از منظر حسن روحانی، مجلس اول قویترین مجلس پس از انقلاب بوده و مجلس پنجم دركنترل تندرویها موفقترین مجلس بوده است.
ماهنامه «نسیم بیداری» گفتوگویی با حسن روحانی نایب رئیس مجلس پنجم را منتشر كرده است. به گزارش خبرآنلاین اهم مطالب این مصاحبه به این شرح است:
*اگر مجالس ادوار مختلف را بررسی كنیم، هیچ مجلسی به قوت و قدرت مجلس
اول نمیرسد. آن مجلس بسیار قوی بود و شخصیتهای كاركشته، انقلابی و
باسابقه به آن وارد شده بودند. یعنی اكثریت و اقلیتش قوی بود؛ اقلیت آن
جناح بازرگان، سحابی و ... سایر افراد نهضت آزادی، جاما، دفتر هماهنگی بنی
صدر(سلامتیان، غضنفرپورو...)، روحانیون طرفدار بنی صدر و... را شامل میشد.
اكثریت آن مجلس هم قوی بود؛ یعنی افرادی مانند آیتالله خامنهای،
آیتالله هاشمی رفسنجانی، آیتالله امامی كاشانی، شهیدان رجایی و باهنر
و... هم نماینده بودند. آن مجلس كار بسیار بزرگ و مهمی هم انجام داد.
*مجلس دوم هم خوب بود، اما به نسبت مجلس اول ضعیفتر بود. در آن دوره دو
جناح خط امام كم كم دو شقه شدند. مثلا كسانی كه بعدا به جناح اصلاحات معروف
بودند، به «خط سه» مشهور شدند و در آخر مجلس دوم هم منجر به ایجاد مجمع
روحانیون مبارز(منشعب از جامعه روحانیت) شد.
*مجلس سوم شرایط خاص دیگری داشت كه جو عجیبی در تهران و شهرستانها ایجاد
شد و دست آخر جناح راست در اقلیت افتادند و اكثریت قاطع را جناح چپ بدست
آورد كه حكم امام در صدور مجوز جدایی روحانیون مبارز از روحانیت مبارز، در
آن موثر بود. چپیها یك لیست 99 نفره اعلام كرده بودند و گفته بودند این
افراد با وجود تمایل امام، به نخست وزیری مهندس موسوی رای ندادند. یك بحث
دیگری هم علم كردهبودند و آن بر اساس سخن امام مبنی بر وجود دو اسلام با
عنوان اسلام آمریكایی و اسلام ناب محمدی(ص) بود كه آنها میگفتند اسلام
جناح راستیها، آمریكایی است. حتی در تهران سخنرانیها را به همین بهانه به
هم میریختند. من خودم در ماه رمضان همان سال، برای منبر رفتن به مسجدی
رفتم كه از نظر آنها، امام جماعتش طرفدار اسلام آمریكایی بود. در آنجا
تعدادی جوان دور مرا گرفتند و گفتند كه شما چرا میخواهید اینجا منبر
بروید؟ من گفتم مگر مشكل چیست؟ آنها گفتند اسلام امام جماعت اینجا آمریكایی
است، امام گفته است و... . من پاسخ دادم، این حرف را نزنید؛ امام كی چنین
حرفی زدهاست؟ در نتیجه این فضا، امام ناچار شد كه بعد از انتخابات اطلاعیه
مهمی در حمایت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم صادر كنند و در آن بگویند
«مخالفان جامعه مدرسین، اسلامشان آمریكایی است»! در واقع ایشان میخواستند
قضیه را جبران كنند و فتنه را بخوابانند.
*مجلس چهارم شرایط كاملا متفاوت شد؛ یعنی آیتالله خامنهای در جایگاه
رهبری قرار گرفتند و در خطبههای نماز جمعه، بطور تلویحی از مجلس سوم
انتقاد كردند. این گله ضربه جدی به جناح چپ بود و باعث شد تا در مجلس چهارم
در اقلیت خاص قرار گیرند. اما در مجلس پنچم آن جو خوابید و این سخن هم
مشهور شد كه مجلس قبلی با دولت خوب كار نمیكند. لذا دختر آقای هاشمی نفر
اول شهر تهران شد و معروف شد كه فائزه هاشمی نفر اول و آقای ناطق نفر دوم
است. هرچند كه در عمل آقای ناطق نوری نماینده اول شد.
*درست است كه اكثریت مجلس پنجم در دست جناح راست بود، اما شخص آقای ناطق
نوری، هیأت رئیسه و عقلای مجلس برای تعامل تلاش می كردند. ما از مجلس دوم
تا پنجم، جمعی با عنوان «عقلای مجلس» داشتیم....عدد اعضای این جمع حدود 30
و چند نفر بود. اما خیلی خطی و جناحی نبود و هر دو جناح در آن عضو بودند.
ما میگفتیم هركس صاحب نظر، فكر و اندیشه، سابقه و آشنایی با مسائل است و
تاثیر دارد، در آن بیاید. ابتدا هم در مجلس دوم و در خصوص موضوع جنگ این
جمع تشكیل شد. در ابتدا بطور مثال آقای كروبی عضو جلسه بود، آقای یزدی هم
بود؛ آقای بیات زنجانی عضو بود، آقای موحدی كرمانی هم حضور داشت كه این
جلسات مفصلا تا دوره پنجم ادامه داشت...در آن دوره هم همه جناحها حضور
داشتند. در مجلس پنجم سه گروه به چشم میخورد؛ یك گروه جناح چپ، یك جناح
راست و یكی هم جناح میانه و معتدل بود كه حدود 30 نفر را شامل می شد و من
بیشتر با آنها كار میكردم. لذا هم جناح چپ و هم میانه كه جمعا 130 نفر
میشدند، اصرار داشتند كه كاندیدای ریاست مجلس شوم، اما بنده با توجه به
حضور آقای ناطق، لزومی به این اقدام نمیدیدم.
* در تعامل مجلس پنجم با دولت آقای خاتمی هم عقلا، هم جناح میانه و هم جناح
طرفدار ایشان كمك میكردند. آقای ناطق و سایر سران جناح راست هم افراد
عاقل و با تجربهای بودند. یعنی میگفتند آقای خاتمی برنده شدهاست و باید
او را پذیرفت. از طرفی مقام معظم رهبری آیت الله خامنه ای هم دلشان
میخواست دولت كارش را بخوبی انجام دهند، زیرا طبق گفته خودشان، از تمام
دولتها حمایت می كنند.
*من بعدها، مستقیما یا با واسطه، از آقای خاتمی شنیده بودم كه گفته بود «من
با مجلس پنجم خیلی راحتتر از مجلس ششم بودم». زیرا مجلس ششم گاهی خیلی
احساسی و افراطی در تصمیم گیری ها وارد میشدند.
*در مجموع فكر میكنم شرایط مجلس پنجم، شرایط بدی نبود؛ یعنی تندروی در آن
نبود. البته این بدان معنا نیست كه افراد تندرو در آن نبودند. حتی یكبار در
سال دوم دولت آقای خاتمی، عده ای از تندروها تصمیم گرفته بودند به بودجه
رای ندهند. در آن هنگام جلسه را من اداره میكردم و ناگهان احساس كردم، جوی
بوجود آمده كه ممكن است كلیات بودجه رأی نیاورد، لذا تنفس اعلام كردم و
دعوا شد، عدهای آمدند و گفتند كه چرا تنفس اعلام كردی؟ من هم گفتم رئیس
جلسه هستم و میتوانم تنفس بدهم. در همان فاصله تنفس موضوع را به اطلاع آقا
رساندم كه عدهای تندرو میخواهند چنین كاری كنند و ممكن است موفق شوند و
اگر بودجه رأی نیاورد باید به سراغ بودجه دو دوازدهم برویم و مشكلاتی پیش
خواهد آمد. آقا هم پیغام دادند كه من این را به مصلحت نمیدانم. این مساله
باعث شد تا آن جناح تندرو از كار خود دست بردارد. البته ممكن بود اگر رأی
گیری هم انجام میشد، بودجه رای بیاورد، اما من شك كردم و لذا تنفس اعلام
كردم.
*[در تحلیل نتایج انتخابات مجلس ششم] بدلیل جو دوم خرداد بود. بخصوص بعد از
حادثه 18 تیر جو خاصی درست شده بود. مثلا در تهران همه دانش آموزان دارای
سن رای دادن و همه دانشجویان را بسیج كرده بودند و گفته بودند حتما به 30
نفر رأی دهید تا افراد جناح مقابل رای نیاورند. در حالی كه مردم معولا 30
نفر را نمی نویسند و تا حدود نفر بیستم، در كاغذ می نویسند. یعنی اصلاح
طلبان كار سازماندهی شده برای برنده شدن در انتخابات انجام داده بودند. اما
عملكرد مجلس ششم باعث شد تا تركیب مجلس هفتم برعكس آن شود، زیرا در مجلس
ششم دعوا و نزاع زیاد بود، در حالی كه مردم مجلس شلوغ را دوست ندارند. در
شورای شهر هم اینگونه شد و آنقدر در آن دعوا شد كه منحل شد و دوره بعد از
آن هم مانند مجلس هفتم(كه بعدا تشكیل شد) شد.
*خیلی دلم می خواهد مجلس نهم مجلس معتدلی باشد كه از همه جناح ها باید در
آن حضور داشته باشند. مجلس باید تبلور افكار كل ملت باشد. اگر در كشور دو
یا سه جناح داشته باشیم، همه آنها باید در مجلس حضور داشته باشند؛ حال ممكن
است یكی در اقلیت باشد و دیگری در اكثریت. اینكه عدهای دنبال این هستند
كه جناحی را بطور كامل حذف كنند، به اعتقاد من كار درستی نیست و همه جناح
ها باید حضور داشته باشند و از همه تفكرات مطرح در جامعه نمایندگی كنند و
پختگی لازم و میانه روی داشته باشند.