پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : «جنگیر» منتسب به دولت آزاد شد. آن هم در آستانه انتخابات ریاستجمهوری
یازدهم. این خبری بود که ابتدا سایت بازتاب و سپس برخی سایت های اصولگرای دیگر روی خروجی خبرگزاری خود
قرار داد و این آزادی در آستانه انتخابات ریاستجمهوری و انتقال «جنگیر»
به مکانی خاص را معنادار توصیف کرد.
به گزارش انتخاب؛ درست روزهایی که خطفاصله میان اصولگرایان با محمود احمدینژاد پررنگتر
میشد گوشه و کنایهها به استفاده از «جنگیر و رمال» در دولت محمود
احمدینژاد نیز از سوی اصولگرایان منتقد دهانبهدهان میچرخد.
از خبرهای در گوشی گرفته تا انتقادات صریح اصولگرایان، همه ،سرانجام کار را
به آنجا کشاند که اواسط اردیبهشت90 بود که رسانهها از دستگیری جنگیر
منتسب به یکی از نزدیکترین یاران محمود احمدینژاد خبر دادند؛ خبری که
تمام نگاهها را به سمت اسفندیار رحیممشایی برگرداند.
یکماه بعد دولت در
واکنش به انتساب «جنگیر و رمال» به دولتش در کنفرانس مطبوعاتی و در پاسخ
به سوالات درباره ارتباط دولت با «جنگیر و رمال» میگوید: «اونها رو که
دستگیر کردن، خیالشون راحت شد، ول کنید دیگه. بذارید دولت به کارش برسه.
یعنی آن سفینهای هم که فرستادیم بالا، کار جنها بود؟»
دولت میگوید هیچ ارتباطی با «جنگیرها» ندارد اما چندماه بعد (یعنی در
تاریخ 24مرداد90) محسنی اژهای در کسوت سخنگوی قوهقضاییه در کنفرانس
مطبوعاتی خود با تایید خبر دستگیری دو «جنگیر» آنها را «جنگیر دولتی»
خواند و میگوید: «دو جنگیر دولتی» بازداشت شدهاند و برای این افراد
کیفرخواست و قرار مجرمیت صادر شده و پرونده آنها در حال رسیدگی است. محمود
احمدینژاد اما میگوید «دولتش، دولت جنگیری و رمالی نیست.» البته سایت
«یکشنبه»، از رسانههای هوادار محمود احمدینژاد، با منحصردانستن ادعای
«ارتباط با اجنه» به «چند مورد خاص»، خواستار توضیح قوهقضاییه در مورد
بازداشت «عباس غفاری» شد. دولت در روزنامه ایران میگوید انتساب «جنگیرها»
به دولت «جنگ روانی» علیه دولت است. روزنامه ایران پروندهای بلندبالا
برای تبرئه دولت از «جنگیری» تشکیل داده است.
پروندهای که در آن روزنامه ایران با تیتر «جنگیرها و رمالها را چه کسانی
به دولت احمدینژاد منتسب کردند» به این نتیجه میرسد که: «بشقاب خالی
امامزمان»، «صندلی خالی امامزمان»، «سجاده خالی امامزمان»، «آسفالت راه
ظهور (اتوبان قم - جمکران)»، «هاله نور»، و...، همه اینها مقدماتی برای
تخریب آقای احمدینژاد بود که جرقههای اولیه آن در زمان مدیریت دکتر
احمدینژاد بر شهرداری تهران زده شد و حکایت از تهیه و تولید
دنبالهدارترین سریال سیاسی تاریخ انقلاب اسلامی ایران دارد؛سریالی که
تهیهکنندگان و کارگردانان آن، جریان اقتدارگرا و دو سوژه اصلی آن آقایان
احمدینژاد و مشایی هستند. سکانسها و پلانهای اغواکننده این سریال بر
صفحات سایتها، روزنامهها و رسانههای زنجیرهای و دیگر رسانههای غیررسمی
دیداری و شنیداری این جریان نقش بست و در بسیاری از لحظهها ترسناکترین و
در عین حال مضحکترین صحنهها را رقم زد که باعث ریزش بسیاری از خواص و
بزرگان شد. بخش دوم این سریال سیاسی پس از انتخابات سال 1388 و خصوصا در
ماههای اخیر، با شدت و حجم بیشتری تهیه و تولید شد.
دولت میگوید همه
اینها مقدمهای برای تخریبش است،اما منتقدان که آیتالله مصباحیزدی،
حدادعادل، مرتضی نبوی و حسین فدایی در صف اول آن قرار میگیرند بر این
اعتقادند که استفاده از اجنه، طلسم، غیبگویی و رمالی توسط «جریان انحرافی»-
جریان منتسب به نزدیکان محمود احمدینژاد – با هدف تحتتاثیر قراردادن
افراد انجام میشود. بعد از این واکنشها بود که سرانجام «عباس غفاری» به
عنوان «رمال و جنگیر دولت» توسط سپاه دستگیر شد.
بازداشت غفاری تازه اول راه بود که حاشیه خبرها را درباره او بیشتر کند.
از جمله طلسمکردن یکی از مسئولان اطلاعاتی، بازکردن درب سلول و اخبار
دیگری که فارغ از صحت و سقم آنها، در محافل موثر کشور مورد توجه واقع
میشد.
همه اینها در حالی بود که انتقال «جنگیر دولت» به سوییت عبدالله
رمضانزاده، سخنگوی دولت اصلاحات که در حوادث پس از انتخابات دستگیر و به
زندان محکوم شده بود، حاشیه خبرها را داغتر کرد. حال بعد از همه این
جنجالها شنیده میشود که «عباس غفاری»، جنگیر و رمال مشهور دولت محمود
احمدینژاد، در آستانه انتخابات ریاستجمهوری، به طور ناگهانی از زندان
آزاد شده است.
آزادی ناگهانی «عباس غفاری» بعد از گذران دوسال حبس در حالی است که او
بنابر گزارشهای اولیه قرار بود به اعدام محکوم شود و سپس حکم با چند مرحله
از لابیها و رایزنیهای گسترده به هشتسال زندان تقلیل یافت. البته
خبرگزاری آریا با انتشار این خبر مینویسد: «آزادی عباس غفاری در آستانه
انتخابات و انتقال او به مکانی خاص در این شرایط، میتواند معنای خاصی
داشته باشد؛ بهویژه که گفته میشود پس از آزادی وی، عباس غفاری مراجعات
بسیاری مرتبط با مسائل سیاسی داشته است.»
منبع: روزنامه بهار