صادق زیباکلام در گفت و گو با روزنامه آرمان، با اشاره به برهم زدن مراسم سخنرانی لاریجانی در قم، تاکید کرد: اگر اگر پیش از این با برخی اقدامات اینچنینی برخورد قاطع میشد امروز شاهد تکرار آنها نبودیم.
اظهارات وی بدین شرح است:
ارزیابی شما از اخلال در سخنرانی آقای لاریجانی در شهر قم چیست؟
فرض کنید آقای لاریجانی رفته بودند به یک سخنرانی عادی، میتوانست درک شود
که مخالفان سیاسی ایشان در میان سخنرانی اخلال ایجاد کنند. وقتی این کار در
22 بهمن ایجاد میشود، معنیاش متفاوت است. مشابه این کار را شاهد بودیم
در جریان 14 خرداد سال 89 که با سیدحسن خمینی انجام دادند و همه شاهد آن
بودند و آنجا مشخص بود که عوامل سازماندهی شدهای پشت این جریانات هستند،
منتها در عین حال که باید این عمل شدیدا تقبیح شود، از این واقعیت تلخ هم
نمیشود فرار کرد که شاید اگر آن روز اصولگرایان و آقای لاریجانی و سایر
بزرگان اصولگرا اعتراض کرده بودند و در برابر این دست حرکتها ایستاده
بودند، امروز آقای لاریجانی شاهد چنین برخوردهایی نبود. اگر روزی که امثال
سیدحسن خمینی و آیتا... هاشمی مورد هجمه قرار گرفتند، برخورد جدی صورت
میگرفت، اکنون حاشیه امنیت اصولگرایان اینگونه مورد تهدید واقع نمیشد. بر
این اساس بیش از آنکه بخواهم عوامل مستقیم چنین رفتاری را محکوم کنم لازم
میدانم کسانی و از جمله خود آقای لاریجانی را مورد سوال قرار دهم که گاهی
با سکوتشان مصلحت را در نظر گرفتند. اکنون همین رفتار در قبال خودشان در
حال تکرار شدن است و این نتیجه مستقیم رفتار خودشان است.
آیا با توجه به شعارهای مطرح شده، میتوان آن را انتخاباتی تلقی کرد؟
نکته جالبی که هست این است که هر جا حامیان دولت حضور داشتهاند ما چنین
برخوردهایی کمتر میبینیم. این نمیتواند همهاش تصادفی باشد. بر این اساس
باید اصولا حساسیت روی این وقایع آنقدر زیاد باشد که دستگاههای ذیصلاح
سریعا عوامل اخلال را شناسایی و معرفی کنند. به این اعتبار اول باید بگوییم
که این اتفاقات قطعا سازماندهی شده است، حتی خبرگزاری خانه ملت که متعلق
به مجلس است هم نوشته این عده از قبل سازماندهی شده بودند. بعد از آن هم
نوع رفتار حامیان دولت این گمانه را تقویت میکند. آنطور که گزارش شده
بیشترین شعار علیه رئیس مجلس «خواص بیبصیرت» بوده است. این ادبیات مشخصه
گروههای تندرو است. این اختلاف در میان خود اصولگرایان به وجود آمده و
دامن زده شده و تا الان هم هیچ گروه یا چهره اصلاحطلبی در آن تاثیرگذار
نبوده است، پس عقبه این اختلافات هم نمیتواند بیارتباط با خود طیفهای
جناح اصولگرا باشد. وقتی برخی اصولگرایان با تندترین ادبیات سیاسی ممکن
نسبت به هم موضعگیری میکنند مشخص است که عقبه آنها و طرفدارانشان هم با
همین جنس گفتارها و رفتارها با مسائل برخورد میکنند.
به نظر شما این رفتارها چه زمانی متوقف خواهد شد؟
ارزیابی من این است که این رفتارها در صورت عدم برخورد جدی ادامه پیدا
خواهد کرد. احتمالا موضوع مربوط به انتخابات سال آینده است. پنهان کردن آن
هم البته ضرورتی ندارد. بهرغم تمام توصیههایی که به وحدت میشود دامنه
اختلافات رو به نزول نرفته است. عقلانی هم نیست از این جهت که پنهان کردن
اختلاف دردی درمان نمیکند، اختلاف باید حل شود نه پنهان.
آیا اصولگرایان سنتی میتوانند واکنش عملی در راستای کنترل این اتفاقات داشته باشند؟
میشود با برخورد به موقع به آنها نشان داد که نظام با کسی رودربایستی
ندارد. مهمتر اینکه در فرآیند این اختلافات نهایتا بازنده گروههای سنتی و
میان دستی اصولگرایان هستند. موضوع را اگر سیاسی ببینیم قطعا باید آن را
در چارچوب انتخابات تحلیل کنیم. در این انتخابات هم مشخصا حامیان دولت
فعالیت خواهند کرد و در غیاب اصلاحطلبان تنها گروهی هستند که استقلال
سیاسی دارند و خط سیاسی آنها در میان تیم خودشان تعیین میشود، یعنی نه در
گفتار و نه در عمل سیاسی وابستگی به جایی ندارند. امکانات هم در اختیار
دارند و البته در تناقضی که اصولگرایان گرفتار آن هستند قرار ندارند.
اصولگرایان سنتی اما اول از هر چیز یک تیم واحد نیستند. الان مثلا برای
همین انتخابات به شکل جدی چند تیم از آنها مشغول فعالیتند که قرار است از
یک سبد رای مشترک بهره بگیرند. اما سبد رای دولت مدتهاست که از آنها جدا
شده و البته خصوصیات رفتاری و گفتاری برخی از اعضای تیم دولت میتواند سبد
رای آنها را گسترش هم بدهد.
چقدر برنامه دولت را برای انتخابات جدی میدانید؟
هم سخنان محمود احمدینژاد در راهپیمایی 22 بهمن و هم نوع استقبال از او و
اسفندیار رحیم مشایی نشان میدهد که مساله جدی است. اینکه آقای احمدینژاد
سخنان خود را با لفظ «زندهباد بهار» تمام میکند تنها یک معنا بیشتر
نمیتواند داشته باشد. برخی اصولگرایان هم در تحلیلشان به این نتیجه
رسیدهاند و حتی معترف هستند که نباید در این روز طوری مسائل مطرح شود که
شائبه انتخاباتی بودن به اذهان متبادر شود. هرچند در میان اصولگرایان برخی
به صراحت از انتخاباتی بودن آن سخن گفتند و تاکید کردند: برخی نشانهها
آنقدر واضحاند که نیازی به توضیح ندارند.
اگر بخواهید به اصولگرایان سنتی در این باره پیشنهادی ارائه کنید، به آنها چه میگویید؟
تنها ابزار به تعادل رساندن وضعیت فعلی در مواجهه با اقدامات حامیان دولت
ورود چهرههایی مثل آیتا... هاشمی به انتخابات ریاستجمهوری است. وگرنه
اصولگرایان حریفی برای دولت و آقای مشایی که به احتمال قریب به یقین
کاندیدای حتمی دولت است، نخواهند بود. همانگونه که آقای مشایی از سد بسیاری
از افشاگریها و هجمهها تاکنون گذشته، از این به بعد هم میتواند از
سدهایی که برای ریاستجمهوری پیش پای او هست بگذرد. حتی برخی از اصولگرایان
هم در یکی دو ماه اخیر از احتمال تایید صلاحیت او گفتهاند. مطمئن باشید
کسی که تاکنون پا برجا باقی مانده در ادامه نیز حضوری جدی در میدان خواهد
داشت.
اما همین طیف اصولگرایان هفته گذشته وزیر کار را عزل کردند؟!
اصولگرایان سنتی با عزل وزیر کار به دولت هشدار دادند. اصولگرایان سنتی از
این به بعد اگر در مقابل دولت سکوت کنند در یک رفتار منفعلانه قافیه را
باختهاند، اگر هم سکوت نکنند و پاسخ بدهند فضا را برای عمل بعدی دولت
آماده کردهاند. به این معنا اصولگرایان سنتی در بازی دولتیها گیر
افتادهاند و هیچ راهی برای اینکه به طور مستقل بتوانند از آن خارج شوند
پیش روی آنها نیست. به نظر نمیرسد برخوردی در انتظار این دست وقایع باشد
چرا که اگر قرار بود برخوردی صورت بگیرد باید نشانههای آن را میدیدیم.
اصولگرایان نهایتا در این بازی به اصلاحطلبان خواهند پیوست، یعنی اگر
برخوردها ادامه یابد و تلاشی برای کنترل آن نشود آنها نیز بعد از مدتی نه
چندان طولانی چون اصلاحطلبان به کناری میروند. پس بهتر است قبل از آن که
این اتفاق بیفتد بهتر است راه را برای ورود اصلاحطلبان باز کنند تا بلکه
از این طریق امکان پیروزی یک جریان سیاسی بر جریان دولت در انتخابات 92
مهیا شود. اصولگرایان خودشان هم به خوبی میدانند که پایگاه اجتماعی آنها
دستخوش تغییر است بهخصوص وقتی این پایگاه بین چند کاندیدا تقسیم شود هیچ
افقی برای پیروزی آنها مشاهده نمیشود. مساله اخلال در سخنرانی رئیس مجلس،
آن هم در روز 22 بهمن و آن هم در شهر مهمی مثل قم مساله کم اهمیتی نیست.
این اتفاق سمبلی است از دایره عمل اصولگرایان سنتی در کنترل این طیف.