردم واجب است ما شما را مانند سابق دوست داریم و از مکر حیله گران آگاهیم دامان شما پاک است...
ممل
|
۱۸:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
واقعا بعضی وقتها از اینکه یه ایرانی هستم از خودم بدم می یاد. واقعا خجالت آور است به خاطر چند تا رای یه پیرمرد با شرافت رو اینهمه عذاب بدی . کسانیکه به خاطر جمع کردن رای دروغ می گن واقعا میتونن به این مردم و کشور و ولیه فقیه خدمت کنه ؟؟؟؟؟منکه فکر نمی کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سینا
|
۱۸:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
استاد ما را به خیر این ها امید نیست. شما هم هم امید نداشته باشید.
حامد
|
۱۸:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
میفریبد
برایش فرقی نمیکند
مردمان عادی سرزمینم باشد یا اسطوره هایش
او میفریبد.
حسینی
|
۱۸:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
استاد در یک کلام گول خوردین،چرا اجازه دادین همچی سو استفاده ای ازتون بکنن؟مگر مجوز این بنیاد چقدر مهم بود که اعتبار چندین ساله با تمام اون زحماتتون زیر سوال بره،من اون روز مثل یکی از خیل طرفداراتون بهت زده شدم وقتی عکستون رو کنار اون آقایون دیدم
ناشناس
|
۱۸:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
مشایی استاد ظاهر سازی و عوام فریبیه و تو این سرزمنی که مردمش از جهل رنج میبرن میتونه ناجی لحظه ای باشه و یه سراب واسه دل خوشی !!!
سنا
|
۱۸:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
احمدی نژاد وپیروانش فقط به خواجه حافظِ شیرازی دروغ نگفته اند.
واقعا خجالت آور است.
مهدی
|
۱۸:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
زر و زور و تزویر یعنی همین اقدامات دولت فخیمه، استاد انتظامی شما برای ما همیشه عزت هستید و عزت دارید، برقرار باشید
ناشناس
|
۱۸:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
پيرمرد پاکدل و بي ريا ، نگران نباش.مردم هم شما و هم آقايون رو ميشناسند
پاسخ ها
سعید
| |
۲۰:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
برادر چرا منفی میدی؟
مسعود
|
۱۸:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
با تمام احترامی که برای استاد قایلم میخوام بگم که این داستان بیشتر شبیه فیلما بود.ایشون بعد از اینکه فهمیدن ایت الله هاشمی عزیز ما پا به عرصه گذاشتن و صد در صد رای با ایت الله هاشمی هست خواستن تا دیر نشده تغییر موضع بدن.ایرادی نداره ماار ارای جدید استقبال میکنیم.خوهشا صادق باشیم
ناشناس
|
۱۷:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
آقاي انتظامي كمي صبر كنيد ثبت بنيادتان در دولت آقاي هاشمي شيرين تر و دلچسب تر خواهد بود دوستتان داريم
ناشناس
|
۱۷:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
انشاله در آینده صریح تر موضع گیری کنند . هنرمندان استاد شجریان رو الگو قرار بدن و نترسن.
ناشناس
|
۱۷:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
بالای امضای دستخط «پروردگارا مرا با آبرو بمیران» را هم انتهای خبر اضافه کنید
ناشناس
|
۱۷:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
استاد نباید اجازه این سوءاستفاده رو میدادن
ایشون نباید با انجام امور سیاسی محبوبیتشونو باطل کنه
ناشناس
|
۱۷:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
باز هم بوی سوء استفاده میاد!!!
علی
|
۱۷:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
دوست داریم استاد نمی تونند خرابت کنند
ناشناس
|
۱۷:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
قابل توجه آقاي زيبا كلام كه مشايي را با اخلاق ميداند ! اين آدم
حرفه اي تر از احمدي نژاد است و همين واقعه كه منبعش آدم كاملآ شناخته شده اي است نشان از چهارچوب اخلاقي مشايي دارد . او حرفه اي تر عمل مي كند ، او با چراغ آمده است ...
فرامرز
|
۱۷:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
چنین است رسم دَغَلان!
محمد
|
۱۷:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
جریان مشایی و احمدی نژاد با وقاحت تمام کافر به ساده ترین ادبیات اخلاق هستند...واقعا برای حامیانشون متاسفم که فریب تزویز یک همچین افرادی را میخورند
محسن
|
۱۷:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
باریک
حاج رضا
|
۱۷:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
من باورم نمیشه!نظراتش یکطرفه بود....به هر حال تو اونجا بودی ...جایی که نباید می بودی!
ایرانی
|
۱۷:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
... گریستم با شما بزرگ.... چه ها که بر سر این میهن از بی خردی و خودخواهی نیاورده اند چو این کم خردان از گذشته تا کنون ...... همواره بزرگید و ماندگار...
ناشناس
|
۱۷:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
البته استاد مي‌تونستن يه وكيل بگيرند و كارهاي ثبت بنياد يا موسسه رو از همون راه دشوار و صعبي كه همه مردم مي‌روند انجام دهند. انشالا خير است
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۷:۲۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
وکیل پول میخواد و پیرمرد شاید دستش خالی باشه ناشناس.
جای مردان سیاست ، بنشانید درخت ....
ناشناس
| |
۱۷:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
مرد حسابی ایشون خودشان هنوز نتوانستند با این ریش سفید و وزن سنگین بین مردم جواب بگیرند شما ارجاع میدهید به وکیل .
من 12 سال است بدنبال گرفتن قطعه زمین ارث مادری خودم میدوم هنوز به جای اول هم نرسیدم . اینجا ایران است
ناشناس
| |
۱۸:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
اگه تو خواستی بنیاد بزنی برو وکیل بگیر ببینم چطوری می زنی
مسعود
| |
۱۸:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
عالی گفتی
هاشم
| |
۱۹:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
وقتی به خود عزت الله انتظامی با آن همه شهرت وقعی نگذاشتند آنوقت وکیلش می خواهد کار ی کنه آخه؟؟؟
ناشناس
|
۱۶:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
بهش فشار آوردن اين نامه را بنويسد به هر حال رد صلاحيت مشايي مقدماتي لازم دارد.
بنده خدا
|
۱۶:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
خدا کنه راست بگه
ناشناس
|
۱۶:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
مثلا که چی!!!
ناشناس
|
۱۶:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
زنده باد استاد...
پاسخ ها
ناشناس
| |
۱۷:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
عزت عزت مردمه. با عزت و پایدار باشی امام اولین تاییدش فیلم زیبا و عاطفی گاو بود
انشاء الله بعد از رهایی از شر این دولت از این ماجرا یه فیلم بسازی تا این مقطع تاریخ برای عبرت دیگران تو یادها بماند
ناشناس
| |
۱۸:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
کسی ک منفی دادی تو دیگه کی هستی؟شرمت باد
مهدی
|
۱۶:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۷
چقدر سیاست کثیفه!
برای رسیدن به قدرت از چه چیزها و چه کسایی که سوء استفاده نمیکنند!
متاسفم