پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : اسفندیار رحیم مشایی فرد پر حاشیه دولت احمدی نژاد در یک گفت و گوی تفصیلی با روزنامه ایران به تشریح نظرات خود پیرامون بهار انسان ها، فصل بهار، نوروز، ایران گرایی، اسلام گرایی، گردشگری و انتخابات ریاست جمهوری پرداخت.
البته به روایت روزنامه ایران اسفندیار مشایی علاقه مند بوده است تا بیشتر در خصوص مسائل فکری و اعتقادی بحث کند و از وجود مقدس امام زمان (عج) سخن بگوید و در لابه لای سخنان خود اشاره هایی نیز به موضوع انتخابات داشته باشد.
مشایی زمان زیادی از این مصاحبه را به موضوع بهار و امام زمان اختصاص داده است در بخشی از صحبت های خود می گوید: وجود مقدرس امام اگر به بهار تعبیر می شود، یک تعبیر عاشقانه و عالمانه و دقیق است که معرفت را با هنر به همراه دارد. انسان وقتی این گونه به ماجرا نگاه می کند، متوجه می شود امام حقیقتاً بهار انسان هاست.
__ در ادامه بخش هایی از صحبت های اسفندیار رحیم مشایی را به انتخاب مشرق می خوانید؛
اگر کسی در زمانی از خط اصلی هدایت خارج و یا منحرف شود باید برگردد؛ منظور من این بازگشت یا توبه نیست. منظورم من این بازشگت یا توبه نیست. منظورم این است وقتی ک شخص توبه کار بر می گردد، به این معناست که بر می گردد تا دوباره در مسیر درست جلود برود؛ پس در واقع بازگشت هم نیست؛ بلکه عروج و تعالی است. بنا بر این بهار طبیعت قرار است ما را به نشان های خدایی متوجه کند.
بازگشت به سمت خدا دیگر بازگشت ندارد. یعنی بازگشتی است که از حیث ارزشی برایش تعریفی نشده است. یعنی هیچ جا نه بازگشتی است و نه توفقی. ما در این بازگشت به خدا قرار نیست دیگر بازگشتی داشته باشیم.
وجود مقدرس امام اگر به بهار تعبیر می شود، یک تعبیر عاشقانه و عالمانه و دقیق است که معرفت را با هنر به همراه دارد. انسان وقتی این گونه به ماجرا نگاه می کند، متوجه می شود امام حقیقتاً بهاهر انسان هاست، یعنی انسان به واسطه وجود مقدرس امام شکوفا می شو، ظرفیت های درونی شما از قوه به فعل می رسد، یعنی شما عوض شده اید و شخصیت شما تعییر کرده و در بالاترین نقطه ایستاده اید. دوباره قوه های جدید به فعلیت های جدید نیاز دارد، توقف و سال و 12 ماه هم لازم ندارد؛ اصلا زمان نمی خواهد و شما در هر لحظه در حال شکوفایی هستید. ما به بهاری نیاز داریم که موردی، لحظه ای و چرخشی نباشد و دائمی باشد «زنده باد بهار انسان ها»
در زندگی ائمه جست و جو کنید، امثال این موارد پیدا می شود. کسانی بوده اند از حیث ظاهر به پیغمبران، صاحبان،اولیاء، انبیا و به ائمه نزدیک بوده اند، اما در واقع از آن ها بسیار دور بوده اند. آن ها هرگز نتوانستند عظمت آن بزرگان را درک کنند.
پس یکی از زیبایی های نوروز، مسأله تعادل است. این نقطه، نقطه تعادل است و این مطلب مهمی است.
وقتی مسئولیت ها آمد دیگر مانند قدیم نتوانستیم (در تعطیلات نوروز) عمل کنیم. مدتی در رادیو پیام و مدتی هم در رادیو تهران مسئولیت داشتم. آنجا یک کمی وقت ما محدودتر شد در نتیجه به گونه دیگری به نوروز پرداختیم. سعی کردیم ادبیات نوروز را در رسانه ها ترویج و تبلیغ کنیم.
بعد در شهرداری تهران مسئولیت داشتم. معاون اجتماعی و فرهنگی و همچنین رئیس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران بودم. در آنجا هم سعی کردیم در ایام نوروز خدمات بیشتری به مردم ارائه بدهیم.اتفاقاً در زمان شهرداری این شعار« السلام علیک یا ربیع الانام و نضره الایام، » که «امام بهار انسان هاست» را در دوران مدیریتی آقای دکتر احمدی نژاد در شهرداری تهران ترویج و تبلیغ کردیم.
انتخابات یا هر چیز دیگر در جمهوری اسلامی باید به نام و یاد امام باشد و اساساً موجودیت نظام جمهوری اسلامی و ولایت فقیه، اعتقاد به امام عصر (عج) است.
من باید به یک نکته دیگر هم اشاره بکنم، گردشگری یک عبادت است، چون انسان ها را به هم و به طبیعت نزدیک می کند و انسان ها را به آیات الهی می رساند و آيات الهی نیز انسان ها را به خداوند می رساند.
ما جزو 10 کشور برتر تاریخی جهان هستیم. ما هرچه باشیم و از هر منطقه ای مانند لر، مازنی، گیلکی ، کرد، بختیاری، جنوبی، آذری، زابلی، بلوچی، بندری، خراسانی،طالشی و ... که باشیم فرق نمی کند، همه ما بزرگ و بزرگ زاده و یکی هستیم و باید بزرگ منش باشیم.
یادم نیست که اساساً من دید و بازدید سیاسی در نوروز انجام داده باشم. سیاسی منظورم به معنای دیدار سیاسیون است، نه لزوماً با اهداف سیاسی. البته در ایام تعطیلات خدمت آقای دکتر احمدی نژاد می رفتیم. خوب بعضاً اتفاق افتاده زمانی که من تهران بوده ام این توفیق را داشتم که خدمت ایشان برسم.
رابطه فامیلی به رابطه من و آقای احمدی نژاد هیچ اضافه نکرد، این را خیلی صریح می گویم. ببینید ارادت بنده به ایشان خیلی زیاد است، البته موضوع فامیلی مهمی است. من این را بی اهمیت جلوه نمی دهم، اما من تا به حال به آقای احمدی نژاد از بابت فامیلی نگاه نکرده ام. یعنی این حس اصلا در من پدید نیامده که ما فامیلیم. چون خیلی از حسن فامیلی، احساسی قوی تر، شاداب تر و پر معنا تر وجود دارد. آن احساس برادری که ما در مفاهیم دینی داریم، یکی از مصادیق برجسته اش همین جاست.
بعضی ها معتقدند که دوست از برادر بالاتر است. حالا برادری خودش خیلی است دیگر، ما اگر دوست را بالاتر از برادر بدانیم؛ این رابطه یک رابطه دوستانه بسیار عمیق و سطح بالا است.
من اساساً تفاوتی بین ایران گرایی و اسلام گرایی قائل نیستم. جریاناتی که این دو تا رو در روی هم می بینند، برخی به آن یکی و برخی به این یکی گرویده اند.
معتقدم که در بین جوامع بشری ایرانی ها از جمله با استعداد ترین و خوش فهم ترین آدم ها بوده اند. میزان دریافت از خدا در انسان ها متفاوت است. حالا چه کسانی می توانند دریافت بالا تر داشته باشند؟ کسانی که قدرت فکری بالاتری دارند، استعداد بالاتری دارند، هوش بالاتری دارند، ایرانی ها به نسبت خیلی از اقوام در دنیا پیشرو بوده اند و از ایرانی ها بعید است که سنگ و چوب و بت را پرستیده باشند. در تاریخ هم سراغ نداریم که ایرانی ها سنگ و بت پرستیده باشند. یعنی ایرانی ها در طول تاریخ همیشه موحد بوده اند.