صفحه نخست

تاریخ

ورزش

خواندنی ها

سلامت

ویدیو

عکس

صفحات داخلی

۰۲ مهر ۱۴۰۳ - ساعت
کد خبر: ۱۰۷۲
تاریخ انتشار: ۲۸ : ۱۱ - ۱۷ بهمن ۱۳۸۹
نیكی كریمی زمانی كه پشت دوربین ایستاد سال‌ها بود ستاره سینمای ایران نامیده می‌شد و همچنان در اوج قرار داشت، اما ترجیح داد برای بیان آنچه در نظر دارد فیلم بسازد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

نیكی كریمی زمانی كه پشت دوربین ایستاد سال‌ها بود ستاره سینمای ایران نامیده می‌شد و همچنان در اوج قرار داشت، اما ترجیح داد برای بیان آنچه در نظر دارد فیلم بسازد.

به گزارش خبر؛ شهرت رسیدن كریمی همزمان با مقطعی بود كه سینمای ایران سال‌ها از ستاره‌سازی خودداری كرده بود، اما بازی او در «عروس» نقطه عطف سینمای ایران در این زمینه محسوب شد؛ كریمی آمد و در فیلم‌های كارگردانان سرشناسی نقش‌هایی به یادماندی بازی كرد،‌ اما همه تنوع موجود در حوزه بازیگری و كار با كارگردانان شناخته شده، برای او كافی نبود و این بازیگر سراغ تجربیات جدید رفت، از ترجمه تا دكلمه شعر... و در نهایت كارگردانی.

ورود نیكی كریمی به دنیای كارگردانی با فیلم «یك شب» شاید در گام اول با انتقادهایی روبرو شد و به نظر رسید این تجربه‌ای باشد و ادامه نیابد، اما كریمی قصد ورود به دنیایی كرده بود كه در آن حرف‌های خود را بزند، حرفی از دنیای زنان مدرن امروزی با دغدغه‌ها و مشكلاتی و حساسیت‌هایی از نگاه و جنس ذهنیت آنان؛ دیدگاهی كه كمتر در سینمای ایران دیده شده است.

«چند روز بعد» دومین فیلم كریمی ثابت كرد، ستاره سینمای ایران سر شوخی با كارگردانی ندارد و به این مسئله جدی نگاه می‌كند، او دغدغه‌مند‌تر از فیلم قبلی در این اثر زندگی زن شهری ایرانی را كه سرشار از تكرار و مشكلات ریز است به تصویر كشید و بعد به «سوت پایان» رسید.

سومین فیلم كریمی كه به گفته این كارگردان شخصیت زن حاضر در فیلم دیدگاهی نزدیك به نگاه او نسبت به مسائل دارد، در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر در بخش نوعی نگاه به نمایش درمی‌آید.

فاصله‌هایی كه بین فیلمسازی‌تان به وجود می‌آید به چه دلیل است؟
الان هم خیلی‌ها به من می‌گویند، سریع فیلم بعدی‌ات را بساز. این را نمی‌فهمم؛ زیرا نوع كارم طوری نیست كه فیلمنامه‌ای بهم بدهند و كار كنم. چیزی باید برایم مهم شود؛ آن می‌تواند اتفاقی در جامعه باشد یا چیزی كه می‌بینم و یا می‌خوانم. باید چیزی و موضوعی ذهنم را درگیر كند تا بعد براساس آن فیلمنامه را بنویسم. زمان نوشتن فیلمنامه در مورد كارهای من طول می‌كشد. به این سادگی نیست كه بنویسم و سریع بخواهم آن را بسازم. به هر حال بعد از فیلم قبلی بلافاصله نوشتن فیلمنامه را شروع كردم، حدود سه سال روی فیلمنامه «سوت پایان» كار كردم تا به مرحله ساخت رسید.

پس احتمالاً ایده این فیلم برگرفته از اتفاقاتی بوده كه با آن مواجه شدید؟
مستند خانم شیخ‌الاسلامی را دیدم. مستند «ماده 61» من را به فكر فرو برد. در كنار آن ماجرای دیگری وجود داشت كه مدتی بود در مورد آن می‌نوشتم. این دو در كنار هم پایه‌های اصلی فیلمنامه «سوت پایان» را به وجود آوردند.

تركیب سینما در سینما، همانطور كه در فیلم شما هم نوعی آن دیده می‌شود، در سینمای ایران گاه موفق بوده و گاه كاملاً شكست خورده. این مسئله برای شما نگران كننده نبود؟
البته این نگرانی برایم وجود داشت و ذهنم را به خود مشغول می‌كرد، اما خوشبختانه چنین نیست كه دائم در قضایای فیلمسازی شخصیت‌ها باشیم، فقط شغل آنها مستندسازی است. در حقیقت ماجرای پشت صحنه فیلم‌ها در «سوت پایان» مطرح نمی‌شود. خود این آدم [شخصیت زن فیلم] فیلمساز است و مسایل جامعه برایش مهم است.

او چطور شخصیتی است؟
او مستندساز است و كسی كه اتفاقات رخ داده در جامعه برایش مهم است. اخبار می‌بیند، می‌خواند و نسبت به جامعه بی‌تفاوت نیست. بعضی از آدم‌ها فلش‌هایشان به طرف خودشان است و فقط خودشان و زندگی‌شان را می‌بینند؛ در مقابل افرادی هستند كه اتفاقات جامعه برایشان مهم است و همراه با آنها رنج می‌كشند. شخصیت زن فیلم «سوت پایان» چنین آدمی است.

دوران نوشتن فیلمنامه «سوت پایان» چطور گذشت؟
بارها متن نوشته شد و بارها تغییر كرد تا اینكه شكل الان خودش را به دست آورد.

نگاه زنانه موجود در فیلم‌های شما متفاوت از دیدگاه اغلب فیلمسازان زن سینمای ایران است؛ نگاهی نزدیكتر به نسل جدید و زندگی مدرن امروزی. اینها برگرفته از چیست؟
معلوم است كه نگاه  من با نسل قبلی‌ام فرق دارد. نسل ما نسلی است كه ماجراهای بسیار زیادی را پشت سرگذاشته. نسلی  كه زندگی كرده؛ تجربه كرده و با گذر از مشكلات فراوان به اینجا رسیده. ما با سنت و مدرنیته سر و كار داشتیم و خود من علاقه زیادی به ادبیات مدرن و دیدگاه‌های مدرن دارم.

جای خالی چنین دیدگاهی را در سینمای ایران حس كرده بودید؟
هیچ‌گاه به این صورت به این مسئله فكر نكردم.

یعنی پیشنهاد برای بازی در فیلمی از جنس كارهایی كه خودتان انجام می‌دهید داشتید؟
نمی‌دانم... من فقط به كار خودم فكر می‌كنم و جنسی از سینما كه به آن علاقه دارم.

در فیلم اول‌تان با وجود آنكه حضور شما مقابل دوربین می‌توانست امتیازی برای كار باشد، چنین نكردید و نقش اول را به بازیگر دیگری واگذار كردید. چرا در مورد «یك شب» چنین تصمیمی گرفتید؟
سن آن نقش اصلاً به من نمی‌خورد. من دختری 20 یا 21 ساله برای آن نقش نیاز داشتم كه كار می‌كند و درس می‌خواند و مشكلاتی با مادرش دارد؛ كلیت نقش با من هماهنگ نبود. در «چند روز بعد» دنبال بازیگر دیگری گشتیم، كسی را پیدا نكردم و تهیه‌كننده گفت بهتر است خودم بازی كنم. این دفعه آنقدر خودم درگیر فیلمنامه بودم و چیزهای مشترك وجود داشت كه گفتم بهتر است خودم كار كنم.

می‌توانیم چنین بگوییم كه نزدیك بودن شما به شخصیت مستندساز «سوت پایان» به طور كلی این كار را به شما نزدیكتر می‌كند؟
دقیقاً همین است.

چقدر؟
تا جایی كه احساس می‌كنم نگاه آن زن، دیدگاه من است به همه اتفاقاتی كه برای او رخ می‌دهد.

فضای غالب سینمای ایران را می‌شناسیم، در این فضا فیلمی برگرفته از نگاه انسانی زنانه تا چه حد می‌تواند فضا برای ابراز پیدا كند؟
به چه صورت؟ منظورتان اكران است؟

از تولید تا اكران؟
تا حالا تجربه اكران فیلم نداشتم، و این بار می‌خواهم چنین اتفاقی بیافتد. اصلاً این بار آمده‌ام حق خودم را بگیرم. می‌خواهم شرایط خوب اكران را برای فیلم مهیا كنم.

در ابتدای ورود به سینما دافعه‌ای برای ورود شما به حوزه كارگردانی ایجاد نشد یا اتفاقاً همین انگیزه‌ای بود برای كار؟
هیچ‌وقت در كار به جنسیتم فكر نكردم، اما زمانی كه وارد فضای حرفه‌ای كارگردانی شدم، دریافتم چقدر دیدگاه غالب مردانه وجود دارد. عوامل تولید فیلم‌ها اغلب مردان هستند و تعداد زنان در سینما خیلی كم است. در این شرایط نه تنها آن حمایت مورد نظر از فیلمسازان زن نمی‌شود بلكه می‌توان این طور هم شنید كه «چه شده این شخص می‌خواهد فیلم بسازد؟» من همه اینها را كنار زدم. گفتند از فیلم اولم باید 15 دقیقه دربیاید و ماجراهای زیادی داشت، فیلم دوم توسط تهیه‌كننده به رسانه‌های تصویری فروخته شده و آن طور مهجور شد. اما این دفعه نمی‌خواهم این اتفاق بیافتد، می‌خواهم بگویم باید بپذیرید، زنی هست كه می‌خواهد فیلم بسازد و باید فیلمش را اكران كنید.

خانم كریمی! با واكنش‌های اولیه زمانی كه «یك شب» را ساختید، چطور برخورد كردید؛ دیدگاهی كه شاید انتظار نداشت شما وارد حوزه كارگردانی شوید و اتفاقاً از همین فضای مردان برمی‌آمد. آن برخوردها چه بود و شما چه واكنشی داشتید؟
من همه این نگاه‌ها را ندیده گرفتم و فكر كردم با تداوم و اثبات كارم می‌توانم به همه نشان دهم كه مشكل خودشان است اگر نمی‌توانند این حضور را بپذیرند.

یك سیر تكاملی در حوزه كارگردانی برای خودتان قائل هستید؟
33 سالم بود زمانی كه اولین فیلمم را ساختم و الان 38 سال دارم و قطعاً دیدگاهم تغییر كرده است؛ پس من هم با روز جلو می‌روم و براساس مطالعاتم اطلاعاتم بیشتر می‌شود و اتفافات را دنبال می‌كنم و خودم هم پخته‌تر می شوم و قطعاً این‌ها در كارم دیده می‌شود.

چه جنس آدم‌هایی را برای همكاری در ساخت فیلم‌هایتان انتخاب می‌كنید؟ اصلا چقدر اختیار انتخاب آنان با شماست و چقدر با تهیه‌كننده؟
همواره كسانی را انتخاب می‌كنم كه براساس اصطلاح مورد نظر خودم «از جنس سینما» نباشند، یعنی آدم‌هایی باشند كه زیادی حرفه‌ای نشده باشند. گاه زیادی جدی گرفتن برخی مسائل و حرفه‌ای تلقی كردن خود سبب می‌شود، دیگر انگیزه‌ای برای بهتر كار كردن نداشته باشند. من گروهی را انتخاب می‌كنم كه كماكان انگیزه و انرژی داشته باشند و كارمندی سر كار نیایند و كار برایشان مهم باشد و خوشبختانه در فیلم آخرم همگی چنین بودند. صمیمی و با انگیزه و بیش از خود من نسبت به كار حساسیت داشتند.

رنگ فیلم‌های شما و گرایش آن به تیرگی و استفاده نكردن از نور اضافه مسئله‌ای است كه در كارهای‌تان دیده می‌شود. احتمالاً خودداری از ایجاد نور اضافه به دلیل نزدیكی زیادی فضای كارتان به زندگی واقعی است.
نوع سینمایی كه كار می‌كنم، نیازمند نور طبیعی است و باید به زندگی نزدیك باشد.

گویا تاكیدی روی نزدیك بودن فیلم به زندگی دارید؟
بله، این هدف من بوده...

علاوه بر «سوت پایان» كه به واسطه آن در مقام كارگردان در جشنواره فیلم فجر حاضر هستید، امسال دو فیلم «جرم» و «خیابان‌های آرام» را در مقام بازیگر در جشنواره دارید. بازی شما در «خیایان‌های آرام» در شرایطی اتفاق افتاد كه گروه دچار مشكل شده بودند، در جریان اتفاقاتی كه افتاده بود قرار داشتید؟
فیلمبرداری «سوت پایان» تمام شده بود و مشغول مونتاژ بودیم. حبیب رضایی با من تماس گرفت و ماجراهایی را كه رخ داده بود، تعریف كرد و گفت گروه به ارمنستان رفته‌اند و برای بازیگر در فرودگاه مسئله‌ای پیش آمده كه نمی‌تواند به گروه بپیوندد. آنها همه كارهایشان را كرده بودند، لباس‌هایشان را دوخته بودند و تمرین‌ها را كرده بودند و من از این طرف سر مونتاژ بودم. این تصمیم‌گیری بسیار سختی بود، حتی زمانی كه به آنجا رفتم مونتور فیلمم خانم مهاجر از ایران برایم دی وی دی‌ها را می‌فرستاد تا در جریان مونتاژ هم قرار بگیرم. در آن زمان خودم را به جای كارگردان گذاشتم و كار را پذیرفتم و رفتم.

گویا نقش حساسی هم در فیلم برعهده داشتید؟
بله نقش خبرنگاری را برعهده دارم.

همكاری با كمال تبریزی در مقام كارگردان چطور بود؟
خیلی راحت و خوب. او یكی از كارگردانانی است كه زمان همكاری با او بسیار آرامش داشتم. این آرامش از خود او می‌آید، با این همه آرامش و تمركز و تفكر مثبتی كه دارد. او در جریان كار به هیچ چیز دیگری غیر از فیلم كار ندارد و این باعث بهبود كار می‌شود.

و كار كردن با كیمیایی چطور بود؟
چند باری با هم كار كردیم. احساس می‌كنم او متعلق به نسلی است كه باید ارزش حضور او را بدانیم. برای من بسیار اهمیت دارد كه او سالی یك فیلم می‌سازد و هنوز این انرژی و انگیزه را دارد كه فیلمنامه بنویسد و فیلم بسازد.

دوبله شدن «جرم» شما را ناراحت نكرد؟
اصلاً آقای كیمیایی در مقام كارگردان می‌تواند تصمیم بگیرد كه فیلمش دوبله شود