arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۵۹۱۷۷
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۰۳ - ۲۸ فروردين ۱۳۹۱

جشنواره فن و بند شيربچه ها/خدا به خانواده كشتي گيران رحم كرد

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
روزنامه ایران نوشت: به اين عكس ها نگاه كنيد يك ارتباط بسيار مهم بين اين تصاوير وجود دارد. سمت راست عكس مسابقات انتخابي تيم ملي نوجوانان در مشهد است كه اواخر هفته گذشته برگزار شد و عكس سمت چپ تصاوير نوجوان مشهدي است كه چندي قبل حين تمرين كشتي دچار ضايعه نخاعي شد و حالابدن بي جان او مانده و اشك مادرش و دردسرهاي فراوان در غربت!

پنجشنبه و جمعه مسابقات انتخابي تيم ملي نوجوانان در مشهد برگزار شد. جدال
    362 كشتي گير يا بهتر بگوييم كودكان و نوجوانان كشتي بلد سراسر كشور كه خانواده هايشان با هزاران اميد و آرزو آنها را روانه مسابقات كرده بودند تا شايد در ميان آنها ابرستارگاني با معيارهاي پهلواني تقديم كشتي كشور شود. اين رقابت ها نكات بسيار مهم و ارزشمندي را درون خود نهفته داشت. مسائل ريز و درشتي كه مي توانست سرنوشت 10 سال آينده كشتي ايران را تعيين كند.
     1- سوت شروع تا سوت پايان رقابت ها، مبارزات بسيار فني و تكنيكي را به نمايش گذاشت. در نبرد جانانه بچه هاي كشتي ايران آنقدر فن و بند رد و بدل شد كه حرف نداشت. تماشاچيان اين رقابت ها بعد از سال ها انبوه فنون كمر و پرتابي را به نظاره نشستند كه اگر اين مسابقات نبود شايد از ذهن اهالي كشتي پاك مي شد. تعداد بالاي ضربه فني، فن كمر، كول انداز، پيچ پيچك، فيتيله پيچ، سر زيربغل ها، در كنار فنون هميشگي چون زيرگيري ها و باراندازها باعث شد هر مسابقه اي ديدني تر شود. در سوي ديگر بشدت از تعداد مسابقاتي كه به كلينچ يا خم گيري كشيده مي شد كاسته و همين كار قضاوت را آسان تر مي كرد و هر چند در اين رقابت ها در هر لحظه چندين و چند نوجوان گريان را با فريادهاي توام با اشك مي شد ديد كه به داوران اعتراض داشتند و با سن و سال كم خود غيرت را معنا كردند. تاكيد مي كنيم آنچه در مسابقات مشهد ديده شد در وهله اول غيرت كشتي گيراني بود كه مرور زمان اثبات كرد در آينده از شدت آن كاسته و بعد از باخت، اين غيرت، جاي خود را به بي تفاوتي خواهد داد و اين همان نكته اي است كه درد كشتي ايران ناميده مي شود.
     2- مربي تهراني را ديدم كه بدترين الفاظ و زشت ترين فحش هاي ممكن را بعد از باخت نثار كشتي گير 13-12 ساله اي كرد كه معناي آن الفاظ را هم نمي دانست. سياستي كه مي گويند در فوتبال و كشتي نمونه هاي بي شماري براي آن وجود داشته و اين فحش ها طبيعي است! اما گذشت آن روزهايي كه نثار كردن بدترين القاب و نسبت ها به يك بچه راهكار مربيان كم سواد ورزش ما بود، چرا كه نادر ناظري مربي سازنده و مازندراني را ديديم كه پدرانه و دلسوزانه بازنده هاي تيمش را نوازش مي كرد و حتي آنها را مي بوسيد و با گفتن جمله «عيب نداره، بعداً جبران مي كني» اميد و آرزو را با احترام به شخصيت آن نوجوان در دل آن كودك زنده مي كرد.
     3- دلم سوخت براي كودك سمناني كشتي بلدي كه مربي نداشت و مربي اش يك روز ديرتر از مسابقه او به مشهد رسيد. كشتي گيري كه با همه ناملايمات، تيمش روي تشك رفت و جسورانه جنگيد و وقتي هم كه از ناحيه دنده آسيب ديد كسي نبود از او دلجويي كند به جز يك اسپري و يك كرم موضعي! و اما دردناك ترين بخش مسابقات، همان لحظه نخست به چشم خورد. كميته برگزاري مسابقات فدراسيون اصرار داشت رقابت نوجوان در دو روز برگزار شود. از قضا مراد محمدي، سرمربي تيم ملي هم با اين درخواست موافقت كرد. اين يعني نوجواني كه وزن كم كردن و فاصله بين مسابقات، فشردگي رقابت ها و توجه به مسائل روحي و رواني او در اولويت بود، مجبور شد فشرده ترين و سنگين ترين مسابقات عمرش را تجربه كند! دليل اين اصرار قطعاً مسائل مالي نيست چون حجت الله خطيب همزمان با اين مسابقات در رسانه ملي اعلام كرد كه فدراسيون با كمك چند خير نيكوكار بي نياز است و هفته گذشته هم بابت تامين منابع مالي از سوي وزير تشويق شد. همين 2 روزه شدن مسابقات باعث شد كميته مسابقات فدراسيون 4 تشك را در سالن مسابقات پهن كند در حالي كه سالن براي 3 تشك قانوني ظرفيت داشت و همين شروع يك فاجعه بزرگ شد. فاصله بين منطقه زون تشك ها با هم كمتر از يك متر بود يعني برخلاف مقررات فيلاو همچنين تذكرات فدراسيون پزشكي ورزشي كه بايد فاصله متعارف حداقل يك متر بين هر تشك باشد نه تنها اين فاصله رعايت نشد بلكه گوشه تشك ها نيز به هم نزديك شد تا هر لحظه امكان برخورد بين كشتي گيران 2 تشك با هم باشد. جالب اين كه هيچ مقام مسئولي هم به اين مسئله اعتراض نكرد. هيچ كس به فكر مادر و پدر نوجواني نبود كه امكان داشت در لحظه اجراي فن با كشتي گيران تشك كناري برخورد و دچار شكستگي مفاصل و استخوان ها و يا ضايعه نخاعي شود. هر لحظه ممكن بود پاي يك كشتي گير روي گردن كودكي بخورد كه با بدن نحيف و ضعيفش، آسيب پذير بود و امكان داشت خانواده اي را داغدار يا اسير بيمارستان كند. درست مثل اتفاقي كه پيش از اين براي امين پاپي، كشتي گير نوجوان خوزستاني افتاد و امروز استخواني بيش روي تخت خانه نيست يا اتفاقي كه براي محمدعلي مخنگي، نوجوان مشهدي افتاد و يا ده ها نمونه ديگر... راستي در بيرون سالن هر چه كاوش كرديم، حتي يك آمبولانس براي مواقع ضروري نديديم.
    
     توصيه
    
    كميته مسابقات فدراسيون كشتي مي توانست مسابقات را در 3 روز و روي 3 تشك برگزار كند تا امكان حادثه و خطرهاي اين چنيني نباشد. علاوه بر اين، سرمربي تيم ملي نوجوانان بايد در شروع مسابقات با اين گونه برگزاري مسابقات مخاطره آميز مخالفت مي كرد.
   
نظرات بینندگان