arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۶۲۶۹۷۳
تاریخ انتشار: ۵۹ : ۲۳ - ۱۸ تير ۱۴۰۰
تورق خاطرات چهره ها در «انتخاب»؛

خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی، ۱۸ تیر ۱۳۷۷

خاطرات آیت الله هاشمی: ساعت چهار بعد از ظهر به خانه رسيديم. در مسير، بخشي از مذاكرات دادگاه شهردار را گوش دادم. از راه پلور برگشتيم. شايعات ضعيف زلزله تهران، مردم را ترسانده. [آقای میلیتاراویچ]، يك دانشمند اهل بالكان پيش‌بينى كرده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

خاطرات روزنوشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۷۷، هرشب در «انتخاب» منتشر می‌‌شود. پیشتر، خاطرات ایشان از سال ۵۸ تا ۷۶ در سرویس تاریخ «انتخاب» به صورت روزانه پوشش داده شده است.

 

بعد از نماز صبح، به منطقه سد لار رفتيم. از محل سد لتيان تا سد لار از منطقه لواسان عبور كرديم. در دره‌ها، روستاهاى سرسبز فراوان است. جلگه لار، بسيار باصفا و پُرآب و سرسبز است. چند رودخانه پُرآب، وارد درياچه سد مى‌شود. چشمه‌هاى زيادى از پاية كوه‌ها مى‌جوشد. در يك نقطه، دو چشمه پُرآب به نام «دوبرار» یا دو برادر، جالب است.

تعداد زيادي دامدار در سراسر منطقه مشغول دامدارى‌اند. فقط سه چهار ماه تابستان اينجا هستند و بيشتر در اطراف تهران‌اند و عشاير كلهر و هداوند و.... معمولاً هر خانواده، حدود 500 رأس گوسفند دارد. اختلافاتى هم بر سر منطقه‌ها دارند. مدعي‌اند سند و نقشه دارند. اجازه ساخت و ساز ندارند. ظرفيت حدود 600 هزار دام را دارد.

در چند واحد، من را شناختند. خوشحال شدند. اسفند دود كردند و كشك و شير تعارف كردند. در محل اهل هداوند و نيز اهل كلهر، شاخه غلامى، توقف كرديم. غلامى‌ها، شير جوشاندند و نوشيديم و يك گوسفند ذبح كردند؛ چون نمانديم، همراه محافظان كردند.

از يك معدن باريت كه مشغول استخراج است، بازديدكردم. روزى دوكاميون سنگ باريت به كارخانه  براى پودركردن و بسته‌بندى مى‌فرستند.گفتند، قيمت هر تُن محصول 22 هزار تومان است. قبل از انقلاب، بخش خصوصى بوده، بعد از انقلاب، دولتى شده و سپس  به كاركنان داده‌اند و آنها را از دولت جدا كرده‌اند. از درآمدشان، راضى بودند. 25 معدن در سراسر كشور هست و بيشتر در حفارى چاه‌هاى نفت و رنگ‌سازى و... مصرف دارد؛ كارخانه در سلفچگان و پرندك است.

گفتند، در زمستان، پنج متر ارتفاع برف است و از ماه خرداد، برف‌ها آب و زمين سبز مى‌شود. هنوز در شيارها، برف زياد است. در يك نقطه، از تونلى زير انبوه برف عبور كرديم. آب رودخانه اين تونل را ايجاد كرده بود. در كمپ جهادسازندگی و سازمان محيط‌زيست توقف‌كرديم. پاسداران [گوسفند قربانی اهدایی را] كباب‌كردند.

ساعت چهار بعد از ظهر به خانه رسيديم. در مسير، بخشي از مذاكرات دادگاه شهردار را گوش دادم. از راه پلور برگشتيم. شايعات ضعيف زلزله تهران، مردم را ترسانده. [آقای میلیتاراویچ]، يك دانشمند اهل بالكان پيش‌بينى كرده است. در گذشته، مواردى را گفته كه در خاطرات چهارم خرداد، در سفر به گلباف كرمان، از قول استاندار نوشتم.

اتفاقاً امروز زلزله‌ای به قدرت 5.9 ريشتر، در اطراف آستارا و زلزله‌اى به قدرت حدود 3 ريشتر در گرمسار رخ داده كه شبيه پيش‌بينى‌هاى سابق شده و اگر فرض كنيم كه تشخيص او در يك منطقه وسيع است و نه در يك نقطه مشخص، وضع ديگرى پيدا مى‌كند. قبلاً هم توجه به خوزستان بود و در گلباف در همان زمان اتفاق افتاد و غرب تركيه هم امشب زلزله به قدرت 2/5 ريشتر رخ داده است. به هر حال، بحث داغي در كشور جريان دارد و خيلى‌ها از شهر بيرون رفته‌اند. عفت هم جاى خود را عوض كرد كه چراغ بالاسرمان در فرض وقوع زلزله، روي سرش نيفتد.

در منطقه لار، از مسير جاده فشم به نور هم بازديد كردم. در گردنه بين لار و فشم مشغول تراش كوه‌اند. گروهى از جوانان تهران را در آنجا ديدم كه پياده از همان مسير به مازندران مى‌روند. احوال‌پرسى و تشويق‌كردم.

يك كاروانسراى عباسى هم در آنجا ديديم كه جالب است. از سنگ و ساروج ساخته شده و كنار آن هُژبر يزدانى، [سرمایه‌دار دوره پهلوی] كه در آن منطقه دامدارى داشته، ساختمان جالبى شروع‌كرده كه با بروز انقلاب اسلامى، فرصت تكميل آن را نيافته است. تعدادى ساختمان هم از انگليسى‌ها مانده كه براى جهانگردان استفاده مى‌شد.

نظرات بینندگان