پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : اكبر عبدي بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون كه همواره موفق به خلق شخصيت هاي پركنتراست با يكديگر شده و كاراكترهاي ماندگار را بازي كرده است درباره علت و عواملي كه بازيگر را به ورطه تكرار مياندازد به خبرنگار سوره سينما گفت: بعضي اوقات توانايي و استعداد بازيگر محدود است. استعداد بازيگري امري ذاتي است و اگر كسي اين استعداد را داشته باشد با تلاش و تمرين مي تواند در كار خود موفق شود.
بازیگر فیلم سینمایی «مادر» ادامه داد: در وادي هنر مخصوصاً بازيگري شايد ورود ناگهاني و بي حساب و كتاب باشد اما ماندگاري در اين عرصه تصادفي و به آساني اتفاق نمي افتد. اگر بخواهيم يكي از دلايل تكراري و كليشه شدن بازيگران را نبود تعصب آنها به كارشان بدانيم بايد گفت خوب ديدن و خوب گوش كردن و مطالعه اجتماعي يكي از مسائل مهم در حرفه بازيگري است.
عبدی افزود: یك بازيگر در جامعه اي كه زندگي ميكند هر روز با آدم هاي زيادي برخورد دارد كه هر كدام شخصيتي منحصر به فرد دارند اما گاهي اين بازيگر هيچ توجهي به رفتار آنها نمي كند. حتي درخصوص نزديك ترين افراد خانواده اش دقت لازم را ندارد آن وقت چطور مي تواند نقش يك پدر يا مادر و برادر را بازي كند؟ بازيگري يعني ادا، بايد جامعه را خوب ديد تا بتوانيم مانند آينه خودشان را نشان خودشان بدهيم.
بازيگر «دلشدگان» افزود: تلاش، صبر و حوصله مي تواند به بازيگر كمك كند كه به ورطه تكرار نيفتد. بعضي از بازيگران ما تحمل پشت ميز گريم نشستن را ندارند غافل از اينكه همين گريم به مقدار زيادي مي تواند به آنها در ارائه شخصيت هاي مختلف كمك كند، همين طور لباس و... ارائه يك شخصيت متفاوت و ماندگار نتيجه زحمت همه اعضاي يك گروه است از راننده و خدمات گرفته تا كارگردان و تهيه كننده كه اين عوامل مي توانند به بازيگر كمك كنند تا او در نقش هاي خاصي موفق عمل كند.
وي ادامه داد: ورود به عرصه بازيگري بسيار ساده است و شايد بتوان گفت هيچ ورودی خاصي براي آن وجود ندارد و گاهي چيزي كه ما شاهد هستيم اين است كه يك بازيگر با وجود نقش بسيار خوبي كه دارد هيچ تعصبي نسبت به آن ندارد و حتي فيلمنامه را نمي خواند انگيزه اي براي اجراي هر چه بهتر نقش ندارد در مقابل هنرورهايي را ميبينيم كه با توجه به كوچك بودن نقششان آنقدر با تعصب كارشان را انجام مي دهند كه آدم را به حيرت وا مي دارند. پس نقشها را مي شود با تعصب و تلاش و انگيزه هر كدام را با وجه هاي تمايز از يكديگر اجرا كرد.
عبدي افزود: مبحث بعدي در تكراري و كليشه شدن بازيگران كارگردانها و تهيه كنندهها هستند. وقتي يك بازيگر در يك نقش موفق عمل مي كند ديگر به او مدت ها همان نقش را پيشنهاد مي دهند و از او همان را مي خواهند و گاهي حتي اجازه نمي دهند كوچكترين تغيير را بازيگر در خودش انجام دهد. دليلشان هم اغلب اين است كه مردم شما را در اين نقش دوست داشته اند حالا دوباره همان را تكرار كنيد.
این بازیگر باسابقه گفت: گاهي فيلمنامهها آنقدر ابتدايي و بد نوشته شدهاند كه بازيگر هر كار هم كند به چشم نميآيد و در نهايت ضربه اصلي را بازيگر مي خورد و كليشه و تكراري مي شود. اما راه مقابله با اين پيشنهادهاي تكراري براي بازيگر مي تواند تحمل بيكاري داشتن و گزينش بهترهاست.
اکبر عبدی در بخش دیگری از صحبتهایش با ذکر خاطرهای گفت: در مجموعه «بازم مدرسم دير شد» هر قسمت 1000 تومان دستمزد مي گرفتم و در همان موقع فيلم سينمايي با دستمزد 500 هزار تومان پيشنهاد شد كه همان كاراكتر «بازم مدرسم دير شد» را بازي كنم اما چون تكراري بود قبول نكردم. اين را بايد گفت كه در دام تكرار افتادن به شرايط مالي و معنوي بازيگر خيلي بستگي دارد.
وي در پايان گفت: اجراي نقش هاي متفاوت اصلا اتفاقي نيست چرا كه وقتي توانايي و استعدادش وجود داشته باشد آن وقت بر توانايي بازيگر سرمايه گذاري مي شود و اغلب كارگردانها و تهيهكنندهها به او اعتماد ميكنند. يكي از دلايل موفقيت من در اجراي نقش هاي مختلف چند سال كار كردن در بازار بود كه در مطالعه آدمهاي مختلف مثل يك دانشگاه به من كمك كرد.