حسنعلی منصور (۱۳۰۲ – ۶ بهمن ۱۳۴۳) از ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۳ به‌عنوان سی و ششمین نخست‌وزیر فعالیت کرد. منصور تا پیش از نخست‌وزیری در سمت‌های مختلفی در وزارت امور خارجه، ریاست شورای عالی اقتصاد، معاونت نخست‌وزیری، وزیر کار و دبیر کلی حزب ایران نوین فعالیت داشت. او در بهمن ۱۳۴۳ در مقابل مجلس شورای ملی توسط محمد بخارایی، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و پنج روز بعد در بیمارستان پارس درگذشت. پس از ترور منصور، امیرعباس هویدا به سمت نخست‌وزیری منصوب شد. این تصویر متعلق به مراسم تشییع منصور است.

- از رفتار سرباز‌های آمریکایی هم خاطره‌ای دارید؟ بله به چشم دیدم تو میدان فردوسی اینجا که دواخانه رامین هست، اینجا یک کافه‌ای بود به اسم پرنده آبی شاید این اسم رو از اسم کتاب مترلینگ گرفته بودن چون همون موقع کتاب مترلینگ ترجمه شده بود. یک شب من با پسر خاله‌ام ـ برادر گلچین گیلانی - به اونجا رفتم نمی‌دونم چرا منو برده بود با خودش. فکر کنم شب جشن ژانویه بود، سال ۱۳۲۴ من اونجا دیدم که سرباز‌های آمریکایی با زنان و دختران ایرانی چه کار می‌کنن؟ این سرباز آمریکایی فکر نمی‌کرد این زنی که اینجا اومده زن این آقاست دستشو می‌انداخت دور کمر این زن می‌کشید می‌برد که باهاش برقصه بعد وسط رقص بوسیدن و ملامسه اصلاً بی پروا بود.

بعضاً به جا‌هایی هم می‌رسیدیم ولی موفق نمی‌شدیم تا این که خبر دادند فردی در اصفهان دستگیر شده است. پدرش درباره‌ی او گفته بود: می‌دانم پسرم منافق است. یک بار که از تهران به اصفهان آمده بود، به سپاه خبر دادم که بیایید و بگیریدش اطلاعات سپاه اصفهان این فرد را دستگیر کرده بود چیزی هم از او نداشتیم با مکاتبات انجام شده از ما سؤال کردند چه کار کنیم؟ جواب دادیم به تهران بیاوریدش او را به تهران آوردند. در بازجویی‌های تهران به همان سرنوشت همکاران در بازجویی‌های اصفهان دچار شدیم.

از سال ۱۳۵۸، مبارزه با گران فروشی در نقاط مختلف کشور و در رابطه با تمامی اصناف پیگیری شد. این روند با شروع جنگ و خطر تنش‌های اقتصادی، شدت بیشتری یافت. این تصویر متعلق به مرداد ۱۳۶۳ در تهران است.

در این تصویر علیرضا داوودنژاد (دستیار کارگردان) در کنار ایرج قادری (کارگردان) در فیلمبرداری فیلم بیقرار دیده می‌شوند. بی‌قرار فیلمی به کارگردانی ایرج قادری، نویسندگی سعید مطلبی و تهیه‌کنندگی جمشید شیبانی محصول سال ۱۳۵۲ است. این فیلم در تاریخ ۲۹ خرداد ۱۳۵۲ در سینما‌های ایران اکران شده‌است.

روزنامه کیهان در روز ۴ خرداد ۱۳۵۷ در صفحه اول خود به موضوعاتی از جمله: - زن و مرد تروریست در کرج کشته شدند - اخطار دانشگاه تهران به دانشجویان - شاه: از سلاح نفت علیه اسراییل احتمالا استفاده می‌شود - تخته سنگ، جان صد‌ها مسافر قطار را نجات داد - تروریست‌ها با نارنجک و اسلحه کمری با ماموران به زد و خورد پرداختند - رئیس پیشین شورای اصناف به ۳ سال زندان محکوم شد - تهران فردا ۱۲ ساعت برق ندارد

خاطرات هاشمی رفسنجانی: در [مجلس]سناى آمریکا که تاکنون با حضور ۵۰ عضو [حزب] دموکرات و ۵۰ عضو [حزب] جمهوریخواه، تعادل بوده، با کناره‌گیرى یک سناتور از حزب جمهوریخواه، تعادل به هم خورده و دموکرات‌ها، صاحب اکثریت شده‌اند و پیش‌بینى شده است که براى برنامه‌هاى جمهوریخواهان، مشکلاتى پیش‌آید.  

یادداشت‌های اسدالله علم: صبح در رکاب شاهنشاه به آبادان آمدیم. شاهنشاه کارخانه پتروشیمی را افتتاح فرمودند. این کارخانه کوچکی است که دیترجنت و مشتقات کم دیگری می سازد. کارخانه بزرگتر در بندر شاپور است که توسط [الاید کمیکالز] Allied Chemicals ساخته می شود و کار آن لنگ شده است. همین کارخانه است که پیش بینی شده بود صد و بیست ملیون دلار خرج دارد و حالا به دویست و پنجاه ملیون دلار رسیده است.

 آیت الله هاشمی در خاطرات خود در روز ۱۲ تیر سال ۱۳۶۹ نوشت: با هلی‌کوپتر از [اردوگاه] منظریه به‌سوى مناطق زلزله زده پرواز کردیم. وزیر کشور و معاونان و محسن همراه بودند. در حدود منطقه آبیک [در نزدیکی قزوین]، یک موتور هلی‌کوپتر در فضا خاموش شد؛ همان‌جا در مزرعه یونجه کنار کارخانه سیمان آبیک فرود آمدیم. چون هلی‌کوپتر دو موتور داشت، به خیر گذشت. هنگام فرود چند مترى روى زمین کشیده شد و آرام گرفت. هلى‌کوپتر شنوک که همراهان را حمل مى‌کرد، همان‌جا فرود آمد و سفر را با آن ادامه دادیم. همراهان دستپاچه شده بودند. 

یادداشت‌های اسدالله علم: ساعت پنج مجددا به شمیران آمدم و در حضور شهبانو جلسه خیریه بود. ساعت ۷ با شاهدخت شهناز ملاقات کردم. ایشان عاشق هستند و هیچ منطقی سرشان نمی‌شود.