پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : تازه ترین موج ایجاد شده از سوی رئیس که حالا هفتگی شده، انتقاد از وضعیت دانشگاه تهران است، اما با چه هدفی؟ نکته ای است که باید در آن تأمل کرد.
خطاب نامه رئیس جمهور در باره دانشگاه تهران و تربیت مدرس در ظاهر به وزیر است، اما به نظر بنده، مخاطب نامه کسان دیگری هستند. فهمیدن این نکته چندان دشوار نیست، زیرا اساسی ترین بخش نامه انتقاداتی است که وی به مدیریت این دو دانشگاه دارد و از همانها میتوان زاویه دید ایشان را ملاحظه کرد.
در این نامه سه رویکرد موجود در این دو دانشگاه مورد انتقاد قرار گرفته است:
الف: سیاست زدگی
ب: نگاه غیر علمی
ج: نگاه امنیتی
دقت در این سه تعبیر و انگشت نهادن روی آنها می تواند مخاطب نامه را به ما بشاساند.
تلاش آقای احمدی نژاد از روز اول تا به امروز – هر چند ناموفق – و به رغم آن که با حمایت اصولگرایان بر سر کار آمده، بریدن از آنها و جذب مخاطبان جریان اصلاح طلبی یا قشر خاکستری اما رو به بی اعتمادی به نظام بوده است. این مسأله با طرح برخی از شعارهای ویژه، وحتی افراطیتر آنچه روزگاری برخی از تندروهای اصلاح طلب عنوان میکردند، دنبال شده است.
برای مثال، زمانی شعار ایران برای ایرانیان از سوی اصلاح طلبان مطرح شد، اما جریان منسوب به ایشان، تندترین شکل آن را مطرح کرده و این دو سال به حدی بر طبل تفکر ایرانی کوبید که نزدیک است صدای آن گوش فلک را کر کند. نمونههای ساده تر آن برای جذب این قبیل مخاطبان، همان بود که در مصاحبه 84 ایشان مطرح شد که «مشکل ما موی بچه های مردم نیست». این سیاست به تدریج ادامه داشت تا به امروز که سخن از جشن دوهزار و پانصد ساله و نگاه ایرانی، بی توجهی به قیود شرعی و بی اعتنایی به مراجع دینی و حالا هم از نگاههای سیاست زده و غیر علمی و امنیتی در دانشگاه صحبت به میان میآید. همه اینها به ما نشان می دهد که مخاطب واقعی ایشان کیست.
تقریبا همه ما می دانیم داستان سیاست زدگی و امنیتی شدن دانشگاه یا جاهای دیگر، از جمله مسائلی بود که برای مقابله با جریانی پدید آمد که برابر احمدی نژاد درآمد و خواستار کنار زدن وی بود. اما حالا، ایشان با گوشه و کنایه ـ و در طول این چهار سال گاه با سکوت ـ میخواهد نشان بدهد که این مسائل ربطی به او ندارد و نهادهای امنیتی و دیگران، از مقامات بالا و پایین دنبال این ماجرا بودهاند و طبعا مسؤولیت بر عهده آنهاست. راستی، مردانگی هم چیز خوبی است.
حالا که نزدیک انتخابات شده، و تشخیص داده اند که بهار تازهای را به تصویر بکشند، این نامه خطاب به وزیر صادر شده تا مردم مفاد آن را بخوانند و بدانند و آگاه باشند که دامن ایشان از همه آن مسائل نه تنها پاک شده که ایشان مربی راه و روش جدیدی است که به علم و سیاست نزدگی و نداشتن نگاه امنیتی فکر می کند و بس و امید دارد در این یکی دو ماه آینده که از دولتشان برجای مانده همه این امور اصلاح شود.
کسی نیست بگوید اگر رویکرد غیر علمی بوده، که بوده و هست و دانشگاه های مصداق بارز آن هستند، دقیقا وضعیتی است که طی هشت سال در دولت شما با کنار گذاشتن نخبگان دنبال شده است. آیا کسی به اندازه دولت شما مردم را از تخصص و علم دور کرده و نگاه قریه سالاری را حاکم کرده است؟ یادتان هست در باره مدرک چه گفتید؟ آن یکی از هزاران بود.
اگر قرار باشد این سه انتقاد را متوجه جایی کنیم، آیا بهترین محل و جایگاه آن، همین سیاست های خود ایشان یا آنچه به حضرتشان مربوط و منسوب می شود نیست. سیاست زدگی در غالب برنامه ها، تلاش برای حذف همه، یکسره نقشه کشیدن برای این و آن که نمونه اعلایش در جریان استیضاح وزیر کار ایشان بود که رهبری معظم انقلاب با کمال صراحت آن را غیر اخلاقی و غیر شرعی و غیر قانونی خواندند. آنجا هم صد البته و اصلا هدفشان کوبیدن کسی نبود! فقط خواستند نشان بدهند که ضد فساد هستند.
به ایشان حقیقتا عرض می کنم، این سیاست که مخاطبان اصلاح طلب را به سوی خود جذب کنید، برای شما جذابیت نخواهد داشت. این قبری که بر سر آن گریه می کنید مرده ای در آن نیست. چرا که مخاطبان مورد نظر شما از اول به شما اعتماد نداشتند دیگر مردم آزاده ایران هم، این مطالب را باور نمی کنند. هر کسی در این دنیا، اگر می خواهد انسان باشد، سعی کند مثل خودش راه برود.
این روزها که قرار است دوباره بهار زنده شود، آقای ناصر فیض شعری گفته اند که بنده فقط بند اولش را خواهم آورد.
زنده مى مانَد بهار امّا تو صادق نیستى
با بهاران آنقَدَرها هم موافق نیستى