پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آزاده اردكاني كجاست؟ راه دوري نيست. اگر سوار تاكسيهاي انقلاب به پاستور بشويد، او را خواهيد يافت البته از چند گيت بايد عبور كرد تا به بخش آموزش نهاد رياستجمهوري رسيد و در آنجا بايد بپرسيد خانم اردكاني در كدام قسمت نشسته تا صندلي او را به شما نشان دهند!
انتظار از رئيسجمهور
زماني كه دولت اعتدال بر سر كار آمد بسياري اميد داشتند تغييرات زيادي در پاستور و وزارتخانهها صورت بگيرد و به نوعي ديگر نشاني از افرادي كه به دليل نزديكي با دولت قبل به مناصب و امكاناتي رسيده بودند در پاستور نباشد كه در بسياري از بخشها اين امر حادث شد اما هنوز بخشي از اين افراد در نهاد رياستجمهوري حضور دارند كه در سكوت مشغول فعاليت هستند اما نميدانند اين سكوت سبب فراموش شدن اقدامات آنها در دولت احمدينژاد نخواهد شد. شايد دكترروحاني لازم باشد پيش از نمايان شدن بيشتر اين افراد در نهاد رياستجمهوري نسبت به تغيير يا هر نوع تدبير ديگري دست به كار شود. از جمله بازماندگان دولت قبل كه چهره خبرسازي هم داشت آزاده اردكاني است و جالب اينكه خبر حضور او در پاستور از سوي يكي از نزديكان دولت قبل به آرمان داده شد. به هر حال از رئيسجمهور انتظار ميرود مطابق آنچه از او در روز 24خرداد انتظارميرفت عمل كند. هر چند همه ميدانيم سر او اين روزها بسيار شلوغتر از هميشه است اما حضور چنين چهرههايي در دولت هم شايد بتواند به مثابه يك زنگ خطر يا هشدار جدي باشد.
اردكاني كيست؟
نامش كه براي خيليها آشناست؛ همان معلم زبان مشايي البته او در همين سطح باقي نماند. مشخص نشد كه چطور يك معلم زبان به يك باره به مناصب بالايي رسيد كه شايد در مخيله يك دانشآموخته ميكروبشناسي هم نميرفت كه روزي به رياست موزه ملي برسد چون طبيعتا مدرك او چندان شباهتي با اين رياست ندارد و مضحك است اگر گفته شود طي مدت كوتاهي كه معاونت اين اداره را برعهده داشته، توانسته هر آنچه نياز بوده را بياموزد. جالب اینكه او فقط اين سمت را نداشت و پيش از آن سردبيري سايت اطلاعرساني اجتماعي و فرهنگي ميراث آريا، سايت خبرگزاري مناطق آزاد و همچنين سردبير نشريه پارسه را داشته كه تمام اينها با رشته تحصيلي او و حتي تخصصش در زبان انگليسي همخواني ندارد.
از شايعه بازداشت تا بياطلاعي از فعاليتها
10 آبان 91 يعني زماني كه يك سال به پايان عمر دولت احمدينژاد باقي مانده بود، سايت اصولگراي مشرق نوشت؛ «آزاده اردكاني رئيس سابق موزه ملي ايران كه چندي قبل بازداشت شده بود پس از محاكمه از سوي شعبه 15 دادگاه انقلاب به اتهام تحصيل مال نامشروع به 6 ماه حبس و پرداخت 50 ميليون تومان جريمه نقدي محكوم شد. بر اساس اين گزارش پرونده وي درباره اتهامات جاسوسي، اختلاس توام با جعل و اخذ رشوه همچنان مفتوح است.» اما در 28 آبان همان سال سايت شفاف روايتي ديگر از اردكاني منتشر كرد كه اينچنين بود: «نخستين حركت اردكاني بعد از آمدن به موزه ملي، باز كردن در انبارهاي اين موزه به روي خبرنگاران بود، اقدامي كه بعدها به يك شوي خبري معروف شد. آمدن منشور كوروش به ايران در زمان مديريت او، يكي از مهمترين دستاوردهاي اين مدير به شمار ميآمد. بعدها گفته شد كه اردكاني، يكي از گزينههاي احتمالي سازمان ملي جوانان بوده است.
او خود بعد از رفتن بقايي از سازمان ميراث به رياستجمهوري، اعلام كرد كه حساب خود را پس داده و اكنون بايد يكي از گزينههاي جدي براي رياست سازمان ميراث فرهنگي باشد. اردكاني، از جمله مديراني به شمار ميرفت كه حضور و غيابش در همه عرصهها همواره با شايعات بسياري همراه بوده است. يكي از اين شايعات مربوط به دستگيري او بود. ارديبهشت ماه 91 بود كه چند سايت خبري اعلام كردند، اردكاني به دليل نزديكي به جريان انحرافي در زندان است. با اينكه روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي اين خبر را تكذيب كرد و نوشت: «متاسفانه شماري از شبهرسانهها و سايتهاي بينام و نشان و مجهولالهويه، در يك جنگ رواني - كاملا آشكار اما محكوم به شكست، طي روزهاي اخير تلاش كردهاند ... برخوردهاي گسترده غيرقانوني با شماري از افراد خدوم دولت خدمتگزار فراهم نمايند.»
اما با اين حال در همان تاريخ بود كه آزاده اردكاني به موزه ملي نرفت. چند روز بعد يعني سهشنبه ۲۱تير ۱۳۹۰ نيز اردكاني بدون ارائه هيچ دليلي از سوي سازمان ميراث فرهنگي، از اين سمت بركنار شد و رئيس سازمان ميراث فرهنگي حكم سرپرستي داريوش اكبرزاده را براي رياست موزه ملي ايران صادر كرد. بعد از مدتي اما، شايعاتي درباره آزادي وی در رسانهها پيچيد.البته بعضي نيز بر اين نظرند كه اردكاني در پست دولتي كمحاشيه و بياهميتي در همين حوالي مشغول كار است. شغلي كه پاي وي را به رسانهها باز نميكند و او را از فضاي جنجال برانگيز و حساسيتزا دور نگه ميدارد كه اكنون مشخص شد اين گمانه درست بوده و او در خيابان پاستور حضور جدي دارد اما سعي دارد اين حضور چنان پررنگ نباشد.